اکنون در لیبی چه خبر است؟
قذافی باخته است، اما چه کسی پیروز شده است؟


مترجم: هاتف رحمانی


• در حالی که آشکار است که سرهنگ معمر قذافی قدرت را از دست داده است، اما قطعی نیست که چه کسی قدرت را به دست گرفته است. مردان مسلح ضدرژیم که اکنون در پایتخت عربده می کشند صرفا برای یک دشمن مشترک متحد شدند، نه چیزی بیشتر ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۹ شهريور ۱٣۹۰ -  ٣۱ اوت ۲۰۱۱


جنگ داخلی در لیبی بیش از انتظار طول کشید، اما سقوط ترابلس سریع تر از آن چه پیش بینی شده بود فرا رسید. همانند کابل در سال ۲۰۰۱ و بغداد در سال ۲۰۰٣، هیچ مقاومت آخرینی از سوی رژیم شکست خورده وجود نداشت، حامیان آنها هم وقتی که دیدند شکست ناگزیر است یک باره دود شدند.
در حالی که آشکار است که سرهنگ معمر قذافی قدرت را از دست داده است، اما قطعی نیست که چه کسی قدرت را به دست گرفته است. مردان مسلح ضدرژیم که اکنون در پایتخت عربده می کشند صرفا برای یک دشمن مشترک متحد شدند، نه چیزی بیشتر. شورای ملی انتقالی مستقر در بنغازی، که پیش از این از سوی بسیاری از کشور های خارجی به عنوان دولت قانونی لیبی به رسمیت شناخته شده است، از نظر مشروعیت و اعتبار مورد سوء ظن است.
در پایان دادن به جنگ مشکل دیگری هم وجود دارد. هرگز زور آزمایی مستقیمی بین دو گروه لیبیایی، به خاطر نقش قاطع بمباران های هوایی ناتو وجود نداشت. خود شورشی ها قبول دارند که بدون به راه انداختن جنگ هوایی به طرف داری از آنها ، -با ۷۴۵۹ حمله هوایی به هدف های هوادار قذافی- آنها می بایست می مردند یا در جنگ می بودند. بنا براین، مسئله، در رابطه با این که شورشی ها چگونه می توانند به صورت مسالمت آمیز پیروزی به دست امده به یاری خارجی خود در میدان مبارزه را به صلح با دوام مورد پذیرش تمام طرف ها در داخل لیبی تبدیل کنند، باز می ماند.   
سابقه ها در افغانستان و عراق دلگرم کننده نیستند و می توانند به عنوان هشداری به کار آیند. نیروهای ضدطالبان در افغانستان در سایه موفقیت نظامی، همان طور که در لیبی، به خاطر حمایت هوایی خارجی رخ داد، برنده شدند. آنها سپس این برتری موقت را گردن فرازانه و به صورت مصیبت آمیزی برای استقرار رژیم سنگینی علیه جامعه پشتون مورد استفاده قرار دادند.
در عراق امریکایی ها – سرخوش از شکست آسان صدام حسین – ارتش عراق را منحل کردند و اعضا سابق حزب بعث را از کارها و قدرت، با دادن گزینه اندکی به غیر از جنگیدن مستثنی کردند. اکثر عراقی ها از مشاهده پایان دادن به (حکومت) صدام حسین خوشحال بودند، اما مبارزه برای جایگزین کردن او تقریبا کشور را نابود کرد.   
آیا همان چیز در لیبی رخ خواهد داد؟ در ترابلس، همانند بسیاری از کشورهای نفتی، دولت مشاغل بسیاری تدارک می دید و بسیاری از لیبیایی ها در رژیم قدیمی بهتر زندگی می کردند. آیا اکنون آنها برای قرار گرفتن در سمت بازنده چقدر خواهند پرداخت؟ هوا دیروز با فراخوان شورای موقت انتقالی از رزمندگانش برای خودداری از رفتارهای انتقام جویانه ابری بود. اما همین ماه گذشته بود که فرمانده شورای موقت انتقالی با رفتاری مبهم و مرموز انتقام جویانه کشته شد. کابینه شورشی ها منحل گشت، و هنوز به خاطر شکست در تحقیق قتل تجدید ساختمان نشده است. شورای موقت انتقالی رهنمودهایی برای اداره کردن کشور بعد از قذافی تهیه کرده است، که قصد دارد تضمین نماید که باید قانون و نظم تقویت شود، مردم تغذیه شوند و خدمات عمومی ادامه یابد.
دانستن آن که این رهنمود تکه ای از تفکر آرزومندانه الهام گرفته از خارجی است یا اثرهای مفیدی در رخ دادها خواهد داشت بسیار زود است. دولت لیبی در بهترین زمان ها سازمان متزلزلی بود، بنا بر این هر تردیدی در سودمندی آن ممکن است در وحله اول خیلی قابل توجه نباشد، اما بسیاری از آن هایی که در خیابان های ترابلس جشن گرفته اند و پیش رفتن ستون های شورشی را تشویق می کنند انتظار خواهند داشت زندگی شان بهتر شود، و اگر چنین نشود (حاکمان) پایین کشیده خواهند شد.
قدرت های خارجی احتمالا برای اعطای مشروعیت به دولت جدید قدم هایی برای شکل دادن نوعی مجلس موسسان بر خواهند داشت. این امر نیازمند ایجاد نهادهایی است که سرهنگ قذافی آنها را تا حد زیادی منسوخ و کمیته های فرضی دموکراتیک را جایگزین آنها کرد، که درنتیجه آن، حاکمیت تک نفره مختص خود را به راه انداخت. این کار به راحتی انجام پذیر نخواهد بود. برای دشمنان دیرپای رژیم، تقسیم غنایم پیروزی با کسانی که در آخرین دقیقه پیراهن هایشان را عوض کردند دشوار خواهد بود.
برخی از گروه ها مانند بربرهای کوه های جنوب غرب ترابلس، که رزمندگان بسیار موثری را فراهم کردند از طریق خود جنگ قدرتمند شده اند. آنها خواهان به رسمیت شناخته شدن مشارکت شان در هر توزیع قدرت جدیدی خواهند شد.   
لیبی مزایای بیشتری نسبت به افغانستان و عراق دارد. لیبی کشوری با جمعیت کثیر و نومید و بینوا نیست که در خط سوء تغذیه زندگی می کنند. لیبی تاریخ معاصر خون آلودی همانند تاریخ افغانستان و عراق ندارد. با تمام دیوانگی سرهنگ قذافی در طی شش ماه گذشته، حکومت فردی او هرگز حتی به نزدیکی رقابت با بیرحمی های صدام حسین هم نمی رسد.
در افغانستان و عراق، نیروهای خارجی برای کسب پیروزی نظامی، برای ناگزیر کردن شکست حریف، با توپ خانه هایشان واکنش نشان دادند. آنها با دشمنان خود به صورت کینه جویانه ای رفتار کردند و گمان کردند که آن ها شکست خورده اند و هرگز سر بلند نخواهند کرد. در لحظه های مست کننده پیروزی است که عواملی خلق می شوند که در آینده مصیبت های بیشتری تولید می کنند.

منبع: کانتر پانچ
نویسنده: پاتریک کوکبرن