پالایش ورزش از سیاست و تبعیض لازمه ی توسعه ی صلح پایدار جهانی
خسین بروجردی
•
به باور نگارنده آنچه امروز بسیار حائز اهمیت است، پالایش ورزش از سیاست، ایجاد شرایط برابر و حقوق یکسان برای تمام ورزشکاران جهان بدون توجه به ملیت و مذهب آنها میباشد؛ بهگونهای که پالایش ورزش از سیاست در واقع از عالم رویا و شعار به جهان عمل و واقعیت نزدیکتر شود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۶ خرداد ۱٣۹۰ -
۱۶ ژوئن ۲۰۱۱
برداشت اول
تیم ملی تیراندازی جمهوری اسلامی ایران پس از طی دشواریهای فراوان در مسیر اخذ روادید حضور در مسابقات جامجهانی آمریکا، برای مصاحبه به سفارت آمریکا در سوریه خوانده شد. رفتار مسئول مصاحبه با اعضای هیأت ایرانی از سر مجامله و یا لااقل شایسته نمایندگان ملتی با تمدنی سترگ و فرهنگی غنی نبود.
اما سرانجام با صدور روادید نُه ورزشکار موافقت و از صدور روادید سه تن از مسئولان فدراسیون تیراندازی ایران که در واقع متولیان اداره تیم ملی تیراندازی این کشور بودند خودداری شد؛ این مصاولت در حالی صورت گرفت که هیچ دلیل و توضیح منطقی برای این موضوع ارائه نشد. چند روز بعد علیرغم تأکید مسئول مصاحبه در سفارت مبنی بر صدور روادید برای تمامی ورزشکارانِ تیم، تنها برای شش تیرانداز روادید صادر شد و بیهیچ دلیلی از صدور روادید برای دو ورزشکار و یک مربی نیز دریغ شد.
تیم ملی تیراندازی ایران از حضور تیراندازان توانمندی که احتمال کسب مدال و سهمیه المپیک از سوی آنان بیشتر بود، مأیوس و با ترکیبی ناقص ناچار شد از حضور در مسابقات آمریکا انصراف دهد. به دیگر سخن، تبعیضی ناروا و شاید غیرقانونی، تیم ملی ایران را از حضور در مسابقات آمریکا محروم کرد.
البته پیشتر هم معدود کشورهایی در مانعتراشی بر سر راه صدور روادید، کار را به آنجا رساندند که در نهایت رئیس فدراسیون تیراندازی ایران در مجمع عمومی فدراسیون جهانی تیراندازی در اعتراض به این قبیل اقدامها از مسئولین فدراسیون جهانی و کشورهای عضو خواست که برای تسهیل در امر صدور روادید چارهای اندیشیده شود.
با تمام این اوصاف اما هیچ کشوری تاکنون از صدور روادید برای هیأت تیراندازی ممانعت و خودداری نکرده است تا سفارت آمریکا در سوریه پیشقدم اِعمال تبعیض و نقض میثاقهای جهانی باشد.
البته گویا این مشکل فقط مختص ورزشکاران ایران نیست. هنگام مسابقات تیراندازی قهرمانی جهان در آلمان، ۲۰۱۰، از برخی تیراندازان تیمهای ملی کشورهای عربی مسموع افتاد که به پروسه ی سخت صدور روادید و برخوردهای زننده ی برخی کشورهای غربی در این خصوص اعتراض داشتند.
برداشت دوم
امروزه در جولانگاه رفتارها و تصمیمات بینالمللی، جایگاه ورزش بیش از هر زمان دیگر مهام گردیده است. ورزش، افراد و جوامع را گرد هم میآورد، وجوه اشتراکشان را برجسته میسازد و شکافهای قومی و فرهنگی بین آنها را از بین میبرد. ورزش میتواند موانعی را که جوامع را از یکدیگر جدا میکنند از میان بردارد. این امر ورزش را به ابزار قدرتمندی برای جلوگیری از مناقشات و تلاشی جدی در ایجاد صلح مبدل میسازد. و اینسان ورزش مرزهای جغرافیایی را محو میکند و زمین ورزشی را به یک فضای غیرسیاسی برای تماس و تعامل تمدنها و فرهنگها مبدل میسازد، بر شباهتهای مردم صحه میگذارد و تبعیضها و تعصبها را انکار میکند؛ و این مقوله در واقع جدیترین گام بشر در ایجاد صلحی پایدار و نگاهی ژرف بر پاکیزهگوهری نوع انسان است.
