•
رنج نرسیدن به مخملین شب
ندیدن چشمهای باز و دستهای یار
صورتهای گریزان ز یکدیگر
از پس دیوارها
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣۱ مرداد ۱٣۹۰ -
۲۲ اوت ۲۰۱۱
رنج کابوسهای شبانه
فریاد زدنها..
دیدن اتاقی در قعر تاریکی
تازیانه بر بدن سرد پونه ها
جیر جیر دمپایی ها
پاهای ورم کرده ، سیاه شده، خون آبه ها
فریاد ها، فریاد ها
رنج دیدن اشکهای آرش پسر مینا
خیره در بهت و ناباوری
مامان نیامد؟ ... مامان نمیاد؟... .ومادر هرگز نیامد
دیدن اشکهای مادر زهره در پی جسم بیروح او
دوان و سر گردان ؛ دیوانه وار، ز هر سو روان
رنج دیده شقایق های اسیر در لاله زار خاوران
باز فریاد ها.... فریاد ها....
رنج دیدن قهقه مستانه ابلیسان نقابدار
با قلبی یخزده .... مغزی قفل شده
آدمک های اسیر از پس دیوارها
شمارش های درد آور هر روزه
یک . دو . سه ....... شد سیصد
رنج نرسیدن به مخملین شب
ندیدن چشمهای باز و دستهای یار
صورتهای گریزان ز یکدیگر
از پس دیوارها
در برزخ ... تنهائی..
به فکر کمدی الهی ، دانته
اندیشه تراژدی الهی!
رنج کاویدن ، به جائی نرسیدن
رنج خاکسپاری خاطره ها
باز فریاد.و فریاد.
رنج نبود واژه ها
غرق شدن اسیران در باتلاق جنون
دیدن گرگها با چشمانی دریده
در طلب تمنا
کر شدن ،کور شدن، آدمکها
آدمکهای مسخ شده
آدمک هایی با نقابهای رنگارنگ
رنج شنیدن برو بابا.. دلت خوشه ... برو خوش باش
رنج ندیدن ستاره ها، ستاره های دنباله دار
باز فریادو فریاد
در اتاق دود زده تنهائیت
نگاهت خشک میشود
در باریکه ها ی خیالت گم میشوی
خاطره پرواز ایکار
عشقش به خورشید
جاودانگی عشق و مرگ
مریم افشاری
٨۴.۱۱.۰۵
|