انتخاب خلیج، انقلاب یا اسلام سلفی


شملان یوسف العیسی - مترجم: حسین حردان


• شتاب تحول در منطقه عربی، دولت های عربی خلیج را در برابر تجدیدنظر جدی در مواضع سیاسی و تغییر اتحادهای قدیم خود قرار داده است. جوانان انقلابی مصر و تونس، دولت های آن کشورها را به پشتیبانی مالی جریان های سلفی مصر متهم کرده اند. این اتهام را جوانان، در خلاء مطرح نمی کنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۴ مرداد ۱٣۹۰ -  ۱۵ اوت ۲۰۱۱


شتاب تحول در منطقه عربی، دولت های عربی خلیج را در برابر تجدید نظر جدی در مواضع سیاسی و تغییر اتحادهای قدیم خود قرار داده است. جوانان انقلابی مصر و تونس، دولت های آن کشورها را به پشتیبانی مالی جریان های سلفی مصر متهم کرده اند. البته این اتهام را جوانان، در خلاء مطرح نمی کنند. آقای جمال المرکبی سلفی معروف و رهبر سابق «جمعیت انصار السنه» در قاهره پایتخت مصر در این باره اظهار داشت، کشور پادشاهی سعودی به آنان کمکی نمی کند، اما قطر، کویت و امارات عربی متحده آنان را در فعالیت های خیریه، از جمله ساختن مساجد و تأمین مخارج یتیم خانه ها یاری می رسانند. وی به این سوال، که آیا کمک های دریافتی را آنان صرف امور دیگری غیر از امور عام المنفعه می کنند؟! پاسخ نداد، و آن را مسئاله ای داخلی تلقی نمود!
محمد سلماوی رمان نویس معرف مصری اخیراً در الاهرام نوشت: گروهی تلاش می کنند، دولت مصر را به دولتی اصول گرا تبدیل کنند. وی نسبت به خطر اجرای نقشه های "جریان های سیاسی اصول گرا" هشدار داد و اظهار نمود: بزرگ نمائی فعالیت های ضد انقلابی بازماندگان رژیم سابق، نباید به عاملی تبدیل گردد که ما را از اصول گرائی و خطری که از سوی آنان ارزشهای انقلاب را مورد تهدید قرار داده است، غافل کند.
افزایش انتقاد از دولت های عربی خلیج به خاطر حمایت از جریان های سلفی و اظهار نگرانی از آن در این شرایط، کاملاً روشن است!... پس از آغاز بهار انقلاب ها، عرصه ی سیاسی مصر، تونس، یمن و لیبی شاهد رشد فزاینده ی قدرت جریان های اسلامی است. در همین راستا، روز جمعه ۲۹ ژوئیه، این جریان ها در مصر با بسیج بیش از یک میلیون تظاهر کننده قدرت خودرا به نمایش گذاشتند. آن نیروها در آن روز این شعاریِ را سر دادند "«اسلامیه.. اسلامیه مش عاوزینها لیبرالیه» (اسلامی.. اسلامی، هرگز لیبرالی) والشعب یرید تطبیق الشریعه.. (ملت خواهان تطبیق شریعت است) «لا اله الا الله والعلمانی عدو الله». (لا اله الا الله..سکولار دشمن خدا ست)، «یا اوباما یا اوباما کلنا هنا اسامه». (اوباما، اوباما.. اینجا ما همه بن لادن ایم)".
طرح این شعارها از سوی آنان، از یک سو انقلاب مصر و ارزش های اعلام شده ی آنرا تخطئه می کند. و از سوی دیگر جریان های چپ، ملی و لیبرال که در رهبری و پیروزی انقلاب عمده ترین نقش را ایفا کرده بودند، تهدید به حذف کرده است.
کاملاً روشن است که این شعارها توسط اسلام گرایانی که به دموکراسی و پلورالیزم فکری- دینی اعتقادی ندارند، سر داده می شود و به همین دلیل آنان استعداد شرکت دریک حکومت ائتلافی با دیگران نیستند و مصادره ی حقوق و آزادی گروه های دیگر را حق مسلم خویش به شمارمی آورند. آنان نیز به حاکمیت قانون و حقوق بشر و به مفاهیم اصیل دموکراسی که بر عدالت و برابری و تأمین فرصت های کافی برای همه صراحت دارد، ایمان ندارند.
شرایط سرنوشت ساز کنونی، گسترش و نفوذ اندیشه های ضد دموکراتیک را برنمی تابد. از این روی از دولت های خلیج و دیگر دولت های عربی که این گروه ها را تا کنون پشتیبانی مالی کرده اند، انتظار می رود، پشتیبانی مالی جریان های رادیکال دینی را که منجر به نفوذ آنان در میان طبقات محروم می شود، پایان بدهند.
نگرانی نیروهای چپ، لیبرال، سکولار، ناسیونالیست و ملی عرب،... از به حکومت رسیدن اسلام سیاسی کاملا قابل درک است.
علت هراس از به حاکمیت رسیدن اسلام سیاسی، در جوهر گرایش نهادینه ی بنیاد گرائی است که باید به درستی شناسانده شود. «جوهر این گرایش در خصلت خود، مصادره دموکراسی و دولت مدنی- قانون را حق مسلم خویش به شمار می آورد»!
روش آنان برای حکومت کردن همان روش رژیم های دیکتاتوری نظامی است که تا کنون بر منطقه ما حکومت می کنند. شکل و مضمون این روش، در حاکمیت حزب واحد، رهبر یکتا و دولت توتالیتر استبدادی ظاهر شده است.
جوانان، کارمندان، کارگران و دانشجویان طبقه متوسط جامعه ی شهری با تعلق های سیاسی مختلفِ چپ، ملی و اسلامی در بهار انقلاب ها مشارکت دارند و کسانی که در رهبری این انقلاب ها نقش بارزی ایفا نموده اند اکنون دیگر بسیار مشهورند و به سادگی آنان را می توان یافت.
دغدغه ی ما در خلیج از اینکه مبادا انقلاب آغاز به خوردن فرزندان خود کند. این نگرانی واقعی است. زیرا پس از پیروزی انقلاب در مصر، شاهد نیروهای سیاسی سلفی متعصب بنیادگرا بودیم که با شعارهای فرقه گرایانه درمیدان هایی که توسط جوانان انقلابی آزاد شده بودند، ظاهر شدند. آنان تلاش می کنند، قبطی های مسیحی و دیگر اقلیت های جامعه ی مصر را از صحنه دور سازند. اگر آنان موفق شوند مردم مصر را به فرقه های مختلف تقسیم کنند، انقلاب را با خطر شکست جدی مواجه خواهند ساخت.
به عقیده تحلیل گران اقتصادی، سوپاپ اطمینان استقرار انقلاب در مصر، اکنون در دست کشورهای عربی خلیج است. پرداختن هزینه های ضروریِ برپا نگهداشتن اقتصاد مصر توسط این کشورها، ضمن نجات دولت مدنی مصر از خطر سقوط، از درغلتیدن مردم به دامن رادیکالیزم افراطی جلوگیری می کند.