اطلاعیه پایانی دومین پلنوم کمیته مرکزی حزب کومه له کردستان ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۲ مهر ۱٣۹۰ -  ۴ اکتبر ۲۰۱۱


کمیته مرکزی کومه¬له منتخب کنگره سیزدهم در روزهای اخیر دومین پلنوم خود را برگزار کرد. این نشست که در فاصله روزهای پانزدهم تا بیست و پنجم ماه سپتامبر به مدت هفت روز ادامه داشت، مهمترین مسائل سیاسی و تشکیلاتی پیشاروی ما را مورد بحث و بررسی و تصمیم¬¬گیری قرار داد. این نشست با سرود رسمی کومه¬له و یک دقیقه سکوت برای ادای احترام به جانباختگان کومه¬له آغاز شد، سپس مواد دستور جلسه خود را تصویب کرد و با ماده اول این دستور جلسه یعنی گزارش سیاسی آغاز به کار نمود.

گزارش سیاسی که از طرف عبدالله مهتدی دبیرکل کومه¬له ارائه شد، ضمن ارائه تحلیلی از وضعیت سیاسی ایران، کردستان و کل منطقه، رئوس استراتژی و سرخط مهمترین سیاستها، اولویتها و راهکارهای ما در دوره آتی را مطرح کرد. ایجاد آمادگیهای سیاسی و حزبی برای روبرو شدن با تحولات آینده در عرصه¬های گوناگون در مرکز این سیاستها بود و چه در عرصه کردستان و چه در عرصه سراسری پیشنهادها و طرحهای مختلفی را دربر میگرفت. در رأس این طرحهای سیاسی یکی تلاش مجدد برای ایجاد یک جبهه یا اتحاد بزرگ در کردستان و دیگری تلاش برای شکل¬گیری یک اتحاد بزرگ دموکراسیخواهی در ایران بود.

در زمینه جبهه یا اتحاد بزرگ در کردستان پلنوم با یادآوری اهمیت سیاسی بزرگ آن در ارتقاء مبارزات خلق کرد و نقش مثبت آن از جمله در امر شکل¬گیری یک اتحاد بزرگ دموکراسیخواهی در ایران، تلاشهای تاکنونی و موانع تحقق این خواست عمومی را بررسی کرده و بر لزوم ایجاد یک تحرک جدید در این زمینه پافشاری نمود. کمیته مرکزی کومه¬له به اتفاق آراء قطعنمامه¬ای را در این زمینه تصویب کرد که همزمان با این بیانیه انتشار پیدا میکند.

پلنوم کمیته مرکزی همچنین در قطعنامه دیگری ضمن بررسی وضعیت سیاسی در ایران در پرتو تحولات جدید منطقه خاورمیانه بار دیگر بر لزوم افزایش تلاش برای ایجاد یک اتحاد بزرگ دموکراسیخواهی در ایران تأکید نمود و یادآوری نمود که جنبش دموکراسیخواهی اخیر در خاورمیانه ابتدا از ایران آغاز شد و در پرتو تحولات منطقه بار دیگر میتواند با محتوای شفافتر سربلند نماید. پلنوم بر این نکته انگشت گذاشت که هر نوع اتحاد واقعی دموکراسیخواهانه در ایران باید به طور روشن شعار تغییر نظام را بر پرچم خود بنویسد و بر محور تغییر نظام ولایت فقیه، تغییر قانون اساسی، جدائی کامل دین از دولت، پایبندی به دموکراسی و موازین و اعلامیه¬های حقوق بشر، لغو هرگونه تبعیض و تأمین حقوق ملیتها، زنان، پیروان مذاهب گوناگون و نظیر اینها تشکیل شود. حزب کومه¬له کردستان برای ایفای نقش و تشریک مساعی در این زمینه از هیچ همکاری و تلاشی دریغ نخواهد کرد. نشست وسیع کمیته مرکزی کومه¬له در این رابطه بر فعالتر کردن نقش خود در تشکل کنگره ملیتهای ایران فدرال و تلاش برای نزدیکی هرچه بیشتر آن با کل جنبش دموکراسیخواهی ایران تأکید نمود.

