لزوم پشتیبانی عموم جریانهای سیاسی آزادیخواه‌ ایرانی از پیشنهاد آقای کبودوند - محمود شریفی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۰ تير ۱٣۹۰ -  ۱۱ ژوئيه ۲۰۱۱


بررسی تاریخ و شرح حال پیشینیان نشانگر آن است که همواره انسانهایی بودهاند که در طول قرنها، گذر زمان نتوانسته است هنوز نامشان را از یاد نسل بشر ببرد.
قطعاً کسانی که نامشان در تاریخ ماندگار است به نحوی بر اجتماع بشر، خوب یا بد تأثیرگذار بودهاند. برخی از این انسانها در لباس قهرمان ظاهر شدهاند (خشایار، اسکندر، لویی چهاردهم و پطرکبیر) و برخی دیگر در لباس ضد قهرمان (تموچین، تیمور، آتیلا، نرون)، این افراد عموماً این نقشهای متمایز را در جریان مبارزه جهت کسب منافع بیشتر برای خود و مردمشان پذیرفتهاند. از نیمه قرن بیستم با توسعهی اجتماع و صعود سطح فرهنگ، به میزان زیادی کاریزماها و قهرمانان رو به افول و اظمحلال نهادند. توسعه فرهنگ احتیاط محور و لذت گرایی بورژوازی و به تبع آن طبقهی متوسط شهری، پرورش قهرمان را با کمبود منابع مواجه میکرد. قهرمان پدیدهای است متعلق به دوران پیش مدرن، دورانی کهیک ابرانسان، یک مبارز، یک شوالیه به تنهایی عالمی را زیر و رو میکرد. با ورود به عصر جدید و مدرنیسم دیگر شخصیت قهرمان در بردارنده تواناییهای خارق العاده و متحیر العقول نبود. با ورود به عصر جدید نگرش اجتماع به نسبت قهرمان دگرگون شد و ارزشها و هنجارهایی بر جامعه مستولی گشت که باعث میشد کاریزماهایی شکل بگیرند که خصایصی متمایز از قهرمانهای باستانی و اساطیری داشتند. اینبار انسانهایی کاریزما شدند که تنها بهیمن تلاش و همت خودشان در جهت کسب آزادی، برابری، دمکراسی و حقوق بشر، از مردمشان کسب مشروعیت میکردند و در دلهای مردم جای میگرفتند. با این اوصاف در عصر افول کاریزماها و قهرمانان، انگشت شمار انسانهایی توانستند گام بهگام مدارج تعالی را پشت سر نهند و به مقامی نائل آیند که مایهی فخر و به خود بالیدن دیار و ملت خود باشند. عبدالرحمان قاسملو از جملهی معدود رهبران کاریزمایی است که به خاطر فکر و اندیشهاش، سلوک و رفتار سیاسی و اجتماعیش نهتنها بهچهرهای کاریزما در بین ملت کرد بدل شد بلکه ایران و ایرانیان نیز باید به خاطر حضور و ظهور این انسان والا به خود ببالند.
قاسملو تمامی عمر خود را صرف خدمت به مردم و وطنش نمود و در راهآزادی و تحقق دمکراسی، با سرلوحه قرار دادن اصل مصالحه و آشتی شهرتش فراتر از کردستان و ایران رفت و در محافل جهانی پیامبر آشتی نام گرفت. و در نهایت همین باور و اعتماد او به حل مسالمت آمیز مسئلهی ملی باعث شد تا در پای میز مزاکره با دیپلمات ـ تروریستهای جمهوری اسلامی به شهادت برسد. اینک بعد از ۲۲ سال از سالروز ترور دکتر قاسملو، نه تنها یاد و خاطرهی او از یاد ملت کرد نرفته، بلکه سالروز جانباختنش بستری شده است جهت اعلام انزجار عمومی مردم کردستان از رژیم ددمنش جمهوری اسلامی ایران.
