بیانیه هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) پیرامون انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۶ مرداد ۱٣۹۰ -
۱۷ اوت ۲۰۱۱
برای حرکت مشترک نیروهای جنبش اعتراضی
در روند برگزاری انتخابات مجلس
برای برگزاری انتخابات آزاد و طرد دیکتاتور
حدود هفت ماه به برگزاری انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی مانده است، با این وجود صحنه سیاسی کشور از هم اکنون از انتخابات آتی تاثیر پذیرفته و بحث ها و مشاجرات در بین نیروهای سیاسی و جریان های حکومتی حول آن تمرکز یافته است.
انتخابات در جمهوری اسلامی دو وجه اصلی دارد که بر یکدیگر تاثیرات جدی می گذارند. یک وجه آن به جریان های درون حکومت بر می گردد. انتخابات محلی برای چالش جریان های حکومتی و جابجائی قدرت بین آن ها است و برای جمهوری اسلامی فرصتی فراهم می آورد که رای مردم را به طرفداری از این و یا آن جریان حکومتی سوق دهد و آن را حمایت مردم از حکومت قلمداد کند. حکومت با این کار تلاش کرده تا از درون خود، آلترناتیوی برای وضع موجود ارائه دهد.
وجه دیگری انتخابات به نقش مردم در آن بر می گردد. انتخابات در جمهوری اسلامی آزاد، دمکراتیک و سالم نیست و جائی برای مشارکت نیروهای اپوزیسیون در آن وجود ندارد. حکومت حوزه ها و فضاهای تاثیرگذاری مردم بر رویدادهای سیاسی کشور را محدود و مسدود کرده است، اما انتخابات تنها حوزه ای است که حکومت به مردم مراجعه می کند و بخشی از مردم هم در مواردی امکان می یابند که به درجاتی مهر و نشان خود را بر تحولات سیاسی کشور بزنند، صندوق رای را به "نه" به جریان حاکم تبدیل کنند و به کاندیداهائی رای بدهند که خواهان اصلاحات هستند.
حکومت در واهمه از تاثیرگذاری مردم، حتی در انتخاباتی که بین "خودی" ها برگزار می کند، کوشیده است دایره نیروهای "خودی" را هم تنگ و تنگتر کند، راه ورود اصلاح طلبان را مسدود و انتخابات را در محدود اصول گرایان برگزار کند. و هرگاه که قادر نشده است کاندیداهای اصلاح طلبان را حذف نماید، موانع متعددی را برای اجرای برنامه رئیس جمهور (دو دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی) و مجلس (مجلس دوره ششم) به وجود آورده و یا دست به کودتای انتخاباتی زده (انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری) است.
انتخابات و حق رای مردم، به مشکل جدی حکومت تبدیل شده است. اما انتخابات در طی سه دهه بعد از انقلاب، به جزئی از حیات سیاسی کشور تبدیل شده و حکومتگران نمی توانند آن را حذف کنند. آن ها برای مشروع نشان دادن حکومت، مجبورند که انتخابات را برگزار کنند.
حکومت برای برون رفت از این وضعیت، مدت ها است تصمیم گرفته است که انتخابات غیرآزاد و غیردمکراتیک را به صورت مدیریت شده برگزار کند تا کاندیداهای مورد نظر خود را از صندوق های رای بیرون بیآورد. اما انتخابات مدیریت شده به تحریم و عدم شرکت بخش قابل توجهی از مردم به ویژه در شهرهای بزرگ منجر می گردد. چنین انتخاباتی برای حکومت نه مشروعیت، بلکه بی اعتباری می آفریند. آنگاه که به دلایلی، تنور انتخابات گرم می شود و اکثریت مردم به پای صندوق های می روند، وضعیتی پیش می آید که در انتخابات دوم خرداد سال ١٣٧٦ و ٢٢ خرداد سال ١٣٨٨ اتفاق افتاد. اکثریت مردم به کاندیدای جریان حاکم رای نمی دهند. حکومت در انتخابات با چنین تناقضی روبرو است.
تاثیر جنبش اعتراضی بر انتخابات
انتخابات آتی مجلس نخستین انتخاباتی است که بعد از شکل گیری جنبش اعتراضی برگزار می شود. بدون تردید جنبش اعتراضی در انتخابات و در اتخاذ مواضع جریان های سیاسی نسبت به انتخابات تاثیر خواهد داشت.
