بازگشت ژنرال ها
نتانیاهو و روی داد مرزی


یوری اونری - مترجم: هاتف رحمانی


• تغییر واقعی به معنی تعویض این دولت با دولتی جدید و با ساختار سیاسی متفاوت است. مردم اینجا وآن جا در چادرها از قبل در باره حزب جدیدی صحبت می کنند. اما با انتخابات دو سال فاصله داریم، و در زمانی که هستیم هیچ نشانه ای از شکاف واقعی در ائتلاف دست راستی که بتواند انتخابات را جلوتر آورد وجود ندارد. آیا جنبش قادر به حفظ شتاب خود برای دو سال کامل خواهد بود؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲ شهريور ۱٣۹۰ -  ۲۴ اوت ۲۰۱۱


از زمان آغاز در گیری ، افراطی های هر دو طرف همیشه از روی دست یکدیگر بازی کرده اند. مشارکت بین آنها همیشه بسیارموثر تر از پیوند ها بین فعالین صلح متناظر آنها بوده است .
موسی پرسید " آیا دونفرمی توانند با هم قدم بزنند ، بدون آن که موافق باشند؟" (تورات ٣:٣) . خوب ، ظاهرا آنها می توانند. این امر این هفته بار دیگر اثبات شد

* * *
در آغاز این هفته ، بنیامین ناتانیاهو دیوانه وار در جستجوی راهی برای خروج از گسترش بحران داخلی بود . جنبش اعتراض اجتماعی نیروی حرکت را گرد آورده بود وخطر رشد یابنده ای را متوجه دولت او می کرد .
مبارزه ادامه داشت ، اما اعتراض نسبت به پیش تفاوت عظیمی کرده بود . تمام محتوی گفتمان عمومی به آن سوی به رسمیت شناختن ( دولت فلسطینیان) تغییر یافته بود .
ایده های اجتماعی ، با کنار زدن گفتمان مبتذل در باره " امنیت " مسلط شده بودند . میزگردهای تلویزیونی ، که سابقا پر از ژنرال های از کار افتاده بود ، اکنون با ازدحام مددکاران اجتماعی واستادان اقتصاد پرشده بود . یکی از پی آمد های (اعتراض) آن بود که زنان نیز بسی بسیار برجسته شده بودند .
وسپس حادثه رخ داد. یک گروه کوچک اسلامگرای افراطی در نوار غزه در صحرای سینای مصر گسلی ایجاد کرد ، از جایی که به راحتی ازمرز بی محافظ اسرائیلی عبور وخرابی ایجاد کرد . چندین مبارز( یا تروریست ، بسته به آن کسی که صحبت می کند) قبل از آن که کشته شوند ، موفق به کشتن هشت سرباز وغیر نظامی اسرائیلی شدند. چهار نفر دیگر از رفقای آنها در سمت مصری مرز به قتل رسیدند.به نظر می رسد هدف دستگیرکردن یک سرباز اسرائیلی دیگر ، برای تحکیم موضع در مبادله یک زندانی تحت شرایط آنها بوده است .
در یک لحظه استادان اقتصاد از صفحه تلویزیون غیب شدند ، و جای آنها را دسته های قدیمی – ژنرال های سابق ، سران امنیتی سابق ، پلیس های سابق ، همه هم مرد ، والبته همراه با همراهان چاپلوس شان خبرنگاران جنگی وسیاست مداران ماورا راست گرفتند .
نا تانیاهو با کشیدن یک آه ازسر آسودگی ، به موضع همیشگی خود باز گشت . او در اینجا از سوی ژنرال ها ، مردان قوی هیکل ، رزمنده استوار ، مدافع اسرائیل محاصره شده بود .
* * *
رخ داد برای او ودولتش ، رو کردن باور نکردنی شانس بود .