پلنوم ضمن بررسی گزارش سیاسی مبارزات دلیرانه و پیگیرانه مردم سوریه علیه رژیم دیکتاتوری بشار اسد و در راه ایجاد نظامی دموکراتیک را ستود و با آن اعلام همبستگی نمود و بویژه مبارزات ملت کرد در سوریه و تلاشهای آنها برای ایجاد یک اتحاد فراگیر را بگرمی مورد حمایت قرار داد.
پلنوم دوم کمیته مرکزی کومه¬له در بررسی اوضاع کردستان توپبارانها و حملات رژیم جمهوری اسلامی به منطقه و به اقلیم کردستان عراق را محکوم کرد و همچنین میلیتاریزه کردن گسترده کردستان ایران و افزایش فشار نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی بر مردم شهرها، مناطق مرزی، فعالان کارگری، دانشجوئی، مطبوعاتی و زنان و جوانان را به عنوان عواقب توطئه جمهوری اسلامی در کردستان محکوم نمود و سیاستهای رهبری کومه¬له را در قبال این رویدادها مورد تأیید قرار داد.

در ادامه گزارش سیاسی، دبیرکل کومه¬له بر اقدامات گوناگون حزبی ما در دوره آتی و به عنوان بخش دیگری از آمادگی برای رویاروئی با تحولات آتی انگشت گذاشت و در این رابطه موارد مختلفی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. از جمله این اقدامات تحکیم و گسترش سازمان حزبی، گسترش و تحکیم نیروی پیشمرگ، سروسامان دادن بیشتر به تشکیلات کومه¬له در خارج کشور و افزایش جدی تماس و پیوند با همه فعالان کومه¬له در خارج کشور و جلب همکاری و همبستگی آنها، راه¬اندازی دفتر روابط بین¬المللی کومه¬له در اروپا و یک دفتر در واشنگتن، ایجاد سازمان جوانان کومه¬له، فعالتر کردن سازمان زنان کومه¬له، بهبود کیفیت فنی و نیز تولید تلویزیون روژهلات، ارتقاء و تمرکز بیشتر فعالیت رسانه¬ای و تبلیغی، ایجاد دوره¬های سیاسی و آموزشی در سال جاری، ارتقاء امنیت تشکیلات، و پاره¬ای مسائل دیگر بود که پس از بحث و بررسی تک تک آنها در مورد هرکدام قرارها و قطعنامه¬های داخلی تهیه و به تصویب رسید و به این ترتیب خطوط فعالیت عملی کومه¬له در دوره آینده به روشنی تعیین شد.

یکی از مواد مهم دستور جلسه پلنوم دوم عبارت از بررسی گزارشهای تشکیلاتی و ارگانی بود. جای یادآوری است که از کلیه عرصه¬های مهم فعالیت و ارگانهای حزبی گزارشهای کتبی در اختیار اعضای کمیته مرکزی قرار گرفته بود که با گزارشها و توضیحات شفاهی لازم نیز تکمیل میشد و امکان ارزیابی و سیاست¬گزاری را به این نشست میداد. نشست کمیته مرکزی تعدادی از این گزارشها را که ضروری تشخیص داد وارد دستور جلسه کرده و مورد بررسی ویژه قرار داد و در مورد هرکدام، توصیه¬ها و پیشنهادهای لازم را مطرح نمود.