پس از جنگهای جهانی که جوامع بشری به ارزشمندی گسترش صلح و دوستی و برابری در همه شئون زندگی بر این کره ی خاکی پی بردند، نقش چشمگیر ورزش در ایجاد این فضا در میان کشورها و ملتها جلوه نمود. اینگونه بود که در تشویق جدی گسترش روابط دوستانه میان ملتها، فرهنگ و جزء بسیار مهم آن یعنی ورزش در سرلوحه توجهات قرار گرفت. رفته رفته نقش تأثیرگذار ورزش و تربیت بدنی در القای ارزشهای اساسی انسانی به باوری جهانی تبدیل شد و در پی آن همکاری سازمانهای بینالمللی دولتی و غیردولتی مسئول در امر ورزش و تربیت بدنی با تکیه بر اهمیت صلح و مظاهرت و مجاملت میان افراد با نگاهی سرشار از تکریم مورد توصیه ی همگان قرار گرفت.
برداشت سوم
مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر که بهزعم بسیاری از پژوهشگران در حقوق بینالمللی اعتباری درخور دارد، حاوی نکاتی ارزشمند درباره ی زدودن تبعیض در روابط انسانها است که در این مجال به طرح و نقد آن نشستهایم.
رویکرد و عملکرد کشور آمریکا در مانعتراشی برای صدور روادید برای ایران و بسیاری از کشورهای آسیایی بهویژه کشورهای اسلامی، تبعیضی آشکار و مغایر با ماده دو «اعلامیه جهانی حقوق بشر» است که تصریح کرده: «...نباید هیچ تبعیضی مبتنی بر وضع سیاسی، قضایی یا بینالمللی کشور یا سرزمینی که شخص به آن تعلق دارد، به عمل آید...»
در میثاقین که از گستردهترین موافقتنامههای الزامآور حقوقی در حقوق بشر است نیز میتوان به نکاتی اشاره کرد. در بخش سوم مقررات «میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی» که مهمترین بخش این میثاق است، در بیان حقوق ماهوی افراد به حق عبور و مرور آزادانه تصریح شده و کرامت و حیثیت ذاتی، حقوق برابر و یکسان اعضای خانواده بشری مبنای عدالت و صلح در جهان بهشمار رفته است.
براساس ماده پانزده «میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی»، کشورهای طرف میثاق حقوق افراد را در اموری چون «شرکت در زندگی فرهنگی» به رسمیت شناختهاند؛ حال آنکه به اذعان همگان ورزش از مهمترین وجوه فرهنگ و تجلی روشن آن است. و بسیار بدیهی است که عدم صدور روادید نمایندگان فرهنگی یک ملت که برای کسب سهمیه المپیک قصد حضور در رقابتهای جهانی را دارند، آشکارا پایههای اصل احترام و برابری انسانها مخدوش گردیده است.
عدم صدور روادید یا ایجاد پروسهای دشوار و طاقتفرسا برای ورزشکاران کشورهای اسلامی، تبعیضی آشکار و در عمل نقض میثاق جهانی «منشور بینالمللی ورزش و تربیت بدنی» مصوب یونسکو در سال ۱۹۷٨ است که با تأکید اشعار میدارد: ورزش و تربیت بدنی باید با هدف اتحاد و برادری، درک متقابل و احترام کامل به شأن انسانها، در پی تشویق و گسترش ارتباط افراد بشر با یکدیگر باشد.
در ماده ده «منشور بینالمللی ورزش و تربیت بدنی» یونسکو، همکاریهای بینالمللی لازمه گسترش متوازن و جهانی تربیت بدنی و ورزش بهشمار رفته است. حال اگر همکاریهای بینالمللی کمرنگ شود یا رنگ سیاسی به خود بگیرد، بیشک توسعه متوازن فرهنگ نیز تحتالشعاع این امور قرار گرفته است.
