پیکره ی مرده ی جمهوری اسلامی - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : مرتضایی

عنوان : باسخ
تو را به خدا یکبار این إظهار نظرها را بخوانید تا ببینید معنای جوبه دار جیست. اون اقا یا خانوم نوشته "جملکی" امضا کنندکان این نامه در جنایتهای رزیم دست داشته اند. اون یکی می که ما جوبه دار برقرار نمی کنیم اما هنوز که نه به بار نه به دار جند نفری را که به جنایات رزیم إز إعدامها و کشتارهای اول انقلاب تا ظلم و جور سالهای أخیر اعتراض کردند را می کویند خفه شوید حرف نزنید جون شما به دین بأور دارید. مکر جیزی در این بیانیه کفته است که حکومت باید بر اساس دین بأشد؟ مکر همین اکبر کنجی در صدها جا ننوشته که حکومت بر مبنای دین به فاجعه می رسد. من یک نفر را در این لیست امضا کننده نمی شناسم که به حکومت دینی معتقد بأشد. اما شما معتقدید که جون بعضی إز انها مسلمان هستند بس حق إظهار نظر ندارند؟. شما کجا این افراد را محاکمه کردید که فهمیده اید أینها جنایتکار هستند؟. فرق شما با خامنه ای و نوکران ولایت جیست که با هر کس که اختلاف نظر و عقیده دارید فحاشی می کنید و افترا می زنید. إنکار شما هم اون روی سکه جمهوری إسلامی هستید: سرشار إز نفرت و تشنه انتقام و شیفته خود. تنها فرق تان این است که أونها قدرت دارند بر مبنای نفرتشان عمل کنند شما هنوز قدرت نیافته اید. 
٣٨۲۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : باخته

عنوان : مغلطه چرا؟
آقا و یا خانم مرتضائی
همه مسلمانها در یک رژیم بدون ایدئولوژی اسلام و یا ارثی نظر میدهند و باید هم تحمل نقد را داشته باشند. همانطوریکه در غرب مسیحیان و افراد با ادیان دیگر در امور سیاسی نظر و همکاری میکنند. مسائل دینی خصوصی می شود و کسی هم جلوی کسی را نمی گیرد.
ولی قانون اساسی که حق و حقوق انسانی تک تک افراد جامعه را برسمیت میشناسد حاکم است.
مسلمانها هم مثل مسیحیا در غرب احزاب خودشان را دارند ویا با برنامه ای روشن تشکیل خواهند داد. فقط کسانی که تبلیغات تروریستی و نفرت پراکنی اسلامی را تبلیغ میکنند قانونی بر خورد خواهد شد. همانطوری که با طرفداران هیتلر مبارزه میشود با طرفداران خمینی هم همان بر خورد خواهد شد. .سکولار ها برای جدائی دین از دولت هستند و مخالف اعدام. کسی هم در کمنت از چوبه دار حرفی نزده. چرا مغلطه میکنی؟
٣٨۲۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : مرتضایی

عنوان : أیا نسبت به مسلمانان هم می توان تسامح ورزید؟
من واقعا إز بعضی إز این نقدهایی که درباره ابن نامه نوشته اند تعجب می کنم. سوال من إز این افراد این است: أیا مسلمانان إیرانی مخالف رزیم هم حق إظهار نظر دارند؟ ایا این مسلمانان در ایران أینده مطلوب این حضرات حق حیات و إظهار نظر دارند یا نه؟. شماها که هنوز حکومت را به دست نکرفته اید دارید جوبه های دار را بربا می کنید
٣٨۲۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : آنانکه نوع بهتری از اسلام را بشارت میدهند هنوز به قدرت و ثروت نرسیده اند...
کسی‌ با داشتن دین مخالفتی ندارد ولی‌ دین بعنوان یک حکومت به زندگی‌ خصوصی انسانها از تولد تا وفات ادعای حق تعیین و تکلیف دارد ! اسلام واقعی‌ همانی نیست که آقای سروش یا شریعتی‌ توصیف مینمایند ، اسلام واقعی‌ همان اسلام آیت الله مصباح یزدی و امثالهم است.آنانکه نوع بهتری را بشارت میدهند هنوز به قدرت و ثروت نرسیده اند...
٣٨۲۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : کیوان ش

