فـرصتی استثنایی برای اصلاحطلبان فـراهم شده است
تحلیل تاجزاده از مسایل سیاسی روز
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۲ تير ۱٣٨۵ -
٣ ژوئيه ۲۰۰۶
عضو شورای سیاسی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران وعضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی معتقد است که درشرایط فعلی کشور فرصتی استثنایی دراختیار اصلاحطلبان قرارگرفته که باید از آن استفاده کنند.
تاجزاده همچنین در گفتوگوبا خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،از برنامههای مشخصی که اصلاحطلبان برای انتخابات در پیش دارند سخن گفت و بر دفاع از شعارهایی دموکراتیک که هویت این جناح را مشخص میسازد، تاکید کرد.
* از کوتاه مدت حرکت کردن به تدریج فاصله بگیریم
سیدمصطفی تاجزاده اظهار داشت: بعد از پیروزی انقلاب وارث سنتی شدهایم که به خصوص با تاکیدی که امام خمینی(ره) حتی در دوران جنگ بر انتخابات داشتند، سالانه یک انتخابات مهم در ایران برگزار میشود. امسال دو انتخابات مهم خبرگان و شوراها را در پیش داریم و بلافاصله سال آینده انتخابات مهم مجلس هشتم را. این روند همهی ما را مجبور میکند از کوتاه مدت حرکت کردن به تدریج فاصله بگیریم و مسایل را کلانتر و درازمدتتر ببینیم، چراکه ممکن است در یکی دو انتخابات پیروز شویم اما اگر خودمان را برای شرایط پس از آن آماده نکنیم، دچار مشکل خواهیم شد.
* فرصتی استثنایی برای اصلاحطلبان فراهم شده است
وی افزود: مجموعه اصلاحطلبان در جمهوری اسلامی دو بار در حکومت مسوولیتهای مهم داشتند. یکبار در دههی اول انقلاب و زمان امام(ره) و دیگری در دورهی اصلاحات یعنی دههی سوم. دوبار نیز در دههی دوم و امروز خارج از حکومت بودهاند. در مجموع به این ضرورت رسیدهایم که نقد همه جانبهای از گذشته بعمل آوریم و با تجاربی که هم در درون و هم در بیرون حکومت بدست آوردهایم و با توجه به اینکه این ویژگی را جریان دیگری در ایران نداشته است، زیرا معمولا احزاب یا در درون حکومت بودهاند یا اپوزیسیون و خارج از حکومت، ببینیم چنانچه تجربیات امروز را ۲۷ سال پیش و در سال ۵۷ داشتیم چه کارهایی را انجام میدادیم که انجام ندادیم و بر عکس چه کارهایی را نمیکردیم که در آن دوره انجام دادیم. شبیه این سوال را برای دورهی اصلاحات نیز باید طرح کرد. لذا یک فرصت استثنایی برای اصلاحطلبان فراهم شده است و بنا داریم که از این فرصت حداکثر استفاده را ببریم.
معاون وزیر کشور در دولت اصلاحات با بیان اینکه کم و بیش همهی احزاب به این نتیجه رسیدهاند که بررسی کنند هویتشان چیست، ادامه داد: کم کم احزاب ما به این نقطه میرسند که ما کیستیم و خطوط اصلی که هر حزب را میتواند از سایر احزاب یا جناحها متمایز کند، چیست؟ پایگاه اجتماعی آنان کدام قشرها یا طبقاتاند؟ تبارشان کدام است؟ اگر در دوره مشروطه بودند در کدام جناح قرار میگرفتند؟ از چه کسی دفاع و به چه کسی انتقاد میکردند؟ مانند این پرسشها میتواند برای دوره نهضت ملی شدن صنعت نفت نیز تکرار شود. لذا این گام مثبتی است که هر حزب تعریف خود را از خود مطرح کند. دومین گام تدوین برنامههایی است که اگر احزاب اصلاحطلب به قدرت رسیدند چه کارهایی را باید انجام دهند. ما به این جمع بندی رسیدهایم که برخلاف گذشته برنامههای خوب عبارت از فهرست کردن آنچه خوبی در جهان است نیست. چنین فهرستی را نباید برنامه نامید بلکه ردیف کردن آرزوهایمان است.
وی افزود: امروز بیش و کم همه دریافتهاند برنامه یعنی کنار گذاشتن بسیاری از مسائل و مواردی که دوست داریم تحقق یابند، زیرا امکانات و فرصت محدود است و انتظارات و آرمانها نامحدود. براین اساس از تبیین هویت و تعیین تبار دفاع میکنیم و برای انتخابات قصد داریم برنامه مشخصی ارائه کنیم، که اگر اکثریت مردم به ما رای دادند، بدانند قرار است مثلا ۵ کار مشخص انجام دهیم. اگر نتوانستیم برنامه خود را اجرا کنیم مردم به پاسخگو نبودن برنامه و ضعف ما پی میبرند و احیانا در انتخابات بعدی شکست میخوریم. بنابراین مجبوریم برنامهای قابل اجرا و مورد نظر مردم تدوین کنیم.