از مواد دیگر دستور جلسه که در گزارش دبیرکل مطرح و تشریح شده و در پلنوم مورد بحث و تصمیم¬گیری قرار گرفت، اصلاح اساسنامه کومه¬له و انتخاب یک کمیسیون وسیع برای تهیه این اصلاحات بود. روح بحثهای نشست این بود که حزب کومه¬له کردستان ایران ضمن تأکید بر لزوم انسجام و وحدت حزبی فشرده باید بر اساس دست-آوردهای نوین تحزب در جهان و نیز تشخیص شرائط محیط و جامعه خود اصلاحات لازم را در جهت مدرن کردن ساختارهای حزبی از جمله ساختارهای رهبری و موازین اساسنامه¬¬ای به عمل آورد و پس از بحث و تبادل نظر آن در سطوح مختلف کومه¬له در کنگره آینده خود مورد تصویب قرار دهد.      
پلنوم دوم کمیته مرکزی کومه¬له پس از بررسی کلیه موارد دستور جلسه خود و تصویب طرحها، قرارهای حزبی و نیز قطعنامه¬های سیاسی لازم پس از هفت روز کار فشرده با موفقیت و در فضائی صریح و بشاش و پر از تفاهم و توافق با سخنرانی پایانی کوتاه دبیرکل به کار خود پایان داد. کمیته مرکزی کومه¬له اسناد بیرونی این پلنوم را منتشر کرده و اسناد داخلی متعدد آن را با اعضا در میان خواهد گذاشت.

پلنوم از همه اعضا و فعالان کومه¬له در تمام بخشها و کلیه سطوح میخواهد که با روحیه رزمنده و با تمام توان در جهت اجرای مصوبات این نشست وارد عمل شوند و با کار متحدانه و پیگیرانه خود تحقق آنها را تضمین نمایند.


