مادران پارک لاله:
نقض حقوق بشر در ایران بیداد می کند


• مادران پارک لاله در اعلامیه ی خود به نقض آشکار حقوق بشر در ایران اعتراض کرده اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۹ مهر ۱٣۹۰ -  ۱۱ اکتبر ۲۰۱۱


اخبار روز: مادران پارک لاله (مادران عزادار) در اعلامیه ی مشروحی که روز دوشنبه ۱٨ تیر منتشر کرده اند، به مواردی از نقض حقوق بشر در ایران اشاره کرده و خواهان پایان دادن به سرکوب حقوق انسانی ایرانیان شده اند:


مردم شریف و آزاده ایران؛
کدام را باور کنیم، دم خروس یا قسم حضرت عباس را !؟
از زمان ِروی کار آمدن و تثبیت حکومت جمهوری اسلامی، نقض حقوق بشر آغاز شد. کشتار مردم کردستان، انقلاب فرهنگی و اخراج تعداد زیادی از دانشجویان و استادان از دانشگاه، زندانی کردن نیروهای سیاسی و هواداران ساده آنها، شکنجه های وحشیانه قرون وسطایی در زندان ها، کشتارهای فردی و جمعی زندانیان در زندان ها، دفاع از جنگ و خانمان سوزی مردم و برجای ماندن تعداد زیادی کشته و مجروح و معلول جنگی، اخراج بسیاری از نیروهای اندیشمند از محل کار، ترورهای بی رویه در داخل و خارج از کشور، حمله به خوابگاه ها و کشتن دانشجویان، فراری دادن بسیاری از نیروهای آگاه به خارج از کشور، به گلوله بستن مردم در خیابان ها، حمله به تجمع های زنان،کارگران، معلمان، دانشجویان و مراسم سوگواری خانواده های داغدار در خانه ها و گورستان ها و هزاران موارد نقض حقوق بشر که حتی از نام بردن تک تک آنها عاجزیم. چه باید کرد؟
در ایران هیچ فرد و گروه و دسته معترضی حق زندگی ندارد. تمامی افراد، حتی خودی ها با کوچک ترین مخالفتی هستی شان نیست می شود و یا سر از زندان در می آورند. دین و مذهب و شریعت، فقط بهانه ای شده است برای پر کردن جیب شان. امروز در وضعیتی هستیم که حتی وکلا امنیت جانی ندارند. آنها وکالت خوانده اند که از متهمان دفاع کنند، ولی خود متهم می شوند و با احکامی سنگین به زندان می افتند یا تحت فشارهای نیروهای امنیتی قرار می گیرند.
آیا زمان آن نرسیده است که به این نقض آشکار حقوق بشر به طور گسترده اعتراض کنیم؟ ما مادران پارک لاله که خود را مادران تمامی فرزندان ایران می دانیم، به نقض آشکار حقوق بشر در ایران معترضیم.

جناب آقای احمد شهید؛
سازمان ها و نهادهای حقوق بشری ایران و جهان!
بدانید و آگاه باشید که نقض حقوق بشر در ایران بیداد می کند
برای نمونه، اسامی و احکام تعدادی اندک از زندانیان طیف های مختلف و تنی چند از کشته شدگان ده سال اخیر را می آوریم، تا یادمان باشد که تعهداتی داریم و باید برای رهایی از این بیدادگری ها چاره ای بیاندیشیم. {لازم به یادآوری است که در اینجا از ذکر کشته شدگان ده سال اخیر (اعدام ها و کشتارهای خیابانی) خودداری شده است.}