تاجزاده، در ادامه یکی از مشکلات عمدهی دولت فعلی را ارایهی شعارهای بسیار بزرگ و اجرا ناشدنی خواند که در تحقق آنها دچار معضل شدهاست و افزود: میگویند ما نگفتیم قرار است نفت را بر سر سفرهها ببریم و «نفت بو میدهد و نمیتوانیم آنها را سر سفرهها ببریم» و توجه نداشتند که وقتی چنین شعارهایی میدهند، پس از یکسال، دو سال جامعه عمل متناسب با آن را از آنها مطالبه میکند و اگر پاسخ مثبت دریافت نکند، موج سرخوردگی را شاهد خواهیم بود.
* برنامههایمان را در جهت آن آرمانها ارایه خواهیم کرد
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی ادامه داد: یکی دیگر از شعارهای دولت جدید این بود که «ما میخواهیم با مافیای ثروت در نفت مقابله کنیم». امروز پس از گذشت یکسال هیچ مافیایی معرفی نشده است. بر عکس نگرانیم که این مافیا تازه شکل بگیرد، زیرا وقتی یک بخش نظامی، جای بخش خصوصی را در انعقاد قراردادهای بزرگ اقتصادی و نفتی میگیرد،نگرانیم که اقتصاد کشور نیز پادگانی نشود.آنها در ظاهر از ژاپن اسلامی سخن میگویند اما در عمل کرهی شمالی را الگوی خود قرار دادهاند. به نظر میرسد قصدشان تحقق کره شمالی اسلامی! است.به طور خلاصه به این نتیجه رسیدهایم که از طرح شعارهای بزرگ که در کوتاه مدت محقق نمیشود، به عنوان برنامه خودداری کنیم اما برنامههایمان را در جهت آن آرمانها ارایه خواهیم کرد. نه اینکه نام آرمانها را برنامه بگذاریم با اینکه یقین داریم در کوتاه مدت تحقق نخواهد یافت.ما خواهان راه افتادن موج دلسردی و یاس جامعه پس از هر پیروزی احتمالی نیستیم.
*برای داشتن یک نظام دمکراتیک چارهای جز این نیست که احزاب در آن حرف اول را بزنند
تاجزاده، گام سوم را گسترش تشکیلات و فعالیتهای حزبی عنوان و تاکید کرد: این امر باید سرلوحهی کار اصلاحطلبان قرار گیرد، خوشبختانه اقدامات خوبی دراین زمینه صورت گرفته است.امروز علاوه بر فعالیت احزاب اصلاحطلب دوره اصلاحات،آقای کروبی نیز حزب تشکیل داده و روزنامه منتشر میکند و کارگزاران ارگان رسمی منتشر میکنند. گرچه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبههی مشارکت هنوز نتوانستهاند امتیاز انتشار روزنامه بگیرند، اما در تلاش اخذ مجوزند تا شفافتر با جامعه صحبت کنند. روند فوق نشاندهندهی آن است که تعداد قابل توجهی از شهروندان بویژه تحصیلکردگان ما به این نتیجه رسیدهاند که حزب نه تنها یک پدیدهی منفی نیست بلکه اگر قرار باشد نظام دمکراتیک باشد چارهای جز این نیست که احزاب در آن حرف اول را بزنند، مانند همهی جوامع دمکراتیک.
وی خاطرنشان کرد: البته حزب ضعفهایی نیز دارد و مانند اسکناس است که با وجود سوء استفادهای که از آن میشود، کسی اصل اسکناس را نفی نمیکند. از آنجا که نهاد دیگری نمیتواند جایگزین احزاب شود و به خوبی حزب عرصهی سیاست را قابل پیشبینی و اشخاص سیاسی را مسوولیتپذیر کند، باید با ضعف احزاب مقابله و از کارکردهای مثبت آن بهرهمند شد.
* حاضر نیستیم تنور انتخابات را گرم کنیم تا عدهای نان خود را بپزند
تاجزاده تاکید کرد: دربارهی انتخابات نیز تلاش میکنیم آزادی انتخابات را تحمیل کرده و به صورت فعال در آن شرکت کنیم. طبیعتا به میزان آزاد بودن انتخابات در آن مسوولیت میپذیریم و درهرحال، حاضر نیستیم تنور انتخابات را گرم کنیم تا عدهای نان خود را بپزند. اگر انتخابات آزاد باشد طبعا شرکت فعال خواهیم کرد. در صورتی که انتخابات نمایشی شود، شرکت در آن توجیه ندارد.
* شبکه ماهوارهای اصلاحطلبان به سود کشور بود
وی افزود: در عصر جدید ارتباط احزاب باید با مردم بسیار گسترده باشد ولی متاسفانه به برخی احزاب اصلاحطلب حتی اجازهی انتشار روزنامه داده نشده است و ما آلترناتیو یا نهاد جایگزین را که به نظر من در دورهی کنونی یک شبکه ماهوارهای است، نتوانستهایم عمدتا به دلیل مشکلات مالی راهاندازی کنیم. اگر یک شبکه ماهوارهای داشتیم میتوانستیم روزانه با جامعه در ارتباط باشیم. به نظر من شبکه ماهوارهای اصلاحطلبان به سود کشور و حتی به سود اقتدارگرایان بود چرا که سیاستمداران و نیز صداوسیما مجبور میشدند رفتارشان را اصلاح کنند و هرحرف نسنجیدهای را به زبان نیاورند.ما نیز موضوعات را از منظر اصلاحطلبانه درکشور مطرح میکردیم.حال آنکه در خلاء روزنامه و نشریات منتقد و آزاد، رادیوهای خارجی و نیروهایی که با اصل انقلاب موافق نیستند، میداندار میشوند. در هر حال این انتقاد به ما وارد است که چرا فاقد رسانه مناسب برای ارتباط با مردم هستیم.