این واقعه می تواند با آن چه در سال ۱۹٨۲رخ داد مقایسه شود . آریل شارون ، وزیر دفاع وقت ، تصمیم گرفته بود به فلسطینی ها وسوریه درلبنان حمله کند.او برای گرفتن توافق های ضروری امریکایی ها به واشنگتن رفت . الکساندر هیگ به او گفت که امریکا نمی تواند موافقت کند ، مگر آن که " تحریک معتبری" وجود داشته باشد .
چند روز بعد ، افراطی ترین گروه فلسطینی ، به رهبری ابو نیدال ، دشمن خونی یاسر عرفات ، به جان سفیر اسرائیل در لندن سوء قصد واورا به نحو ترمیم ناپذیری فلج کرد . آن سوء قصد قطعا " تحریک معتبری" بود. جنگ اول لبنان در راه بود .   
حمله این هفته اجابت یک دعا بود . ظاهرا خدا ناتانیاهو وتشکیلات نظامی را دوست دارد . حادثه نه تنها اعتراض را از صحنه تلویزیون پاک کرد ، بلکه به شانس جدی از میان بر داشتن بودجه عظیم میلیاردی ارتش در راستای تقویت خدمات اجتماعی پایان داد . بر عکس این حادثه ثابت کرد که ما به دیوار الکترونیک مصنوعی به طول ۱۵۰مایل در مرز صحرایی با سینا نیاز داریم . بیشتر ، نه کمتر ، میلیاردها برای ارتش .
* * *
قبل از رخ دادن این معجزه ، جنبش اعتراضی غیر قابل مهار به نظر می رسید .
هر آنچه ناتانیاهو انجام داد بسیار کوچک ، بسیار دیر واشتباه محض بود.
در روز های اول ، ناتانیاهو با همه چیز مثل یک شوخی بچه گانه ، به دور از توجه مسئولانه بالغ ها رفتار کرد. او وقتی درک کرد که این جنبش جدی است ، چندین پیشنهاد مبهم را برای کم کردن قیمت آپارتمان ها غرولند کرد ، اما تا آن زمان اعتراض قبلا خیلی فرا تر از مطالبه آغازین برای " مسکن معقول" حرکت کرده بود . شعار اکنون " مردم عدالت اجتماعی می خواهند " بود .
پس از اعتراض عظیم ۲۵۰.۰۰۰نفری در تل آویو ، رهبران اعتراض با مسئله دشواری مواجه بودند: چگونه باید پیش رفت ؟ در عین حال اعتراض دیگری در تل آویو می توانست به معنی ریزش همراهان باشد . راه حل نبوغ محض بود: اعتراض بزرگ دیگری نه در تل آویو ، بلکه اعتراض های کوچک تر در سراسر کشور . این رویکرد، این انتقاد را که اعتراض کنندگان بچه لوس های فاسد شده هستند ، همان طور که یک روحانی آن ها را " سوشی   خور ها ودود کنندگان لوله آب نامید ، خنثی کرد . این رویکرد هم چنین اعتراض را به میان توده های محروم مانده یهودیان شرقی ساکنان " پیرامون" از افولا در شمال تا بیر شاو در جنوب کشاند ، که بسیاری از آنها به طور سنتی به حزب لیکود رای می دادند. این رویکردبه فستیوال شادی مخلوطی تبدیل شد .
خوب یک سیاست مدار متوسط در چنین شرایطی چه می تواند بکند؟ خوب ، البته ، او کمیته ای تشکیل می دهد . از این رو ناتانیاهوهم به پرفسور قابل احترام خوش نامی گفت کمیته ای تشکیل دهد که بتواند ، در مشارکت با نه وزیر، نه کمتر، راه حل هایی پیدا کنند. او حتی به او گفت که آماده است اعتقادات خود را کاملا عوض کند.
( او قبلا وقتی که در سال ۲۰۰۹اعلام کرد که اکنون از راه حل دو دولت حمایت می کند یکی از اعتقادات خودرا عوض کرد. البته بعد ازآن برگشت مهم ،قطعا هیچ چیز در زمین عوض نشد .)