ورزش بهعنوان یک زبان بینالمللی و ابزاری عملی برای انتقال پیام صلح و کمک به یافتن راههای غیرخشونتبار برای حل مشکلات است؛ زیرا ورزش بهدلیل جاذبههای تقریباً جهانی، نیروی انتقالی و بسیاری از پیوندهای مثبت آنها، یکی از قدرتمندترین ابزار ارتباطی جهان است که بهعنوان کانال قدرتمند انتقال پیام میتواند عرصه ی ترویج اهداف سازمان ملل متحد برای توسعه صلح باشد. اما همه ی اینها در گرو نگاه غیرسیاسی به مقوله ورزش است.
فرازی دیگر از همین منشور، «کاهش اختلافات بر سر دسترسی آزاد و جهانی به ورزش و تربیت بدنی در میان کشورها» را از مسئولیتها و تعهدات کشورهای صنعتی و نیز کشورهای در حال توسعه میداند. این امر بیانگر آن است که در تبعیضهایی از این دست، آرمانها، مسئولیتها و تعهدات تصریحشده ی منشورهای جهانی به وادی غفلت سپرده شده است.
آنچه در ماده ده منشور ورزشی یونسکو به صراحت موکد گردیده، لازمه توسعه ورزش و صلح جهانی پایدار است. در این منشور آمده است: لازم است دولتها و سازمانهای بینالمللی و منطقهای، بین دولتی و غیردولتی مسئول در امر ورزش اهمیت بیشتری به همکاریهای دوجانبه بینالمللی بدهند. باید برای تشویق و ترویج توسعه ی داخلی در زمینه همکاریهای بینالمللی با انگیزههایی کاملاً بیطرفانه در انجام اینگونه همکاریها تعجیل گردد.
برخی کارشناسان ورزشی معتقدند که از حیث مسائل فنی و روانشناسی ورزشی، زمانیکه یک ورزشکار در سطح قهرمانی در برنامه ی تمرینی حرفهای خود به صورت قطعی از اخذ روادید و حضورش در مسابقه ی پیشرو مطمئن نیست، تردید ناخودآگاه و غیرارادی بر تمرینات و در پی آن بر افزایش آمادگی و توانمندی او تأثیری نامطلوب میگذارد. این تأثیر در صورت ثبوت، ثمره ی تبعیضی است که اصل "کرامت انسانی" و "رقابت ورزشی در شرایط برابر" را بیمحابا به نشانه رفته است.
اعضای یک تیم ورزشی سالها با تمرینات سخت و طاقتفرسا و صرف هزینههای هنگفت مادی و معنوی خود را برای رقابتهای جهانی آماده میکنند تا در نهایت با کسب سهمیه المپیک به این رقابت جهانی راه یابند. حال با سلب حق شرایط برابر برای حضور در رقابتهای جهانی و تبعیضهایی اینچنین آشکار، آیا میتوان به شعار "ورزش به دور از سیاست" و "مسابقات ورزشی در شرایط برابر و بدون تبعیض" پافشاری کرد و به آنها پایبند بود؟!
هرگاه ورزش بهعنوان وسیلهای برای توسعه صلح بهکار رود باید آن را به طریقی اجرا کرد که براساس اصل برابری باشد.
به باور نگارنده آنچه امروز بسیار حائز اهمیت است، پالایش ورزش از سیاست، ایجاد شرایط برابر و حقوق یکسان برای تمام ورزشکاران جهان بدون توجه به ملیت و مذهب آنها میباشد؛ بهگونهای که پالایش ورزش از سیاست در واقع از عالم رویا و شعار به جهان عمل و واقعیت نزدیکتر شود.
اگر قرار است باور کنیم که حقوق بینالملل و منشورهای جهانی از اصالت و ضمانت اجرایی برخوردارند و ضمانت اجرایی آنها همانا وجدان بیدار دولتها و ملتهاست، باید از بروز چنین برخوردهای تبعیضآمیز آن هم در حوزه فرهنگ ممانعت شود. در غیر این صورت به مرور با مشاهده نادیدهانگاشتن برخی اصول و تعهدات از سوی زورمندترها، اعتماد نوع بشر به آرمانهای جهانی مخدوش خواهد شد.