* خاتمی از تمامی احزاب اصلاحطلب در جامعه نفوذ بیشتری دارد
تاجزاده با بیان اینکه درحال حاضر اعتماد مردم بیشتر به اشخاص است تا احزاب تصریح کرد:در جامعه ما هنوز احزاب نتوانستهاند پایگاه ثابت گستردهای را به خود اختصاص دهند.به دلیل اینکه آرایش نیروهای سیاسی در جامعهی ما طبقاتی نیست و بیشتر گروههای منزلتی در آن نقش ایفاء میکنند. بنابراین اعتماد مردم بیشتر به اشخاص است تا احزاب. مثلا آقای خاتمی از تمامی احزاب اصلاحطلب در جامعه نفوذ بیشتری دارد و اعتماد مردم به او زیاد است.
*احزاب در حال گسترشاند
وی ادامه داد: از سوی دیگر ضعف احزاب از گذشته وجود داشته و عام است و اینگونه نیست که مردم قبلا به احزاب توجه داشتند، و چون در سال گذشته، به کاندیداهای احزاب رای ندادند، بگوئیم احزاب شکست خورده و مشروعیت خود را از دست دادهاند. واقعیت این است که احزاب در جامعهی ما در موقعیت برتر قرار نداشتهاند که الان با بحران مواجه شده باشند. به عکس احزاب در حال گسترشاند و این روند مثبتی به سوی توسعه سیاسی است.
معاون اسبق وزیر کشور ادامه داد: علیرغم اینکه جامعهای به شدت سیاسی داریم، رفتار بسیاری از شهروندان ما حزبی نیست، یعنی اکثریت مردم متعهد به حزب خاصی نیستند که طبق سیاستهای آن عمل کنند، در حالی که در کشور انگلستان هر جوانی بسته به اینکه در خانوادهاش پدر و مادرش متمایل به حزب کارگر باشند یا محافظهکار یا احزاب کوچکتر، از ابتد آموزش میبیند که به تدریج به حزبی خاص علاقمند شود و با آن همکاری کند. با پیروزی آن شاد و با شکست آن ناخشنود شود، همانطور که از کودکی به یک تیم فوتبال علاقهمند میشود. در کشور ما نیز جوانانی که طرفدار تیم استقلال هستند یا پرسپولیس یا احیانا تیم سوم، میدانند طرفداری از تیم ملی دلیل بر آن نیست که طرفدار هیچ تیم باشگاهی نباشند، بلکه کاملا آگاهند که میتوانند از باشگاه مورد علاقه خود دفاع کنند اما به محض آنکه مسابقات در سطح تیمهای ملی برگزار میشود،هر کس با هر گرایش با پیروزی تیم ملی خوشحال میشود و با شکست آن ناراحت.
* واکنش به شکست ایران در جام جهانی نشان داد که ایران یک ملت واحد است
وی افزود: وقتی ایران از پرتغال یا مکزیک شکست خورد همه ایرانیها غمگین شدند. در اینجا از فرصت استفاده میکنم و خاطرنشان میکنم کسانی که معتقدند ایران یک ملت واحد نیست و به نوعی تجزیه را ترویج میکنند، ببینند که هموطنان ما در تبریز، مشهد، سنندج، زاهدان، اهواز، ترکمنصحرا، اردبیل، مهاباد، بوشهر، شیراز، رشت، قم و تهران به یک میزان از این شکستها ناراحت شدند، زیرا این تیم به نام همه ملت ایران بازی میکرد، همانطور که ژاپنیها از شکستها تیم ملیشان ناراحت و یا از پیروزی آن خوشحال میشوند.
* از قانون اساسی و ارکان آن باید تفسیری ارائه شود که به تقویت احزاب منجر شود
تاجزاده فقدان پایگاه اجتماعی احزاب را دلیل ضعف هویت و نداشتن رفتار ثابت انتخاباتی شهروندان دانست و اظهار داشت: این یک نقطه ضعف است و تا زمانی که یا طبقات حزب تشکیل دهند، یا قوانین، روشها و نهادهای جدیدی شکل گیرند که به تدریج احزاب بتوانند هویت یابند و اعتماد درصد قابل توجهی از مردم را جلب کنند، این ضعف را خواهیم داشت. البته علل دیگری نیز وجود دارد از جمله مخالفتهایی که همچنان در جامعهی ما با تحزب صورت میگیرد. هنوز برخی گمان میکنند که تقویت احزاب و نظام حزبی در کشور ما مضر است، در حالی که اگر بخواهیم رژیم دموکراتیک باشد، مگر میتوان حزب نداشت؟ پس انتخابات آزاد چه معنایی پیدا میکند؟ به نظر من از قانون اساسی و ارکان آن باید تفسیری ارائه شود که به تقویت احزاب منجر شود، در غیر این صورت جمهوریت نظام تضعیف خواهد شد، نه اینکه بگوییم چون فلان رکن را داریم، احزاب نباید قوی شوند بلکه باید تضعیف شوند.
