عسگر عمی الهام بخش مبارزه از میان ما رفت
او، یک دنیا تجربه ، شور و انگیزه بود!!!


محمد اشرفی


• و امروز با ناباوری شنیدم که عسگر عمی کارگر مبارز، بازنشسته شرکت بوتان گاز ما را در مبارزه با سرمایه داری جا گذاشت و رفت. یادش گرامی باد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣۰ تير ۱٣۹۰ -  ۲۱ ژوئيه ۲۰۱۱


حدود سه یا چهار سال قبل اولین بار در بیمارستان او را دیدم . عسگر عمی در بیمارستان مرکزی شهر ، شهریار بستری بود من و دوست عزیزم شاهرخ زمانی که اکنون در زندان تبریز محبوس است به ملاقات عسگر عمی رفتیم. داخل اطاق مملو از ملاقاتی بود. عسگر عمی روی تخت درازکشیده و ساکت به سقف خیره شده بود. بیرون ایستادیم تا زمان ممکن برای ملاقات برسد. عسگر عمی برای رفع خستگی از خیره شدن به سقف چشمی به اطراف گرداند به محض دیدن شاهرخ که از دیرباز دوستان خانوادگی هستند. به شکوه خالا اشاره کرد. بعد از یک دقیقه همه ی ملاقاتی ها از اطاق خارج شده بودند و عسگر عمی طی یک دقیقه عوض شده بود. دیگر ساکت نبود، به سقف خیره نشده بود. نشسته با شور و شوق حرف می زد. شکوه خالا نیز او را همراهی می کرد زوجی که سختی های بسیاری را در کنارهم تحمل کرده از سر گذرانده بودند و همچنان یاران بی نهایت وفادار بودند. آنقدر حرف زدیم که سه ساعت بیشتر از زمان ملاقات سپری شد. پرستار آمد و با حجب و احترام خاصی گفت لطفا" بروید کار من به خطر می افتد. عسگر عمی آهی کشید و گفت: خوب برید.
آخرین بار نیز او و شکوه خالا را در مراسم خسرو جهانشاهی دیدم و با آنها تا میدان انقلاب کوچه حق شناس همراه بودیم. باز گرم صحبت و نوش جان کردن خاطرات و تجربیات یک کارگر مبارز و خستگی ناپذیر و یار و همراه همیشگی اش شکوه خالا، که هرگز همدیگر را تنها نگذاشتند.
و امروز با ناباوری شنیدم که عسگر عمی کارگر مبارز، بازنشسته شرکت بوتان گاز ما را در مبارزه با سرمایه داری جا گذاشت و رفت. یادش گرامی باد.
من با هزاران اندوه در دل، اندوه دوری از مبارزه، اندوه دوری از یاران، اندوه زندانی بودن عزیزان و اندوه از دست رفتن یک رفیق و با امید به همبستگی طبقه کارگر:
اول به شکوه خالا که همرزم و همراه تمامی عمرش را از دست داده شادباش می گویم،
دوم به طبقه کارگر که یکی از فرزندان مبارز خود را ازدست داده شادباش می گویم،
سوم به فرزندانش و دوستان نزدیکش بخصوص، بهمن زمانی و شاهرخ زمانی که ارادت خاصی به عسگر عمی داشت شادباش می گویم.

جاودانه باد نامش
پر رهرو باد راهش