آقای خاتمی می خواهد با چه کسی مصالحه کند؟ - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : یک دوست

عنوان : تحریم؟ شاید، اما با شکل و محتوایی نو!
تحریم نه به شکل معمول در سی و دوسال گذشته، بلکه باید با مطالبات سیاسی مردم (کف آن: شروط خاتمی) و خواست های اقتصادی اقشار کم درآمد جامعه گره بخورد. اگر چنین کنیم حتما موثر خواهیم بود!
٣٨٨٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۰       

    از : وارطان

عنوان : آقای خاتمی می خواهد با چه کسی مصالحه کند؟
دوستان لطفا دقت کنید.این نظرکه " هیچکس و هیچ ترازو و معیار و متری وجود ندارد که اثبات کند شرکت در انتخابات بعدی به نفع و یا به ضرر ملت ایران است " واقعی نیست. آین ترازو و معیار همین امروز وجود دارد و آن مطالبات حداقل جنبش دموکراسی خواهی (سبز و غیر سبز) است. من مخالف سیاست ورزی آقای خاتمی نیستم ولی او اجازه ندارد که برای این سیاست ورزی از جنبش دموکراسی خواهی مردم هزینه کند. یا در مورد برخی دیگر از اصلاح طلبان دوم خردادی که بخاطر خوش رقصی برای رهبر، آشکارا به این جنبش تعرض میکنند عمل کند. مردمی که خطر میکنند و به خیابان می آیند جان خود را از سر راه نیاوده اند که آقای خاتمی گشاده دستانه آنرا ببخشد و در بالا معامله کند.

لازم به تذکر است که هیچیک از مطالبات حداقل جنبش مردم بر آورده نشده است و شواهد هم اینگونه حکایت میکند که این اصلاح طلبان اند که باید بر ای شرکت در انتخابات خود را اصلاح کنند. تلاش اصلاح طلبان دوم خردادی برای حفظ موقعیت خود در مجلس تلاش منفی نیست و می تواند در شرایطی مثبت باشد ولی هزینه ای که از جنبش می پردازند کاملا محکوم است.

به باور من استراتژی جنبش همچنان "دیکتاتور باید برود" است . اگر در این راستا اصلاح طلبان توانستند مطالبات حداقل جنبش (آزادی زندانیان سیاسی، لغو نظارت استصوابی، انتخابات آزاد با معیارهای جهانی و...) را از این رژیم خون آشام بگیرند بسیار عالی است و یقین دارم که مردم با آنها همراه خواهند شد ولی شواهد نشان میدهد که چنین نیست و چنین هم نخواهد شد.

به نظر میرسد که آقای خامنه ای موفق شده است که با این مانور جنبش دموکراسی خواهی را دچار شکاف کند. تجربه نشان میدهد که هر چقدر به انتخابات نزدیکتر شویم این قطب بندی شدیدتر خواهد شد. بر ماست که بکوشیم که از عمیقتر شدن این شکاف جلوگیری کنیم.
٣٨٨٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۰       

    از : تورج آزادکار

عنوان : تحریم انتخابات همیشه اشتباه بوده و هست!
مردم ایران و جهان بوسیله انقلاب حق شرکت در انتخابات را بدست آورده اند، پس باید همیشه تا امکان دارد از این حق استفاده کنند. عدم مشارکت در انتخابات حتی فرمایشی باعث حاشیه ای شدن جنبش و تمامیخواه تر، مذهبی تر و نظامی تر شدن سیستم خواهد شد. من مخالف کل این رژیم هستم و تا سر نگونی آن و بر قراری یک جامعه انسانی آزاد و خالی از اختلافات طبقاتی وجنسی ووو، به مبارزه ادامه میدهم، ولی معتقدم که این مبارزه میبایست در تمامی ابعادش و به اشکال مختلف پیش برود، هم در درون رژیم و هم در برون و در خیابان. همچنین مبارزین میتوانند و باید از اختلافات داخلی دولت، سپاه، قوه قضاییه و رهبری فقیه استفاده کنند. امروز اصلاح طلبان بد نیست به این مسٔله نیز فکر کنند که آیا اعتلاف موقت و مشروط با گروه احمدی نژاد به نفع آنها نیست؟  به نظر من به نفع آینده جنبش است چون بلاخره قدرت رهبری روحانیت و فقیه را ضعیف میکند. 
٣٨٨۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۰       

