آقای علیرضا اردبیلی! اگر دوستدار حقیقی ملت خود هستید، در اندیشه ها و رفتارهایتان تجدید نظر کنید! - سیروس مددی

نظرات دیگران
  
    از : سرور علی محمدی

عنوان : غم قفس به کنار آنچه عقاب را پیر می کند پرواز زاغ های بی سر و پاست
دولتمردان آمریکائی معتقدند که جنایت عملی است که دیگران انجام می دهند نه انچه که ما انجام می دهیم. این ادعا در دادگاههای یوگسلاوی که قرار بودبه جنایات ناتو رسیدگی شود توسط هشداری که مقامات امریکائی به دادگاه دادند بیان شده است .
نوام چامسکی
نژاد پرستی و ستیز با خلق ها نه در زبان بلکه در شخصیت و منش ادمیان است . این استدلال که چون هیتلر به زبان المانی تکلم می کرد، پس زبان المانی خصلتا زبانی است که نژاد پرستان بدان تکلم می کنند را فقط کسانی می گویند که از غفلت دربان دارلمجانین بهره جسته و جامعه را درالمجانین می پندارد و سخن به گزافه گفتن را هنر میدانند.
من برای اولین بار در زندگیم ارزو کردم کاش زبان اذری را نمی دانستم در این صورت گزافه گوئی های فردی که خود را مدافع منافع خلق اذربایجان می داند نمی شنیدم و در این چند روزه بارها این جمله را با خود تکرار نمی کردم که چه سان می توان با کسی که کمترین غنیمت را در تل زباله ها جستجو می کندپلیمیک کرد؟
به قول شاملو سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدن ان پول می گیرد
٣٨۵۶۱ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣۹۰       

    از : غلام شامقازان

عنوان : توصیه
دوستان، مردم ایران از همه ملیتها بیش از دو سال است که بی امان علیه این رژیم دیکتاتور و نژاد پرست مبارزه می کنند، انتظار دارند تمام فعالین سیاسی و بخصوص احزاب ملیت های تحت ستم همانند احزاب کردستان ایران در صف اول حضور داشته باشند. اما جمهوری اسلامی هم برای ناکام کردن مبارزه مردم از هیچ ترفندی باز نمی ماند. بخصوص نقش بسزائی که ملت آذربایجان می تواند در این جنبش بازی کند، سعی کرده است با طرح شعارهای تند و انحرافی و بحثهای بی موقع ملت آذربایجان را از جنبش عدالتخواهانه مردم ایران جدا کرده و احزاب و فعالین آذربایجان را در گیرخود کرده است، برای نمونه موضعگیریهای تشکیلات امنیتی مهران بهاری و بحثهای انحرافی آقای اردبیلی از این دسته اند.
دوستان، بنظر من، ما باید به این بحثها پایان داده، در کنار مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی، عدالت اجتماعی، آزادی و فدرالسیم مبارزه کنیم و تا تحقق خواستهای بر حقمان که محو تبعیض عیله ملل غیر فارس هم یکی از آنها می باشد، دست از مبارزه نکشیم. دوستان، ما در اتحاد باملل تحت ستم ایران و مردم عادی و دموکراتهای ملت فارس بمراتب از نژادپرستان و شوونیستهای ملت فارس خیلی قویتر هستیم.
یک توصیه دوستانه هم به دوستان گرامی جنبش فدرال دموکراتهای آذربایجان دارم. دوستان گرامی بنظر من در این مبارزه اخیر جای شما خالی بوده است، در صورتیکه همه نیرو های جنبش سبز انتظار داشتند که ملت آذربایجان و در راس آن احزاب ملی آذربایجانی نقش تاریخی خودرا ایفاء کنند. دوستان گرامی، بنظر من شما می توانید با مشورت و همکاری احزاب ملل تحت ستم ایران و احزاب سراسری دموکرات ایران در خارج از کشور دعوت به تظاهرات کرده، باشعارهای سرنگونی جمهوری اسلامی، عدالتخواهانه و ملی، برای رهائی مردم ایران از زیر یوغ دیکتاتور جمهوری اسلامی فعالیت عملی خودرا آغاز کنید، یقین دارم که شما پیروز خواهید شد.
٣٨۵٣٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣۹۰       