نو جوان ها در چادرها شوخی می کردند که "بی بی " ( ناتانیاهو) نمی توانست افکار خود را عوض کند ، چون اصلا فکری نداشت . اما این یک اشتباه است – اوواقعا نشان داده که افکار بسیارصریحی هم در سطح ملی وهم در سطح اجتماعی دارد: "تمام سرزمین اسرائیل " در یک دست و اعتقادات اقتصادی ریگان – تاچر در دست دیگر.   
رهبران جوان چادر ها با تعیین تشکیلات کمیته با حرکت غیر منتظره ای مخالفت کردند : آنها شورایی با ۶۰مشاور قوی از سوی خودشان ،متشکل از برخی از برجسته ترین استادان دانشگاه ، از جمله یک زن عرب استاد دانشگاه ویک خاخام معتدل ، وبه سر کردگی معاون سابق رئیس بانک اسرائیل ، تعیین کردند
کمیته دولت قبلا روشن کرده بود که کاری به کار مشکلات طبقه متوسط نخواهد داشت اما برمشکلات کسانی از پایین ترین گروه های اجتماعی – اقتصادی متمرکزخواهد بود . ناتانیاهو اضافه کرده است که به صور ت خودکار توصیه های ( آینده) آنها را نخواهد پذیرفت ، اما به (پیشنهاد های )انها در حد مقدورات اقتصادی اهمیت خواهد داد . به عبارت دیگر ، او به نمایندگان خود برای درک حقایق اقتصادی زندگی اعتماد نخواهد کرد .
* * *
در آن نقطه ، ناتانیاهو وآجودان هایش امید خود را به دو تاریخ سنجاق کردند : سپتامبر( زمان به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل – مترجم) ونوامبر ۲۰۱۱(فصل بارندگی های شدید)
در نوامبر فصل بارانی معمولا آغاز می شود. یک قطره باران هم پیش از آن نمی بارد. اما وقتی که اغاز به باریدن کند سگ ها وگربه ها، به زعم دفتر ناتانیاهو ، همان بچه های فاسد شده تل آویو به پناهگاه باز خواهند گشت . پایانی برای شهر چادری روتشیلد.   
خوب ، من تعدادی هفته های تیره روز گذرانده شده درزمستان جنگ ۱۹۴٨را در چادر های بدتری در میانه دریایی از گل وآب به یاد می آورم. نمی توانم فکر کنم که باران مبارزه ساکنان چادر راتسلیم خواهد کرد ، حتی اگر شرکای مذهبی ناتانیاهو با حمیت ترین دعا کنندگان را برای باران به آسمان اعلا بفرستند.
اما قبل از نوامبر، در سپتامبر، تنها چند هفته دیگر ، فلسطینیان می توانند بحرانی را آغاز کنند که توجه را منحرف خواهد کرد . این هفته آنها از قبل در خواستی را برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین تسلیم محمع عمومی سازمان ملل کرده اند. مجمع به احتمال قوی با درخواست موافقت خواهد کرد . آویگدور لیبرمن پیشاپیش با شوق وذوق به ما اطمینان داده است که فلسطینی ها در حال طراحی " حمام خون" در آن زمان هستند. اسرائیلی های جوان باید چادرهایشان در تل آویو را با چادر ها ی اردوهای نظامی ساحل غربی تعویض نمایند .
رویای زیبایی است ( برای لیبرمن) ، اما فلسطینی ها تا کنون رغبتی به خشونت نشان نداده اند.
همه چیزاین هفته تغییر یافت .
* * *
از هم اکنون ، ناتانیاهو ودوستان او می توانند وقایع را همان طور که آرزو می کنند مدیریت کنند.
آنها پیش از این سران گروه های موسوم به" کمیته مقاومت مردمی"را که حمله را به عهده گرفتند ، از بین برده اند. این امر در حالی رخ داد که تبادل آتش در طول مرزها هنوز ادامه داشت . به ارتش از پیش اخطار داده شده بود ودر آمادگی به سر می برد. این واقعیت که حمله کنندگان موفق شدند از مرز عبورکنند وبه خودروها شلیک کنند یک شکست عملیاتی تلقی شد .