    از : تهمتن - ش

عنوان : راه کار عملی - عمل کردن و انجام دادن
با احترام به نظرات ارائه شده دراین خبر; نگارنده نظر دگرگون ای در پی نظرات دوستان می نگارد تا شاید سوی نظرات هم اندکی از سخن گفتن و سخن گرا بودن; به عمل و عمل گرایی و انجام دهی; جهت یابد. گوانیکه بسیاری از نظرات دوستان سازنده است; اما دراین زمان حساس که نظام اسلامی درآن گرفتار شده است(داخلی و خارجی)و از سویی هم جنبش آزادیخواهی مردم(درداخل) در پروسه ی انجام گیری ست(با آمدن به خیابانها وتظاهرات و بی باکی در برابر سفاک ترین و بیرحم ترین حکومتی که همانند آنرا در تاریخ نمی توان یافت;به آن "عمل" و عملگرا و یا "انجام گرا" می گویندکه به گونه ای دگر(عیر از سجن) ; در میدان هستند وعمل و انجام میدهند) که در این میان بنظرم ایرانیان خارج ازکشورهم باید کاری عملی و انجامی انجام داده و همراه بامردم ایران در همان میدان قرارگیرند - که البته سرکوب و ارهابی هم درمیدان خارج ازکشور نیست - اما این میدان عمل ایرانیان خارج ازکشور - هم دوستان خواننده اخبار روز - در برابر ما بوده که می تواند همچون جنبش مردم ایران درداخل کشور که حکومت را چه در داخل و چه در جامعه جهانی بی اعتبار و بی آینده نمود هم ضربه ای موثر به حاکمان اسلامی وارد کرده که هم شتاب سرنگونی را افزایش داده و هم شاید بانی وزنه شدن ایرانیان خارج ازکشوردر معادلات جهانی که هم اکنون و بعداز سالها مماشات با حاکمان سفاک حکومت اسلامی برخاسته اند; هم منجر شود. اجازه دهید از میدان سخن برون شویم و به میدان عمل و انجام به پردازیم. میدانیم که حاکمان این نظام از زمان پایه گذاری آن که با خلوص مردم ایران بقدرت رسیدند;چگونه و چه اندک زمانی کوتاه و ناجوانمردانه برعلیه همین مردم تاختند و کشتند وشکنچه و زندان وتجاوز به زن و مرد کردند که همچنان بعداز ۳۳سال ادامه دارد. خسارتها و زیان و ضررها به زیربناهای اقتصادی- اجتماعی - فرهنگی وهمه چیز را زدند و نابود کردند و همچنان ادامه دارد. از نوشتن از تباهکاری بیشتر حاکمان را کوتاه کرده که همگی ازآن آگاهیم. اما تمام تباهکاری این نظام از روز نخست و تاسیس آن; تنها و تنها وابسته به ثروت و سرمایه منابع نفتی و گازی همین مردم بوده که با آن در پی این مدت در قدرت مانده که اینگونه کشتار وسرکوب وتجاوز به زن ومرد مردم ایران را همچنان ادامه میدهد. با همین پول نفت و گاز دزدی شده ی مردم ایران و فروش آن;هزاران بسیجی و حزب الهی و لباس شخصی و ماموران اطلاعاتی ووو را اجیر میکند و بجان مردم می اندازند. هزاران آیت الله و نظامی و غیر نظامی وتمام سران درهر دستگاهی بوسیله همین منابع مردم ایران میلیارد نجومی شده اند. با همین ثروت دزدی شده است که حزب الله لبنان و حماس را درست میکنند و ووو..که بدون این سرمایه عظیم و دزدی شده ی مردم; هیچگاه در قدرت نمی ماندند و اینگونه کشور از هر جهت نابود نمیکردند. بلی این میدان که هم اکنون از ناتوانی رژیم از دریافت پول نفت مردم ایران از هندوستان آغازگشته که خبر آنرا همگی شنده ایم که ثروتی نزدیک به ۹ میلیارد دلار(تاکنون)از ثروت مردم است. نگارنده ایمان دارد که با پشتکاری و همکاری و پشتیبانی "عملی" و "انجامی"برای آندسته از ایرانیان خارج ازکشور که دلسوز کشورند; با تشکیل و تهیه بنیادی