فعالان کانون مدافعان حقوق بشر و وکلا: نرگس محمدی (بازداشت در ۲۰ خرداد ۱٣٨۹ و محکوم به ۱۱ سال زندان، هم اکنون با وثیقه آزاد است)، نسرین ستوده (بازداشت در ۱٣ شهریور ۱٣٨۹ و محکوم به ۶ سال زندان و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲۰ سال محرومیت ار وکالت)، محمد سیف زاده (وضعیت بازداشت نامعلوم، در ۲ اردیبهشت ۱٣۹۰ به خانواده اطلاع دادند در زندان ارومیه است. وی به ۲ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از وکالت و تدریس در دانشگاه محکوم شد)، محمدعلی دادخواه (بازداشت در ۷ تیر ۱٣٨٨ با چند تن از همکاران و پلمپ دفتر، وی محکوم به ۹ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از وکالت شد. هم اکنون با وثیقه آزاد است)، عبدالفتاح سلطانی (بازداشت در ۱۹ شهریور ۱٣۹۰، بلاتکلیف)، مسعود شفیعی (وکیل کوهنوردان آمریکایی، در تاریخ ۱۰ مهر ۱٣۹۰ هنگام خروج از کشور ممنوع الخروج و پاسپورت اش ضبط شد) و ...؛

فعالان زنان: عالیه اقدام دوست (بازداشت در ۱۰ بهمن ۱٣٨۷ و محکوم به سه سال زندان)، زینب بایزیدی (بازداشت در ۲۵ آبان ۱٣٨۷ و محکوم به ۴ سال زندان)، محبوبه کرمی (بازداشت در ۲۵ اردیبهشت ۱٣۹۰ و محکوم به سه سال زندان)، روناک صفارزاده (بازداشت در ۱۷ مهر ۱٣٨۶ و محکوم به شش سال زندان)، فرانک فرید (بازداشت در ۱۲ شهریور ۱٣۹۰ و بلاتکلیف)، فرشته شیرازی (بازداشت در ۱۲ شهریور ۱٣۹۰ در آمل و بلاتکلیف) و...؛

حامیان مادران عزادار: لیلا سیف اللهی (بازداشت در ۱۹ بهمن ۱٣٨٨ که پس از ٣۶ روز با کفالت آزاد و در دادگاه بدوی به ۴ سال زندان محکوم شد و در انتظار دادگاه تجدید نظر است)، ژیلا کرم زاده مکوندی (بازداشت در ۱۹ بهمن ۱٣٨٨ که پس از ٣۶ روز با کفالت آزاد و در دادگاه بدوی به ۴ سال زندان محکوم شد و در انتظار دادگاه تجدید نظر است)، منصوره بهکیش (پس از چندین بار بازداشت و احضارهای مکرر، در ۲۲ خرداد ۱٣۹۰ بازداشت و پس از ۲٨ روز زندان با کفالت آزاد و هم اکنون برای انجام دادگاه بایستی در روز ۱٨ مهر در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب حضور یابد. وی در تاریخ ۲۶ اسفند سال ۱٣٨٨ هنگام خروج ممنوع الخروج و پاسپورت اش ضبط شد) و... ؛

فعالان دانشجویی: علی اکبر محمدزاده (بازداشت در ۲۵ بهمن ۱٣٨۹ و محکوم به ۶ سال زندان)، مجید توکلی (بازداشت در ۱۶ آذر ۱٣٨٨ و محکوم به ٨ سال و نیم زندان)، مجید دری (بازداشت در ۱٨ تیر ۱٣٨٨ و محکوم به ۶ سال زندان)، مهدیه گلرو (بازداشت در ۱۱ آذر ۱٣٨٨ و محکوم به ۲ سال زندان)، بهاره هدایت (بازداشت در ۱۰ دی ۱٣٨٨ و محکوم به ۹ سال و نیم زندان،) و ... ؛

فعالان کارگری: شاهرخ زمانی (بازداشت در ۱۷ خرداد ۱٣۹۰ و محکوم به ۱۱ سال زندان)، بهنام ابراهیم زاده (بازداشت در ۲۲ خرداد ۱٣٨۹ و محکوم به ۲۰ سال زندان ولی بلاتکلیف) و ... ؛