عضو شورای مرکزی جبههی مشارکت ایران اسلامی ادامه داد: با تداوم دموکراسی، بسیاری کمکم به این نتیجه میرسند که باید احزاب را تقویت کنند و خود به احزاب بپیوندند. کما اینکه در یک سال گذشته به رغم عدم حضور موثر اصلاحطلبان در حکومت و اینکه علیالقاعده باید دورهی خروج نیروها از احزاب اصلاحطلب میبود، اتفاقا بر عکس شد و اقبال خوبی را به احزاب مذکور و حتی دیگر احزاب میبینیم که نشان میدهد بسیاری از شهروندان جدیتر با مساله مواجه میشوند. در کشورهای غربی نیز ابتدا انتخابات آزاد و فراکسیونهای مجلس شکل گرفت و بعد احزاب متناسب با آن تشکیل شدند مانند انقلاب فرانسه. در برخی کشورها نیز طبقاتی مانند طبقهی کارگر شکل گرفتند که دارای ایدئولوژی و برنامههای خاص خود بودند و نشریات و اتحادیههای خاص خود را تاسیس کردند و به تدریج احزاب خود را نیز تشکیل دادند و در آن چارچوب علائق و منافع خود را تعقیب کردند. ما نیز در حال حرکت به آن سمت هستیم. با توجه به اینکه دموکراسی در ایران بیشتر از ۲۷ سال سابقه ندارد، با این وجود پیشرفت قابل ملاحظهای داشتهایم و این پیشرفت به هیچ وجه کمتر از رشد احزاب غربی در قرن ۱٨ و ۱۹ نبوده است. اشکال ما این است که در این زمینه چهار قرن از آنها دیرتر بیدار شدهایم نه اینکه دستاوردهای ما در یک قرن گذشته کمتر از یک قرن آنها بوده است.
* طبقاتی شدن سیاست لزوما امری مطلوب نیست
معاون وزیر کشور دولت اصلاحات با تاکید بر این که طبقاتی شدن سیاست لزوما امری مطلوب نیست، اظهار داشت:دمکراسی در کشور آمریکا که احزاب در آن طبقاتی نیستند، علیرغم شکاف اقتصادی عمیق، وجود دارد. در انگلستان سیاست تا حدود زیادی طبقاتی است هرچند در دهههای اخیر مواضع احزاب به قدری به یکدیگر نزدیک شده است که فاصلهها کمتر محسوس است، اما بالاخره حزبی مانند حزب کارگر عمدهی رای دهندگانش کارگران و حزب محافظهکار بیشتر رای دهندگانش کارفرمایان و اقشار متوسط به بالا هستند. ما برای آنکه ببینیم سیاست در ایران طبقاتی است یا نه، باید بررسی کنیم که آیا دولت متکی به طبقهای هست یا خیر، اگر نباشد معنایش این است که طبقات در تشکیل حکومت نقش چندانی ایفا نمیکند. به باور من دولت چه پیش و چه پس از انقلاب، متکی به طبقهی خاصی نبوده است و مخاطبین آن همواره عموم مردم بودهاند. از طرفی باید ببینیم که آیا طبقات هویت پیدا کردهاند یا نه، یعنی هر طبقه دارای ایدئولوژی، شعار و برنامهی مشخص، تریبون، رهبر یا اتحادیه و حزب هستند یا خیر؟ اگر احزاب طبقاتی شوند میتوان گفت آرایش نیروهای سیاسی طبقاتی شده است.
وی افزود: در ایران چون احزاب موجود طبقاتی نیستند، پایگاه اجتماعی ثابت و در عین حال گسترده ندارند. البته همین مساله امکان حرکتهای ملی را برایمان فراهم میکند یعنی نامزدی میتواند اکثریت قاطع آراء را در یک انتخابات به خود اختصاص دهد. در عین حال اگر حزبی متکی به طبقه نباشد باید پایگاه خود را مشخص کند.
* یک نظام سیاسی بدون احزاب منتقد، دموکراتیک نیست
تاجزاده تاکید کرد: به نظر من تداوم آزادی به این منجر شود که تعداد بیشتری از شهروندان به این یقین برسند که دموکراسی بدون احزاب مانند شیر بی یال و دم و اشکم است و غیرممکن است نظامی دموکراتیک باشد و در آن احزاب حرف اول را در سیاست نزنند. بنابراین اگر جامعه دموکراسی میخواهد باید احزاب را تقویت کند، چنانکه برای آنکه بفهمیم در جامعهای آزادی بیان وجود دارد یا خیر باید به مطبوعات آن مراجعه کنیم. اگر مطبوعات آزاد نباشند، حتی اگر دولت هر روز شعار دهد که همهی مردم آزادند، عدم آزادی مطبوعات به ما نشان میدهد که آزادی وجود ندارد. در یک نظام سیاسی نیز، اگر احزاب منتقد وجود نداشته باشد، رژیم دموکراتیک نیست و حکومتی که احزاب را تضعیف کند به دموکراسی اعتقاد ندارد.
