وقتی وزیر اطلاعات «دولت اصلاحات» تاریخ می گوید:
کهریزک نتیجه ی تنگ نظری و خشونت کمونیست ها بود!


• اتفاق‌هایی مانند جریان کهریزک نتیجه و عکس‌العمل رفتار، خشونت و تنگ‌نظری بود که مجاهدین خلق از کمونیست‌ها گرفته و رواج دادند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۰ تير ۱٣۹۰ -  ۱ ژوئيه ۲۰۱۱


اخبار روز: وقایع ی دهه ی اول انقلاب، هنوز مورد اختلاف و داوری های متفاوتی است که امتداد آن تا همین امروز کشیده می شود. نخستین دهه ی انقلاب با تاریخ خونباری مشخص می شود که حاصلش چندین هزار کشته، فقط در منازعات داخلی حکومت با اپوزیسیون است. چه کسی مسئول این خون های ریخته شده است؟
آقای یونسی وزیر اطلاعات «دولت اصلاحات» از جمله کسانی است که هنوز «تفسیر رسمی» را بی کم و کاست تکرار می کنند و همه ی جنایات نخستین دهه ی انقلاب را به عهده ی مخالفین و به طور مشخص تر «گروه های تروریستی» می اندازد. او در حالی که خود از شیفتگی به مبارزه ی مسلحانه در دوران شاه سخن می گوید، مبارزات مسلحانه ی گروه های انقلابی علیه حکومت شاه را «تروریسم» می خواند، معتقد است این گروه ها هیچ نقشی در پیروزی انقلاب اسلامی نداشتند و بعد از انقلاب به سهم خواهی - و آن هم خواستن سهم بزرگ - برخاستند و خشونت و ترور را در جامعه رواج دادند. او تا آن جا پیش می رود که فجایعی نظیر کهریزک و اتفاقات درون زندان های جمهوری اسلامی را - سی سال بعد از سرکوب مخالفین - نتیجه ی خشونتی می داند که مجاهدین از کمونیست ها یاد گرفتند و در جامعه رواج دادند.
آقای یونسی شاخص «انحراف» را عمل نکردن به فرامین آیت اله خمینی می داند و در تقدیس او داستان ها می گوید. او از جمله گفتگوی مفصل خود با سایت آفتاب را با ذکر این خاطره از روز ترور دکتر بهشتی و همراهانش پایان می دهد، که ما آن را در آغاز می آوریم:

«روزی که فاجعه هفتم تیر رخ داد اتفاقا من در اوین بودم، همه قضات در اتاق آیت‌الله گیلانی جمع شدیم که رییس دادگاه‌های انقلاب بود، همه بهت‌زده و شوکه‌ شده بودند. در فاجعه هفتم تیر خیلی از شخصیت‌های مهم بودند، شاخص‌شان آیت‌الله بهشتی بود. آن فاجعه همه را شوکه کرد. همه در اتاق آیت‌الله گیلانی جمع شدیم، آن موقع در بدترین شرایط روحی بودیم که تلفن سیاسی آقای گیلانی زنگ زد. آیت‌الله گیلانی گوشی را برداشت و بعد از چند لحظه گفت، «چشم‌ چشم». از این چشم گفتن‌های آیت‌الله گیلانی ما متوجه شدیم، شخصیت بزرگی با ایشان صحبت کردند. آیت‌الله گیلانی آمد و گفت، حاج احمد‌آقا بود و پیام امام را به من ابلاغ کرد و فرمود: این روزها که شما عصبانی هستید قضاوت نکنید. مبادا به اینها‌یی که زندان هستند فشاری غیرقانونی وارد کنید. یعنی امام در بدترین ساعت‌ها و بدترین روزها سفارش‌اش این بود که به فکر زندانی‌ها باشیم که مبادا زندانی به خاطر جنایت‌های وحشتناک صورت گرفته مورد اذیت قرار گیرد و به آنها ظلم شود؛ این نگاه امام بود.»
و «امام» هفت سال بعد فرمان به کشتار عمومی زندانیان سیاسی داد، «کشتاری» که البته در خاطره گویی آقای وزیر اطلاعات سابق به آن اشاره ای نمی شود.

آقای یونسی در این گفتگو «سهم خواهی» نیروهای سیاسی دیگر را عامل شروع خشونت از جانب آن ها می داند و از این ایده دفاع می کند که همه ی «سهم انقلاب» می بایست به آقای خمینی و اطرافیانش می رسید. او می گوید: یک اقلیت معدود از «گروه های تروریستی» به انقلاب پیوستند و اکثریتی مخالف با اینکه این اکثریت نقشی در پیروزی انقلاب نداشتند اما از مدعیان و طلبکاران اصلی انقلاب شدند.