عنوان : اینها که بابا
عجب دنیایی شده، سفید رنگ سیاه به تن کرده و سیاه رنگ سفید. خورشید و تاریکی جایشان را باهم عوض کرده اند و شادی و غم هم بهمین منوال. هر جا که به دنبال روشنایی میگردی، با تاریکی برمیخوری و آنوقت میگویند که چرا در کشور ما شادی و روشنایی محو شده. یک نگاه به لیست این به اصطلاح "روشنفکران" بیاندازید تا متوجه سخن من بشوید. یا تاریخ کله پا شده یا این جماعت ملت را ناآگاه و دیوانه فرض کرده اند. آخه، مگر غیر از این هست که جملگی این افراد امضا کننده با هر روشن بینی و روشنفکری ضدیت داشتند و سالها به کشتار آنها پرداختند و تا امروز روز که هست یک عذر خواهی خشک و خالی هم نکرده اند و در فکر به قدرت رساندن کسی را دارند که خواهان بازگشت به دوران طلایی امام راحل هست. راستی چرا اعلامیه این جماعت "روشنفکر" ضد روشنایی در لابلایی چنین سایت وزینی قرار گرفته؟ اشتباه بوده یا "سوپر دمکرات شدن"؟
٣٨۲۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : مراغه ای

عنوان : دست مریزاد
دست مریزاد! نویسندگان این بیانیه حرف دل سالهای مردم ایران را گفتند.
٣٨۲۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : احتشام

عنوان : تشکر
متن بسیار خوبی بود، و مواضع بسیار قوی و محکمی در آن بیان شده است. ای کاش بعضی از این افراد ضد دینی که اینجا یادداشت گذاشته اند کمتر از زبان و ادبیات خامنه ای و حزب اللهی های جمهوری اسلامی استفاده می کردند، و از نویسندگان این نامه یاد می گرفتند که در ضمن پایبندی به عقاید خود به عقاید و حقوق دیگران هم احترام بگذارند. ولی خوب البته بعید می دانم که امضا کنندگان شجاع و منصف این نامه از نق زدنهای این آدمهای کم تحمل و نسخه بدلهای جمهوری اسلامی دلسرد بشوند.
٣٨۲۰٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : مانی عسگری

عنوان : آدمهایی از یک دوران سپری شده
کسانی که چنین بیانیه هایی مینویسند و میکوشند بگویند اسلام خوب است اما این حکومت اسلامی بد است! هرگز نتوانستند و نمیتوانند از میان صدها نوع حکومت اسلامی (پادشاهی، ولایی، سلطانی، خلافتی) در دهها کشور مختلف و در ۱۴ قرن گذشته (و نیز در دنیای امروز ) تنها یک حکومت دینی و اسلامی را به مردم معرفی کنندکه عقلانیت، درایت، عدالت، آزادی و دموکراسی نسبی در آن رعایت شده باشد. نمیدانم درک این مسئله برای برخی ها چرا اینهمه دشوار است که: دوران حکومتهای دینی گذشته است و دین اسلام هم در تمامی چهره هایش نشان داده که ابزاری سیاسی برای کسب قدرت و ثروت است. گویا نویسندگان چنین بیانیه هایی نیز درخواب خوش قدرت و ثروت غوطه ورند و قصد دارند با کلاه شرعی «اصلاح طلبی» مدتی جانشین خامنه ای و احمدی نژاد شوند.
٣٨۲۰۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : علی مرادی (اسم مستعار)

عنوان : نکته مثبت این بیانیه
بنده تمام این برادران و خواهران مسلمان را که زیر این بیانیه را امضا کرده اند سالهاست از نزدیک می شناسم و به عقاید سیاسی آنها آشنا هستم. در واقع نباید انتظاری جز آنچه در این بیانه نوشته اند از آنان داشت. فقط یک نکته مثبت در این بیانیه هست که تاکنون به این صراحت از سوی این جمع، که همه پیروان و مریدان عبدالکریم سروش هستند، بیان نشده بود. اینها تاکنون حساب ایت الله خمینی و سیاست ها و اقدامات او را با دیگر سردمداران حکومت اسلامی جدا می کردند. نام بردن از اقدامات آیت الله خمینی برای اینها تابو و جزو محرمات بود. اما اینک برای اولین بار به صراحت آیت الله خمینی را بنیانگذار نظامی ("نهالی") می دانند که تمام این جنایت و ویرانی ها از آن سرچشمه می گیرد. یک بار دیگر این جمله را بخوانید:
"این نظام حق دارد... بکشد، بهتان بزند، شکنجه دهد، تجاوز کند، و حقوق انسانی ... را بی محابا نقض کند، بدون آنکه سرسوزنی مجازات، بازخواست یا حتّی شماتت شود. این بود نهالی که آیت الله خمینی نشاند و آیت الله خامنه ای آبیاری کرد، و بسیاری دیگر بر بستر جامعه ای که هر روز ناسالم تر می شد، پروبالش دادند تا همه ملّت ایران سی سال میوه های زهرآگینش را به ضرب تازیانه بچشند".
در واقع این عده آیت الله خمینی را منشاء همه بدبختی ها و ام الفساد حکومت اسلامی معرفی می کنند. رسیدن به نظر و بیان آن با این صراحت را باید نکته مثبت این بیانیه دانست.
٣٨۱۹٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : باخته