* در دورهی اصلاحات اختلافات بیشتر دیدگاهی بود و اکنون بیشتر شخصی و باندی شده است
عضو شورای سیاسی مجاهدین انقلاب اسامی دست به دست شدن قدرت بین جناحهای مختلف در ایران را بهترین آموزش برای مردم دانست و خاطرنشان کرد: در دورهی اصلاحات همه به خصوص اقتدارگرایان بر این نکته تاکید میکردند که ما از اختلافات خسته شدهایم و البته صداوسیما نیز اختلافات را در سطح وسیعی ترویج میکرد. امروز سوال این است که آیا با وجود یکدست شدن، در قوای حکومتی اختلاف وجود ندارد؟ به نظر من در برخی از زمینهها اختلافات بیشتر شده است. تفاوت در این است که در دورهی اصلاحات اختلافات بیشتر دیدگاهی بود و اکنون بیشتر شخصی و باندی شده است. به علاوه برخی که آن دوره این اختلافات را برجسته میکردند،الان در جهت پنهان کردن اختلافهای خودشان میکوشند. با وجود این برخی اختلافاتشان علنی شده است از جمله اختلاف بین مجلس هفتم و دولت نهم و شورای شهر دوم در تهران. در درون دولت کنونی نیز بانک مرکزی علیه مصوبهی دولت و مجلس در مورد کاهش نرخ بهره اطلاعیه میدهد.
* مردم با وجود مجلس آزاد و ناآرامی که احساس کنند حرفشان را میزند دیگر دلیلی نمیبینند که خود فریاد بکشند
وی معتقد است: مهمتر از اختلاف درونی، سخن ما این است که درست است که در دولت گذشته، مجلس ما آرام نبود، اما اتفاقا چون مجلس محل بحثهای مهم و جدی و ناآرام بود، جامعه آرام بود. در عوض مثلا امکان نداشت حوادثی که در مناطق آذرینشین در ماه گذشته رخ داد در دورهی اصلاحات اتفاق بیفتد. اکنون هرچند بسیاری از اعضای دولت، استانداران و معاونان وزرا نظامی و امنیتی هستند، اما اتفاقاتی در این یک سال اخیر رخ داده است که هیچگاه در دورهی اصلاحات رخ نداد، زیرا وقتی مجلس آزاد و ناآرام است، مردم احساس میکنند حرفهایشان آنجا گفته میشود و دیگر دلیلی نمیبینند که خود فریاد بکشند.
* دانشجویان امروز، هنوز میتوانند در دانشگاه حرف بزنند پس شیشه نمیشکنند
تاج زاده، ضمن مقایسهی اعتراضات دانشجویی پیش از انقلاب و زمان حال گفت: پیش از انقلاب (در حکومت شاه) با اولین اعتراض، دانشجویان شیشهها را میشکستند، زیرا در فرصت محدودی که پیدا میکردند، شیشه شکستن را بزرگترین نشانهی اعتراض به وضع موجود میدانستند، اما امروز چون هنوز میتوانند در دانشگاه حرف بزنند، شیشه نمیشکنند، اگر هر روز هم تظاهرات شود کسی شیشه نمیشکند، زیرا احساس میکنند هنوز حرفهای آنها در رسانهها و در جامعه طرح میشود. در هر حال در دورهی اصلاحات شعار ما حاکمیت قانون، جامعهی مدنی و آزادی انتخابات و احزاب و مطبوعات بود. حال ببینید آن زمان امنیت عمومی کشور و امنیت ملی بیشتر تامین بود یا امروز.
* نمیدانیم از خوشی چگونه زندگی کنیم؟
وی افزود: به لحاظ کارکردهای اقتصادی دولت نیز میگفتند اصلاحطلبان به مسایل اقتصادی نمیپردازند و تنها در فکر توسعهی سیاسی و دموکراسی و جامعه مدنیاند و در حقیقت مشتی روشنفکرند که از روی شکم سیری به دموکراسی میپردازند. بسیار خوب! تمام شعارهای دولت فعلی اقتصادی بود. پس از یکسال با توجه به اینکه این دولت نفت ۷۰ دلار دارد، در مقایسه با دورهی خاتمی که نفت ٨ دلار بود و با خشکسالی هم زمان بود و کلی بدهی از دورهی قبل بر دوش ایشان بود و حساب ذخیرهی ارزی نداشتیم. با تمام این اوصاف میتوان مقایسه کرد که آیا امسال گرانی کمتر شده است یا اشتغال که طبق شعارهای آنها ظرف ٣ سال باید بیکاری ریشهکن میشد و آیا با آمدن نفت بر سر سفرهها دیگر نمیدانیم از خوشی چگونه زندگی کنیم؟
وی ابراز عقیده کرد:از لحاظ فساد نیز باید بگویم برخی اخبار بسیار نگران کننده است، یعنی انعقاد قرارداد چند میلیارد دلاری با نهادهای خاص و غیره. این روش در غیاب مطبوعات آزاد میتواند ضریب فساد را بالا ببرد. البته من کسی را متهم نمیکنم، اما به هر حال این روندی نیست که بتوان آن را خوشبختانه تحلیل کرد. از لحاظ بینالمللی نیز وضعیت ما به گونهای شده است که آقای بوش میگوید ما سالانه ۷۵ میلیون دلار اختصاص دادهایم به گسترش دموکراسی در ایران، که کاملا مشخص است چه معنایی دارد. در واقع ایران را در دستور کار خود قرار دادهاند و به این ترتیب فشارهای بیشتری متوجه میهن و مردم خواهد شد. در همین مدت افزایش نرخ بیمه را داشتیم که با جابه جایی هر رده سالانه ۴۰۰ میلیون دلار به کشور لطمه وارد میشود. دربارهی فرهنگ جامعه نیز که تبلیغ می کردند آقای خاتمی بیبند و باری را گسترش میدهد، میپرسم با ملاکهای خود آنها، آیا وضع فرهنگ جامعه از سالهای گذشته بهتر شده است یا نه؟ جالب آنکه چماق به دستان دیروز، امروز میگویند برخوردهای فیزیکی کار را بدتر میکند. در واقع غیرمستقیم اعتراف میکنند اصلاحطلبان طرفدار بیبندوباری نبودند بلکه اتفاق دیگری در جامعه در حال رخ دادن است که باید ریشهیابی شود. در هر حال مردم میتوانند این دوره را با دورهی قبل مقایسه کنند و چون فاصلهی زمانی کم است این کار ممکن است. یعنی میتوانند عملکرد و دستاوردهای خاتمی را با وجود تمام کارشکنیهایی که در کار او میشد و اینکه نمیتوانست حتی با رییسجمهور آمریکا دست بدهد، با دورهی فعلی مقایسه کنند.
