انتخابات آزاد یعنی حضور اپوزیسیون
پیرامون مصاحبه ی اخیر آقای تاج زاده و طرح دوباره ی یک پرسش



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۹ تير ۱٣۹۰ -  ۱۰ ژوئيه ۲۰۱۱


یادداشت سیاسی اخبار روز: آقای مصطفی تاج زاده در گفتگو با سایت کلمه، مسائلی را در مورد انتخابات آزاد مطرح کرده است که دارای اهمیت است. وی گفته است: «تا پیش از ۲۲ خرداد طرفدار این بودم که حتی الامکان در هر انتخاباتی با هر شکلی شرکت کنیم و حتی کسب اقلیت نمایندگی مجلس را نیز در نظر بگیریم، یعنی در عین حال که به شیوه بر گزاری انتخابات اعتراض داریم اما در آن شرکت نیز کنیم. داستان جنبش سبز اما نظر من در این امر را به شکل دیگری در آورد. در واقع جنبش سبز راه وسط را از بین برده، یا انتخابات باید آزاد باشد با همه موئلفه ها یا ما نباید در آن شرکت کنیم و اجازه دهیم خودشان آن را برگزار کنند تا اختلافات نیز تشدید شود. ما با عدم شرکت خودمان در انتخابات غیرآزاد باید مشروعیت انتخابات را زیر سوال ببریم و آن را از رسمیت بی اندازیم». این ها گفته های مهمی است که اگر اصلاح طلبان و هواداران همیشگی شرکت در انتخابات بخواهند و بتوانند به آن پای بمانند، می تواند شکاف بزرگی را که سال هاست بین نیروهای مختلفی که برای آزادی در ایران مبارزه می کنند، در آستانه ی هر انتخاباتی به وجود آمده است، تا حدودی جبران کند. او همچنین گفته است: «انتخابات آزاد تنها راه نجات کشور است. نجات کشور در ایجاد دولت وحدت ملی و برقراری آشتی ملی تحقق پیدا نمی کند». و «انتخابات آزاد موئلفه های خاص خود را دارد. انتخابات آزاد یعنی آزادی قلم، اندیشه و بیان و سبک زندگی، یعنی آنکه احزاب آزاد باشند، آزادی تجمعات وجود داشته باشد، اتحادیه ها و تشکل های غیر دولتی و سندیکاها آزادی عمل داشته باشند».

با این اظهارات هیچ مخالفتی نمی توان کرد. به نظر می رسد جریان های سیاسی در ایران به تدریج به یک درک و مفهوم مشترک – در بعد تئوریک قضیه – از انتخابات آزاد به عنوان راه حل نهایی بحران موجود در کشور نزدیک می شوند و این تفاهم می تواند فشار بر حکومت را حول یک خواسته ی عمومی و محوری سرنوشت ساز تشدید کند.

اظهارات آقای تاج زاده اما، وقتی از بعد تئوریک خود خارج می شود و به مصادیق و نمونه ها می رسد، طرح پرسش هایی را ضروری می کند. پرسش هایی که هر چند تکراری به نظر برسند، اما همچنان مطرح هستند و از سوی اصلاح طلبان به آن ها پاسخی داده نشده است. آقای تاج زاده انتخابات شوراهای اول و به ویژه دوم را نمونه های انتخابات آزادی که در این گفتگو آن را تشریح کرده است می داند و می گوید: «در همین قانون اساسی دوم خرداد و شوراهای اول و دوم شکل گرفت. در انتخابات شوراهای دوم شرکت کردیم و شکست هم خوردیم. آن انتخابات آزاد ترین انتخابات صد سال اخیر بود و هیچ کس به خاطر سلیقه، نوع نگاهش و خواستگاه سیاسی و غیره از شرکت در انتخابات منع نشد. در آن انتخابات نه جناح پیروز و نه جناح شکست خورده هیچ کدام اعتراضی نداشتند و انتخابات صد در صد سالم بود... به هرحال یکی از آزادترین انتخابات در دوره ما برگزار شد».

شاید انتخابات دور دوم شوراهای اسلامی – همین اسلامی بودن شوراها بیانگر محدودیت بنیانی آن است – در میهن دیکتاتورزده ی ما آزادترین انتخابات بوده است، اما با معیارهایی که آقای تاج زاده در همین مصاحبه در مورد انتخابات آزاد مطرح کرده است، نمی توان آن انتخابات را انتخابات آزاد اعلام کرد. دامنه ی این انتخابات دو جناح آن زمان حکومت اسلامی و تا حدودی نهضت آزادی ایران را شامل می شد که البته به هیچ وجه از آزادی فعالیت حزبی برخوردار نبود و تحت فشارهای مختلفی قرار می گرفت. آقای تاج زاده گفته است «انتخابات آزاد یعنی آزادی قلم، اندیشه و بیان و سبک زندگی، یعنی آنکه احزاب آزاد باشند، آزادی تجمعات وجود داشته باشد، اتحادیه ها و تشکل های غیر دولتی و سندیکاها آزادی عمل داشته باشند». آیا او می تواند بگوید در زمان انتخابات شوراهای دوم کدام یک از این شروط اساسی یک انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی ایران فراهم بوده است؟ آزادی قلم، اندیشه و بیان وجود داشته است؟ سبک زندگی آزاد بوده است؟ احزاب آزاد بوده اند؟ آزادی تجمعات وجود داشته است؟ اتحادیه ها و سندیکاها وجود داشته اند؟ پاسخ به این پرسش ها فقط در یک صورت مثبت است و آن هم این که «نیروهای سیاسی کشور» را همان دو جناح حکومتی بنامیم که در هر انتخاباتی با هم در رقابت بوده اند. آقای تاج زاده تاکید می کند که در انتخابات دور دوم شوراها «هیچ کس به خاطر سلیقه، نوع نگاه و خواستگاه سیاسی» از شرکت در انتخابات منع نشد. متاسفانه تعمد به حذف دگراندیشان که در جریان اصلاح طلب دوم خردادی در ایران بسیار ریشه دار و قوی است، بر آخرین نظرات آقای تاج زاده نیز کماکان سایه ی سنگینی انداخته است. در دوره ی مورد اشاره ی آقای تاج زاده، جریان های لائیک، دموکرات و چپ در ایران اساس حق موجودیت در کشور نداشتند، شرکت در انتخابات پیشکش!

بدون پذیرش حق موجودیت و فعالیت سیاسی نیروهای دگراندیش، بدون تشکیل احزاب سکولار، چپ و دموکرات، و نیز احزاب ملی – منطقه ای و بدون آزادی رسانه ای آن ها، هیچ انتخاباتی را نمی توان در ایران آزاد خواند. اگر قرار است انتخابات آزاد راه حل بحران باشد و زمینه ی شرکت مردم ایران در تعیین سرنوشت کشور را فراهم آورد، این مردم باید شامل همه ی مردمانی باشند که در کشور ما زندگی می کنند. دیگر نمی توان از نیروهای سکولار دموکرات و چپ خواست همچنان در انتظار روز موعود در حاشیه بمانند. انتخابات آزاد فقط با حضور نیروی اپوزیسیون در آن معنی می یآبد و ممکن می شود!