برداشت چهارم:
شاید فدراسیونهای جهانی ورزشی بتوانند نقشی بیشتر و عمیقتر در اجرای صحیح قوانین و میثاقهای بینالمللی ورزش ایفا کنند. عدم توجه به مشکل صدور روادید برای ورزشکاران و مانعتراشیهایی از این دست، از اشکالات ریشهای فدراسیون جهانی تیراندازی است. متأسفانه فدراسیون جهانی تیراندازی کمتر به این موضوع نظری از سر مساعدت داشته است، در حالی که مخالفت با میزبانی کشورهایی (هر کشوری) که امکان صدور آسان روادید برای ورزشکاران دیگر کشورها را فراهم نمیکنند، از اختیارات فدراسیونهای جهانی است. این دقتنظر، ضمانت اجرایی پرهیز کشورهای میزبان مسابقات جهانی از ایجاد شرایطی دشوار برای ورزشکاران دیگر کشورها یا احیاناً عدم صدور روادید برای آنها را در پی خواهد داشت.
بیتردید توجه و پیگیری این موضوعِ بسیار مهم که البته تکرار و تشدید آن ممکن است "شرایط برابر در مسابقات جهانی" را تحتالشعاع و به تبع، اساس فلسفه و ماهیت المپیک را متزلزل و مورد مناقشه قرار دهد، از مسئولیتها و وظایف خطیر فدراسیون جهانی تیراندازی است.
برداشت آخر:
باراک اوباما، رئیسجمهور ایالت متحده آمریکا، که از جایگاه نخستین مقام این کشور در سال ۲۰۰۹ برای نخستینبار بعد از سه دهه به مناسبت سال نو کشور ایران و عید نوروز، این عید باستانی و کهن را به مردم ایران و همه کسانی که نوروز را در سرتاسر جهان جشن میگیرند، تبریک گفت، در پیام خود ضمن تأکید فراوان بر مقوله فرهنگ، تصریح کرد: «نوروز تنها بخشی از فرهنگ نامآور شماست. هنر، موسیقی، ادبیات و نوآوری شما جهان را به جامعهای زیباتر و بهتر تبدیل کرده است.»
در اندیشه ملت ایران، ورزش از مهمترین مولفههای فرهنگی است؛ حال آنکه سفارتخانه دولت آمریکا در سوریه، در عمل بهصورتی زیرکانه نمایندگان ایران را از حضور در رقابتهای جهانی به میزبانی آمریکا محروم کرده است.
اوباما نوروز سال بعد (۲۰۱۰) در پیام تبریکی خطاب به ملت ایران گفت: «...آمریکا در پی آیندهای روشن برای مردم این کشور است تا بتوانند... بهطور کامل در اقتصاد جهانی شریک شوند و به غنای جهان از طریق مبادلات فرهنگی و آموزشی کمک کنند.»
شکی نیست که مقوله ورزش سهم ارزندهای در مبادلات فرهنگی، گسترش صلح پایدار جهانی و غنای آن دارد. پس اگر از روابط آزاد ملتها و مبادلات فرهنگی سخن بهمیان میآید نباید این مقوله گرانقدر ابزار پیش برد مقاصد سیاسی شود؛ و آنان که به شعارها و آرمانها و میثاقهای جهانی اعتقاد دارند باید نخستین گامهای حذف هرگونه تبعیض و نابرابری را در روابط انسانها بردارند.
۱۴/خرداد/۱٣۹۰
borojerdih@yahoo.com
منابع:
۱. اعلامیه جهانی حقوق بشر؛
۲. میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی؛
٣. میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی و فرهنگی؛
۴. منشور بینالمللی ورزش و تربیت بدنی یونسکو؛
۵. اسناد بینالمللی حقوق بشر، محمد ابراهیمی؛
۶. ورزش برای توسعه و صلح: به سوی دستیابی به اهداف توسعه هزاره، گزارش گروه ضربت آژانس سازمان ملل متحد درباره ورزش برای توسعه و صلح؛
|