جنبش اعتراضی گرچه تا کنون به مطالبات خود دست نیافته است، اما نه شکست خورده و نه گوشه خزیده است. حکومت با سرکوب، زندان، شکنجه و کشتار قادر نشده است به حیات آن پایان بخشد. از سوی دیگر جنبش هم نتوانسته است حکومت را به عقب نشاند. حکومت خیابان ها را به سلطه خود در آورده، حرکت مسالمت آمیز خیابانی را از جنبش سلب کرده و هزینه آن را بالا برده است. جنبش هم در کمین نشسته تا در زمان مساعد برآمد کند.
جنبش سبز از طیف های مختلف فکری ـ سیاسی تشکیل شده که سیاست های گوناگونی را نسبت به حکومت به کار می برند. تلاش حکومت برای ایجاد تقابل بین نیروهای جنبش سبز نتیجه نداده و آن ها در کنار هم علیه دیکتاتوری مبارزه می کنند.
سران حکومت با وجود اینکه بارها از پایان حیات "فتنه" سخن رانده اند، اما هم چنان از برآمد خیابانی جنبش سبز و باز کردن اندک فضای سیاسی کشور وحشت دارند و حتی از برگزاری مراسم تشییع جنازه هم جلوگیری می کنند.
رژیم در دو سال گذشته احزاب اصلاح طلب را غیرقانونی اعلام کرده، روزنامه های منتقد را تعطیل و سانسور شدیدی را بر مطبوعات اعمال نموده، سایت های منتقدین و مخالفین را فیلتر کرده، دانشگاه ها را به پادگان تبدیل نموده و سازمان های غیردولتی را تعطیل و یا فعالیت آن را محدود نموده است. با این وجود قادر نشده است شبکه های اجتماعی و اینترنتی را به تعطیلی بکشاند و یا آن ها را تسخیر کند.
جنبش سبز، زنده و پویا است و شبکه های اجتماعی و اینترنتی هم چنان فعالند.
مسدود کردن راه های مشارکت نیروهای جنبش اعتراضی
در جمهوری اسلامی راه مشارکت نیروهای اپوزیسیون در انتخابات مسدود است. این بار خامنه ای و سپاه آشکارا مخالفت خود را نسبت به مشارکت اصلاح طلبان هم در انتخابات اعلام کرده اند. راست سنتی شرکت اصلاح طلبان زرد در انتخابات را پیش کشیده است. راست سنتی با شرکت اصلاح طلبان زرد می خواهد صف مقابل احمدی نژاد را تقویت کند، در صفوف اصلاح طلبان شکاف بیاندازند، به انتخابات اعتبار بخشد و مشارکت در انتخابات را بالا برد.
تا کنون گروه های زیادی از اصلاح طلبان مخالفت خود را با نادم سازی اعلام نموده و نگاه منفی خود را نسبت به انتخابات مهندسی شده اعلام کرده اند. محمد خاتمی مطالباتی را مطرح و شرایطی را برای انتخابات آزاد ترسیم کرده است که به نظر میآید مورد توافق جریان های اصلی و چهره های شاخص اصلاح طلب در سمتگیری شان نسبت به انتخابات قرار گرفته است.
وضعیت شکننده حکومت
کشور ما با بحران ها و شکاف های متعددی روبرو است: بحران دولت ـ ملت، بحران مشارکت، بحران کارائی، بحران اقتصادی و شکاف های طبقاتی، جنسی، ملی ـ قومی، مرکز و حاشیه. بحران ها و شکاف ها تاثیرات خود را بر حکومت گذاشته و به تشدید شکاف ها در درون حکومت منجر گشته است.
اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها به تشدید بحران اقتصادی، بحران واحدهای تولید صنعتی و کشاورزی، افزایش قیمت کالاها و حامل های انرژی، شتاب گرفتن تورم و افزایش بیکاری و افت سطح زندگی مردم انجامیده است. با وجود اینکه در طی شش سال گذشته درآمد حاصل از فروش نفت به رقم بی سابقه ٥٠٠ میلیارد دلار رسیده است، ولی شاخص های کلان اقتصادی نه تنها افزایش نیافته، بلکه با کاهش مواجه بوده است. دولت احمدی نژاد قادر به اداره کشور نیست. نارضایتی در بین طبقه کارگر، دهقانان، زحمتکشان، طبقه متوسط جدید و کارفرمایان تولیدی بالا رفته است. وضعیت معیشتی بخش زیادی از مردم خراب است و مردم هرجا فرصت می یابند اعتراض خود را به اشکال مختلف بروز می دهند.