فعالان معلم: رسول بداغی (بازداشت در ۱۱ شهریور ۱٣٨٨ و محکوم به ۶ سال زندان و ۵ سال محروم از فعالیت اجتماعی)، هاشم خواستار (بازداشت در ۴ تیر ۱٣٨٨، دوم خرداد ۹۰ گزارش شد این معلم بازنشسته به سالن ۱۰۲ بند ۵ زندان وکیل آباد مشهد که محل نگهداری زندانیان محکوم به اعدام است، منتقل شده است. او در ۱۹ شهریور ۱٣۹۰ از زندان آزاد شد) و ...؛

فعالان حقوق بشر، روزنامه نگار، وب لاگ نویس، نویسنده و مترجم: حشمت الله طبرزدی (بازداشت در ۷ دی ۱٣٨٨ و محکوم به ۹ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق)، هنگامه شهیدی (بازداشت در ۶ اسفند ۱٣٨۹ و محکوم به شش سال زندان که از خرداد ۱٣۹۰ برای معالجه در مرخصی است)، عیسی سحرخیز (بازداشت در ۱۲ تیر ۱٣٨٨ و محکوم به ٣ سال زندان و ۵ سال محروم از فعالیت های مطبوعاتی)، سعید متین پور (بازداشت در ۱۰ تیر ۱٣٨٨ و محکوم به ٨ سال زندان،)، ابوالفضل عابدینی نصر (بازداشت در ۱٣ اردیبهشت ۱٣۹۰ و محکوم به ۱۲ سال زندان)، کیوان صمیمی بهبهانی (بازداشت در ۲٣ خرداد ۱٣٨٨ و محکوم به ۶ سال زندان و ۱۵ سال محرومیت از فعالیت های اجتماعی)، مسعود باستانی (بازداشت در ۱۴ تیر ۱٣٨٨ و محکوم به ۶ سال زندان)، عدنان حسن پور (بازداشت در آذر ۱٣٨۵ و محکوم به ۱۵ سال زندان)، هیوا بوتیمار (بازداشت در آذر سال ۱٣٨۵ و محکوم به ٨ سال زندان)، آرش سقر (بازداشت در ۱ آذر ۱٣٨٨ و محکوم به ۵ سال زندان)، محمدصدیق کبودوند (بازداشت در ۱۰ تیر ۱٣٨۶ و محکوم به ۱۰ سال و نیم زندان)، حسین رونقی ملکی(بازداشت در ۲۲ آذر ۱٣٨٨ و محکوم به ۱۵ سال زندان)، مهدی محمودیان (بازداشت در ۲۵ شهریور ۱٣٨٨ و محکوم به ۵ سال زندان و محرومیت از خبرنگاری)، حمید موذنی (بازداشت در ۵ مهر ۱٣۹۰ با وضعیت نامعلوم)، علی ملیحی (بازداشت در ۲۰ بهمن ۱٣٨٨ و محکوم به ۴ سال زندان)، شیوا نظرآهاری (بازداشت در ۲۹ آذر ۱٣٨٨ و بلاتکلیف)، کوهیار گودرزی (بار اول بازداشت در ۲۹ آذر ۱٣٨٨ و یک سال زندان بود، بار دوم در ۹ مرداد ۱٣۹۰ بازداشت شد و مادرش (پروین مخترع) نیز یک روز پس از او بازداشت شد و هر دو بلاتکلیف هستند)، علی اکرمی، مهدی افشار نیک و محمد حیدری (در ۱٣ مهر ۱٣۹۰ بازداشت شدند و بلاتکلیف هستند} و ... ؛

روحانی مخالف نظام: حسین کاظمینی بروجردی (بازداشت در سال ۱٣٨۶ با مصادره اموال و محکوم به ۱۰ سال زندان).