* احساس مسوولیت اقتصاددانان دانشگاهی
تاجزاده معتقد است: اگر امروز احساس عمومی آن است که سفرههای مردم درحال رنگین شدن است، دست چپاولگران و آقازادهها و رانت خواران از اقتصاد کشور کوتاه شده است و در عرصههای مختلف شادی و نشاط در جامعه و نخبگان را مشاهده میکنیم میتوان حکم کرد دولت فعلی موفق بوده است ولی چنین به نظر نمیرسد.کار به جایی رسیده که نقد اقتصادی پنجاه استاد دانشگاه را براندازی خاموش میخوانند و با یک اجتماع مسالمتآمیز شدیدترین برخورد پلیسی را به عمل میآورند و... پس میتوان گفت آنها فاقد اعتماد به نفس لازم هستند، اگر چه تبلیغات زیادی درباره پایگاه مردمی دولت میکنند.
تاجزاده با تقدیر از احساس مسوولیت اقتصاددان دانشگاهی برای تهیه نامهای که از آن به عنوان نامهای متین و موثر یاد کرد، گفت: آنان در شرایط حساس کنونی وظیفه ملی و مدنی خود را به نحو احسن ادا کردند و به رغم نامهربانیهای مقامات دولتی، نشان دادند دانشگاه زنده است و نسبت به سرنوشت کشور نگران.
وی اظهار امیدواری کرد که مسوولان اگر هم از نامه تاریخی این اساتید محترم تقدیر نمیکنند، دست کم دغدغههای آنان را مورد توجه قرار دهند.
* . . . صد رحمت به اقتدارگراها!
وی در ادامه ابراز عقیده کرد: البته در دو _ سه سال گذشته برخی تصور میکرد با یکپارچه شدن حاکمیت و کنار رفتن آقای خاتمی از حکومت، آمریکا به ایران حمله و دمکراسی را بر پا خواهد کرد، اما چند عامل از جمله وضعیتی که درافغانستان و عراق دیده میشود، رشد بنیادگرایی در این دو کشور، کشتار و ناامنی و آینده نامعلوم آنها، باعث شده که این افراد به تردید بیفتند. عدهای نیز نگران شدهاند از اینکه مبادا آمریکا با اقتدارگرایان بسازد و منافع خود را تامین کند بدون اینکه کاری به دموکراسی و حقوق بشر در ایران داشته باشد. به نظر میرسد درصد قابل توجهی از آن دسته از کسانی که به خارج از کشور امید بسته بودند، دچار تردید شدهاند. در واقع در سه _چهار سال گذشته یکی از مسایلی که به اصلاحات ضربه زد، همین بود که برخی به ما میگفتند، اصلاحاتی که شما از آن صحبت میکنید، ۱۰ تا ۲۰ سال طول میکشد، در صورتی که با دخالت خارجیها، در عرض ۶ ماه دموکراسی در کشور حاکم میشود، اما الان شک کردهاند که آیا شرکت نکردنشان در انتخابات باعث نشد که طرف مقابل رای بیاورند، ولی امیدشان برای تغییر نیز محقق نشد، که به نظر من اگر محقق میشد وضع به مراتب بدتری پدید میآمد و چه بسا خیلی به این نتیجه میرسیدند که صد رحمت به اقتدارگراها!
* اختلافها کار را به اینجا رساند
وی همچنین درباره انتخابات ریاست جمهوری نهم گفت: بین نخبگان جامعه نیز اختلاف زیادی وجود داشت. عدهای معتقد بودند اصل انتخابات بیربط است و شرکت در آن را مشروعیت بخشیدن به حکومت اقتدارگرایان میدانستند. عدهای درباره نامزدها اختلافنظر داشتند و جمعی با اینکه رای دادند اما تلاش چشمگیری برای پیروزی نامزد اصلاحطلبان نکردند. در مرحلهی دوم نیز درصد قابل توجهی از مردم آقای هاشمی را سمبل وضع موجود میدانستند و نمیخواستند به او رای دهند. گروهی معتقد بودند که اینها برنامه آقای هاشمی است تا با رای بالایی رییسجمهور شود، لذا نباید در انتخابات شرکت کرد تا در دام این توطئه نیفتیم یا به رقیب وی رای دادند.بنابراین معتقدم اختلاف در گروههای مرجع جامعه و احزاب اصلاحطلب به همراه رای ندادن کسانی که به خارج از کشور امید بسته بودند و از سوی دیگر طرح چهرهای با این شعار که فردی از جنس مردم میخواهد وارد حریم ممنوعهی قدرت شود، در صورتی که خود نیز به هر حال نامزد بخشی از کانون قدرت بود و نیز طرح شعارهای مبارزه با فساد و ... نتیجه را به اینجا رساند.