از سوی دیگر روند تمرکز قدرت در دست رهبر و سپاه شتاب گرفته و ساختار مبتنی بر ولایت فقیه به خدمت آن ها در آمده است. در عمل مجلس شورا به زائده رهبر و بیت تبدیل شده و فشار برای تبدیل دولت به ارگان کارگزار خامنه ای افزایش یافته است. بخشی از اصول گرایان وضعیت بحرانی حکومت را درک کرده و برای برون رفت از بحران به دور ولی فقیه حلقه زده اند با این تصور باطل که او حکومت را از این بحران ها نجات خواهد داد. در حالی که او حتی نمی تواند چالش های درون حکومت را مدیریت کند. پس از ایستادگی موسوی و کروبی، احمدی نژاد هم علیه او برخاسته و به اعتبار او در درون حکومت ضربه زده است. برای مردم مشخص است که رهبر، هدایت کودتا و فرماندهی سرکوب را برعهده داشته است. موقعیت خامنه ای در طی دو سال گذشته در سطح جامعه و در درون حکومت تضعیف شده است.
وضعیت در منطقه هم تغییر کرده است. موج دمکراسی خواهی منطقه را فرا گرفته و مردم منطقه علیه دیکتاتورها به پا خواسته اند. حرکت های مردم منطقه برخلاف ادعای سران رژیم نه "بیداری اسلامی"، بلکه قیام علیه دیکتاتورها است. حمایت بی دریغ حکومت ایران از رژیم دیکتاتوری اسد، فریبکاری سران رژیم را برملا کرده و موجبات تغییر ذهنیت مردم کشورهای عربی نسبت به رژیم ایران را فراهم آورده است. الگوی حکومت اسلامی ایران در بین مردم کشورهای عربی از اعتبار افتاده و الگوی ترکیه جذبه پیدا کرده است.
رژیم با تکیه به ارگان های امنیتی ـ نظامی، درآمد نفت و حمایت لایه نازکی از جامعه سلطه سیاسی خود را اعمال می کند. با سرکوب و درآمد نفت و حمایت لایه نازکی از جامعه نمی توان وضعیت را در دراز مدت حفظ کرد. بحران ها، شکاف ها و نارضایتی ها از یکسو و از سوی دیگر وضعیت شکننده حکومت، می تواند بر اثر یک رویداد به بحران سیاسی فراروید. ضروری است در روند برگزاری انتخابات نسبت به تحولات احتمالی آمادگی داشت.
کانونی شدن چالش در انتخابات بین اصول گرایان
در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، کانون چالش بین اصول گرایان و اصلاح طلبان بود. در این دوره اگر صحنه سیاسی کشور تغییر جدی نکند، با توجه به سرکوب جنبش سبز، زندانی شدن فعالین سیاسی و حصر خانگی موسوی و کروبی و مخالفت خامنه ای و سپاه با حضور اصلاح طلبان در انتخابات، کانون چالش بین اصول گرایان و اصلاح طلبان تمرکز پیدا نخواهد کرد.
مدت ها است که بلوک قدرت شکاف برداشته و نزاع در حکومت به درون آن انتقال یافته است. بین احمدی نژاد و تیم او با ولی فقیه، مجلس و راست سنتی در چند ماه گذشته نزاع بالا گرفته و موقعیت احمدی نژاد در درون ساختار حکومت تضعیف شده است. اما تضعیف موقعیت احمدی نژاد در درون ساختار حکومت به معنی تضعیف جدی موقعیت او در بین برخی گروه های اجتماعی نیست. احمدی نژاد دستگاه اداری کشور و بودجه را در اختیار دارد و از حمایت گروههائی از جامعه برخوردار است. احمدی نژاد و تیم او می توانند با تکیه به پرداخت یارانه ها، شعارها و اقدامات عوام فریبانه، رای گروه وسیعی از لایه های پائین جامعه را اخذ کنند. برخی سیاست ها و اقدامات احمدی نژاد ـ مشائی (از جمله مخالفت با حکومت روحانیت، کاستن از فشارهای اجتماعی، ملی گرائی، اقدامات پوپولیستی و انتشار خاتون نامه) نظر مساعد گروه هائی از طبقه متوسط را جلب کرده است. با این وجود می توان گفت که خامنه ای، سپاه و راست سنتی اجازه نخواهند داد که احمدی نژاد و تیم او مجلس آتی را قبضه کنند.
