در مذمت افسانه سرایی برای سرمایه داران ایرانی - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : مهران همایون

عنوان : سرمایه داری بورکراتیک
۱- در طبقه بندی سرمایه داران در ایران یک رده بسیار مهم فراموش شده است و آن هم بور‍‍ژازی بورکراتیک است که بخصوص بعد از جنگ و با ارتباط تنگاتنگ با حاکمیت در نهادهایی که به شرکتهای دولتی معروف هستند در پستهای مدیریتی و یا پستهایی که فقط برای اشخاص خاصی درست میشوند و یا مشاور عالی حقوقهای کلان به اضافه انواع واقسام پاداشها را میگیرند و بدون آنکه سرمایه شخصی خود را به کار اندازند و زحمتی برای سازمان تحت مدیریت خود بکشند از منافعی که یک سرمایه دار برخوردار است بهره مند میشوند .این اشخاص معمولا مدیران دولتی در دوره های گوناگون میباشندکه منابع عمومی را در اختیار خود دارند و از ان سواستفاده میکنند.
۲-روند طبقه سازی در ایران به علت موقیعت خاص ایران از زمان های دور و بخصوص بعد از اسلام جریان داشته و هر قومی که در ایران حاکم میشده اول طبقات قدیمی تر (ملاکان)را قلع و قمع میکرده و سپس انمنابع(زمین)را در اختیار عوامل خود به عنوان طبقه حامی دولت میداده. این روند حتی در دوره رضا شاه هم تکرار شده وبعد از انقلاب نیز پس از فرار سرمایه دارن وابسته به رژیم قبلی و در گیر بودن نیروهای وفادار به حاکمیت جدید در جنگ گروهی از سرمایه داران جدید یه ثروتهای کلانی دست یافتند ولی این گروه به علت آنکه به نظام ایدوئولوژیک جدید وابستگی نداشتندبه سرعت قلع وقمع شدند که به عنوان مثال از سرنوشت شرکت های مضاربه ای و بخصوص سحر والیکا میتوان نام برد. و بعد از این دوره نیز هماگونه که بخوبی آمده روند طبقه سازی ادامه داشته.
٣۹۱۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۰       

    از : ب پایدار

عنوان : خیلی خوب بود
تعجب می کنم وقتی چنین درک زیبا و در عین حال درست و محکمی درباره سرمایه داری در ایران دارید چرا انتظار داری مردم و بخصوص طبقه کارگر دنباله رو جنبشی شوند که یک طیف رهبری آن در دست خاتمی است و سر دیگر آن در دست سازگارا و دار و دسته اش.شما که تا این اندازه خوب تحلیل طبقاتی می کنید چرا تمایل دارید این جماعت را ترغیب کنید که گوشه چشمی به طبقه کارگر نشان دهند و چرا انتظار دارید که طبقه کارگر به اینها اعتماد کند .شما به خوبی می دانید که نه طبقه کارگر در حال حاظر به صورت مستقل قدرت آن را دارد که رنگ خود را به جنبش بزند و نه احزاب مدافع آن،چرا زمانی که از اتحاد جنبش سبز با جنبش کارگری سخن می گویید این تحلیل طبقاتی کاملا کمرنگ می شود؟ نتیجه کنار رفتن تحلیل طبقاتی به هنگام بررسی این مهم چه تبعاتی برای طبقه کارگر خواهد داشت؟
آقای مالجو مطلب خوبی بود و وجوه تمایز بسیاری نسبت به مقالات پیشین اتان در آن مشاهده می شد.
پیروز باشید.
٣۹۰۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۰