ادوار تحکیم وحدت: احمد زیدآبادی (بازداشت در ۲٣ خرداد ۱٣٨٨ و محکوم به ۶ سال زندان و ۵ سال تبعید به گناباد)، شبنم مددزاده (بازداشت در ۲ اسفند ۱٣٨۷ و محکوم به ۵ سال زندان و تبعید به زندان رجایی شهر)، عبدالله مومنی (بازداشت در ٣۱ خرداد ۱٣٨٨ و محکوم به ۴ سال و ۱۱ ماه زندان)، و ... ؛

هنرمندان: جعفر پناهی (بازداشت در ۱۱ اسفند ۱٣٨٨ و محکوم به ۶ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌سازی و فیلم‌نامه‌نویسی و ۲۰ سال محرومیت از سفر به خارج از ایران و ۲۰ سال ممنوعیت از هر نوع مصاحبه با رسانه‌ها و مطبوعات داخلی و خارجی. وی در ۴ خرداد ۱٣٨۹ با وثیقه آزاد شد)، هادی آفریده، شهنام بازدار، ناصر صفاریان، محسن شهنازدار، مجتبی میرطهماسب و کتایون شهابی (شش مستندسازی که در ۲۶ شهریور ۱٣۹۰ بازداشت شدند)، رامین پرچمی بازیگر سینما و تئاتر (بازداشت در ۲۵ بهمن ۱٣۹۰ و محکوم به یک سال زندان)، پگاه آهنگرانی بازیگر سینما (بازداشت در ۱۹ تیر ۱٣۹۰ که ۱۷ روز زندان بود و با وثیقه آزاد شد)، مهناز محمدی مستندساز و از فعالان حقوق زنان (بازداشت در ۵ تیر ۱۳۹۰ که یک ماه زندان بود و آزاد شد)، مریم مجد عکاس (بازداشت در ۲۷ خرداد ۱٣۹۰ که یک ماه زندان بود و با وثیقه آزاد شد) مرضیه وفامهر (بازداشت در اوایل تیرماه سال ۱٣۹۰ و به یک سال حبس تعزیری و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شد) و ... ؛

فعالان سیاسی: سعید ماسوری (بازداشت در دی ۱٣۷۹ و محکوم به حبس ابد)، حمید حائری (بازداشت در ۱۵ آذر ۱٣٨٨ و محکوم به ۱۵ سال زندان،)، عباس بادفر (بازداشت در سال ۱٣٨٨ و محکوم به ۱۰ سال زندان)، حامد روحی نژاد (دانشجو، بازداشت در ۱۴ اردیبهشت ۱٣٨٨، در دادگاه بدوی به اعدام و در تجدید نظر به ۱۰ سال زندان محکوم شد. وی بیماری ام اس دارد و بینایی و شنوایی اش دچار مشکل شده است) و ... ؛

اتهام های نامشخص که ابتدا به اعدام محکوم شده بودند: فرح واضحان (بازداشت در ٨ دی ۱٣٨٨ و محکوم به ۱۷ سال زندان)، فاطمه رهنما (بازداشت در ۷ مرداد ۱٣٨٨ و محکوم به ۱۰ سال زندان)، ایرج محمدی (بازداشت در سال ۱٣٨۶ و محکوم به ۱۰ سال زندان)، عبدالرضا قنبری (همسر سکینه آشتیانی، بازداشت در ۱۴ دی ۱٣٨٨، وضعیت نامعلوم) و ... ؛

اقلیت های مذهبی: محمود بادوام (بازداشت در ۱ خرداد ۹۰ و بلاتکلیف)، کامران مرتضایی (بازداشت در ۱ خرداد ۹۰ و بلاتکلیف)، نوشین خادم (بازداشت در ۱ خرداد ۱٣۹۰ و بلاتکلیف)، وحید محمودی (بازداشت در ۱ خرداد ۱٣۹۰ و بلاتکلیف)، فرهاد صدقی (بازداشت در ۱ خرداد ۱٣۹۰ و بلاتکلیف)، ریاض سبحانی (بازداشت در ۲۵ خرداد ۹۰ و بلاتکلیف) و یوسف ندرخانی (بازداشت در ۲۰ مهر ۱٣٨٨، وی به اتهام ارتداد و تبلیغ برای دین مسیحیت به اعدام محکوم شده است) و ... ؛