    از : حق

عنوان : نژادپرستی هیتلری و "نژادپرستی" ایرانی. لطفا نگویید فارس، ما خود را ایرانی می نامیم. ما را با نام درست مان خطاب کنید.
آقای مددی که از آقای اردبیلی گله و شکایت می کنید، آخر بفرمایید که کجای این رژیم "فارس" است؟ اصلا این "ملت فارس" را تعریف کنید که ما که خود را ایرانی می دانیم نگاهی بخود بیاندازیم و "ملیت های" شما را از هم سوا کنیم! اگر این رژیم "فارس" یا "فارس محور" است لطفا بفرمایید که چگونه است که این "ملت فارس نژادپرست" شما بدنبال خمینی هندی تباری افتاده بود که افتخارش آن عمامه سیاهش بود که او را به محمد بن عبدالله حجازی وصل می کرد! این چه "ملت فارس نژادپرست" ای است که آیت الله شریعتمداری اهل آذربایجان، پدر همان رفیق شما حسن شریعتمداری، یکی از متنفذترین آیت الله ها در ایران بود و اینهمه مقلد در دیگر شهرها " غیرفارس!" داشت! رفسنجانی که مغول تبار است، آیت الله شاهرودی و ۵ برادر لاریجانی که ایران را ار آن خود کرده اند از دم عراقی هستند، خامنه ای و موسوی و آیت الله زنجانی هم که ترک اند، شمعخانی هم که عرب است. ولی به زعم شما ها همه اینها "فارس محور" اند! البته ما اینان را بجز لاریجانی ها و شاهرودی، به ترک و عرب و و و تقسیم نمی کنیم چون در ایران متولد شده اند ولی رفتار و طرز تفکر انها هیچ تفاوتی با طرز تفکر و رفتار محمدبن عبدالله و بیت اش و انصارش ندارند و خودشان هم می گویند که از همان تخم و ترکه ها هستند و افتخار هم می کنند که بت هایشان خونریز و دزد و راهزن و متجاوزان جنسی بودند! از روز اولی هم که آمدند نفرت خود را از ایران و ایرانی بنمایش گذاشتند و بهمه ثابت کردند که ایران و ایرانی برایشان یک هیچ بزرگ است. در صدد تخریب تمام میراث های ملی ملموس و غیر ملموس ما برآمدند. چهارشنبه سوری و نوروز و کوروش بزرگ و تخت جمشید را خواستند نابود کنند و بجایشان اعیاد خودشان و اعیاد من درآوردی دیگرشان را خواستند جایگزین کنند. زیارتگاه های خودشان را رونق بخشیدند و تکثیر کردند در حالیکه نمی گذاشتند حتی ما خودمان در حفظ تخت جمشید و مقبره کوروش بزرگ و مقبره ابو لوءلوء و قلعه بابک خرمدین و و و همت کنیم. مجسمه های قهرمانان ملی ما مثل باقرخان را شبانه از میادین در تهران دزدیدند. جنگلهای گیلان و مازندران و دریاچه اورومیه و زاینده رود و بسیاری دیگر از میراث طبیعی ما را نابود کردند. با این سابقه ای که رژیم فاشیست مذهبی اشغالگر ایران دارد، چگونه شما و همفکران و مخالفان همشهری تان می توانید ادعا کنید که "فارس نژادپرست و فارس محور" است و ما شما را جدی بگیریم! از طرف دیگر روی چه حسابی این رژیم فاشیست مذهبی را "فارس" می نامید تا بدینوسیله هر توهینی را تحت لوای "ملت فارس" نثار ما که خود را نه ترک و عرب و و در وهله اول بلکه خود را ایرانی می دانیم کنید! اگر شما توهین علیرضا اردبیلی را نسبت به خودتان خوش نمی دارید به چه حقی بما توهین می کنید و بدون مشارکت ما از ما تعریفی تحویل می دهید که جز توهین و دروغ هیچ جیز دیگری نیست!چرا خوشتان نمی آید که ما خود را ایرانی بدانیم و بس که بر علیه هر چه این رژیم فاشیست مذهبی بما تحمیل کرده تا حالا ایستادگی کرده ایم! واقعا مسخره است که جنبش سبز را کسی جنبش "فارسها" تلقی کند و به این بهانه از آن حمایت نکند، خوش بحال رژیم که دشمنان نادان و موثرتر بیشتر دارد تا دشمنان دانا.

