سقوط اسلام سیاسی در گفتگوی شهلا بهاردوست با دکتر عطا هودشتیان + ویدئو



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۵ تير ۱٣۹۰ -  ۶ ژوئيه ۲۰۱۱


حکومت اسلامی ایران در مدتی بیش از سی سال ، با اعمال زور بر جامعه در تلاش است خرافات را جایگزین واقعیات موجود کند و در کنارش بخشی به عنوان روشنفکران دینی می‏خواهند دین را به قول خود آن گونه ببینند که منافاتی با آزادی و استقلال و حقوق اکثریت مردم جامعه نداشته باشد. آن ها را می توان اصلاح کاران اجتماعی و یا نوگرایان دینی نامید که البته سهمی ارزنده در مبارزه علیه استبداد دینی حاکم در ایران دارند.

نظریه ی نو گرایی دینی در دوره ی سلطنت پهلوی توسط کسانی مانند دکتر علی شریعتی مطرح گردید و اینان با رنگ و لعاب دادن به اسلامی که آن زمان قدرت سیاسی نداشت و منطبق بر تجربه ی عینی اجتماعی نبود ، بر آن شدند تا به قدرت دست یابند.

با شروع اعتراضات مردمی در نیمه ی دوم دهه ی پنجاه و برقراری جمهوری اسلامی ایران، این بخش با سهیم شدن در قدرت حاکم به سکوت فرو رفت و با استفاده از امکانات حکومتی ادعای خود را به فراموشی سپرده و در پیاده کردن حکومت تحجر نیز ، جا به جا ، سهم داشت .

امروز چهره ی خشن حکومت دینی   بر سرتاسر میهن ما سایه افکنده است و از چشم جهانیان نیز پوشیده نیست و شاهدیم که هر روز در گوشه و کنار جهان صدای همبستگی با مردم میهنمان به گوش می رسد. رهبری جمهوری اسلامی   در نماز جمعه تهران به تاریخ پانزدهم بهمن ماه 1390 گفت: «حوادث امروز شمال آفریقا برای ملت ایران معنی خاصی دارد. این همان چیزی است که همیشه به عنوان حدوث بیداری اسلامی به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی گفته می‌شود.«
او همچنین پیش تر گفته بود که «حرکت مردم مسلمان مصر از نماز جمعه و مساجد شروع شد و شعارها،‌ شعارهای الله اکبر است و مردم شعارهای دینی می‌دهند و قوی‌ترین جریان مبارز در آن جا جریان اسلامی است.«
این در حالی بود که وب سایت رسمی انگلیسی اخوان المسلمین در متن کوتاهی نوشت: «پاسخ اخوان المسلمین به آقای خامنه ای، رهبر (جمهوری ) اسلامی ایران این است: اخوان المسلمین این انقلاب را انقلاب مردم مصر می داند نه انقلاب اسلامی و انقلاب مصر متعلق به همه مسلمانان، مسیحیان، از همه گروه ها و فرقه ها است.«

به دنبال پاسخ به این که : چگونه می توان جنبش های منطقه را با جنبش سبز مقایسه کرد ؟ و چه نتایجی می توان از این جنبش ها در رابطه با اسلام سیاسی گرفت؟ و در این میان موقعیت نوگرایی دینی چگونه است؟ ، فرصتی پیش آمد تا با دکتر عطا هودشتیان پیرامون نظرش که همانا « سپری شدن عصر نوگرایی دینی و برآمد جنبش سکولار» است ، گفتگویی داشته باشم. عطا هودشتیان در همایش شبکه ی سکولارهای سبز که در ماه مه امسال در تورنتو مطرح برگزار شده بود ، این نظر را ابراز داشته است .

دکتر هودشتیان دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه پاریس و استاد دانشگاه و سرپرست مدرسه عالی مدیریت کانادا در مونترال می باشد.

دکتر هودشتیان در رابطه با جنبش های منطقه مشخصه های زیر را قائل است:

1.    عدم یک سازمان گسترده و فراگیر

2.    عدم داشتن یک برنامه سیاسی

3.    عدم انقطاع از ساختار نظام پیشین

4.    عدم وجود ایدئولوژی همه گیر

5.    عدم برخورداری از رهبری معین

6.    به وجود آمدن جنبش ها ، به واسطه ی بحران درطبقات زیرین جامعه

دکترهودشتیان معتقد است که دو مشخصه ی چهارم و پنجم در جنبش سبز وجود ندارد. در جنبش سبز نوعی رهبری رقیق داشته ایم که جنبش های دیگر منطقه نداشته اند. و نیز جنبش ریشه در بحران طبقات متوسط وو به اصطلاح ، « بالایی ها » داشت. اگرچه به سرعت به یک حرکت اعتراضی کاملا مردمی بدل شد.   

از سویی، ضمن این که عدم غرب ستیزی در هر دو جنبش (ایران و منطقه) دیده شد و در هیچکدام نیز خبری از اسلام نیست.

همین طور عدم پایداری ارتش در مقابل مردم در منطقه و عکس آن در ایران نیز از مسائل قابل توجه است.

هودشتیان با ذکر این که جنبش سبز با شعار "رای من کجاست" که شعاری جذاب و گیرنده و یک شعار رفرمیستی بود آغاز گردید و در روند خود به شعار "مرگ بر دیکتاتوری" رسید که در این ها هیچ شکلی از بازگشت به گذشته و اسلام نبود ، به گزاره ی نهایی خود می رسد .

به نظر او اسلام سیاسی ، به دلایل طرح شده ، شکست خورده است:

1.      حرکت های اخیر منطقه و بی علاقگی مشهود به اسلام .( که در این میان استبداد دینی در ایران حتما بر فهم عینی دین سالاری اجتماعی   موثر بوده است).

2.      نوگرایی دینی تلاشش بر عقلانی کردن اسلامی بود که همواره یا بر آن بود تا قدرت سیاسی را در ید خود بگیرد   یا در قدرت سیاسی حاضر بود، اما اکنون ، به واسطه ی افراط در قدرت، و روش دیکتاتور منشانه ی جمهوری اسلامی از ان کناره گرفته - یا کنار رانده شده است - و ندای ضرورت یک اسلام عقلانی و دمکراتیک را سر می دهد . غافل از ان که سرکوب جنبش سبز چهره اسلام سیاسی را چنان خدشه دار کرده است که تلاش برای نوگرا کردن آن و منظقی جلوه دادن یک "اسلام دمکراتیک" دیگر پشتوانه ی اجتماعی نخواهد داشت .

شهلا بهاردوست   

در زیر می توانید به گفتگو گوش دهید.
www.youtube.com