برکناری احمدی نژاد برای خامنه ای امری عملی نیست و هزینه سنگینی را بر حکومت تحمیل میکند. خامنهای میخواهد احمدینژاد ضعیف شده تا دو ساله دیگر در صندلی ریاست جمهوری بماند.
تیم احمدی نژاد از ماه ها قبل برای انتخابات مجلس خیز برداشته است ولی با چراغ خاموش حرکت میکند. برای آنها انتخابات مجلس امر حیاتی است. باخت در این انتخابات، راه را برای حذف این جریان در انتخابات آتی ریاست جمهوری باز خواهد کرد و پیروزی در انتخابات مجلس بر امکانات این جریان برای حفظ پست ریاست جمهوری خواهد افزود.
در هفته های گذشته بخشی از جریان راست افراطی با فاصله گیری از راست سنتی و مشائی، با نام "جبهه پایداری" تحت هدایت مصباح یزدی اعلام موجودیت کرده اند. هنوز معلوم نیست که این جریان لیست مستقل خواهد داد و یا در کنار احمدی نژاد قرار خواهد گرفت.
برای اولین بار در انتخابات، جریان های اصول گرا در مقابل هم قرار میگیرند و چالش در انتخابات این بار نه بین اصلاح طلبان و اصول گرایان، بلکه بین جریان های اصولگرا کانونی می شود.
دسته ای از اصول گرایان می خواهند با تهیه لیست مشترک از بین خودیها، رقابت در پای صندوقهای رای بین دو جریان اصول گرا را هم حذف کرده و آن را به سهمخواهی و چانهزنی در درون اتاقهای دربسته منتقل کنند. اما آن ها تا کنون قادر نشده اند اصول گرایان را زیر یک چتر گرد بیآورند.
ارزیابی از انتخابات مدیریت شده
بلوک قدرت تصمیم گرفته است انتخابات مجلس را به صورت مدیریت شده برگزار کند، راه های مشارکت نیروهای جنبش سبز را مسدود نماید، انتخابات را با مشارکت کاندیداهای اصول گرا برگزار کند، برای اعتبار بخشیدن به انتخابات، بدون اینکه به مطالبات جنبش سبز پاسخ مثبت دهد، با مانور دادن گروه هائی از اصلاح طلبان را وارد بازی انتخابات مهندسی شده کند.
اما حکومتگران در انتخابات با مشکلات جدی و جدیدی روبروند. اکثریت مردم کشور ما به انتخابات به عنوان یکی از راه های تغییر می نگرند. مردم به ارزش رای خود پی برده اند. هم ارزش رای دادن و هم ارزش رای ندادن. تقلب انتخاباتی افشا شده و هزینه کاربرد آن بالا رفته است. بخشی از نیروهای جنبش سبز هم برای مشارکت در انتخابات شروطی را مطرح کرده اند. هیچ علائمی مبنی برپذیرش شروط آن ها توسط حکومت مشاهده نمی شود. به نظر می رسد چنانچه تغییری در وضعیت سیاسی کشور به وجود نیآید، انتخابات بدون حضور نیروهای سیاسی جنبش سبز برگزار خواهد شد.
انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری متفاوت است و امکان شکل گیری حرکت اعتراضی در آن کمتر از انتخابات ریاست جمهوری است. در انتخابات مجلس شهرهای بزرگ از فضای سیاسی کشور بیشتر متاثر است تا شهرهای کوچک. در شهرهای کوچک مطالبات و مشکلات محلی در آراء مردم تاثیر جدی دارد. در انتخابات مجلس، ٧ کلانشهر وجود دارد که بیش از ٤ نماینده دارند. اما در سطح کشور بیش از ١٧٠ حوزه انتخابی تکنفره است. در این حوزهها عمدتا نه گرایش های سیاسی، بلکه افراد با یکدیگر رقابت میکنند. لذا در تعداد زیادی از شهرهای کوچک، مردم در انتخابات مجلس مشارکت می کنند.
مواضع ما در روند برگزاری انتخابات
به باور ما، فاصله زمانی چند ماهه فرصتی است مناسب برای نیروهای اپوزیسیون سیاسی که بتوانند در روندهای سیاسی کشور تاثیرگذار شوند، نسبت به برگزاری انتخابات مدیریت شده اعتراض کنند، از حق رای و کاندیداتوری شهروندان و از حق مشارکت سازمان های سیاسی منتقد و مخالف حکومت در انتخابات دفاع نمایند، آزادی کلیه زندانیان سیاسی و رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی را بخواهند، گفتمان انتخابات آزاد را که امکان مشارکت نحله های مختلف فکری ـ سیاسی را فراهم می آورد، اشاعه دهند و باز کردن فضای سیاسی، آزادی مطبوعات، اطلاع رسانی، اجتماعات، فعالیت آزادانه احزاب سیاسی، سندیکاها و نهادهای مدنی، حذف نظارت استصوابی و اعمال نظارت بینالمللی را مطالبه نمایند و ضربه خود را متوجه طرد دیکتاتور کنند.
