انتخابات مجلس نهم و وظایف مبرم ما


فرهاد آزاد


• امروز مردم به ایدئولوژی احزاب و گروه ها و جامعه پیشنهادی آنها در فردای پیروزی نگاه نمی کنند، بلکه به راه حلها و اقدامات آنها برای رونق بخشیدن به اقتصاد بیمار و نیمه تعطیل و ایجاد روزنه ای برای رفع بیکاری، پایان دادن به گرانی آّب، برق، گاز، نان و دیگر مایحتاج زندگی، داشتن امنیت در محیط کار وخانه و خیابان...و ده ها مشکل دیگر، توجه دارند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٣ مرداد ۱٣۹۰ -  ۴ اوت ۲۰۱۱


یکی از موضوعات مهم روز در کنار مسایل دیگری چون گرانی، مایحتاج زندگی مردم و بیکاری و غیره... موضوع انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
رژیم سعی دارد که با جلب عده ای از اصلاح طلبان بی خطر و فایق آمدن بر انشقاقات درونی خود از طریق تشکیل کمیته های هماهنگی و اخیرا" تشکیل شورای عالی حل اختلاف و نظارت بر قوای سه گانه، از یکطرف تنور انتخابات را گرم کند و با کشاندن مردم به پای صندوق های رای، مشروعیت از دست رفته خود را باز یابد. از طرف دیگر باند احمدی نژاد را که در پی انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و حوادث بعد از آن و دست یابی به برخی از منابع قدرت و ثروت از فرمان رهبری سرپیچی می کند، به حاشیه براند.
در عین حال رژیم می کوشد به کمک تبلیقات رسانه ای خود چنین وانمود کند که گویا تمامی مصیبت های وارد برجامعه و ناکامی های حکومت در عرصه های داخلی و خارجی، ناشی از عملکرد غلط احمدی نژاد و یاران منحرف او و نافرمانی آنها از رهبری نظام بوده است.
در این میان اپوزیسیون نیز که هنوز از عدم انسجام و نبود طرح و برنامه ای واحد رنج می برد، با اعلام مواضع متفاوت و گاها" متضاد هریک از جریانات، بر پیچیدگی اوضاع و سردرگمی مردم می افزاید.
فضای نظامی و امنیتی شدید حاکم بر جامعه و سرکوب های خشن و بیرحمانه، مانع از شکل گیری هرگونه تشکل سیاسی و مدنی است. تشکل های صنفی سابق نیز چنان عرصه برآنها تنگ شده است که عملا" از هر نوع حرکتی وسیع و دامنه دار عاجزند. سانسور شدیدی بر رسانه های داخلی اعمال می شود، هر نوع حرکتی
بوسیله تکنولوژی پیشرفته کنترل می شود و مردم آماج تبلیقات دروغ و یکطرفه رسانه های حکومتی است.
در چنین شرایطی تنها به هنگام فضای انتخاباتی است که امکان بحث و گفتگوهای سیاسی و اجتماعی و ارتباط های محفلی، درحد محدودی فراهم میشود. مردم دراین شرایط آمادگی شنیدن حرفهای مختلف را دارند و جوانان فرصتی می یابند تا ناگفته های خود را (هرچند محدود) درجمع های کوچک به زبان آورند.
این فرصتی است تا نیروهای فعال و مخالف رژیم باکم کردن اختلافات خویش و با تمرکز برهدفی واحد در سمت دهی جامعه موثر باشند و ضمن خنثی سازی تبلیقات یکجانبه رسانه های حکومتی بر اگاهی جامعه بیفزایند.
در این روزها وظیفه مبرم همه جریان های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی این است که خارج از اختلاف نظرها در مورد شرکت یا عدم شرکت در رای گیری و خارج از این بحث که در فردای سقوط جمهوری اسلامی چه نوع حکومتی باید بر سر کار بیاید، با افشاء سیاه کاریهای رژیم در عرصه های داخلی و خارجی سکوت مرگبار جامعه را بشکنند.
ریشه یابی بحران های موجود در جامعه و شرح سیاست های خانمانسوز جمهوری اسلامی طی سی و سه سال گذشته به عنوان عامل اصلی این مصیبت ها در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می تواند پرده از دروغ پردازی های یکطرفه رژیم بردارد و مردم را با واقعیات آشنا سازد.
باچنین رویکردی، در کنار ارایه راه حلهای واقع بینانه میتوان نجواهای داخل جامعه را به فریاد تبدیل کرد و حرکت های کور و پراکنده را گرد هم آورد، و با ساماندهی اعتراضات مردمی امکان اعمال قدرت بلامنازع رژیم را کاهش داد، و زمینه وحدت عمل در بین مردم و جریانات سیاسی مخالف را فراهم ساخت.
بحثهای تئوریک و نظری ضمن اینکه لازم و در درازمدت برای نیروهای سیاسی و جنبش راهگشاست، اما امروز جامعه ما بیش از آنکه به تئوریهای زیبا و بحث های آکادمیک نیاز داشته باشد، نیازمند اقداماتی برای گره گشایی از مشکلات و مصیبت هایی است که روزانه دست به گریبان آنهاست.
امروز مردم به ایدئولوژی احزاب و گروه ها و جامعه پیشنهادی آنها در فردای پیروزی نگاه نمی کنند، بلکه به راه حلها و اقدامات آنها برای رونق بخشیدن به اقتصاد بیمار و نیمه تعطیل و ایجاد روزنه ای برای رفع بیکاری، پایان دادن به گرانی آّب، برق، گاز، نان و دیگر مایحتاج زندگی، داشتن امنیت در محیط کار وخانه و خیابان، برچیدن بازار مواد مخدر که روزانه جوانان آنها را به کام مرگ می کشاند و دهها مشکل دیگر، توجه دارند.
اگر در روزهای انتخاباتی پیش رو و فضای ناشی از آن چنین برخوردی صورت بپذیرد، میتوان انتخابات را بجای فرصتی برای فریبکاری جمهوری اسلامی چون سال های گذشته، به فرصتی برای آگاهی بخشیدن به جامعه و موقعیتی برای رشد جنبش اعتراضی مردم تبدیل کرد. امید که چنین باشد.