نهضت آزادی ایران: ابراهیم یزدی (بار اول در ۷ دی ۱٣٨٨، بار دوم در ۹ مهر ۱٣٨۹ بازداشت و در ۲۹ اسفند ۱٣٨۹ از زندان آزاد شد)؛ عماد بهاور (بازداشت در ۲۲ اسفند ۱٣٨٨ و محکوم به ۱۰ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت های رسانه ای)، محسن حکیمی (در ۱٣ مهر ۱٣۹۰ بازداشت شد) و ... ؛

ملی- مذهبی: محمد ملکی (بار اول در ۱۲ تیر ۱٣۶۰ بازداشت که ۵ سال را در زندان بسر برد و پس از آزادی نیز ممنوع الخروج بود. وی در ٣۱ مرداد ۱٣٨٨ برای چندمین بار بازداشت و در ۱۰ اسفند همان سال با قید کفالت آزاد شد) و ... ؛

جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی: محسن میردامادی (بازداشت در ٣۰ خرداد ۱٣٨٨ و محکوم به ۶ سال زندان و ۱۰ سال ممنوعیت از فعالیت های حزبی و مطبوعاتی)، مصطفی تاج زاده (بازداشت در ۲٣ خرداد ۱٣٨٨ و محکوم به ۶ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت) و ... ؛

معترضان حکومتی: زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی از بهمن سال ۱٣٨۹ در حبس خانگی بسر می برند.

تجاوز جنسی: تجاوز در زندان ها مربوط به امروز و دیروز نیست، در اوایل انقلاب برای اعدام دختران زیر ۱٨ سال، ابتدا به آنها تجاوز می کردند و بعد می کشتند تا به بهشت نروند. بعد از انتخابات نیز تنی چند از زندانیان مدعی شدند مورد تجاوز قرار گرفته اند که می توان به آنها دسترسی پیدا کرد، ولی اینجا از ذکر آنها خودداری می کنیم.

شکنجه و شلاق: بهروز جاوید تهرانی(بار اول در ۱٨ تیر ۱٣۷٨ بازداشت و اواخر ۱٣٨۲ آزاد، بار دوم در ۴ خرداد ۱٣٨۴ بازداشت شد که به ۴ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. حکم ۷۴ ضربه شلاق او در ۱۹ آبان ۱٣٨۹ اجرا شد)، سمیه توحیدلو(دانشجوی دکتری جامعه شناسی، در ۲۴ خرداد ۱٣٨٨ بازداشت و به یک سال زندان و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد. حکم یک سال زندان وی بخشیده و پس از ۷۰ روز با وثیقه آزاد شد ولی حکم ۵۰ ضربه شلاق او در ۲٣ شهریور با دست و پایی بسته در اوین به اجرا در آمد)، پیمان عارف(فعال دانشجویی و روزنامه نگار، بازداشت در ۲۱ بهمن ۱٣٨۹ که به یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت مادام العمر از حرفه روزنامه نگاری محکوم شد. وی پس از اجرای حکم شلاق، در ۱۷ مهر ۱٣۹۰ آزاد شد) و ...؛

قتل های نامشخص در زندان و بیرون از زندان: زهرا کاظمی(فیلم بردار کانادایی- ایرانی، بازداشت در ۲ تیر ۱٣٨۲ جلوی زندان اوین- قتل در ۲۵ تیر همان سال)، زهرا بنی یعقوب(پزشک، بازداشت در ۲۰ مهر ۱۳۸۶ در پارکی در همدان و انتقال به بازداشتگاه ستاد امر به معروف و نهی از منکر، خانواده پس از ۴۸ ساعت با خبر مرگ وی روبرو شدند؛ امیر جوادی فر، محمد کامرانی، محسن روح الامینی، رامین آقازاده قهرمانی(از بازداشت شدگان بعد از انتخابات ریاست جمهوری که در بازداشتگاه کهریزک به قتل رسیدند)، هاله سحابی(فعال ملی- مذهبی، بازداشت در سال ۱٣٨٨ و به دو سال زندان محکوم شد. وی برای مراسم سوگواری پدرش عزت الله سحابی موقتا آزاد و در ۱۱ خرداد ۱٣۹۰ در خیابان کشته شد) و ... ؛

