درباره ی کردهای قزوین و طایفه ی غیاثوند در این منطقه - سوسن محمدخانی غیاثوند

نظرات دیگران
  
    از : لیثی حبیبی م. تلنگر

عنوان : سلام بانوی محقق. زحمت کشیده اید؛ دستتان درد نکند. برای شما پیروزی های بزرگ در فردا های دور و نزدیک آرزو دارم.
در مورد چگینی ها تردید شما درست است. چگینی ها لر هستند. از این دست اشتباهات در آثار برجای مانده از قدیم کم نیست. یکی از دلایل چنین اشتباهاتی شباهت است. چنانکه اگر کسی با کردی کرمانج های خر اسان آشنایی نداشته باشد؛ اگر گذرش به خراسان شمالی بیفتد فکر می کند که زبانشان نوعی تالشی است؛ که نیست. همین اشتباه برای یک مهندس تالش که به آن منطقه رفته بود پیش آمده بود.
دیگر دلیل، نا آگاهی است. به عنوان نمونه از این مناطقی که شما نام بردید تات ها نیز آنجا فراوان سکونت دارند. چنانکه نه در نوشته ی شما، و نه در نوشته صاحب کتاب، یادی از این قوم کهن ایرانی در آن منطقه نشده.
در ضمن گیلوان را که شما گیلان معنی کرده اید؛ گیلان نیست. گیلوان همان گیلوان است. اگر بخواهیم معنی اش کنیم می شود گیل بان، یعنی نقطه ی مرزی گیلان. در ضمن گیلوان و اطراف اش تات نشین است.
و نکاتی از این دست قابل ذکر است در باب مقاله ی خوب شما.
و سئوالی نیز از شما دارم: چرا شما کلج را کله می نویسید. کلج یعنی اهل کل، انجیلیغ یعنی اهل انجیلین، سزنغ یعنی اهل سزنه. آیا این دیدگاه شخصی شماست؟ یا در منطقه نیز مردم این دو نام را یکی می شمارند؟ یعنی نامی که یکی مربوط به محل، و دیگری مربوط به اهل محل است.
در ضمن کرد های کوچ داده شده؛ محله ای در شهرستان تالش - هشتبر سابق - دارند؛ ساکنین آن محل همه کرد هستند. یعنی در عین حال که با تالش ها دوستانه زندگی می کنند؛ در شهر تالش منطقه ی خود را دارند.

رخنه ی اشتباهات در کتب تاریخ دلیل دیگری نیز دارد؛ و آن این است که اول منبع به اشتباه نوشته؛ و دیگران نیز در آینده آن را تکرار کرده اند. و یا از کسی پرسیده شده و او جوابش اشتباه بوده که در نتیجه همان جواب اشتباه، ثبت گشته و وارد تاریخ شده. به همین خاطر به عنوان نمونه من همیشه از چندین منبع تحقیقات میدانی می نمودم؛ و هنوز که گاه ناچار می شوم تحقیق میدانی را تلفنی انجام دهم؛ باز به چندین منبع رجوع می کنم. بسیار گاه برایم پیش آمده که از تحصیل کردکان منطقه ای جواب غلط دریافت کرده ام؛ ولی دهقانی بی سواد اما مسلط به فرهنگ خود مشکل را بدرستی حل کرده.
این اشتباه ها وارد واژه نامه ها نیز شده است. یعنی بعضی واژه ها را بر مبنای شباهت ظاهری معنی کرده اند؛ و در ادامه همان معنی غلط وارد فرهنگ لغات بعدی گردیده. یعنی اگر اشتباهی در لغت نامه ی بزرگ مرد کم نظیر و فرهیخته ی دانشمند ایران زمین - دهخدا - صورت گرفته؛ همان اشتباه را در معین و عمید هم میتوان دید.