خبرنگار می پرسد: ‌یعنی چه طلبکار انقلاب شدند؟ آیا می‌خواستند در دولت نقش داشته باشند و به آنها پست سیاسی داده شود؟
یونسی می گوید: از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب این گروه‌ها سهم‌خواهان اصلی بودند و بیشترین سهم را از انقلاب می‌خواستند. از این رو زمانی که نتوانستند به خواسته‌های خود برسند شروع به سنگ‌اندازی و مزاحمت و دادن شعارهای انحرافی یا تجزیه‌طلبی و دادن شعارهای خطرناک مانند انحلال ارتش کردند.

‌خبرنگار می پرسد: به گروه فرقان اشاره کردید. انگیزه‌های ترور در آن زمان بیشتر با نگاه مذهبی و ایدئولوژیک بود یا قدرت‌طلبانه و ضربه زدن به انقلاب؟
یونسی می گوید: انگیزه‌ها فرق می‌کرد. اگر منصفانه بخواهیم بگوییم گروه فرقان یک گروه مذهبی اما انحرافی بود. حالا در مغز رهبر این گروه چه می‌گذشته را شاید نشود به راحتی قضاوت کرد. اما مجاهدین خلق، هدف سیاسی داشتند. تجزیه‌طلب‌ها هدف سیاسی داشتند، گروه‌هایی که در کردستان، در ترکمنستان و در بعضی از جاها دست به کارهای خرابکارانه می‌زدند، هدف سیاسی داشتند. البته مجاهدین خلق با تاخیر دست به اسلحه بردند ولی در همان وقت هم اسلحه جمع می‌کردند، هم تهدید می‌کردند و هم با گروه‌های تجزیه‌طلب همسو بودند.

خبرنگار می پرسد: ‌چه شد که مجاهدین و گروهای دیگری که اشاره کردید پس از یک سال اول انقلاب به فعالیت‌های تروریستی رو‌آوردند؟
یونسی می گوید: مجاهدین خلق از سال 60 وارد فاز نظامی شدند، ولی تا پیش از آن بیشترین تخریب روحی و سیاسی متعلق به همین گروه بود. تقریبا همه کارها را مختل کرده بودند و اجازه نمی‌دادند که هیچ کاری صورت بگیرد. در مقابل هر کار مثبتی، شعار مخالف می‌دادند. به طور مثال مدت زیادی تلاش کردند که مرحوم آیت‌الله طالقانی را در مقابل امام (ره) قرار دهند که موفق نشدند، بعد که هم بنی‌صدر را جدا کردند، در حالی‌که اینها از اول دو طیف بودند. بنی‌صدر با مجاهدین خلق مخالف بود و مجاهدین نیز با بنی‌صدر مخالف بودند یعنی دو طیف مخالف هم بودند.

خبرنگار: ‌یعنی تمام راه‌ها را امتحان کردند و سپس به واکنش نظامی رسیدند؟
یونسی: آنها همه راه‌های ضدانقلابی و کارشکنی را رفتند. مهم‌ترین مساله آن موقع خلع ‌سلاح بود و باید سلاح‌هایشان را تحویل می‌دادند که تحویل ندادند. در آن زمان که همه چیز منتشر می‌شد آنها نامه‌ای را در روزنامه‌ها به امام نوشتند و از امام خواستند که آنان اجازه ملاقات بدهد، امام هم فرمودند اول شما سلاح‌هایتان را زمین بگذارید تا با شما ملاقات کنم، تا زمانی‌که شما می‌خواهید با اسلحه هدف‌تان را به کرسی بنشانید من با شما دیدار نمی‌کنم. شما اسلحه را زمین بگذارید من پیش شما می‌آیم.
مجاهدین خلق، فداییان خلق و حزب توده و همه گروه‌های سیاسی که در میدان رقابت کم آوردند به شیوه‌های تروریستی روآوردند و در رقابت سیاسی کم آوردند و چون در رقابت سیاسی کم می‌آوردند، حتی یک عده از آنها می‌گفتند که ما انتخابات نمی‌خواهیم و برگزاری انتخابات زود است.

‌خبرنگار می پرسد: پس می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که به اعتقاد شما چون آنها در فضای رقابت سیاسی به پیروزی نمی‌رسیدند دست به ترور و حرکت‌های خشونت‌آمیز می‌زدند؟
یونسی می گوید: بله! کاملا درست است. گروه‌هایی که در میدان سیاسی نمی‌توانستند رقابت کنند و کم می‌آوردند به شیوه‌های ضداخلاقی، ضددموکراتیک و ضدانسانی روی آوردند. این شیوه ضدانسانی بین مذهبی‌ها نبود اما بعد‌ها بعضا به گروهک‌های اسلامی نیز سرایت کرد.