راستی صادق زیبا کلام هم که جزء رژیم است هم بعنوان یک "فارس یا فارس محور" چند روز پیش گفت که یک موی محمدبن عبدالله را به صدتا کوروش و داریوش و خشایارشاه و تخت جمشید نمی دهد. اینرا چطور تعبیر و تفسیر می کنید تا حد و حدود "فارس و فارس محوری و نژادپرستی فارس ها"ی شما و حمایتشان از رژیم شان مشخص شود! شاید نژادپرستی را هم ایرانی ها مثل خیلی مقوله های دیگر عوضی فهمیده اند و بجای اینکه مثل هیتلر دگرکشی کنند ۳۲ سالست که فقط دارند خودکشی می کنند!

نژادپرستی هیتلری و "نژادپرستی" ایرانی. لطفا نگویید فارس، ما خود را ایرانی می نامیم. ما را با نام درست مان خطاب کنید.
٣٨۵٣٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣۹۰       

    از : علی شاطری

عنوان : چاب چنین مقالاتی در شان سایت اخبار روز نیست
قبلا وقتی که گهگاه و به ندرت چنین مقالاتی را در سایت وزین اخبار روز می دیدم تعجب می کردم و آن را به حساب کمبود وقت در ارزیابی مقالات می دانستم اما با ادامه این روند کم کم به این نتیجه می رسم که پخش چنین مقالات سخیف و خاله زنکی از طرف این سایت عمدی است و اراده ای در جهت همسویی با چنین مطالب بسیار سخیف و پیش پا افتاده در این سایت وجود دارد و به گمان خود می خواهد حرکت ملی مدنی آزربایجان را به نقد بکشد غافل از اینکه چنین گفتمانی که هیچ نشانی از نقد علمی در خود ندارد چگونه می تواند تاثیر مثبتی بر مخاطب داشته باشد؟نکات جالبی هم در این به اصطلاح نوشته آقای سیروس مددی وجود دارد و آن اینکه به شدت تلاش می کند تاکید کند که آقای علیرضا اردبیلی فامیلی اش قزوینی زاده اردبیلی است و بنده کنجکاو هستم که بدانم ایشان با این تلاش مفرطشان می خواهند چه راز ناگفته ای را بگشایند؟! و اما اینجانب دیری است که به مدد نوشته های جناب سیروس مددی با ادبیات ایشان آشنا هستم و کلماتی مثل بچه پررو و ... را هرگز خارج از ادبیات ایشان نمی بینم اما باز خطابم به اخبار روز است که چه مساله عمیقی در این مقاله و مقالات مشابه دیده اند که بر انتشار آن تصمیم گرفته اند؟ مثال سخیف دیگر سیروس مددی در ذکر غش کردن شیخ بر روی زنان و تشبیه شیخ به آقای اردبیلی، نشانی آشنا از ادبیات آقای مددی است.در مساله جنگ در سولدوز که ایشان صراحتا آنجا را که جزو آذربایجان غربی است، کردستان می نامند هیچ گونه اشاره ای به فعالیت های اجزاب کردی که فعالیت مسلحانه می کردند نمی کند و چنان وانمود می کند که در آنجا جمهوری اسلامی ایران فی البداهه به کشتار مردم غیرمسلح پرداخته و بعضی از فعالان حرکت آزربایجان نیز می خواهند از جنایتمهای رژیم ایران دفاع نمییند! (در حالی که همه می دانیم قربانیان حقیقی جنایت های رژیم ایران در غرب آذربایجان ترکها بوده و هستند و اینک نیز این رژیم در صدد تغییر فاز مبارزه به دعواهای کرد و ترک و غافل شدن از دشمن اصلی که همانا سیستم پارس محور است می باشد)
٣٨۵۱۶ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣۹۰       