چشم انداز سیاسی آینده
و ضرورت شکل گیری اتحاد بزرگ دموکراسی خواهی در ایران

تحولات سیاسی گسترده¬ای که در ماههای اخیر خاورمیانه را درنوردیده، از لحاظ دامنه و پیامدهای آن چه بسا در یک صد سال اخیر بیسابقه بوده است. این تحولات در محتوای خود انقلابهای نوینی هستند در راستای نفی دیکتاتوری و علیه فساد و بیعدالتی اجتماعی که آزادی، دموکراسی و حقوق شهروندی، استقرار عدالت اجتماعی و نظامهای شفاف و پاسخگو را طلب میکنند. این جنبشها، برخلاف اسلام سیاسی سالهای اخیر و نیز برخلاف ناسیونالیسم عربی دهه¬های گذشته، معطوف به بیگانه¬ستیزی و تمرکز بر «دشمن خارجی» نیست، بلکه پیش از هرچیز معطوف به حل مشکلات داخلی از قبیل عدالت اجتماعی، دموکراسی و توسعه اقتصادی است.
ما از همان ابتدا از این جنبشها به گرمی حمایت کرده و آنها را برون رفتی از دور باطل ارتجاع، استبداد، عقب-ماندگی و نیز تروریسم و اسلام سیاسی افراطگرا در خاورمیانه میدانیم و برآنیم که سرانجام و پس از تأخیری طولانی و دردناک، امواج دموکراسیخواهی دارد خاورمیانه را نیز فرامیگیرد. ما در عین حال نسبت به خطر دوباره ظهور عامه¬گرائی و اسلام¬گرائی انحصارطلبانه و گذشته¬گرایانه هشدار میدهیم و برآنیم که سوق یافتن جنبشهای جهان عرب و خاورمیانه به سوی چنان مفاهیم و شعارهائی، درواقع به معنای تحریف محتوای خواستهای مردم آزادیخواه بوده و تنها میتواند مجددا منطقه را به قهقرا بکشاند و یک بار دیگر این جوامع را در شعارهای متعصبانه بیگانه¬ستیز که برای دهه¬ها کاراترین سلاح در دست حکومتهای نامنتخب و غیرپاسخگو و عوامفریب برای انحراف افکار از مشکلات داخلی واقعی این کشورها بوده است، غرق کند.
مردم سوریه در شش ماه اخیر با شهامت و پایداری تحسین-برانگیزی در مقابل رژیم سرکوبگر بشار اسد ایستادگی کرده و علیرغم بیرحمیهای رژیم سفاک اسد و تحمل تلفات سنگین انسانی کماکان بر خواست خود مبنی بر تغییر رژیم پافشاری میکنند و بتدریج پشتیبانی جهان خارج را نیز به سوی خود جلب میکنند. آنچه مسأله سوریه را بویژه برای آینده ایران از اهمیت برخوردار میسازد، رابطه استراتژیک تنگاتنگی است که رژیم جمهوری اسلامی ایران با رژیم دیکتاتوری سوریه داشته و دارد. سرکوبگران مردم ایران در دفاع از رژیم دیکتاتوری اسد و دادن کمکهای اطلاعاتی و نظامی و تسلیحاتی و مالی به آن برای سرکوب مردم سوریه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده¬اند، چرا که خوب میدانند سقوط رژیم اسد تا چه حد برگشت دوباره جنبش دموکراسیخواهی خاورمیانه به سوی ایران را تسهیل خواهد کرد.
جنبش مردمی بزرگی که در اعتراض به تقلب بزرگ انتخاباتی بیش از دو سال قبل سربرآورد، آغاز دوره جدیدی در حیات سیاسی ایران و در مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی بود. این جنبش گرچه در زیر فشار سرکوبهای شدید نیروهای سرکوبگر رژیم از یکسو و ناروشنیها و تزلزلات رهبری و محدودیتهای اجتماعی و سیاسی خود نتوانست به یک جنبش سراسری پیروزمند برای تغییر نظام فرا روید، اما جنبشی بود که هم صفوف حاکمیت و هم صفوف مردم را دچار تحولات جدی کرد.
از طریق این جنبش و گسترش آن در جریان عمل بود که بن¬بست فلج¬کننده¬ای که سالها اصلاح¬طلبان حکومتی بر هرگونه جنبش حق-طلبانه و دموکراسیخواهانه ایران تحمیل کرده بودند، شکسته شد و زهر توهماتی که طی سالها در این جنبشها تزریق میشد، از تن کرخت جامعه و نسل جدید آن رخت بربست و به چالش کشیدن یک انتخابات، به چالش نظام حاکم و بنیادهای آن تبدیل شد. جنبش سبز قدرت و توان آن را نیافت که نظام را به زیر بکشد، اما ارزشها و بنیادهای نظری و سیاسی این نظام را در ذهن میلیونها نفر فروریخت. در روند تجربه عملی این جنبش و رشد و تکامل آن بود که میلیونها نفر از مردم توانستند پایه نظام یعنی ولایت فقیه را علنا آماج بگیرند، سقوط دیکتاتوری را فریاد بزنند، جدائی دین از دولت را بخواهند، ارکان سیاست خارجی رژیم حاکم را که در عین حال طی سه دهه عامل به بند کشیدن معنوی مردم ایران بوده است، به چالش کشند و به این ترتیب نشان دهند که هیچکدام از بنیادهای این نظام را برنمیتابند.
