از فرانسه تا فلسطین... - امیر برادران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۹ مهر ۱٣۹۰ -  ۱۱ اکتبر ۲۰۱۱


بدون شک کی روش مربی خوبی برای فوتبال ماست، صد البته در یک شرایط عادی که همه چیز در روند طبیعی خودش حرکت کند و او می تواند برای فوتبال سنتی ما بسیار مفید باشد و فوتبال ما برای موفق شدن احتیاج به امثال کی روش ها دارد. اما او در شرایطی به فوتبال ایران آمده که، این فوتبال به شدت از نقطه نظر مدیریتی ضربه خورده است و در واقع مدیریت مردوداین چندین ساله در فوتبال ایران، خود را پشت این مربی قایم کرده است و این خود جای نگرانی بسیار دارد!
دوشنبه شب در برنامه نود متاسفانه کی روش حرف هایی زد که تا حدود زیادی نگرانی هایی را به همراه داشت. او دقیقا در حال انجام دادن همان اشتباهی است که مربیان قبلی مثل علی دایی و افشین قطبی مرتکب شدند و با دفاع از مسائلی که به هیچ وجه در حدود اختیارت مربیان نیست می رود داخل چاهی شود که تصمیات غلط آدم های غیرفوتبالی است. در برنامه نود وقتی مجری برنامه از کی روش پرسید آیا بهتر نبود به جای فلسطین از تیم‌های بهتری مانند سوریه یا کویت برای بازی تدارکاتی استفاده می‌شد؟ پاسخ داد: «با این نظر موافق نیستم. من ٣۲ سال تجربه کار در فوتبال دارم و می‌گویم کسانی که از بازی برابر فلسطین انتقاد می‌کنند، کسانی هستند که در سایه می‌نشینند و منتظر می‌مانند تا اقبال به آن‌ها رو کند. بازی برابر فلسطین کمک زیادی به ما کرد.»
آن چیزی که مهم است این است که انتخاب این تیم در حیطه اختیارات کی روش نبوده و وقتی ما با فلسطین بازی می کنیم نشان دهنده وضعیت فوتبال نابسامان حکومت، فدارسیون فوتبال و روابط بین الملل آن است نه انتخاب کارلوس کی روش؛ و او با این اظهارنظرها در واقع اعتبار خود را زیر سئوال برد! او می توانست خیلی صادقانه و حرفه ای عنوان می کرد که در این مورد تصمیم با من نیست و فدارسیون فوتبال تصمیم می گیرد!
نکته دوم در مورد کاپیتان تیم ملی است که چرا بین بازیکنان با تجربه تیم ملی جواد نکونام را به عنوان کاپیتان انتخاب کرده است؟ کی‌روش در پاسخ به این سوال گفت: «جواب خیلی ساده است. وقتی که من کار را در ایران به دست گرفتم، نکونام کاپیتان تیم ملی بود، این بازیکن همچنین کاپیتان ایران در جام ملت‌های آسیا بود. من او را به خاطر تجربه زیاد و بازی‌اش در لیگ اسپانیا به عنوان کاپیتان انتخاب کردم، ضمن این که بازیکنان دیگر مانند کریمی و مجیدی پس از حضور من به تیم ملی آمدند و این باعث افتخار من بود، اما قبل از این که بیایند تصمیم گرفته شده بود. البته زمانی که نکونام در ترکیب نباشد، کریمی کاپیتان تیم است، چرا که با بازی فوق العاده‌ و تجربه زیادش حکم یک معلم را برای سایر بازیکنان را دارد.»
کاپیتان نبودن علی کریمی بدون شک دلیل اش مسائل سیاسی می باشد و باز هم از اختیارات کی روش نبوده است. در همین ارتباط مهدی تاج، نایب رئیس امنیتی فدارسیون فوتبال جمهوری اسلامی می گوید: آقای کی روش به این دلیل کریمی را برای تیم ملی انتخاب کرد تا تماشاگران را به ورزشگاه بیاورد (نقل به مضمون). گفته تاج به ما نشان می دهد که حضور دوباره علی کریمی در تیم ملی نیز یک <بازی> است که دستور و اجازه آن از سوی مقامات بیرون از فوتبال و حکومتی صاده شده است. با توجه به این داستان می توان گفت که عدم کاپیتانی علی کریمی در تیم ملی با توجه به شایستگی و سزاواری برای بستن بازوبند از همان جایی آب می خورد که بازگشت او را به تیم ملی صادره کرده اما بدور از حق کاپیتانی او!
تا اینجای کار کی روش هم نشان می دهد باید در همان راهی حرکت کند که پیش از او مربیان تیم ملی در جمهوری اسلامی حرکت کرده اند تا ما را از بازی با فرانسه در آخرین سال حکومت شاه به امروز برساند تا با فلسطین بازی کنیم. از فرانسه تا فلسطین گویاترین نمودار برای سقوط فوتبال در کشوری است که همه چیز آن در تمام زمینه ها به سقوط کشانده شده است!