یکبار دیگر از این کار نیک و زحمت شما تشکر می کنم. کار تحقیق بسیار دشوار است. تحقیق راستکی منظور نظرم است؛ نه انشا نویسی یا قوم گرایی. تحقیق درست خاک خوری ها دارد. در واقع می توان گفت: در بین قلم زنان، محققین زحمتکش ترین ها هستند. گاه کار چنان دشوار است که برای مدتی از میانه ی راه رهایش می کنی. زیرا تحقیق انشا نویسی نیست. قوم گرایی نیز نیست؛ بلکه به حقیقت دست یافتن است؛ که بسیار گاه میانه ای با شتافتن ندارد. و هیچ میانه ای با تعصب نیز نمی تواند داشته باشد. زیرا حقیقت فقط یکی است و بس. و همین گرایش حقیقت یابی است که شما می پرسید: چگینی ها مگر لر نیستند؟ و در جهان تحقیق این زیباست.
تحقیق صبری غریب می طلبد. پیش آمده که دو ده سال با واژه ای زیسته ام؛ تا در آن فضای مه آلود، در به روی من بگشایند؛ و حقیقت رخ بنماید. خواننده اما وقتی مطلب ترا می خوانَد، گاه بسیار آسان از آن می گذرد.
چرا؟
برای اینکه او آشنایی چندانی با خاک خوری ها - جستجو در کتاب ها - و دوندگی ها - تحقیق میدانی - ندارد. گاه نتیجه خون دل خوردن های تو را در حد یک مقاله نگاه می کند. و گاه بر تو خشم می گیرد؛ زیرا چون باب دل او سخن نگفته ای!
نباید بر او خرده گرفت. زیرا چنین انسانی آشنای این جهان پر از رمز و راز، و دارنده ی فراوان نشیب و فراز نیست.
به عبارتی دیگر می توان به او گفت:

گر تو حال اهل تحقیق داشتی
آتش اندر واژه ها می کاشتی
آتش اندر واژه در خون بایدت
عاشقی گر حال مجنون بایدت

این موضوع را کمی طول دادم؛ زیر در سال های اخیر ناسیونالیزم کور وارد تحقیق و قضاوت در باب تحقیق شده؛ و این ره به سوی کژ راهه است و بس. یعنی محقق ناسیونالیست؛ با حکم از پیش صادر شده ی خود و یا فرماندهان خود وارد گود می شود. و همیشه هم حق با او و عشیره و قوم اوست. جنبش کریه قبیله گرایی همیشه بوده؛ اما در سال های اخیر به شکلی خطرناک تر از هر زمانی رخ نموده. زیرا از جنبه ی فردی عموماً خارج شده، و عمیقاً جنبه ی تشکیلاتی و حزبی پیدا کرده. یعنی فرد محقق قشونی را پشت سر خود دارد. از آن مقالات و کتاب ها بوی جنگ بر می خیزد و به مشام جان می ریزد. بسیاری از مردم ساده و شریف، شکار و قربانی چنین جو ناپاکی می گردند. و این گامی خطرناک است به سوی پرتگاه هیچ؛ که ربطی ندارد به زیبایی های دلنشین فرهنگی پیچ در پیچ.
همیشه شاد و شکفته باشید چو خورشید، چو بهار
۴۰۱۰۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۰       

    از : ندا شهبازی

عنوان : تشکر
سوسن عزیز، ممنون از تحقیق و نوشته جامع و کاملت. کرد باشی و در کردستان هم که زندگی کنی، تبعیض را به خوبی لمس میکنی. نه فقط از سوی حاکمیت، بلکه حتی از سوی برخی از هم وطنان. چه برسد که تبعیدی باشی و ساکن منطقهای دیگر. خوشحال باش از عکس العملهای بی منطق و عجیب و غریب امثال آقای لقمان شمال که به شدت نشاندهنده ضعف آن گروه اقلیت است که از بیان واقعیات می ترسند. منتظر کارها و نوشتههای شجاعانه و روزبهروز بهترت هستیم. موفق باشی.
۴۰۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۰       

    از : لقمان شمال

عنوان : به پیش در جستجوی ریشه تاریخی اقوام ایرانی کرد و کاسپین
استقرار بسیاری از کردهای ایرانی در مناطق گیلان بیشتر از زمانی شروع شده که صنعت کشت چای رونق گرفته بود. این هموطنان که در جستجوی کار فصلی بگیلان آمده بودند، بسیاری هم ساکن آن دریار گشتند. آنگونه که از پدر بزرگها شنیده میشد که در فصل بهار حدود یک میلیون کارگر فصلی از مناطق دیگر ایران باین سامان میآمدند. تشابه تقریبی گویشهای کردی و گیلکی اقامت و ماندگاری آنان را راحت تر مینمود. فرار و کوج نمودن ایرانیان از جمله کردهای ایران از دست حملات اعراب بخانه و کاشانه ایرانیان (پارسیان) بخاطر دارا بودن دین زرتشت، بطرف مناطق هند موضوع جالبی برای این خانم مورخ تاریخ کرد میتواند باشد.بسیار جالب خواهد بود که آثار طوایف کرد را در هندوستان جستجو کرد.کردهای و یا بلوج های قبل از حمله اعراب قادر نبودند که بسنت سنی گری پیشه کنند و آنان هم مثل اکثر اقوام ایرانی کم وبیش دارای دین زرتشت بودند.
۴۰۰۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۰