تغییر گفتمان انقلابی بهگفتمان اصلاحگری و شکل گیری موج جدیدی از مبارزات مدنی بر ضد حکومتهای خودکامه و دیکتاتور در دو دههی اخیر، این گونه حکومتها را در سراشیبی اظمحلال قرار داده و امروزه شاهد آنیم که این گونه حکومتها یکی پس از دیگر مورد خشم و غضب مردم قرار میگیرند و پرونده حکمرانیشان بهذباله دان تاریخ سپرده میشود. خوشبختانه ما در ایران هم شاهدیم که انباشت مطالبات عمومی مردم و عدم توانایی و یا خواست نظام حاکم بر پاسخگویی بر این مطالبات، بستر لازم جهت بروز یک جنبش نارضایتی فراگیر را بر ضد حاکمیت ایران فراهم ساخته است. این جنبش در تمامی نقاط ایران شکل گرفته و به صورت بالقوه در آمده است. در حال حاضر این نارضایتیها متأسفانه حالت واحد و فراگیر به خود نگرفته و به صورت جزیرههایی منفک از هم میباشد.در این راستا نخبگان سیاسی و احزاب و سازمانهای سیاسی اپوزیسیون باید به میدان بیایند و با طرح مباحثی که منفعت عموم ملیتهای ایران را در برداشته باشد از یکسو همگرایی و همبستگی لازم بین اپوزیسیون مرکز گرا و حاشیه را به وجود آورند و از سوی دیگر با راستفاده از مناسبتهای ویژه بستر لازم را در جهت خیزش مردمی و بالفعل نمودن جنبش نارضایتی در ایران را فراهم آورند. در این راستا آقای محمد صدیق کبودوند (پدر حقوق بشر کردستان)، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشری کرد در بند، با ارسال پیامی به‌ مردم کردستان پیشنهاد کرده‌ است که‌ روز ۲۲ تیرماه‌ سالروز ترور دکتر"عبدالرحمان قاسملو" به‌عنوان روز اعلام انزجار عمومی از تروریسم جمهوری اسلامی و خشونت دولتی نام بگیرد. پیرامون این پیشنهاد، بنا به‌ دلایل زیر پشتیبانی و حمایت عموم جریانهای سیاسی اپوزیسیون در داخل و خارج از ایران و همچنین لزوم آگاه‌سازی آحاد مردم کاری سنجیده‌ و به‌جاست:
۱ـ تروریسم دولتی و اعمال خشونت علیه‌ مخالفان و حتی مردم مدنی یکی از حربه‌های نظام ولایت فقیه‌ می‌باشد که‌ به‌ ناجوانمردانه‌ترین روشها رژیم همواره‌ از آن بهره‌ گرفته‌ است. کمتر جریان سیاسی مخالف نظام پیدا می‌شود که‌ نخبه‌گان و رهبران آن قربانی تروریسم دولتی رژیم ایران نشده‌ باشند. در این خصوص جمهوری اسلامی بی‌شرمانه‌ترین طریق ممکن را برضد رهبر ملت کرد "دکتر عبدالرحمان قاسملو" (استفاده‌ از میز مذاکره‌ و فرستادن تروریست به‌ جای دیپلومات) به‌کار برده‌ است. محکوم کردن این عمل زشت و غیرانسانی وظیفه‌ی هر انسان آزاده‌ای می‌باشد.
۲ـ دکتر قاسملو، بدون شک جزء کاریزماترین و محبوبترین شخصیتهای سیاسی تاریخ معاصر کردستان و ایران است و از سالها پیش همواره‌ ملت کرد در بخشهای عظیمی از کردستان در سالروز ترور وی دست به‌ اعتراض مدنی و اعتصاب زده‌اند و بطورکلی بستر لازم جهت این امر در کردستان مهیا می‌باشد.
٣ـ مردم کردستان در سه‌ دهه‌ی اخیر ثابت کرده‌اند که‌ هرگاه‌ اراده‌ نمایند می‌توانند با صفوف یکپارچه‌ی خود پایه‌های مشروعیت نظام را به‌ لرزه‌ درآورند شاید اعتصاب عمومی ۲٣ اردیبهشت سال ۱٣٨۹، که‌ به‌ اعتراض به‌ اعدام پنج فعال سیاسی کرد روی داد بارزترین نمونه‌ی آن باشد. اما متأسفانه‌ به‌ علت عدم توجه‌ اپوزیسیون مرکزگرای ایرانی به‌ خواستها و مطالباتشان، در جریان اعتراضات مردمی بعد از اعلام نتایج انتخابات دور دهم ریاست جمهوری، به‌ جمع معترضین نپیوستند و جنبش سبز از وزن و پتانسیل مردم کردستان بی‌بهره‌ ماند. حمایت از این پیشنهاد آقای کبودوند از سوی دیگر می‌تواند چنین روزی را به‌ بستر و فرصتی برای بالفعل درآورد جنبش نارضایتی عمومی در سرتاسر ایران تبدیل کند.
۴ـ جسارت و شهامت آقای کبودوند در اعلام این پیشنهاد می‌تواند نویدبخش آغاز فاز تازه‌ای از مبارزه‌ باشد مبارزه‌ای که‌ از درون زندان شکل می‌گیرد و می‌تواند بدیلی باشد برای ناکارآمد کردن استفاده از اهرم زندان جهت سرکوب مردم از جانب حاکمیت ایران ،ودیوارهای ترس وخوف مردم را از حاکمیت خواهد شکست.
۵ـ انتخابات سالروز ترور دکتر قاسملو از جانب آقای کبودوند بر اساس شناخت درست و منطقی او از جامعهی کردستان و ایران شکل گرفته است زیرا دکتر قاسملو هیچگاه ناسیونالیستی تنگ نظر نبوده و در انحصار هیچ حزب و سازمان سیاسی کردی نمیباشد و در واقع دکتر قاسملو متعلق به تمامی مردم ایرام و سمبل مبارزات آزادیخواهانه و دمکراتیک ملت کرد میباشد.