    از : آذری ایرانی

عنوان : قلب تاریخ
آقای غلام شامقازان شامقازانلی، چرا حرف بی اساس میزنید؟ کجا «ملتهای غیر فارس در ایران زیرفشار و تعبیضات نژادپرستان و شونیستهای فارس» بوده اند؟ من خود یک آذربایجانی هستم و هرگز به چیزی بنام «ملیتهای ایرانی» اعتقاد نداشته ام. هم امروز رهبر دیکتاتوری حاکم بر مملکت یک ترک است. بسیاری از سردمداران این رژیم و بویژه در سپاه ترک هستند. در شرایطی که بسیاری از مبارزان راه آزادی کشور نیز ترکهای آذری هستند که دست در دست دیگر ایرانیان برای آزادی کشور در تلاشند. اگر نگاهی به تاریخ هزار سالهء ایران بکنید متوجه میشوید که در طول هزار سال اخیر ببیشتر حکمرانان ایران ترک تبار بوده اند تا فارس. حال این را چگونه تبعیض میتوان تبعیض شونیستهای فارس نامید سوالی است که این آقا و دیگر پان ترکهای نژاد پرست باید پاسخگو باشند.
٣٨۴۹۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : غلام شامقازان شامقازانلی

عنوان : سوال
بیش از هشتاد سال است که ملتهای غیر فارس در ایران زیرفشار و تعبیضات نژادپرستان و شونیستهای فارس که کمر برنابودی آنها بسته اند، برای ادامه حیات و برابری حقوق مبارزه می کنند و همیشه از روشنفکران دموکرات فارسها در این مبارزه حق طلبانه خودشان انتظار کمک دارند. ولی اکثر نژادپرستان و شونیستهای فارس که در احزاب سلطنت طلبان و جبهه ملی جمع شده اند و ظاهرا می خواهند خودشان را دموکرات جا بزنند، هیچوقت نخواسته اند با مسئله نژادپرستی برخورد کنند، زیرا هیچوقت نژادپرستان نمی توانند دموکرات باشند.
د ر کشور آلمان یکی از رهبران حزب سوسیال دموکرات آلمان که در ضمن یکی از روسایی بانک مرکزی آلمان فدرال هم بود، سال کذشته در کتاب جنجالی خود ( آلمان خودش، خودشرا محو می کند) در مورد یهودیان نوشته بود " یهودیان ارثا مردمان تنبلی هستند" بخاطر این جمله او هفته ها و ماه ها در اکثر تلیوزیونهای آلمان بحث و مناظره شد، که آخر سر اورا از بانک مرکزی اخراج کردند، از حزب اول تعلیق و بعدا در گنگره حزب از حزب سوسیال دموکرات اخراج کردند.
حال که آقای اردبیلی یکی از رهبران و ایده لویگ جنبش فدرال دموکرات آذربایجان است، باید منتظر باشیم و ببینیم، آیا جنبش فدرال دموکرات آذربایجان هم مثل حزب سوسیال دموکرات آلمان دموکرات هستند و یا مثل جبهه ملی ایران نژادپرست هستند؟
سوال من از آقای علیرضا اردبیلی این است که شما در کدام دانشگاه و یا آزمایشگاه، روی چه تعداد از فارسها این تحقیقات را انجام داده اید و به ایراد کرموزونی رسیده اید؟ آیا زنان و مردان آذربایجانی که با مردان و زنان فارس ازدواج کرده اند، بچه های آنها هم ایراد کرموزونی دارند؟
٣٨۴٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : فرنگیس