که وابسته به سازمان حقوقی سازمان ملل و یا هر سازمان حقوقی جهانی معتبر دیگر که مورد قبول همگان باشد; تاسیس گشته وتا زمان سرنگونی هیچ کس و یا نهادی حق دسترسی به آن نداشته که تا هم از رسیدن این ثروت به ملایان جلوگیری شود و هم از مال خوری هندیان از این ثروت جلو گرفته شود. و همینطور درمورد کشورهایی که هم اکنون نفت دزدی را دریافت و پول به حاکمان ایران میرسانند هم میتواند اقدامی موثر باشد. اما ممکن است که برخی آنرا ناممکن و ناشدنی بدانند; اما نگارنده این عمل و انجام را شدنی وممکن دانسته و استوار بر دو دلیل و استدلال محکم وانکار ناپذیرمیداند. ۱ - انزجار و نفرت عمومی مردم ازاین نظام. ۲ - انزجار جوامع جهانی ملت ها و دولت از نظام و رهبران آن و همچنین زنده بودن قیام مردم ایران دراین جوامع و حمایت آنان ازجنبش مردم ایران. با پیوستگی این دو فاکتر مهم; تشکیل وساختن این بنیاد را ممکن و شدنی کرده که درکنار آن شاید راه حلی برای دیگر بن بست های جبنش خارج کشور را هم فراهم کند. نگارنده با همین هدف ازچند روزگذشته تماسهایی را با مسیولان اقتصادی دولت هند بر قرارکرده و از آنجایئکه تحریم بانکی رژیم; هندیان را هم درفشار قرارداده است و گذشته ازآن منافع دراز مدت خودرا در رژیمی که در حال سقوط است ندیده و نمی بینند - این غین حقیقت است - آخرین گفته ی عملی خودرا دراین نظر به پایان برده و دلیل دیگری ازامکان پذیری این عمل را بخدمتان میرسانم : *هرگاه هر خواسته از بطن "مردم" برخاسته شود; به هدف رسیدن و پیروزی آن حتمی ست.* پشتیبانی ازاین راهکار عملی کافی ست که ایرانی بوده و وابسته بهرگروه و سازمان و مرام هم میتوان بود و حتا دست غیرایرانیانی که ازاین عمل مردمی پشتیبانی و حمایت کنند هم فشرده شده و به آن خوش آمد میگوئیم.
٣٨٨۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۰       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : مسئله ما وآزادی ما ، خاتمی یا موسوی یا کروبی نیست، مسئله ما اسلام وحکومت اسلامیست
دین اسلام،عاجزازگفتکو یاهمپرسی( دیالوگ) است.برکرسی نشاندن یک فکرباسفسطه،دیالوگ نیست.ازاین رو،اسلام،ازتبلیغ افکاردیگر،که بنیاد مهروآزادی وتنوع خواهی هستند،به دهشت میافتد،چون میداند که چنین افکاری برای انسان،جاذبه دارند،وهمآهنگ باطبیعت انسانند.محمد،ازهمان آغازکار(برخیزوبترسان= قـُم فانـذر=نخستین امرالله به او)،شریعت اسلام را،برپایه ترساندن وارهاب وغضب وتحمیلگری،وبزور،شهادت دادن به اسلام گذارد،که طبیعت انسان،ازآن انزجاردارد.ازاین رو،ازافکاری که برای انسان،جاذبه دارند،فوق العاده میترسد ونمیتواند وجودآنها رادراجتماع تاب بیاورد
٣٨٨۱۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : انتخابات
فکر میکنم حرف درست را جناب صابری زدند که " هیچکس و هیچ ترازو و معیار و متری وجود ندارد که اثبات کند شرکت در انتخابات بعدی به نفع و یا به ضرر ملت ایران است ".
بهمین ترتیب هیچکس ، حتی خود رژیم نتوانست عواقب شرکت در انتخابات ریاست جمهوری گذاشته را پیش بینی کند. بسیاری از آنها که انتخابات را تحریم کرده بودند انگشت به دهان سعی کردند که دنبال قافله بدوند و از این نمد کلاهی بدوزند.
٣٨٨۱٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۰       