‌خبرنگار می پرسد: بحثی مطرح کردید مبنی بر اینکه اکثریت گروه‌های چپ و سازمانی که مخالف انقلاب بودند، هیچ نقشی در به ثمر نشستن انقلاب نداشتند. شاید همین دیدی که نسبت به آنها وجود داشت، سبب تندروی‌ها شد. به هر حال بسیاری از آنها از دهه 40 مبارزه را شروع کرده بودند، زندان رفته بودند، شکنجه شده بودند. انقلاب یک مرتبه به پیروزی نرسید، یک پیش‌زمینه‌هایی داشت که مبارزه‌های این گروه‌ها در آن نقش داشت. همین دیدی که نسبت به آنها وجود داشت باعث نشد که یک مقدار به سمت تندروی و مخالفت بروند؟
آقای یونسی این همه را منکر می شود، گروه های چپ را فاکتور می گیرد و می گوید: گروه مجاهدین خلق که تمایل شدیدی به کمونیست‌ها داشتند و گروه مذهبی‌های مخالف شاه که این گروه دوم و روحانیون به دلیل اطلاعاتی که از گروه مجاهدین خلق داشتند نمی‌توانستند به آنها اعتماد کنند. ایشان انتظار داشتند که مجاهدین خلق، ماجراجویی‌های داخل زندان را کنار بگذارند و با گروه‌های انقلابی تعامل و همکاری کنند و در مقابل موج عظیم انقلاب نایستند. اما آنان در مقابل انقلاب ایستادند و سرشاخ شدن با انقلاب قطعا نتیجه‌اش شکست است.

او سپس رایج کردن خشونت در جامعه را به مجاهدین خلق به تبعیت از کمونیست ها مربوط می کند و می گوید: اگر گاهی می‌بینید که در گوشه‌هایی از کشور اتفاق‌هایی مانند جریان کهریزک یا بعضی از مسایل در زندان‌ها رخ می‌دهد نتیجه و عکس‌العمل رفتار، خشونت و تنگ‌نظری بود که مجاهدین خلق از کمونیست‌ها گرفته و رواج دادند، این جنایت بزرگ‌تر از هر جنایت دیگری است. حتی می‌توان گفت حرکات تند گروه‌های تروریستی مانند القاعده نشات گرفته از مجاهدین خلق است.

خبرنگار باز می پرسد: ‌گفته می‌شود که اگر به مجاهدین خلق اجازه راهپیمایی داده می‌شد و از سخت‌گیری بعضی از مقامات دادستانی جلوگیری به عمل می‌آمد، مجاهدین خلق دست به آن فاجعه نیز نمی‌زدند. مرحوم سحابی در مصاحبه‌‌ای به‌گونه‌ای تلویحا به آن اشاره کرده است. نظر شما چیست؟
آقای یونسی می گوید: این خیلی بی‌انصافی است. او بدون اشاره به گروه های فشار رسمی و غیررسمی که امنیت را از مخالفین سلب کرده بودند اضافه می کند: سال‌های 59-58 مجاهدین خلق و دیگر گروه‌ها همه‌جا و هر روز راهپیمایی به راه می‌انداختند. شما به آرشیو روزنامه‌ آن سال‌ها مراجعه کنید. اگر عناصر متخلف و مجرمی از آنان دستگیر می‌شدند در زندان طرف مذاکره و مشورت قرار می‌گرفتند. حتی با گروه‌های تروریست مثل فرقان و اشرف دهقان. نخستین ترور را گروه فرقان انجام داد و تا آن زمان نیز هیچ برخوردی با آنان صورت نگرفته بود.
همان زمان چه دادستانی و گروه‌های دیگر کوچک‌ترین تندروی در مقابل آنها انجام ندادند، بلکه با این گروه‌ها مذاکره می‌کردند. حتی در زندان نیز با این افراد مذاکره و بحث می‌کردند. در آن زمان همه سعی و تلاش بر این بود که به آنها تفهیم شود که راه اعمال قدرت و زور غلط است!

‌خبرنگار باز هم می پرسد: پس تندروی را قبول ندارید؟
آقای یونسی می گوید: تندروی‌ها اول از ناحیه گروهک‌ها شروع شد.

خبرنگار دوباره می پرسد: ‌یعنی تا 61-60 تندروی از این طرف نداشتیم؟
آقای یونسی می گوید: تندروی‌ها نخست از جانب گروه‌های مخالف بود و سپس هم بعضا به دولت‌ها سرایت کرد. یعنی عمل تند آنها موجب عکس‌العمل تند شد.

مشروح این گفتگو را می توانید در آدرس زیر بخوانید:
aftabnews.ir