کاشانی، دایی و سجادی در دایره بازی های سیاسی! - امیر برادران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۴ تير ۱٣۹۰ -  ۲۵ ژوئن ۲۰۱۱


پس از نگارش مطلبی در باره هدف های دایی که قصدش مدیریت باشگاه پرسپولیس است، خیلی ها این سئوال برایشان پیش آمد که با وجود کاشانی چطور دایی می خواهد مدیر عامل شود!؟ این هدف بستگی به انتخابات وزیر ورزش داشت که اگر سجادی انتخاب میشد، بطور یقین دایی همه کاره پرسپولیس بود! اختلاف های دایی با کاشانی از آنجا شروع شد که کاشانی فهمید دایی برای کاندیدا شدن سجادی خیلی تلاش میکند و در واقع سجادی رقیب کاشانی برای احراز این پست بود! سجادی و باند او که متشکل از رضازاده و مهرداد بذرپاش (رئیس سابق انجمن اسلامی دانشگاه ها و از افراد مورد اطمینان احمدی نژاد و داماد وزیر سابق آموزش و پرورش که خود آن وزیر هم از دوستان قدیمی و چهل ساله احمدی نژاد است)، اینها کسانی بودند که دایی را مربی تیم ملی کردند (هیت مدیره سابق سایپا). دایی قبلا هم گفته بود که هرکسی لابی قوی تر داشته باشد، مربی تیم ملی خواهد شد!
انها به دایی گفته بودند که از میدان خارج نشو و از طرفی دعوا با کاشانی باید رسانه ای شود تا در کاندیدا شدن او تاثیر بگذارد و محبوبیتی پیدا نکند و کاشانی هم از این ترفند آگاه بود و برای همین هم سعی زیادی کرد که در رابطه با دایی همه چیز از روال قانونی خودش طی شود و مسئله شخصی نشود و یکشبه کمیته به اصطلاح فنی را تشکیل داد و به آنها هم گفت: تحت هر شرایطی فقط به دایی رای بدهید. (علی دایی که بدترین نتایج فنی را در تاریخ این باشگاه گرفته بود). دایی نیز در نزدیکی گرفتن رای اعتماد مجلس برای سجادی از ایران خارج شد و به اسپانیا رفت که وانمود کند که هیچ ارتباطی با جریان انتخاب سجادی ندارد و نماینده او هم وقتی در کمیته فنی حاضر شد گفت: برنامه درخشان و استیلی از همه بهتر است! چون دایی تمایلی به برگشت به عنوان مربی نداشت. دایی تا حدود زیادی مطئمن بود که سجادی رای خواهد آورد و با انتخاب نشدنش هم توسط کاشانی و کمیته فنی او مظلوم واقع می شود و وقتی هم سجادی وزیر شود، کاشانی را عوض خواهد کرد و کار را به دایی خواهد سپرد. اما با عدم رای نمایندگان مجلس به سجادی و کاری که کاشانی توسط کمیته یکشبه به اصطلاح فنی انجام داد، تما م نقشه های دایی را نقش برآب کرد و او یک بازنده بزرگ بود!
علی دایی مثل همیشه بلند پروازی هایش و زد و بندهای سیاسی اش و خیلی کارهای غلط دیگر باعث شد که امروز درست عین فروردین سال ۱٣٨٨ از گردونه فوتبال خارج شود و حتی سپاهانی را که می گفتند خانه بعدی دایی است، بدست مربی خارجی دادند و رئیس هیت مدیره باشگاه هم گفت: از اول هم دایی گزینه ما نبود!
اگر نگاهمان را فراتر از ورزش و فوتبال قرار دهیم، به درستی می بینیم که تمام آنچه در جمهوری اسلامی در این روزها جریان دارد، در تمام صحنه های ورزشی نیز حاکم است. تلاش برای بقا و استمرار حضور مردود و به دور از منافع مردم، آن چیزی است که مسئولان نظام سر گرم آن هستند و این بلبشو و آشفتگی بیش از هر زمان در جای جای این سیستم جریان دارد. دایی، کاشانی، سجادی و همه دست اندکاران فوتبال و ورزش این نظام باید همان راهی را بروند که دیگر مسئولان این حکومت طی میکنند و متاسفانه عده ای هم آگاهانه و ناآگاهانه به بهتر بودن دایی از کاشانی شعار می دهند و یا بر عکس! غافل از اینکه همه این جنگ و جدل ها، بازی های سیاسی است و تنها چیزی که در این میان ارزش ندارد مردم و منافع جامعه، ورزش و فوتبال ایران است!!