عنوان : این داستان را از زمان دانشگاه همیشه داشته ایم
ترکها در ایران حدود ۷۰۰سال حکومت کردند وطی ۲۰۰ سال اخیر نیز حکومت قاجار ترک وپس از ان هم رضا شاه ترک (گرچه ساکن مازندران بود) و اکنون هم ولی فقیه ترک داریم در کنار اینها هزاران ژنرال و ملاهای ترک هم با قدرت به سرکوب مردم ایران اعم از ترک وفارس وکرد وبلوچ وترکمن پرداختند.در ۲۱ اذر هم نقش ترکهای درباری را در سرکوب مردم اذربایجان نباید فراموش کرد. از خلخالی وموسوی اردبیلی و ملاحسنی وموسوی تبریزی و میرحسین موسوی هم همه شان ترک بودند ونگاه کنید وقتی صحبت از یک ذره نفس کشیدن و ازادی میشود چگونه همین بقول بعضی از ترکها فارسهای "شوینیست" بدنبال میرحسین موسوی ترک و کروبی لر راه میفتند و جانشان را فدا میکنند.در ضمن درجمهوری اذربایجان زندانهایشان برای ازادیخواهان ترک وغیر ترک دست کمی از زندانهای حکومت اسلامی ندارند.وزیدن کمی دمکراسی در ترکیه هم بخاطر ورود به اتحادیه اروپا ست واین البته به این معنی نیست که بخش بزرگی از مردم ترکیه برای ازادی ودمکراسی مبارزه نکردند. سالهای بعد از انقلاب ایرانیان پناهنده ای که در حال فرار از کشور گذارشان به زندانها افتاده بود داستانهائی تعریف میکنند که کاش بعضی از اینترکها مثل اقای اردبیلی ۲۴ ساعتی انرا تجربه میکردند.ما ایرانیان چه ترک و عرب و کرد وبلوچ وفارس اگر بخواهیم باهم بجنگیم هیچوقت به ازادی نخواهیم رسید که البته من بر خلاف اقای سیروس مددی به اینجور ادما زیاد بها نمیدهم
٣٨۴۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : اسد معدنچی

عنوان : دستهای پنهان یان ترکیسم
بعنوان یک آذربایجانی ایرانی سئوالم این است چه کسان و کسانی امثال آقای اردبیلی را سخنگوی مردم آذربایجان بخیال خود کرده اند صحبت و هدف ایشان از تمرکز بر روی اختلاف افکنی در میان ایرانیان زیر پوشش فارس و آذری و یا کرد و... چیست ؟! در مورد همین بحث دورغین ملت آذربایجان که با حمایتهای پیدا و پنهان قدرتهای بیگانه و خصوصا از دو محور باکو و آنکارا هدایت میشود بنا به صد ها دلیل علمی و تاریخی که آوردنشان در این نوشته کوتاه امکانپذیر نمیباشد ما در تاریخ جمعیت شناسی اقوام ایرانی ملتها نداشته و نداریم بلکه یک ملت متشکل از اقوام گوناگون داریم که البته استعمار گران و زیاده خواهان متجاوز همیشه سعی در ایجاد ملتهای من در آوردی داشته و دارند تا به اهداف بلند مدت سیاسی و اقتصادی خویش نائل گردند بدیهی است با آلت دست کردن افرادی غیر متعادل و ماجراجو و دنبال مقام ! بعضی از این افراد نا متعادل حتی تا آنجا پیش رفته اند که از هم اکنون سخن از تبدیل زبان آذری به ترکی استانبولی میکنند البته در محفلهای درونی و فعلا بنا به مصلحت علنی نمیگویند اینها اگر مدافع بقول خودشان ملت ! آذربایجان میبودند بطور رسمی باید اعلان مینمودند که سرزمین های جدا شده بقول خودشان آذربایجان باید دوباره به آذربایجان اصلی به مرکزیت تبریز باز گردند ! نه اینکه بر عکس خواستار به زیر یوغ رفتن باکو یا اسلامبول باشند البته رویائی که فقط مختص خود این آقایان میباشد و نه فرزندان واقعی ستار خانها و شهریار ها و باقر خان و.... و جمله آخر رفتار رژیم فاشیستی و بیگانه حاکم بر ایران هیچ تبعیضی بین فارس و آذری و کرد و... نمیگذارد و همه را مشمول عدالت و مهرورزی خود به یک اندازه قرار داده لذا این حرفهای دورغ را نمیتوان باور نمود که شووینیزم فارس یا آذری حاکم است ، تمام این صحبتها و گنگره راه انداختن فقط در جهت منافع رژیم ولایت میباشد و ایجاد تفرقه در صفوف ملت در مقابله با این افعی ولایت !
٣٨۴۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۰