مرگ و خودکشی درون زندان در اثر شکنجه یا فشارهای حکومتی: البرز قاسمی (عضو نیروی دریایی، روز ٣۰ دی ماه جان باخت. مرگ وی در پی وخامت وضعیت جسمی نشات گرفته از محرومیت بلند مدت از خدمات پزشکی و مرخصی استعلاجی بود، اکبر محمدی (فعال سیاسی، یکشنبه شب ٨ مرداد ۱٣٨۵ در زندان درگذشت و جسد او به پزشکی قانونی تحول داده شد. سهراب سلیمانی(مدیرکل زندان های استان تهران) روز ۹ مرداد مرگ وی را اعلام کرد و گفت نامبرده در اعتصاب غذا به سر می برده است)، ولی الله فیض مهدوی (در مهرماه سال ۱۳۸۰ بازداشت شد و در ۱۵ شهریور سال ۱۳۸۵ مقام های زندان اوین خبر مرگ او را به طور رسمی اعلام کردند و مدعی شدند نامبرده خود را در سلول حلق‌آویز کرده که پس از انتقال به بیمارستان، در آنجا فوت کرد)، ابراهیم لطف اللهی(فعال دانشجویی، در ۱۶ دی سال ۱۳۸۶ در سنندج بازداشت شد و تنها ۹ روز بعد در ۲۵ دی ماه ۱۳۸۶ ماموران امنیتی به خانواده اعلام کردند وی در بازداشتگاه اطلاعات سنندج خودکشی کرده و جسدش را در گورستان سنندج دفن کرده اند)، امیرحسین حشمت‌ساران (بازداشت در سال ۱٣٨٣ که به اتهام تاسیس گروهی به نام “جبهه اتحاد ملی ایران” به ٨ سال زندان تعزیری و ٨ سال تعلیقی محکوم شد، ۱۶ اسفند ۱۳۸۷ پس از چهار سال تحمل زندان به مرگی مشکوک در زندان گوهردشت درگذشت، امید رضا میرصیافی (وب لاگ نویس، بار اول در ۳ اردیبهشت سال ‍۱۳۸۷ به اتهام “توهین به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی” در وبلاگش “روزنگار” بازداشت و پس از ۴۱ روز با تعیین وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. در آبان ۸۷ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و ۲ سال و نیم زندان محکوم شد. روز ۲۸ اسفند سال ۱۳۸۷ منابع غیر رسمی از مرگ مبهم زندانی در زندان اوین خبر دادند،) محسن دگمه چی (روز دوشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۸ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد، شامگاه دوشنبه ۸ فروردین سال ۱۳۹۰ خبر مرگ این زندانی سیاسی ۵۳ ساله اعلام شد)، حسن ناهید (مهندس مخابرات، در سال ۱۳۸۳ به اتهام “افشای اسناد طبقه بندی شده” بازداشت و به ۳ سال زندان و پرداخت ۶۳ هزار یورو محکوم و دوران حبس خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین گذراند و در نیمه فروردین سال ۱۳۹۰ درگذشت)، عبدالرضا رجبی (فعال سیاسی، بازداشت در سال ۱٣٨۰ به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق که پس از یک درگیری مسلحانه هنگام بازداشت مورد اصابت ترکش نارنجک قرار گرفت. او ابتدا به اعدام و با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد. دوران محکومیت خود را در زندان دیزل آباد کرمانشاه و بند ۳۵۰ زندان اوین و اندرزگاه ۸ این زندان گذراند. او در ۷ آبان ۱۳۸۷ از زندان اوین به گوهردشت منتقل شد و همان شب خبر مرگ این زندانی اعلام شد، کاوه عزیزپور (فعال سیاسی کرد، بازداشت در سال ۱۳۸۵ در مهاباد و محکوم یه ٣ سال زندان به اتهام ارتباط با احزاب اپوزیسیون. این زندانی سیاسی در اوایل اردیبهشت ۱۳۸۷ پس از انتقال به بیمارستان ارومیه و ۲۰ روز کما، در ۲۷ اردیبهشت درگذشت)، هاشم رمضانی (شهروند کرد که در هفته دوم دی ماه ۱۳۸۷ در ارومیه بازداشت شد. چهار روز بعد ماموران در تماسی با خانواده وی اعلام کردند هاشم رمضانی "خودکشی" کرده و برای تحویل گرفتن جسد او به اداره اطلاعات ارومیه مراجعه کنند)، محمد رجبی ثانی (در ۸ مهر ماه سال ۱۳۸۳ به دنبال درگیری منجر به ضرب و شتم با دو شهروند دیگر، با حکم بازپرس شعبه ۲ دادسرای عمومی و انقلاب تهران بازداشت و به زندان قزل حصار منتقل شد. چند روز بعد ماموران زندان قزل حصار او را به بیمارستان رجایی کرج منتقل و اعلام کردند که در زندان دچار مرگ مغزی شده است)، هدی رضازاده صابر(فعال ملی- مذهبی، روزنامه نگار و مترجم، بازداشت در سال ۱٣۷۹ که به ۵ سال و نیم زندان و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت اجتماعی محکوم شد، وی در اعتراض به مرگ مشکوک هاله سحابی اعتصاب غذا کرد و در ۲۱ خرداد ۱٣۹۰ در بیمارستان مدرس فوت کرد) و ... ؛

