علیرضا نوری زاده زیر ذره بین - امین موحدی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۴ خرداد ۱٣۹۰ -  ۱۴ ژوئن ۲۰۱۱


آنچنان که همه می‌دانیم آقای علیرضا نوری‌زاده جزو آ‌ن‌دسته از روزنامه‌نگارانی هستند که فرصت و امکان آن را داشته‌اند تا هر شخص و یا موضوعی را زیر ذره بین برده و تحلیل نمایند. برنامه زیر ذره‌بین آقای نوری‌زاده در صدای آمریکا معرف حضور همگان هست و اینک خود ایشان در رابطه با معرفی و نفوذ یکی از عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی در رسانه‌ها و در میان اپوزیسیون، زیر ذره‌بین قرار گرفته‌اند.
ایشان در یکی از اولین واکنش‌های خود به این قضیه در برنامه «پنجره‌ای رو به خانه پدری» به تاریخ نوزدهم خرداد ۱۳۹۰، مواردی را مطرح کرده‌اند که خود این موارد، سوالات دیگری را نیز به اذهان و افکار عمومی متبادر کرده است .در این مجال و مقال به بررسی دقیقه به دقیقه صحبت‌های آقای علیرضا نوری‌زاده در برنامه یاد شده، پرداخته می‌شود.
آقای نوری‌زاده در ابتدای صحبت‌های‌شان در برنامه پنجره‌ای روبه خانه پدری در روز نوزدهم خرداد ۱۳۹۰ پیرامون قضیه حضورناگهانی آقای مدحی درایران و تلویزیون جمهوری اسلامی با کوبیدن دست های خود به همدیگر، این جملات را به کار می‌برند: «عجب نمایش خنده‌داری بود...عجب نمایش خنده‌داری بود، عجب نمایشی بود، عجب نمایشی این حیدر دو صفر ۷ به اضافه من قاسم سه صفر ۹ سلیمانی، به اضافه حسین چهار صفر ۷ طائب، برای شما تدارک دیده بودند.» (ثانیه پنجم در این لینک‌).‌این جملات کلید شروع صحبت‌های آقای نوری‌زاده می‌باشد که با لحنی تمسخر آمیز سعی دارند این کار را به جیمزباند بازی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ربط داده و همه موضوع را در یک سناریوی پلیسی خنده‌دار خلاصه و به یک فیلم «جیمز باندی» تشبیه کنند‌.
اولین سوال اینجا مطرح می‌شود: آقای نوری زاده‌؛ شما از «حیدردو صفر ۷، قاسم سه صفر ۹ سلیمانی و حسین ‌چهار ۷ طائب‌» نام می‌برید آیا اضافه دیگری بر این اسامی و کدهای مورد اشاره ندارید‌؟ با توجه به آنکه اولین قسمت این به قول شما «نمایش خنده دار» توسط جنابعالی و «در پنجره‌ای رو به خانه پدری» شما کلید خورده و قهرمان داستان اولین بار توسط شما به روی صحنه آورده شده؛ آیا نمی‌خواهید نام و کد خود را به این لیست اضافه فرمایید‌؟ نقش و کد علیرضا نوری زاده در این نمایش خنده دار چه بوده است؟
آقای نوری زاده‌! در همین برنامه فرموده‌اید که مدحی چند هفته‌ای در برنامه شما موجب سرگرمی شما بوده است‌ و ‌زن و فرزندش در داخل تحت فشار بوده است و امکان تهدید وی جهت برگشتش به ایران موجود است، چون انسان‌ها شکننده هستند و مدحی هم ممکن است اینگونه تصمیم به برگشت گرفته باشد ( دقیقه یک به بعد)‌. سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است‌: آیا برنامه شما «پنجره‌ای رو به خانه پدری‌» یک برنامه سرگرمی می‌باشد یا یک برنامه سیاسی‌؟ و بالاخره، ایشان یعنی مدحی، آدم معتبری بوده که رژیم با تهدید زن و فرزندش قصد برگرداندن وی راداشته یا مطابق آنچه امروز می‌فرمایید «جیمز باند» آس و پاسی بوده که حرفی برای گفتن نداشته و ‌چند صباحی بینندگان شما را سرگرم کرده است!