* عدم پاسخگویی به مشکلات جامعه را به سمت انفجار می برد
وی معتقد است: در هر حال به نظر میرسد اکثریت شهروندان از وضع کنونی ناراضی باشند. به همین دلیل ادبیات آقای احمدینژاد هنوز ضد وضع موجود است، گویا دزدی و خرابکاری و ندانم کاری ادامه یافته است. گر چه در چین ناچار شد اعتراف کند در چند سال اخیر از نظر اقتصادی کارهای خوبی هم در ایران صورت گرفته است. در هر حال او میداند که مردم از وضع ناراحت هستد، اما توجه ندارد که دامن زدن به این نارضایتی بدون جایگزین کردن الگویی که بتواند پاسخگوی مشکلات باشد، جامعه را به سمت انفجار میبرد.
معاون اسبق وزیر کشور با توجه به آنچه نارضایتی مردم از وضع موجود میدانست، بر ایجاد فضای دموکراتیک تاکید کرد و ادامه داد: اگر به سرعت فضا را دمکراتیک نکنیم و اجازه ندهیم که اقشار مختلف با دیدگاههای گوناگون وارد صحنه شده، مطبوعات با آزادی کامل منتشر شوند، شهروندان آزادانه حزب تشکیل دهند و در انتخابات شرکت کنند، تصور میکنم، جامعه به سمت انفجار پیش خواهد رفت.
* شاید زمانی دلیل واقعی عدم ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات نهم را بگوییم
تاجزاه دربارهی فرصت یک هفتهای در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، گفت: در یک هفتهای که بین دو مرحله فاصله بود، کار زیادی نمیتوانستیم انجام دهیم. تنها راهش این بودکه آقای هاشمی خود را کنار بکشد یا به افشای مسائلی بپردازد که بعد از انتخابات مطرح کرد. ایشان هم به دلایلی این کار را نکرد. به نظر من در مرحله دوم تنها راه به هم زدن سناریوی از پیش تنظیم شده بود. البته این انتقاد به ما وارد است که چرا در مرحله اول ائتلاف نکردیم ولی اکنون نمیتوانیم دلایل آن را بگوییم چراکه میتواند وضع موجود ما را دچار مشکل کند. شاید زمانی دلیل واقعی عدم ائتلاف را بگوییم که چه مسائلی باعث شد اصلاحطلبان نتوانند ائتلاف کنند.
* شعار "همه با من" به جای "همه با هم"، به جایگاه اصلاح طلبان نزد مردم آسیب میزند
وی در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا، دربارهی ائتلافهای اخیر گفت: با وجود همه اختلافنظرها، همکاری اصلاحطلبان رو به گسترش است و برای رسیدن به تفاهم و ائتلاف تلاش میکنیم. خوشبختانه مردم روز به روز آگاهتر میشوند و اگر خدای ناکرده اصلاحطلبانی قصد تک روی داشته باشند و شعار "همه با من" را به جای "همه با هم" پیشه کنند، به جایگاه خود نزد مردم آسیب وارد خواهند کرد. از سوی دیگر در جناح مقابل تشتت زیادی ایجاد شده و بسیاری از آنان از ناامیدی رای دهندگان به علت عدم تحقق شعارها نگران شدهاند. به خصوص آنکه از این به بعد مطالبات عمومی، جدیتر مطرح خواهد شد، چرا که یکسال اول برای استقرار دولت جدید ضروری است اما از این پس مردم خواهند پرسید پس چه شد؟
عضو شورای سیاسی مجاهدین انقلاب افزود: عواملی مثل تشتت طرف مقابل، تجربه نیرویهای سیاسی از فضای یکدست، مخاطراتی که جامعه را تهدید میکنند، نا امیدی از اینکه در کوتاه مدت معجزهای برای استقرار دمکراسی و رفع مشکلات مردم رخ نمیدهد، گرانی و تورم و بیکاری و دیگر مشکلات اجتماعی و معیشتی میتوانند موجب شوند که اصلاحطلبان و دیگر منتقدان وضع موجود در انتخابات پیروز شوند تا حاکمیت دموکراتیک بماند و قدرت توزیع شود.
* یک جناح محافظهکار داریم و یک جناح اقتدارگرا
تاج زاده، در ادامهی این گفت و گو تاکید کرد که محافظهکاران به دو جناح تقسیم شدهاند و گفت: در حال حاضر یک جناح محافظهکار داریم و یک جناح اقتدارگرا که به تدریج نیز در برابر هم صفآرایی میکنند. البته در انتخابات خبرگان کمتر اما در انتخابات شوراها به نظر من حداقل دو لیست ارایه خواهند کرد. در عوض بین اصلاحطلبان زمینههای اشتراک زیاد است هر چند برخی تک رویها نیز دیده میشود. امیدواریم به تفاهم و حتی ائتلاف کامل برسیم. بنابراین در انتخابات شوراها، حداقل سه لیست جدی خواهیم داشت که میتواند به چهار یا پنج لیست برسد، اما به آن معنا نیست که احزابی داریم با نامزدها، برنامه و هویت مشخص، زیرا بسیاری ترجیح میدهند به صورت باندی عمل کنند نه حزبی، یعنی تنها در زمان انتخابات ظاهر شوند و فهرستی دهند. اما هرگز دفتری تاسیس نمیکنند زیرا میدانند که پاسخگوی جامعه نخواهند بود.