اکنون چه ؟ گروه در غزه راکت ها را به انتقام جویی آتش خواهد کرد. نا تانیاهو می تواند – اگر چنین آرزویی دارد- رهبران فلسطینی ، افراد نظامی وغیر نظامی بیشتری را به قتل برساند. این امر به راحتی می تواند محیط تبهکار انتقام جویی وضد انتقام جویی را که منجر به جنگ به شیوه مولتون لید گردد به راه اندازد. هزاران راکت روی اسرائیل ، هزاران بمب بر روی نوار غزه . یک احمق نظامی سابق پیش از این استدلال کرده بود که تمام نوار غزه به ناچار دوباره اشغال خواهد شد .
به عبارت دیگر، ناتانیاهو دست خودرا در سوراخ خشونت فرو کرده است ، ومی تواند بنا به میل خود شعله های آن را بالا تر یا پایین تر بکشد.
اشتیاق او برای پایان دادن به جنبش اعتراض اجتماعی ممکن است به خوبی در تصمیم های او نقش بازی کند.
* * *
این ما را به مسئله بزرگ جنبش اعتراضی برمی گرداند: آیا کسی می تواند تقریبا موجب یک تغییر واقعی،همچنان متمایز از تحمیل برخی امتیازات نا خواسته ازسوی دولت باشد ، بدون آن که تبدیل به یک نیروی سیاسی گردد؟   
آیا این جنبش به موازات وجود دولتی که قدرت آغاز – یا تعمیق- یک " بحران امنیتی" در هر زمان را دارد می تواند موفق گردد؟
وسوال مربوطه : آیا کسی می تواند در باره عدالت اجتماعی بدون سخن گفتن از صلح سخن بگوید؟
چند روز قبل ،در حین پرسه زدن درمیان چادرهای بلوارروتشیلد، ازسوی یک رادیومحلی دعوت به مصاحبه وتوضیح درباره چادرنشینان شدم. من گفتم :" شما نمی خواهید در باره صلح صحبت کنید، چون مایلید از خوردن برچسب "چپ گرا " پرهیز کنید ." من به آن احترام می گذارم . اما عدالت اجتماعی وصلح دو روی یک سکه هستند، نمی توانند از هم جدا شوند. نه تنها به این خاطر که مبتنی بر اصول اخلاقی هستند ، بلکه به این جهت که در عمل به یک دیگر وابسته اند "
وقتی که من آن را گفتم، نمی توانستم تصور کنم که این امر چقدر به روشنی می تواند تنها دو روز بعد به نمایش در آید .
* * *
تغییر واقعی به معنی تعویض این دولت با دولتی جدید و با ساختار سیاسی متفاوت است. مردم اینجا وآن جا در چادرها از قبل در باره حزب جدیدی صحبت می کنند. اما با انتخابات دو سال فاصله داریم، و در زمانی که هستیم هیچ نشانه ای از شکاف واقعی در ائتلاف دست راستی که بتواند انتخابات را جلوتر آورد وجود ندارد. آیا جنبش قادر به حفظ شتاب خود برای دو سال کامل خواهد بود؟
دولت های اسرائیلی در گذشته تسلیم اعتراض ها وخیزش های عمومی شده اند . گلدا مایر ترسناک در پیش روی اعتراض کنندگانی که او را به خاطر غفلت هایی که منجر به ناکامی در آغاز جنگ یوم کیپورشد سرزنش می کردند استعفا داد. ائتلاف های دولتی هم ناتانیاهو وهم ایهود باراک در دهه ۱۹۹۰تحت فشارافکار عمومی خشمگین درهم شکستند.
آیا این اتفاق اکنون می تواند روی دهد؟ از منظررخ داد نظامی این هفته ، امکان پذیر به نظر نمی رسد.اما چیزهای عجیبی بین زمین وآسمان اتفاق افتاد، به ویژه دراسرائیل، سرزمین امکان نا پذیری های محدود شده .