بدین ترتیب، جنبش سبز با وجود همه محدودیتهای زیانبار آن، به یمن توده¬های شرکت¬کننده و فعالان میدانی آن و بویژه نسل جوان و زنان، کارکرد جنبشی توهم¬شکن به خود گرفت، جنبشی در خدمت ایجاد شفافیت سیاسی و نظری، جنبشی که بیداری سیاسی به بار آورد و تغییر نظام را نه فقط در میان احزاب اپوزیسیون بلکه در میان محافل وسیع فعالان جنبش در داخل کشور به گفتمان اصلی تبدیل کرد. جنبش دموکراسیخواهی آتی ایران تحت هر نامی که ظهور کند، باید از محدودیتها و ضعفهای جنبش پیشین گذر کند و شعار تغییر نظام، نفی ولایت فقیه و حاکمیت دینی، الغای قانون اساسی جمهوری اسلامی و برقراری یک حکومت مبتنی بر دموکراسی، تکثر و موازین حقوق بشر را بر پرچم خود بنویسد.
از سوی دیگر، گرچه حاکمیت از عهده سرکوب جنبش دموکراسیخواهی در این مرحله برآمد، اما بهای بسیار سنگینی برای آن پرداخت. مشروعیت نظام بیش از همیشه زائل شده، طشت رسوائی آن دیگر از بام تمام جامعه ایران افتاده، اختلافات درونی حاکمیت بیش از پیش تشدید شده و حتی به مرحله خطرناک و تهدیدکننده¬ای رسیده است، اعتبار ولایت فقیه و شخص خامنه¬ای بیش از پیش از بین رفته و ریزشهای درونی فراوانی در درون نظام ادامه یافته است. دریک کلام، تزلزل و تشتت و عدم انسجام، همچون خوره ارکان نظام حاکم را فراگرفته و یکی از شرائط ضروری فروپاشی نهائی آن را دارد آماده میکند. در عرصه بین¬المللی نیز جنبش دموکراسیخواهی اخیر در ایران دورنمای تغییر نظام حاکم را بیش از پیش در برابر نگاههای جامعه بین¬المللی آشکار کرد و به یکی از علل تشدید فشارهای بین¬المللی و تغییر مکان حقوق بشر در ایران از حاشیه به مرکز تبدیل شد.
امروزه گرچه جنبش سرکوب شده و بساط اختناق و سرکوب و دروغ توسط نیروهای امنیتی و سرکوبگر رژیم حاکم بشدت برقرار است، اما وضع فعلی حکم آتش زیر خاکستر را دارد و هر آن میتواند در اثر هر رویدادی به فوران مجدد نارضایتی-ها و عروج جنبش¬های بزرگ علیه حاکمیت منجر شود. نابسامنی اقتصاد و دورنمای تیره آن، افول موقعیت منطقه¬ای، تشدید فشار بین¬المللی همگی این رژیم را بیش از پیش فرسوده و آسیب¬پذیر کرده و در صورت سربرآوردن مجدد جنبشهای اعتراضی رژیم را از توان مقابله بالنسبه کمتری برخوردار میسازد.
با توجه به همه موارد فوق، پلنوم دوم کمیته مرکزی کومه-له بار دیگر بر ضرورت و مبرمیت شکل دادن به یک ائتلاف یا اتحاد بزرگ دموکراسیخواهی تأکید میکند و بر آن است که تغییر نظام، الغای قانون اساسی جمهوری اسلامی، نفی حاکمیت دینی و جدائی دین از دولت و استقرار حکومتی بر مبنای دموکراسی و موازین جهانی حقوق بشر باید مبنای تشکیل چنین اتحادی باشد. حزب کومه¬له کردستان ایران تأکید میکند که رفع تبعیض علیه ملیتها و برسمیت شناختن خواستهای برحق آنان نیز باید جایگاه شایسته خود را در گفتمان دموکراسی-خواهی ایران پیدا کند. ما برآنیم که فدرالیسم به عنوان مناسب¬ترین ساختار حکومتی برای آینده ایران تضمین بمراتب بیشتری برای دموکراتیزه کردن نظام سیاسی آینده ایران خواهد بود، حقوق خلق¬های گوناگون و مشارکت آنها در اداره امور را تامین می¬کند و نیز بهترین راه حفظ وحدت ایران و همبستگی مردم آن را فراهم میسازد و لذا باید بیش از پیش از صورت تابو خارج و به شکل راه حل واقعی برای آینده ایران شناخته شود. حزب کومه¬له کردستان ایران بر لزوم مشارکت جدی خلق کرد و نیروهای سیاسی آن در چنین اتحادی پای میفشارد و معتقد است که جنبش حق¬طلبانه خلق کرد با تجربیات و ظرفیتهای آن میتواند پشتوانه نیرومندی برای یک اتحاد بزرگ دموکراسیخواهی در ایران باشد.

پلنوم دوم کمیته مرکزی حزب کومه¬له کردستان ایران
مهرماه ۱٣۹۰، سپتامبر ۲۰۱۱