برای یک لحظ آزادی


عاطفه گرگین


• در فیلم «برای یک لحظ آزادی» آرش ریاحی آزادی نا مشخص را تصویر و به بیندگان ارائه می دهد - تعدادی دارند از ایران میگریزند و می خواهند به کشور هایی که در خیالشان مهد آزادی است بروند؛ عده ای از دست شرایطی که برایشان خفقان آور است فرار می کنند و به سوی آن آزادی تخیلی روانه می شوند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۷ خرداد ۱٣۹۰ -  ۷ ژوئن ۲۰۱۱


 
« من در علفزار قدم به جهان گذاشتم / جایی که باد به آزادی می وزید / و چیزی جلوی تا بش خورشید را نمی گرفت / می خواهم در آنجا بمیرم / نه در میان دیوارها . »

شاعر این شعر را نمی شناسم اما حال و احساسش را خوب درک می کنم ؛ این شعر تجسم حال و روز آنانی است که برای زیستن خود نیازمند درک و باور این واژه ی زیبا هستند . آزادی خواسته ای است که در آن می بایست   اراده ی شخص برای رسیدن به مقصود نقش کامل را ایفا کند و این اراده به موانعی بر خورد نکند . و فرد و جامعه به میل یا اراده امکان بر آوردن خواسته های خود را داشته باشد و تصمیم هایی را که می گیرند عملی کنند و هیچ نهاد و هیچ فردی نتواند این خواسته ها را باطل کند ؛ اگرچنین شرایطی فراهم شود ؛ شخص و یا اشخاص دارای آزادی مطلق اند ؛ و بدین معنی آزادی بی حد و مرز است , اما چون انسان ها در اجتماع زیست می کنند آزادی شان تحت کنترل است تا بدین گونه آزادی دیگری را محدود نکنند .
قانون ها و مقررات   جهانی نیز آزادی های مردمان را بر شمارده اند و برای آنان در جا معه جهانی حد و مرز هائی معین و مشخص نموده اند , از طرفی حاکمان و از طرف دیگر مردمان در حال کشمکش بر سر این واژه بزرگ بوده و هستند , و هر تفکری بر داشت خود را از این واژه ارائه می دهد    عده ای بسته به منافع گروهی خود آن را تفسیر و تعبیر می کنند عده ی دیگری   برای به حق جلو دادن ایدئو لوژی که به آن باور دارنددست به ترکیب آن میزنند      تنی چند برای منافع شخصی خود به آن ور می روند وگروه کثیری از مردمان   برای منافع ملی و میهنی این واژه   را در آغوش گرفته اند و گاهی آن را به زمین میگذارند و بدور آن می گردند و های هوی میکنند    و گاهی چون قهرمانی آن را بروی سر شان میگردانند . قرنی است که این معشوقه زیبا   جان های بسیاری را   در راه   انسانی خود ربوده است و همچنان وهنوز به تن نازی   و دلربائی خود ادامه می دهد   تا   مردمان جملگی جان دهند به پایش.

-----------------------
اما همه این حرفها را نوشتم تا بگویم در فیلم « برای یک لحظ آزادی » آرش ریاحی آزادی   نا مشخص را تصویر و به بیندگان ارائه می دهد - تعدادی دارند از ایران میگریزند و می خواهند به کشور هایی که در خیالشان مهد آزادی است بروند ؛ عده ای از دست شرایطی که برایشان خفقان آور است فرار می کنند و به سوی آن آزادی تخیلی روانه می شوند ؛ تنی چند موفق می شوند و تعدادی باز گردانده می شوندفیلم با یک صحنه تراژیک آغاز می شود ؛ تیربارن تنی چند از میارزان , همراه « فریاد زنده باد آزادی » و شلیک گلوله ها هم زمان قلب بیننده را نیز نشانه می رود .    بیننده فیلم برای صد و بیست دقیقه روی صندلی میخ کوب می شود , صد و بیست دقیقه لبخند می زند و صد وبیست دقیقه می گرید . کار گردان توانسته با توانمندی بیندگان را نیز به صحنه های فیلم برداری ببرد و آنان را هم به بازیگری وا دارد ؛ چرا که در این متن هم بازیگران و هم تما شاگران هر دو به نوعی هم دردند و درد یکدیگر را حس می کنند احساس بازیگر همان احساس بیننده است , چرا که خواسته ها متقابل اند هر دو به خاطر عدم آزادی از سرز مینشان بیرون آمده اند عده ای گریخته اند و عده ای از راه های قانونی میهنشان را ترک گرده اند - یکی دیروز ها و یکی دیروز عده ای هم همین امروز فرق نمی کند . اما بنظر می رسد جملگی در جستجوی راه گریز دیگری هستند گریز از خود و گریز از دیگری , گریز از دود و مه , که جان همه را در بر گرفته , گریز از ذهن زمستانی , گریز از نا کسانی که بنام آزادی و در چهره ای آزادی خواه    در همین خارج از کشور در همین تبعید و آوارگی آزادی او سلب کرده اند. , آنانی که از دست ماموران مخفی ترکیه و ایران گریخته اند اما گرفتار ماموران مخفی اپوزیسیون ها و فر هنگ سیاسی آنان شده اند .
اینجا نه کسی نان و شراب تقسیم میکند
نه کسی سبزه در دهان مرگ می کارد ,
نه کسی برای زخم های فیل می گرید
-----------


فیلم آرش ریاحی روز ۲۹ مه ۲۰۱۱ باحضور برخی از بازیگران فیلم در انجمن فرهنگی اجتماعی ایرانیان کرتیه در فرانسه به نمایش گذاشته شده بود این فیلم تا کنون در بیش از سی جشنوار در دنیا به نمایش گذاشته شده است و موفق به کسب جوایزی گردیده است . نوید اخوان پیام مجلسی نقش اصلی این فیلم را بعهده دارند و با بازی خوب خود توانسته اند دلشوره متن را با تماشاگر تقسیم کنند , خانم ها بهمین جنتی عطایی و آذر اوغلو نیز نقش خود را بخوبی ایفا نموده اند در صحنه اول حمید جاویدان بازیگر تاتردرفرانسه در یک دیالوک دیده می شود اما نقش دیگری در فیلم بعهده ندارد    بازیگران دیگر پوریا اکیفا کیان و -- و جملگی از عهده نقش خود خوب بر آمده اند در پایان این قلم باید از آرش ریاحی کارگردان خوب یک لحظ برای آزادی   تشکر کند که باو فرصت بازگشت به خویش و نگاه دو باره به آنچه بر ما رفته است داشته باشد