*موتور محرکهای که به خصوص در دور اول به آقای احمدینژاد رای داد، در حال سرد شدن است
وی ادامه داد: اتفاق مهم دیگر آن است که موتور محرکهای که به خصوص در دور اول به آقای احمدینژاد رای داد، در حال سرد شدن است زیرا که به شدت از وضع موجود ناراضی است. در واقع همان ۵ میلیون رای دهنده دور اول که بسیاری از آنها در حزب پادگانی مشغول بودند یا تحت تاثیر این حزب رای دادند، اکنون برای به آب و آتش زدن خود انگیزه ندارند. اینان در عرصهی فرهنگی معتقدند دولت فعلی به بیبندوبارها باج داده و از موضع خود عقب نشسته است.در سیاست خارجی آنها از اصلاحطلبان سازشکارانهتر عمل کردهاند اگر چه در ظاهر سخنان تندی ایراد میکنند.از لحاظ اقتصادی نیز به هیچ وجه پاسخگوی انتظارات و نیازهای مردم نبودهاند و در یک کلام هویت و آرمانهای خود را با بحران مواجه میبینند. به نظر من این بحران موجب تضعیف موقعیت اقتدارگراها و بهبود پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان خواهد شد. این گروه در انتخابات ریاست جمهوری نهم میخواستند یک شکست چند ساله را جبران کنند و ضربهی اساسی به اصلاحطلبان بزنند اما الان دیگر برای دفاع از وضع موجود انگیزه ندارند. برخی از آنها به این نتیجه رسیدهاند که اگر قرار بود چنین سیاستهایی دنبال شود با وجود امثال آقای خاتمی وضع بهتر میشد. آنها میگویند ما میخواستیم آقای خاتمی و شما (اصلاحطلبان) را حذف کنیم که چنین اتفاقاتی رخ ندهد. اگر قرار بود ما با آمریکا مذاکره کنیم، آقای خاتمی به مراتب بهتر میتوانست این کار را انجام دهد.
تاجزاده ادامه داد: بعضی از آنها معتقدند در عرصهی فرهنگی نیز آقای خاتمی با نفوذی که به خصوص در قشرهای شهرنشین بویژه زنان و جوانان داشت میتوانست اوضاع فرهنگی را بهتر سامان ببخشد. آنان همچنین میپرسند اگر در عرصهی اقتصادی قرار نبود شقالقمر شود چرا نام عدالت و حیثیت خودمان را خدشهدار کردیم؟
* تاکید داریم هویت اصلاحطلبانه ما باید در انتخابات آتی حفظ شود
تاجزاده در خاتمه، دربارهی حضور کاندیدای مشترک در لیست انتخاباتی هر دو جناح به خبرنگار ایسنا پاسخ داد: انتخابات خبرگان با انتخابات شوراها متفاوت است در انتخابات خبرگان، دایرهی انتخاب ما محدود است زیرا غیرروحانیون اجازهی کاندید شدن ندارند و روحانیون نیز باید امتحان دهند و تایید صلاحیت شوند. به نظرم در مجموع یک انتخابات بستهای را تدارک دیدهاند. مرجع نظارت نیز که فقهای شورای نگهبانند، نگاهی بسته دارند و بعضی از آنها در این انتخابات نامزد هستند و احتمال دارد رقبای خود را قلع و قمع کنند. اما در مورد شوراها، با توجه به اینکه انتخابات دور دوم شوراها در زمان دولت اصلاحات آزادترین انتخابات کشور برگزار شد دولت و مجلس فعلی نمیتوانند نامزدهای رقیب را به اندازه شورای نگهبان قلع و قمع کنند، چرا که متهم میشوند به ضعف پایگاه اجتماعی، ضمن آن که مقابله جدی با ردصلاحیت در آن انتخابات بسیار کم هزینه است. بنابراین در انتخابات شوراها که مجلس و دولت آن را برگزار میکنند دست ما بازتر است و گمان نمیکنم به افراد مشترکی برسیم که در هر دو فهرست اصلاحطلبان و اقتدارگراها حضور داشته باشند، به خصوص که تاکید داریم هویت اصلاحطلبانه ما باید حفظ شود.
* در مسالهی هستهیی حاضر به مذاکره با تمام عقلای جناح راست هستیم
تاجزاده با بیان اینکه در مسالهی هستهیی حاضر به مذاکره با تمام عقلای جناح راست هستیم، تاکید کرد: اما در مورد انتخابات به هیچوجه حاضر نیستیم لیست مشترک ارائه کنیم، چراکه دیدگاههای دو جناح برای اداره کشور متفاوت است. البته در انتخابات خبرگان، امکان دارد یکی دو نامزد مشترک با آنها دیده شود و آن هم به دلیل اینکه هدف کلی ما پاسخگو کردن قدرت است و اینکه قدرت انحصاری نشود. در هر حال بسته به اینکه تصمیم بگیریم در انتخابات خبرگان از تعدادی از نامزدها پشتیبانی کنیم یا به طور کلی از فهرست مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم حمایت کنیم، تصمیم خواهیم گرفت.
گفتوگو از خبرنگار ایسنا: سالومه سعی
|