عنوان : شیعیان جهان متحد شوید
شما بعد از بیش از سی سال مبارزه مردم ایران با این رژیم فاشیستی اسلامی می نویسید.
"این ویرانی ها فقط ثمره بی عدالتی ساختاری موجود در قانون اساسی و ساختار سیاسی، حقوقی، و اقتصادی ظالمانه نظام جمهوری اسلامی نیست، بلکه علاوه بر آن ناشی از بی کفایتی و ضعف شخصیتی صاحب منصبان نظام هم هست. "
یعنی چی " بی کفایتی و ضعف شخصی صاحب منصبان نظام" ؟
روانشاسی را وارد جریان سیاسی نکنید.
این رژیم با قانون اساسی که بر مبنای مذهب کاملن تبعیض آمیز که اسمش هم فاشیسم است حکومت می کند. خاتمی و یا احمدی نژاد و حتی بعضی از شما که نظرات ارتجائی کافر ستیزی را دارید (جمله آخر نوشته اتان را دو باره بخوانید), نمی توانید این رژیم را از بر بریت و توحش اسلامی نجات دهید.
بقیه نوشته شما تکرار مکررات است و چیزی جدیدئ بعد بیش از سی سال نیست.
برنامه سیاسی جدائی دولت از دین است. و یا شعار جمهوری ایرانی.
٣٨۱۹۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : مزارعی

عنوان : سوال
دوستان اخبار روز! این دوازده نفر که خودشان را "روشنفکر" معرفی نکرده اند و فقط زیر بیانیه شان اسم خودشان را گذاشته اند. حالا شما چرا عنوان زده اید "دوازده روشنفکر خارج از کشور"!؟ اولاً که همگی اینها مذهبی اند و اگر می خواستید به آنها لقبی هم بدهید درست بود می نوشتید "دوازده روشنفکر مذهبی (یا مسلمان) خارج از کشور". اینها همه شاگردان عبدالکریم سروش اند، ولی نمی دانم چرا خود سروش این بیانیه را امضا نکرده!
٣٨۱٨۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : مانی عسگری

عنوان : آدمهایی از یک دوران سپری شده
کسانی که چنین بیانیه هایی مینویسند و میکوشند بگویند اسلام خوب است اما این حکومت اسلامی بد است! هرگز نتوانستند و نمیتوانند از میان صدها نوع حکومت اسلامی (پادشاهی، ولایی، سلطانی، خلافتی) در دهها کشور مختلف و در ۱۴ قرن گذشته (و نیز در دنیای امروز ) تنها یک حکومت دینی و اسلامی را به مردم معرفی کنندکه عقلانیت، درایت، عدالت، آزادی و دموکراسی نسبی در آن رعایت شده باشد. نمیدانم درک این مسئله برای برخی ها چرا اینهمه دشوار است که: دوران حکومتهای دینی گذشته است و دین اسلام هم در تمامی چهره هایش نشان داده که ابزاری سیاسی برای کسب قدرت و ثروت است. گویا نویسندگان چنین بیانیه هایی نیز درخواب خوش قدرت و ثروت غوطه ورند و قصد دارند با کلاه شرعی «اصلاح طلبی» مدتی جانشین خامنه ای و احمدی نژاد شوند.
٣٨۱٨۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : ‫رضا سالاری

