پرسشهایی از یک شکایت - اجلال قوامی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۵ شهريور ۱٣۹۰ -
۲۷ اوت ۲۰۱۱
۱ – توماس جفرسون رئیس جمهور دمکرات و آزادی خواه آمریکایی میگوید: «اگر مُخیر باشم که بین حکومتی بدون مطبوعات و مطبوعاتی بدون حکومت یکی را انتخاب کنم لحظه ایی در گزینش دومی شک نخواهم کرد» مطبوعات اینهی تمام نمای افکار ، مطالبات و خواستههای شهروندانند. مطبوعات مستقل واسطههای اگاهی شهریاران از احوال شهروندانند. این گفته ترجیعبند تمامی نظامهای دمکراتیک و مردمسالار است که در چند سال اخیر همگام با وزیدن بادهای رفُرم در خرداد ۷۶ نقل تمامی مجالس و محافل بود. در بهار مطبوعات ، کُردستان نیز سهمی ازاین نسیم بُرد. هفتهنامههای پیام مردم، روژههلات و آشتی در سبد فرهنگی خانوارها جا خوش کردند. تیراژ بالای این هفتهنامهها نشان از اقبال عمومی به آنها بود اما دیری نپایید که قفل توقیف بر درب آنها زده شد و ناکام جوانمرگ شدند. دراین میان عدهای رهسپار زندان و برخی دیگر جلای وطن کردند، محمد صدیق کبودوند نشان یازده سال زندان گرفت و هماینک پشت میلههای اوین پنجمین سال بازداشت را بدون حتی یک ساعت مرخصی سپری مینماید. گردانندگان آشتی و روژههلات نیز عطای روزنامهنگاری را به لقایش بخشیدند !
پس از یک دوره سکون و فضای گورستانی که البته درآن وانفسا تنها جریدهی دولت در منطقه که بخت با وی یار بود بسان یک بولتن خبری اخبار و گزارشهای ادارات را منتشر می ساخت که البته برآنان حرجی نیست.
اندکی بعد چند جریدهی دیگر بر پیشخوان دکهها جای گرفتند و این بارقهی امید شکل گرفت که گویا بهاری دیگر در راه است ، اما اندک امیدی که به گرمی این بازار میبود بر باد خیال رفت. هفتهنامههایی چون ؛ ندای گروس ، سوران و دیار کهن که میخواستند متفاوت باشند نتوانستند و یانخواستند کامیاب شوند. آنچه که بیشتر بر پیشانی آنها خودنمایی میکرد اُرگان خبری ادارات بود نه یک جریدهی مستقل و حرفهایی.
۲ – نگارنده به هیچ وجه قصد ورود به مجادله و مباحثهای که بین دوستان در ندای گروس و نمایندهی محترم سنندج، کامیاران و دیواندره بود، نداشتم. اما بهدور از انصاف و اخلاق دانستم که دراین شرایط که تن نحیف مطبوعات کُردی زیر طوفان بادهای نامیمیون قرار دارد سکوت کرده و نظارهگر باشم. از باب اینکه چندصباحی در نشریات منطقه قلم زدهام نکاتی چند را با نمایندهی شاکی درمیان میگذارم. امید که قبول اُفتد.
همگان نیک میدانیم که فقر، بیکاری، اعتیاد و ... در منطقه بیداد میکند.به راستی آیا نمایندهی محترم هیچگونه دغدغه دراین خصوص نداشتهاند که با فراغ بال تنها مشکل اساسی کُردستان را نداشتن مجوز نشر مطلب به زبان کُردی در نشریهی ندای گروس دانستهاند و عریضهی شکایت بر دیوان ارشادیان بُردهاند و از آنان داغ و درفش خواستهاند و زنهار دادهاند که با این قلم به دستان مُزد بگیر غربزده برخورد کنند !!!
بهراستی جناب آقای کرمی آیا از مسایل ریز و درشتی که دراین استان میگذرد آگاهید یا نه؟! اگر عالم به آن نیستید عُذر بدتر از گناه و اگر عالمید به آن پس چشم بستن بر هزاران اقدام غیرقانونی ، قانونشکنی و ... چوب حراجی است بر رنجها و مرارتهای اندک جماعت جریدهنویس.
جناب آقای کرمی ! بد نیست بدانید که مطبوعات باید در چاپ مطالب ، اخبار و مقالات آزاد بوده و از هرگونه سانسور، حذف و ترس بهدور باشند. مطبوعات افشاگرند که مانع قربانی شدن آزادیها شده و راه را بر هیولای استبداد میبندند. این احتمال وجود دارد که اخباری غیر واقعی و کذب منتشر شود اما نباید به صرف غیر واقعی بودن و کاذب بودن خبر حکم به داغ و درفش دادن آن نشریه داده شود. سدّ کردن آزادی گفتار و نوشتار کاری نفرتانگیز و تنفرزا است .
جناب آقای کرمی ! اگر وکیلالدوله هستید حرجی بر شما نیست و انتظاری هم نیست که ذات وکیلالدوله بودن همین است. اما اگر وکیلالملّه هستید پس خواستها و مطالبات مردم را بشنوید و فریاد رسای انان باشید نه استخوانی در گلو !
مشکلات و معضلات کُردستان اندک نشریههای کُردی – فارسی نیست. بلکه بیتفاوتی ، فراموش کردن وظایف نمایندگی ، استفاده از رانت قدرت و اقدامات پوپولیستی است.
حافظ از خصم خطا گفت نگیریم براو ور بهحق گفت جدل با سخن حق نکنیم
|