    از : آرمان

عنوان : بسیار سفر باید..
آقای حامد صابری فرمایشات شما بسیار شاعرانه و در عین حال کلی است. شما میفرمایید «هیچکس و هیچ ترازو و معیار و متری وجود ندارد که اثبات کند شرکت در انتخابات بعدی به نفع و یا به ضرر ملت ایران است». هموطن گرامی شما قطعاْ در اینمورد اشتباه میفرمایید. بر اساس معیارهای تجربی سی و چند سال گذشته و بر اساس مشخص گشتن ماهیت ولایت فقیه و بویژه در به اصطلاح انتخابات سال ۸۸ به جرات میتوان گفت که شرکت در انتخابات آینده هیچ نفعی برای ملت ندارد و تنها نتیجه آن مشروعیت دادن به نظام ولایت فقیه است. شما در حرفهایتان صحبتهای کلی میکنید که ضمن آنکه شامل همه امور میشود از ارائه یک راه حل عملی عاجز است. آقای موحدی در پیام خود به درستی اشاره میکند که راه حلهای اصلاحطلبی دولتی تمام شده ونظام جمهوری اسلامی تحول پذیر نیست. او به درستی با آوردن فکت از عملکرد فعلی این نظام این مسئله را ثابت میکند. حال کجای این حرفها به زعم شما «اتهام زنی» و یا تصور کردن اینکه «هر کس خلاف آن بیندیشد باید از دور خارج گردد» است من نمیدانم. من بسیار خوشحالم که آقای واحدی به عنوان یک اصلاحطلب سابق سرانجام به این نتیجه زسیدند که جمهوری اسلامی همچون نظامهای فاشیستی و کمونیستی اصلاح ناپذیرند و نمیتوان بر متحول شدن اینها امید داشت.
٣٨٨۱۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۰       

    از : حامد صابری

عنوان : بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
متاسفانه هنوز فرهنگ گفتگو در مملکت ما جا نیفتاده است و ما یاد نگرفته ایم بدون اتهام زنی به دیگران ، آنها را تقد کنیم .
به آقای واحدی و همه آنانی که به سبک او می اندیشند باید گفت هیچکس و هیچ ترازو و معیار و متری وجود ندارد که اثبات کند شرکت در انتخابات بعدی به نفع و یا به ضرر ملت ایران است .
من تصور می کنم مهمتر از هر چیزی اتحاد جنبش سبز است و تاکتیکها و روشها می تواند در یک فرایند دمکراتیک مورد بحث و گفتگو قرار گیرد و در نهایت تمایل اکثریت ملاک عمل قرار گیرد . و هر جا هم اکثریت اشتباه کرد می تواند مسیرش را اصلاح کند .
گذشت آن دورانی که کسانی تصور کنند حقیقت را پیدا کرده اند و جوری سخن بگویند که انگار هر کس خلاف آن بیندیشد باید از دور خارج گردد .
٣٨٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۰       

    از : حردان

عنوان : تناقض
صرفنظر از اینکه موضع گیری ام، اصلاح طلبی است یا انقلابی، به بررسی گفتمان آقای مجتبی واحدی که خودرا اصلاح طلب معرفی می کند، می پردازم. وی در جایگاه اصلاح طلب، انقلاب را تبلیغ می کند. و این تناقضی واضح میان جایگاه وی و موضع گیری ایشان است. اگر از جایگاه انقلاب گام برمی داشتند، آن تناقض منتفی بود.
٣٨٨۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : گود
جناب شاکری ،
در سر زمین های از ما بهتران که حتی سیاستمداران هم اکثرا به کورپوریشن ها فروخته شده اند هر کسی را دو روز نوبت اوست و پس از چرخی که در گود زدند پی کار خود میروند و اگر کنار گود هم نشستند تماشاچی میشوند. لنگش کن ، لنگش کن هم نمیگویند.
در سر زین ما و از ما بد تران ، خامنه ای ها و هاشمی ها و خاتمی ها و لاجوردی ها و پوتین ها یا همیشه در گودند و جا عوض میکنند و یا لنگش کن ، لنگش کن میکنند. دوران خاتمی ، خوب یا بد گذشته است و باید گود و کنار گود را ترک کند.
٣٨۷۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۰       