شما قبلا در یک سخنرانی (در اینجا ثانیه ۴۰) می‌فرمایید صدها مدرک مدحی را بررسی کرده‌اید و مدارک درست می‌باشد ‌و تایید شده است و همانجا مدحی را «دریای اطلاعات» معرفی می‌کنید و در جایی دیگر (در اینجا دقیقه ۴ به بعد) از ایشان به عنوان کسی که از قلب بیت رهبری برای شما خبر می‌داده نام می‌برید. اما امروز و بعد از رو شدن دست مدحی. میآیید و دربرنامه‌ی «پنجره‌ای رو به خانه پدری‌» مدحی ‌را آدم آس و پاسی معرفی می‌کنید که حرفی برای گفتن نداشته و مدارکش جعلی بوده است (اینجا دقیقه ۴/۵۰)! کدام یک را باور کنیم آقای نوری زاده‌؟
آقای نوری زاده‌! در دقیقه ۱۵/۵۸ ‌برنامه پنجره‌ای رو به خانه پدری که در روز نوزده خرداد ۱۳۹۰ اجرا فرموده‌اید، می‌فرمایید به اندازه ۲۰۰ سند از مدحی دارید که ۱۹۹ تا از آن اسناد قلابی هستند. آقای نوری زاده‌! این بر خلاف حرفی است که در آتلانتا در دفاع از آقای مدحی می‌زنید آنجا که می‌فرمایید: مدحی ۹۵ هزار مدرک(ثانیه ۱۰‌) ارائه کرده‌اند و شما و دوستانتان، صدها مدرک ایشان را بررسی و تایید کرده‌اید ‌(ثانیه ۳۰ )‌. چگونه می‌شود ۹۵ هزار مدرک که صدها صفحه آن؛ توسط شما تایید شده بود به شکلی ناگهانی و یک شبه قلابی از آب در بیاید‌؟
آقای نوری‌زاده شما می‌فرمایید از آنجا که مدحی هیچ وقت علیه خامنه‌ای (‌دقیقه۲/۵۰‌) حرف نمی‌زده بنا بر این به وی مشکوک شده بوده‌اید. اما در دو جا ازاظهارات مدحی علیه خامنه‌ایی صحبت می‌کنید. در یک جا که می‌فرمایید مدحی مطالب جفنگ زیاد می‌نوشت مثلا سندی علیه خامنه‌‌ای نشان می‌داد که در آن نوشته شده بود‌: بنا به دستور مقام معظم رهبری و تصویب شورای عالی امنیت ملی؛ طرح ترور مثلا پسر فلان پادشاه و یا رییس جمهور منطقه ریخته شده است (دقیقه ۱۶/۵‌) و در جای دیگر صحبت از بد گویی مدحی از خامنه‌ای، در جلسه‌ای در پاریس می‌کنید (‌دقیقه۱۲/۵۰‌)‌. آقای نوری زاده! چگونه فردی که نمی‌خواسته علیه خامنه‌ای حرفی بزند، همین فرد، خامنه‌ای را ‌به واسطه سندی‌؛ متهم به طراحی اعمال تروریستی می‌نماید و سعی دارد خامنه‌ای را تروریست قلمداد نماید‌؟آقای نوری زاده شما فرمودید که‌: «مدحی فقط ویزای آلمان و اتریش را داشته است اما در جای دیگر ‌می‌فرمایید که در جلسه‌ای در پاریس وی را کنار آقای محمدرضا شاهید خبر نگار رادیو فرانسه دیده‌اید (دقیقه ۱۲/۵۰)‌! ایشان چگونه به فرانسه رفته‌اند‌؟
می‌فرمایید ‌که ترتیبی دادید تا «مدحی‌» با صدای آمریکا مصاحبه کند. شما در صدای آمریکا چه سمتی دارید که برای صدای آمریکا مصاحبه ترتیب می‌دهید و چرا باید برای کسی که آمریکایی‌ها قبولش ‌نداشته‌اند در صدای آمریکا مصاحبه ترتیب دهید؟ (دقیقه ۸/۰۰ تا ۸/۵۰ )
آقای نوری‌زاده فرموده‌اید ایشان روزی ۸۰ عدد قرص می‌خوردند. اینک از متخصصین امر و پزشکانی که این مقاله را می‌خوانند می‌پرسم‌: آیا کسی که روزی ۸۰ عدد قرص می‌خورد می‌تواند اساسا زنده بماند و در صورت زنده ‌ماندن چنین فردی آیا امکان آن هست، تا شخصی که اینهمه قرص می‌خورد قادر به فعالیت سیاسی و سینمایی در نقش جیمز باند باشد‌؟ این چه آمار دارویی و پزشکی هست که از سوی آقای نوری زاده ‌ارائه می‌شود؟
آقای نوری‌زاده شما همواره از افراد می‌خواهید که با سند صحبت کنند اما خود شما برای ادعاهایتان هیچگونه سندی ارائه نمی‌فرمایید‌. نه آن زمان که برای معرفی آقای مدحی تلاش می‌کردید و سعی داشتید ایشان را آدم مهمی جلوه دهید و نه حال که سعی در توجیه چرایی معرفی ایشان را دارید‌.
مطالبی که در برنامه پنجره‌ای رو به خانه پدری مطرح فرمودید مملو از تناقض بود و هیچ سندی برای توجیهات خویش ارائه نفرمودید.مطالب و تناقضاتی که در قالب سوال‌، از میان فرمایشات خودتان آنهم فقط در یک برنامه کم‌تر از یک ساعته ‌انتخاب کرده‌ام گواه من است‌. شما در کم‌تر از یک ساعت حرف‌هایی می‌زنید که دقیقه به دقیقه ‌آنها باهم در تضاد می‌باشند‌. نمی‌خواهم پیش داوری کنم اما آیا فکر نمی‌کنید این دفاعیه شما در قالب برنامه‌ای که به نام «پنجره‌ای رو به خانه پدری» به تاریخ نوزده خرداد ۱۳۹۰ ‌ارائه گردید نه تنها به روشن شدن قضیه کمکی نکرد، بلکه به ‌ابهامات و سوالات پیرامون ارتباط شما با مدحی و این قضیه بیشتر افزود؟ البته تناقض در گفتارتان و در آن برنامه بسیار از آنچه که در اینجا آمده است بود، که به دلیل رعایت حوصله خوانندگان آن را به مجال و مقالی دیگر واگذار می‌کنم.
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست...

برای مشاهده ی اصل مطلب و دیدن لینک ها به آدرس زیر مراجعه کنید:
aminmovahedipress.blogspot.com