حدس بزن کدام کشور ورشکسته اتحادیه اروپا چهارمین وارد کننده تسلیحات در جهان است؟
استیو مک گیفن
- مترجم: بابک پاکزاد
•
هیچ چیز بیش از کشف اخیر روزنامه نگار فرانسوی، ژان لویی دنیه، دورویی کسانی که هم اکنون اتحادیه اروپا و تقریبا تمام کشورهای عضو آن را اداره می کنند برملا و آشکار نمی کند. وی نشان داد که دولت یونان ترغیب شده تا مقادیر بسیار زیادی پول صرف خرید مجموعه جنگ افزار هایی کند که هیچ کس به آن احتیاجی ندارد و هیچ آدم عاقلی آن را نمی خواهد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۲ تير ۱٣۹۰ -
۱٣ ژوئيه ۲۰۱۱
هیچ چیز بیش از کشف اخیر روزنامه نگار فرانسوی، ژان لویی دنیه، دورویی کسانی که هم اکنون اتحادیه اروپا و تقریبا تمام کشورهای عضو آن را اداره می کنند برملا و آشکار نمی کند. وی نشان داد که دولت یونان ترغیب شده تا مقادیر بسیار زیادی پول صرف خرید مجموعه جنگ افزار هایی کند که هیچ کس به آن احتیاجی ندارد و هیچ آدم عاقلی آن را نمی خواهد.
دو سال گذشته را با بحث و مجادله پیرامون این موضوع گذراندیم که ریاضت، سیاست "ضروری" و پاسخی نیست که بحران اقتصادی و مالی آن را بطلبد. و من دریافتم ، که در پشت صحنه، ریاضت به آن گونه که رخ داده و در جریان است به هیچ وجه محلی از اعراب ندارد.
آن مقاله نهایتا نشان می دهد طی بحران جاری بدهی عمومی یونان و تحت هدایت و سمت دهی همان سلاطین بین المللی که کاهش و قطع پرداخت ها به امور رفاهی،مستمری ها،خدمات بهداشتی و بخش عمومی را تحمیل کردند، دولت "سوسیالیست" کشور کماکان به پرداخت مقادیر بسیار قابل توجه جهت خرید تسلیحات ادامه داده است.
این واقعیت که تامین کنندگان اصلی این تسلیحات، بزرگترین مدافعان "ریاضت"،یعنی ایالات متحده و آلمان هستند نباید تعجب ما را برانگیزد.
ما از وضعیتی که در آن دروغگویی رهبران چندان پسندیده و مورد پذیرش نیست (و انتظار نیز همین است) گذر کرده و به سمت موقعیتی حرکت کرده ایم که در هر حال واقعیت در گفتمان آنها هیچ نقشی ایفا نمی کند.
یونان ممکن است براساس تخمین های سیاستمداران و وسایل ارتباط جمعی ،خیلی بد اداره و حکمرانی شود و یک کلپتوکراسی (حکومت دزدان و غارتگران) فاسد باشد که بارون های دزد و طبقه کارگران بی تفاوت و تنبل را در خود جای داده اما آن حداقل تا بن دندان مسلح است.
دلیل بلاواسطه بحران مالی یونان دوبرابر شدن ارزش وام ها از سال ۲۰۰۵تا ۲۰۰٨ است ،وام هایی که از سوی بانک های غربی به دولت این کشور پرداخت شده بود.
تا پایان آن دوره ،این وام ها به ۱۶۰ میلیارد دلار افزایش یافت.
در همان دوره زمانی، بودجه دفاعی این کشور نسبتا کوچک و فقیر اتحادیه اروپا طی پنج سال(تا سال ۲۰۰۹ ) یک سوم افزایش یافت و آن را به چهارمین وارد کننده بزرگ تسلیحات در جهان بدل کرد.
یونان کشوری است با کمتر از یازده میلیون نفر جمعیت ،یکی از پایین ترین نرخ های زاد و ولد در جهان را به خود اختصاص داده و نرخ رشد آن منفی است.
با نرخ تولید ناخالص داخلی که اسپانیا را پشت سر گذاشته،یونان به آن اندازه که در نظر گرفته می شود فقیر نیست،اما ثروتش به شکلی نامتوازن توزیع شده و تنها چهار درصد بودجه سالانه اش را صرف آموزش و پرورش می کند و در این عرصه در فهرست جهانی جایگاه یکصد و پنجم را به خود اختصاص داده است.