    از : اکبر به کیش

عنوان : این حکومت «جمهوری اسلامی» ، اسلامی است
آقای اوحدی نقد رفتار خاتمی و امثال تاج زاده در گرم کردن تنور انتخابات خامنه ای به جاست. ولی لطفا نگوئید این حکومت اسلامی نیست. این حکومت دقیقن اسلامی است. شما هم لطفا دوباره مردم را دنبال سراب «حکومت اسلامی واقعی» نکشید. اسلام سیاسی در ایران درس خودش را به قیمت کشتارهایی از نوع صدر اسلام و رذالت ها و جنایت های بی شمار پس داد و تمام شده. دیگر نباید این مردم را دنبال سراب کشاند. شما حق دارید اسلام تان را دوست بدارید و در حوزه خصوصی به تعالیم آن عمل کنید ولی عرصه عمومی را بیش از این آلوده توهماتی از نوع توهمات دکتر علی شریعتی، جلال آل احمد ، بازرگان، سحابی ، نگهدار و ... نکنید.لطفا از این موقعیت و تریبون ها با دقت و درستی استفاده کنید.اگر اقایان موسوی و کروبی علیرغم شرکت جدی در برپایی این «جمهوری اسلامی» امروز در بین جوانان و مردم احترامی کسب کرده اند به این دلیل است که می بینند آن ها روز به روز به قیمت تحمل سختی ها به این نتیجه می رسند که دیگر به «جمهوری اسلامی» شان دخیلی نمی شود بست. بحث شما در رد نگاه« اجرای بی تنازل قانون اساسی» هم همین را نشان می داد. به عقب برنگردید و نگوئید این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی است. این حکومت دقیقن « جمهوری اسلامی» است. و جمهوری اسلامی هم (با تاسف برای شما و سایر مسلمانان و مردم ایران و خودم و...)یعنی کشتار، رذالت، تجاوز، غارت و....
٣٨۷۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۰       

    از : نامی شاکری

عنوان : درقلمروVOA و BBC !
" من به هیچ وجه اصلاح طلب نیستم، برای این که اصلاح طلبی موقعی مفهوم بود که ما گمان می کردیم در نظام انحرافی ایجاد شده و می خواهیم اصلاحش کنیم. امروز که نظام نه جمهوری است و نه اسلامی اصلاحش مفهوم ندارد. من با صدای بلند و با افتخار می گویم خودم را اصلاح طلب نمی دانم، اما اگر کسانی خودشان را اصلاح طلب می دانند بگذارند یک تفاوت اصولی بین آن ها و کسانی که به نام اصولگرایی دارند همه ی اصول را زیر پا می گذارند وجود داشته باشد."
ازآن صندلی های گرم ، برآمدن این "نفس ها " دور از انتظار نبود!آقای واحدی فعلا که نه به بار است و نه به دار ! امثال شما دارید به گرم کردن تنور انتخابات می روید . ما هنوز زخمی آن انتخابات ماضی هستیم و تا تسکین زخم هایش ، استقبال از هیچ انتخابات آتی محتمل مان نیست . از منظر" اصلاح طلبی" ، تسکین آن دردها هم شرط و شروطی دارد که به حکم عقل سلیم ، چندان هم پیچیده و دست نیافتنی نیست : ۱) آزادی آقایان موسوی و کروبی ، به عنوان نماد مقاومت مردم در مقابل اقتداگرایان و کودتای خرداد هشتادوهشت ۲) آزادی زندانیان سیاسی و۳) تضمین انتخاباتی آزاد در چارچوب همین قوانین موجود .
جریان اقتدارگرای حاکم یا به این شرایط تن می دهد و جامعه نفسی می کشد و یک گام به پیش می رود یا مقاومت می کند و تیشه ی دیگری به ریشه ی "نظام" می زند و بر صورت هزینه های مردم می افزاید ! خدا را شکر که جنابعالی از اصلاح طلبی اعلام برائت کرده اید و لابد که بدنبال راهکاری دیگر برای اعاده ی حقوق مردم ایران می روید . در این صورت ، مقاومت " آقایان"در تحقق شرایط سه گانه ی موصوف ، بر حقانیت شما خواهد افزود و راهتان را هموارتر و هوادارانتان را افزون تر خواهد کرد. نگران خیانت آقای خاتمی به آرمان های مردم هم نباشید . آقای خاتمی به دلیل جایگاهی که در جامعه ی ایران دارد ، طبیعی است که در مورد سرنوشت سیاسی کشور مدام مورد پرسش باشد . هم از سوی پایینی ها هم از سوی بالایی ها ! مواضع ورفتارهای سیاسی او هم از کوران همین نقدها و گفت و گو ها می گذرد تا در باور مردم بنشیند. مردمی که نه مردم خرداد ۱۳۷۶ اند نه مردم انتخابات مجلس ششم وحتی نه مردم انتخابات خرداد هشتادوهشت ! کافیست که کمی منصف باشیم و قاعده ی "گفت و گو" رعایت کنیم . سطح "گفت و گو" را تنزل می دهید به : "... من واقعا نمی دانم دوستانی که دنبال شرکت در انتخابات هستند دنبال چه می گردند؟ آیا ماهی چهار پنج میلیون تومان حقوق، محافظ و ماشین و دفتر آن قدر ارزش دارد که خواسته های مردم را زیر پا بگذاریم ..." که چه ؟ مخاطبان را اینهمه "عامی" فرض کرده اید؟ از امثال جنابعالی و دوستانی که برخی از بیم جان و بسیاری در سودای نام ، آواره ی قلمروی BBC و VOA و شده اند ، بگذریم ، فعالان اصلی جنبش اصلاحات هنوز دارند تاوان ایستادگی بر اصلاح طلبی شان را می دهند ! کافیست نگاهی به همین لیست هایی که همه روز تقدیم نهادهای حقوق بشری می کنید، بیندازید ...بگذارید آقای خاتمی نگران نام نیکی نباشد که از او در خاطر این و آن باقی می مان و به آنچه که وظیفه ی خود می داند عمل کند !
٣٨۷۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۰       