مرگ و خودکشی بیرون زندان در اثر فشارهای حکومتی: بهنام گنجی(بازداشت در ۹ مرداد ۱٣۹۰، وی روز ۱۷ مرداد از زندان آزاد شد و نیمه شب ۱۰ شهریور با خوردن قرص خودکشی کرد)، نهال سحابی(در تاریخ ۲ مهر ۱٣۹۰، به دنبال مرگ بهنام گنجی خودکشی کرد)، دختری جوانی در ۲ مهر ۱٣۹۰ در پی حمله نیروهای امنیتی به یک مهمانی در مشهد، دچار وحشت شد و هنگام قصد فرار، از تراس طبقه ششم ساختمان به پایین سقوط کرد و کشته شد و ... ؛

محکوم به اعدام: زینب جلالیان(فعال کرد، بازداشت در سال ۱٣٨۶)، حبیب الله گلپری پور(فعال کرد، بازداشت در ۲ اردیبهشت ۱٣٨۹)، انور رستمی(فعال کرد، بازداشت در دی ۱٣٨۷)، حبیب الله ‌لطیفی(فعال کرد، بازداشت در ۱ آبان ۱٣٨۶)، رشید آخکندی(فعال کرد، بازداشت در اردیبهشت ۱٣٨۷)، شیرکو معارفی(فعال کرد، بازداشت در ۹ مهر ۱٣٨۷)، مصطفی سلیمی(ایلویی- فعال کرد، بازداشت در سال ۱٣٨۲)، سید جمال محمدی(فعال کرد، بازداشت در سال ۱٣٨۷)، سید سامی حسینی(فعال کرد، بازداشت در ۱۵ خرداد ۱٣٨۷)، عزیز محمدزاده(نامشخص)‌، عبدلله ‌سروریان(نامشخص)، زانیار مرادی(نامشخص)، لقمان مرادی(نامشخص)، جواد لاری(فعال سیاسی، بازداشت در ۲۵ خرداد ۱٣٨٨)، حسن طالعی(فعال کرد، بازداشت در سال ۱٣٨۷)، محسن دانش پور مقدم(همسر مطهره بهرامی حقیقی، بازداشت در ۶ دی ۱٣٨۹)، احمد دانش پور مقدم(پسر مطهره بهرامی و محسن دانش پور، زمان بازداشت در ۶ دی ۱٣٨۹)، صالح سلطان زاده(فعال سیاسی، بازداشت در سال ۱٣٨۵)، حسین فروهیده(خطیبی- فعال کرد، زمان بازداشت نامشخص)، حمید قاسمی(زمان بازداشت نامشخص)، مهدی قیاسی(پزشک و فعال سیاسی، زمان بازداشت نامشخص)، یونس آقایان میرزا(اهل حق، بازداشت در سال ۱٣٨٣)، محمد امین عبداللهی(فعال کرد، بازداشت در سال ۱٣٨۴)، مریم اکبری منفرد(فعال سیاسی، بازداشت در ۱۰ دی ۱٣٨٨) و یوسف ندرخانی(کشیش مسیحی، بازداشت در ۲۰ مهر ۱٣٨٨) ... ؛