در اتحادیه اروپا، تنها اسلواکی به نسبت مبلغ کمتری را صرف آموزش مردمش می کند.بودجه دفاعی یونان بالاتر از این است یعنی چهار و سه دهم درصد تولید ناخالص داخلی. به سختی می توان به چنین ارقامی اطمینان کرد.
دو هزار سال از زمانی که یونان ابرقدرت بود سپری شده است اما هنوز رهبرانش بمب را به کتاب ترجیح می دهند.
به این ترتیب روشن است که تضامین هر دم فزاینده در حقیقت ،مستقیم یا غیر مستقیم، به خرید تسلیحات اختصاص داده شده.
سال از پس سال ،یونان پولی که نداشته را صرف خرید سلاحی که احتیاج نداشته کرده است.
بر اساس تحقیقات مشترک مقامات قضایی یونان و آلمان،از رشوه خواری سیاستمداران رده بالا، مقامات رسمی دولت و سران نظامی یونان جهت کسب و به چنگ آوردن قراردادها بهره گرفته شده است.
پول خرید این تسلیحات توسط وام های بانکی از همان کشورهای تامین کننده سلاح،شامل ایالات متحده،آلمان و فرانسه تامین و تدارک شد.
حدود سه میلیارد دلار بابت هلیکوپتر های جنگی فرانسوی،دومیلیارد دلار بابت جنگنده های آمریکایی، حدودا همین مبلغ برای هواپیمای میراژ فرانسوی و سه برابر این مبلغ بابت زیردریایی های آلمانی.
به احتمال قوی این اقدامات، یونان را از انتقاد اخیر رابرت گیتس،وزیر دفاع آمریکا، معاف می کند که گفت اروپایی ها به اندازه کافی خرج ارتش هایشان نمی کنند.اما این که یونان انتظار دارد در برابر چه چیزی از خود دفاع کند هنوز روشن نیست.
دشمن دیرینه اش ترکیه در حقیقت بتدریج خرید های نظامی اش را کاهش می دهد و سال گذشته به یونان پیشنهاد توافقی را داد که بر اساس آن هر یک خرید سلاح را بیست درصد کاهش دهند که یونان این پیشنهاد را رد کرد.
تنها در سال ۲۰۰۹ که آتن در پرداخت بابت سلاح های وارداتی مشکل پیدا کرد و درست در همان مقطع،اتحادیه اروپا شروع به ابراز نگرانی کرد.
زمانی که لایحه برای مبالغ افسانه ای جهت خرید تسلیحات به تصویب رسید هیچ کس با این موضوع مشکلی نداشت.
درگیری اخیر میان آلمان و بانک مرکزی اروپا بر سر این که چگونه می توان بی این که بازار ها بی ثبات گردند به بهترین نحو به یونان جهت پرداخت بدهی اش کمک کرد ،با مطرح شدن این موضوع، در متن تازه و عجیبی قرار می گیرد. هر وجه از این دعوا و قیل و قال تنها درخدمت آشکار شدن واقعیت وضعیتی است که در آن کشوری با درآمد متوسط دیگر نمی تواند ابزار های لازم را برای مردمش فراهم ساخته تا از طریق آن زندگی رضایتبخش،مولد و شایسته ای داشته باشند اما هنوز می تواند میلیاردها میلیاردها دلار صرف افزارهایی کند که می توانند زندگی دیگران را خیلی زود و نابهنگام به پایان برند.
در یونان ، دور جدید کاهش هزینه ها به مقدار شش و نیم میلیارد یورو تا قبل از پایان سال ۲۰۱۱ در پارلمان مورد بحث قرار گرفته و همزمان اعتراضات نیز ادامه دارد.
اخیرا یک زن جوان آمریکایی که از نزدیک شاهد وقایع رخ داده در اسپانیا بود سوال جالبی از من پرسید.
شورش در دیکتاتوری ها راه حل ساده ای دارد، در این مفهوم که شما یک دمکراسی پارلمانی راه می اندازید و امید دارید چارچوبی برای حل و فصل خشمی که همگان را فراگرفته فراهم کنید.
اما چه رخ می دهد اگر در دمکراسی پارلمانی با شورش مواجه شوید؟ پاسخی نداشتم.
اما فکر می کنم بزودی جوابش را پیدا کنیم.
|