    از : ک حسینی

عنوان : "فرض مردود"
آقای واحدی ،
۱-شما می گویید خود را اصلاح طلب نمی دانید ، برای من این سوال پیش می ایاد که آیا شما هنوز مشاور آقای کروبی بوده و نظرات ایشان را نمایندگی می کنید ؟ آیا آقای کروبی هم چون شما دیگر خود را اصلاح طلب نمیداند ؟
۲-از "فرض مردود" انتخابات آزاد و پذیرش پیشنهاد های آقای خاتمی گفته و به این نتیجه رسیده اید که حتا اگر در یک انتخابات کاملا آزاد نمایندگان واقعی مردم به مجلس راه یابند کاری از پیش نخواهند برد و آقای خامنه ای کار خودش را خواهد کرد .به نظر می رسد در نوشته شما نوعی گرایش به ساده کردن مسائل وجود دارد ، برای من این سوال پیش می ایاد که اگر ترکیب مجلس مهم نیست و آقای خامنه ای بطور مستقل از مجلس به راه خود ادامه خواهد داد پس چرا شما پذیرش پیشنهادات خاتمی را "فرض مردود " می دانید ، اگر فرض را بر درستی نظریه شما بگذاریم فکر نمیکنید بهترین کاری که آقای خامنه ای می تواند انجام دهد پذیرش پیشنهادات خاتمی و در نتیجه گرم کردن تنور انتخابات باشد ؟ بگذار انتخابات آزاد برگذار شود و همه از کمونیست تا ملی گرا و مذهبی وارد آن شوند مگر می توانند کاری انجام دهند ؟ پس چرا خود شما می گویید پذیرش پیشنهادات خاتمی غیر ممکن است ؟ شرایط امروز مجلس نشان می دهد که ترکیب مجلس از اهمیت زیادی برخوردار است ، در این مجلس که اکثریت آن شعار "کروبی ، موسوی اعدام باید گردند " را سر می دهند تنها به خاطر وجود گروهی از خود اصول گرایان به رهبری احمدی نژاد و برخی اقدامات ناهماهنگ او با جریان حاکم شرایط کشور بحرانی می شود ، اختلافات مداوم رهبری و مجلس به احساس بی ثباتی و نا امنی در کشور دامن می زند در چشم جهانیان هم ایران به کشوری می ماند که هیچ کس از فردای خود خبر ندارد ، حالا شما مجلسی را تصور کنید که به گفته شما نمایندگان واقعی مردم صاحب آن هستند ، آیا واقعا باور دارید آقای خامنه ای همچنان پیروز میدان خواهد بود ؟ آیا همین تلاش خستگی ناپذیر هر ۲ جناح عمده در حاکمیت برای پرونده سازی و حذف یکدیگر و زمینه سازی برای تسخیر مجلس آینده خود گواه دیگری بر اهمیت ترکیب آن مجلس نیست ؟
۳-من هم همچون شما بر این باورم که رهبری نظام حد اقل در شرایط امروز آمادگی پذیرش شرایط خاتمی را ندارد ولی اگر شرایط خاتمی پذیرفته شود من آن را به فال نیک می گیرم نه به این خاطر که ترکیب مجلس بی اهمیت است بلکه از آن رو که در شرایط کنونی کشور پذیرش انتخابات آزاد بدون آمادگی جریان حاکم برای باز کردن فضای سیاسی کشور و حرکت به سوی حاکمیت قانون امکان پذیر نخواهد بود ، نظام موجود دیگر توان پذیرش مجلسی که بطور مداوم با سیاست های رهبری نظام در تضاد باشد را ندارد ، پذیرش انتخابات آزاد در عمل به عقب نشینی رهبری و آزاد گذاشتن مجلس در تصمیم گیریها می انجامد .
٣٨۷٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۰