زن جوان ویتنامی با خوردن یک وعده غذای دریایی پیرزن شد + عکس



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲٣ مهر ۱٣۹۰ -  ۱۵ اکتبر ۲۰۱۱


العربیه نت: در داستانها خوانده یا از این و آن شنیده بودیم که مثلاً فلانی یک شب در قبرستان ماند و از وحشت سکوت شبانه گورستان یا دیدن اشباح و ارواح زهره ترک شد. همین طور در فیلم ها دیده یا در قصه ها و حتی خاطرات خوانده بودیم که وقتی مرگ در قالب یک مار، یک جلاد، یا هر پدیده مرگبار دیگری از قبیل زلزله و بمباران از بغل گوش کسی گذشته است، چه بسا موهایش یک باره سفید شده و قامتش خمیده گشته است. اما این که یک وعده غذای دریایی زن جوانی را یک باره سه چهار برابر سنش جلوه دهد، از شگفتی های دوران ماست.

ماجرای "نگوین تای فوونگ" زن جوان ویتنامی، پزشکان این کشور را حدود یک ماه است که به خود مشغول کرده و طی روزهای اخیر سایر محافل علمی جهان را به حیرت واداشته است.

این زن جوان ۲۶ ساله اکنون وقتی در کنار شوهرش می ایستد انگار پهلوی نوه خود ایستاده است، حال آنکه وی از شوهرش ٨ سال جوانتر است.

او در تابستان ۲۰۰٨ یعنی در ۲٣ سالگی، ساعاتی پس از خوردن یک وعده غذای دریایی متوجه بادکردگی بخشهایی از پوستش بویژه در ناحیه صورت و گردن شد. در ابتدا به گمان آن که حساسیت است با دوا و درمان گیاهی به جنگ مشکل رفت. فقر مزید بر علت شد و او را از مراجعه به بیمارستانها و آزمایشگاهها بازداشت.

صورتش پر از چین و چروک شد و شیارها در کنار چربی های آویزان، شادابی را از پوستش گرفت، حال آنکه موها و قد و صدایش همچنان بی تغییر ماند. او در واقع ظرف فقط چند روز "از در جوانی رانده و از راه پیری مانده " شد!

"العربیه.نت" با پیگیری مستقیم رسانه های ویتنامی و از جمله روزنامه پرتیراژ " تی وی تری" متوجه شد که ماجرای این زن جوان پس از انعکاس در این روزنامه توسط سه بیمارستان در شهر هوشی مینه مورد توجه قرار گرفت و آنها سعی کردند به وی رهنمود و خدمات ارایه دهند. اما هنوز هیچ یک از معالجات "مدرن" جواب نداده است، همانطور که پیش از این درمانهای "سنتی"، "توصیه ای" و یا "سرخودی" افاقه نکرده بود.

"نگوین تای فوونگ" که اکنون ٨۰ ساله و یا بیشتر به نظر می رسد، می گوید که انواع داروهای ضد حساسیت را آزموده است، اما به نظر می رسد، خوراکی که خورده است هورمون یا غده ای را تحریک کرده یا بر عکس از کار انداخته است که پوستش این قد شل و گل و گشاد گشته و توده های چربی زیر پوستش متراکم و آویزان شده اند. شاید هم یکی از آشنایان و همسایگان که اکنون او دیگر از آنان رو می پوشاند و می گرداند دارویی را توصیه کرده ولی "از قضا سرکنگبین صفرا فزوده است".

به هرحال وقتی مقالات پزشکی ویتنامی ها و دیگران را در این باره می خوانیم می بینیم که "بدجوری بین علماء اختلاف افتاده است" مگر خدا به داد مریض بیچاره برسد.