فرماندهان سپاه آشکارا در انتخابات دخالت می کنند. آن ها از هم اکنون ١١هزار هادی سیاسی را مامور کرده اند که نیروی سپاه و بسیج را به نفع کاندیداهای مورد حمایت رهبر و سپاه وارد میدان انتخابات کنند. لازم است دخالت سپاه و بسیج در انتخابات را افشا کرد و بازگشت سپاه به پادگان ها و عدم دخالت نظامیان در سیاست و اقتصاد را به یکی از خواست های اصلی جنبش اعتراضی فرارویاند.
ضروری است در روند برگزاری انتخابات از هر فرصتی برای روشنگری، گسترش آگاهی، طرح و پیشبرد مطالبات عمومی و مطالبات مشخص جنبش های اجتماعی، طبقات و گروه های اجتماعی بهره گرفت و خواسته های کارگران، زنان، جوانان، دهقانان، معلمان، زحمتکشان و مردم مناطق ملی ـ قومی را پیش کشید و بر ضرورت بهبود شاخص های کلان اقتصادی، مهار تورم، برنامه اشتغال زائی، کاهش فاصله طبقاتی و اجرای نظام جامع تامین اجتماعی تاکید کرد.
مشارکت در روند برگزاری انتخابات به معنی مشارکت و یا عدم مشارکت در انتخابات نیست. آنچه مشخص است نباید به انتخابات مدیریت شده و فرمایشی اعتبار بخشید. ٧ ماه به انتخابات مانده است و برآمد مردم و رویدادهای سیاسی احتمالی در آستانه انتخابات، قابل پیش بینی نیست. اما منطقی است که در هفته های مانده به انتخابات، با تحلیل از شرایط مشخص نسبت به انتخابات تصمیم مقتضی گرفت.
در انتخابات پیش رو، این امکان فراهم شده است که نیروهای دمکرات سکولار و دمکرات های مذهبی جنبش سبز همسو و همراه با هم مطالبات مشترک را برای عقب نشاندن حکومت پیش کشند و برنامه حکومت برای برگزاری انتخابات مهندسی شده را در سطح ملی و بین المللی افشا کنند.
برآمد مشترک نیروهای جنبش سبز، میزان تاثیرگذاری را بالا خواهد برد، فشار را بر حکومت افزایش خواهد داد. در صورت عدم تامین مطالبات، مجموعه این نیروها قادر خواهند شد که با عدم شرکت در انتخابات، به بلوک قدرت ضربه وارد آورده و مشروعیت انتخابات را زیر سئوال برند.
حکومت خواهد کوشید که برای بازسازی مشروعیت خود و اعتبار بخشیدن به انتخابات با تهدید و تطمیع، بازیگران بدلی از اصلاح طلبان را وارد بازی کند. وارد شدن به بازی با حکومت، مستلزم چارچوبی است که توسط نیروهای خواهان اصلاح یا تغییر در وضع موجود تعیین شده باشد. لازم است بازی و توطئه های حکومت برای شکاف انداختن بین نیروی های جنبش سبز را خنثی کرد، نیروی هرچه بیشتری را به سوی جنبش جلب نمود، از هل دادن نیروها به جانب اصول گرایان اجتناب کرد، قدرت مانور حکومت را به حداقل رساند و هزینه رفتن به سوی بلوک قدرت و تبرئه از جنبش سبز را بالا برد.
همسوئی و همراهی نیروهای جنبش اعتراضی و برآمد فعال آن در روند برگزاری انتخابات و در انتخابات، از اهمیت زیادی برخوردار است. لازم است اصلاح طلبان از گفتگو با اپوزیسیون دموکرات و سکولار استقبال کنند و متقابلا نیروهای اپوزیسیون هم زمینه را برای گفتگو فراهم آورند.
بکوشیم که جنبش اعتراضی حرکت مشترک و قدرتمندی در روند انتخابات داشته باشد.
هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریـت)
٢٦ مردادماه ١٣٩٠(١٧ اوت ٢٠١١)
|