عنوان : ‫‫تقسیم مردم به مسلمان و کافر علت و ریشه تمام دردها و بدبختی های این ۳۲سال نیست؟
‫شاید ‫اگر این روضه نامه یا فقه نامه را نمی نوشتید عزت و احترام بیشتری در کارنامه و تاریخ سیاسی ‫سکولار ایران ثبت میکردید؟ پس چه شد ستیز و پرهیز شما از کلمات نفاق افکن و مشکل ساز جهاد و کفر و کافر و دشمن و نامسلمان ‫ و برچسب های ارتجاعی معاویه و یزید؟ پس چه شد خرافات زدایی شما؟ پس چه شد معیار و هنجار عقل و خرد و انسانیت و ‫اتکا به حقوق شهروندی ‫سکولار متکی به دموکراسی و منشور سازمان ملل تان؟ ‫که وقتی تک و تنها و منفصل میشوید خوب از آنها دم می زنید ولی همینکه باهم مجتمع میشوید، همچون اینجا، درست نقطه مقابل آنها، یعنی مقابل و مخالف معیارهای مدرن و پذیرفته جهانی مینویسید!

‫چرا وقتی باهم جمع میشوید باز فیلتان یاد کفر و کافر و کفر ستیزی و لائیک ستیزی ارتجاعی میافتد و تا نگوئید:

‫« که ملک به کفر می ماند اما به ظلم نمی پاید. »

‫دلتان خنک نمیشود! آیا همین زیگزاگ و مصلحتی و غیرقابل پیش بینی بودن تفکر و اندیشه و رفتار ‫جمعی شما، نباید انتظار داشت همچون مانند رهبر قدیمتان تان خمینی، حتی تصور قدرت گرفتن و براریکه نشستن ‫شما هم ترس به جان میاندازد؟ ‫چون درنهایت ریشه انسانیت و عقل و خرد و عرف و هنجار را از بیخ و بن میکند؟

٣٨۱۷۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : ع قدیمی

عنوان : مرثیه
این اعلامیه در حقیقت یک مرثیه نگار ی است تا بیانیه روشنفکران.
در این اعلامیه ما با راهکاری روشن از سوی این افراد روبرو نیستیم.مقایسه امویان با نظام کنونی هرچند از دیگاه دینی مانعی ندارداما به لحاظ تاریخ و ملی کاری نادرست است.این مقایسه میخواهد به حقانیت علی به عنوان خلیفه اول صحه بگذارد و عامل تمام بدبختی مسلمین را امویان معرفی کندونه اموزشهای خود دین و مشایخ ان.دراین اعلامیه دین هنوز نقش اساسی را باز ی میکند و دین محوری و نه جدائی دین از حکومت شالوده اندیشه این دوازده تن را مشخص میکند.تمام تاریخ اسلام از اغاز دعوت محمد تا امروز دین اسلام بر اساس جنگ و خونریزی ادعای مرجعیت این گروه و یاان گروه بوده است.در چهار چوب اسلام و قوانین شرعی ان چرخیدن سرنوشتی بهتر از نظام کنونی نخواهد داشت.سرشت اسلام سرشتی انسانی و مملو از امیال دنیوی است.قدرت و ثروت انگیزه غزوات بودند و این اصول تا ابد برای مسلیمن قانون و راه عملی برای زندگی هستند و نیک نفسی عده ای مسلمان نقشی در این قدرتیبابی ندارد.
٣٨۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : اسلام راستین شما نیز ، ادامه دادن به همان خیانتیست که به ملت ایران شده است
آنهائی که دست به ساختن اسلامهای ِراستین زدند، نخست صورت واقعییش را که از گوهر اسلام، پیدایش یافته بود، از او زدودند، و سپس صورتهای تازه به آن وام دادند که با گوهر اسلام، در تضاد بود. بدینسان، اسلام، صورتهای تازه را از خود، دور انداخت، ولی از آن پس، « ماده بی صورتی» شد که خوی ِتجاوزگری جهادیش را در گوهرش داشت. بدینسان، اسلام، همان «بوقلمون شیخ عطار» شد. این بوقلمون، که هیچ صورتی ندارد، به هر صورتی در میآید، تا دیگران را فرو بلعد، و همه را مانند خود، ماده بی صورت سازد. این بوقلمون، همان هیولای ِارسطوست که در اسلام به معنای «ماده بی صورتی کاسته شد که هر صورتی میتوان به آن داد»، و ملت ایران برغم فلاسفه اش، دریافت که این ماده بیصورت، همان بوقلمون ِخطرناک، یا هـیـولاست
٣٨۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