با این وضعیت اسف بار حقوق بشر در کشورمان، حاکمان آن چنان دم از توانایی مدیریت جهان در سازمان ملل می زنند که گویی ایرانی آباد، آزاد و همگان برابر ساخته اند و حال می خواهند صدای دموکراسی خواهی، حق طلبی و عدالت جویی شان را به گوش جهانیان برسانند، شاید فراموش کرده اند که ایران را ویران کرده اند. به یاد آوریم:

از لحاظ نرخ تورم، سومین کشور جهان هستیم.
هر روز شاهد افشای اختلاس های کلان حکومتی هستیم.
رتبه اول اعدام و اعدام کودکان در جهان هستیم.
آمار طلاق- کودک آزاری- همسر آزاری- فقر- فحشا، بیکاری و ... بیداد می کند.
منابع طبیعی و ثروت های ملی و محیط زیست مان(دریاچه ارومیه- زاینده رود،جنگل ها و آثار باستانی) رو به نابودی است.
نه در شادی کردن آزادیم (دستگیری شرکت کنندگان در آب بازی پارکها و انواع تفریحات دسته جمعی) و نه در سوگواری (حمله به مراسم سوگواری و بزرگداشت جان باختگان. بهشت زهرا و خاوران و گورستان های دیگر که همواره در کنترل نیروهای امنیتی و اطلاعاتی است و خانواده ها را دایم تحت پیگیرد و اذیت و آزار قرار می دهند.).
مرگ های ناشی از خودسوزی، خودکشی و دیگر کشی گرفته تا تصادف و بیماری های مختلف ناشی از آلودگی هوا، آب، غذا و ... بیداد می کند.

گویا انسان ستیزی یک اصل عمده برای حاکمیت این نظام است. صدها هزار نفر از زنان و مردان این آب و خاک در این سی و سه سال یا با اعدام یا در کشتارهای خیابانی یا در جنگ و عراق یا به اشکال دیگر کشته شده اند. چندین هزار نفر دچار جراحت های جبران ناپذیر روحی- روانی شده اند. تعداد کثیری از جوانان نخبه از مملکت فراری داده شده اند. تعداد زیادی به دام اعتیاد انداخته شده اند و ...

مردم ایران به هیچ وجه از امنیت جانی و مالی برخوردار نبوده و نیستند. در کشوری که مردم برای گرفتن وام های یک میلیون تومانی پشت در اداره ها صف می کشند و ماه ها در انتظار می مانند، رقم های میلیاردی اختلاس می شود و کسی پاسخگو نیست. حاکمان جمهوری اسلامی مدعی اند هولوکاست افسانه است، ما می پرسیم آیا کشتار های بی رویه این سی و سه سال هم افسانه بوده است؟ شاید بتوان گفت این کشتارها کمتر از هلوکاست نبوده است. مردم ایران و جهان به این باور رسیده اند که دیگر زمانه تحمل و مدارا گذشته است و باید در مقابل ظلم و بی عدالتی ایستاد و چه خوب ایستاده اند و امید که پیروز شوند.

ما مادران پارک لاله در روز جهانی مبارزه با اعدام(دهم اکتبر برابر با ۱٨ مهر)، خواهان لغو کلیه مجازات های اعدام هستیم و بر خواسته های خود به ترتیب زیر پای می فشاریم:

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسان ها به هر شکلی هستیم.
خواهان آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

مادران پارک لاله
۱٨ مهرماه ۱٣۹۰