نگرشهای استبدادی
مسیر زوال حرکت ملی آذربایجان را هموار می کند

«سخنی با استبداد گران حرکت ملی آذربایجان»


علی حامدایمان


• آذربایجان از آن همه است نه عده ای محدود که فقط خود را متولی آذربایجان می دانند. ما باید آگاه باشیم که چنین نگرشهای استبدادی ریشه ما را بر باد می دهد و مهلک ترین ضربه را به این حرکت مردمی می زند و مسیر قهقرایی آن را هموار می نماید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۷ مهر ۱٣۹۰ -  ۱۹ اکتبر ۲۰۱۱


سوال اساسی در این برهه از زمان برای حرکت ملی آذربایجان این است که این حرکت بر اساس چه راهبردی می خواهد و یا می تواند به حقوق حقه ملت آذربایجان برسد؟ پاسخ هر چه باشد بیش از آن که یک برنامه راهبردی باشد، یک نظر شخصی است و ترویج همین نظر شخصی به عنوان برنامه راهبردی حرکت، کار را به جایی می رساند که حرکت ملی آذربایجان در حرکت خود یک گام به پیش و چند گام به پس گام می نهد. البته وجود نظرات مختلف در طیف وسیع حرکت ملی آذربایجان یک امر طبیعی و بدیهی است ولی مشگل اینجاست که اکثر این نظرات بر اساس یک تئوری و یک نظریه قابل دفاع ارائه نمی شود. طیف وسیعی در حرکت ملی آذربایجان وجود دارد که معتقد است در این برهه از زمان از راه های مدنی بهتر می توان حرکت را راهبری کرد. ما با تکیه بر پیشینه مطبوعاتی و رسانه ای قابل دفاع خود، تجارب سنگین و هزینه بر و همچنین بر اساس برآیند نظرات طیف روشنفکری حرکت ملی آذربایجان، معتقد به این خط و مشی هستیم و از اول نیز در این راه گام نهاده ایم و هزینه گزاف آن را نیز، چه در درون حرکت و چه در میان حاکمیت، پرداخت نموده ایم.
درست است که ما معتقد به راهبرد مدنی هستیم ولی هیچگاه سعی نکرده ایم که آن را به عنوان تنها تئوری موجود در حرکت ملی آذربایجان تعمیم دهیم. از طرف دیگر سعی ننموده ایم که تفسیری تنگ و باریک از این تئوری ارائه دهیم بلکه همواره تلاش کرده ایم قرائت ساختار شکنانه ای از این راه برد مدنی خود ارائه دهیم. تفسیر ساختار شکنانه از حرکت ملی آذربایجان یک روند جریان سازی است که توسط نویسندگان شمس تبریز در اوایل سال ۱٣۷۶ به راه افتاد و هم اکنون نیز در جریان است و امروزه تبدیل به یک گفتمان مسلط روشنفکری در حرکت ملی آذربایجان گردیده است.
ما می خواهیم با ایجاد یک جریان فکری منسجم و با قرائت متفاوت از مسایل، پیگیر مطالبات حقوق ملت آذربایجان باشیم یعنی جریان شمس تبریز قبل از اینکه یک تشکیلات سیاسی باشد یک جریان فکری و اندیشه ای در جامعه است که توسط نویسندگان نشریه شمس تبریز به راه افتاد، نشریه ای که در کمتر از ۴ سال برای همیشه متوقف گردید.
این جریان فکری علی رغم اینکه در لایه های روشنفکری و همچنین درونی حرکت ملی آذربایجان سخت فعال است، ولی همواره خود را نقدپذیر می داند و حتی در زمانهای لازم نیز خود را تا سر حد مرگ نقد کرده است. این نقد از جانب هر کسی هم که باشد برای ما محترم است، چه نقد از درون باشد و چه نقد از نیروهای بیرونی و یا نقد از طرف آنهایی باشد که نظری متفاوت تر از ما دارند.
ما در مورد پیشرو و پس رو بودن این جریان فکری در حرکت ملی آذربایجان قضاوتی نمی کنیم و آن را به افکار عمومی وا می گزاریم. ما تنها معتقدیم که ما نیز جریانی هستیم در کنار سایر جریانهایی که در ساحه های مختلف حرکت ملی آذربایجان فعال هستند.
ولی در این میان طبیعی است که جریانی هم وجود دارد که به مانند ما به تحلیل حرکت نمی اندیشد، به مانند ما به مسایل و مشکلات آن نمی نگرد و به همین دلیل نیز به مانند ما عمل نمی کنند. این در تمام حرکات و جنبشها امری طبیعی و قابل تحمل است. ولی آنچه در این میان غیرقابل تحمل می نماید این است که عده ای می خواهند به این وسیله دست به تخریب این جریان فکری بزنند ولی از آنجایی که این جریان فکری تنومند است و ریشه در ساختارهای درونی حرکت ملی آذربایجان دارد و به همین راحتی تخریب نمی گردد،در نتیجه تخریب را از آحاد آن شروع می کنند.
ما اگر تا به امروز ساکت بوده ایم و دم نزده ایم فقط به این خاطر بوده که بگذاریم هر آن کس هر چه می خواهد بگوید، هر چه می خواهد بنویسد و مواضع خود را اعلام نمایند. ما اگر تا به حال در قبال تخریب این همه جریانهای مختلف فکری و مخصوصا شانتاژهای پوپولیستی و عوام فریبانه «گون آذ» تی وی سکوت کرده ایم تنها به همین خاطر بوده که ما زوال این تفکر تفرقه افکنی و تخریب آفرینی را بارها دیده ایم و اکنون نیز می بینیم. این حق طبیعی هر کسی است که خط و مشی مبارزه سیاسی خود را برگزیند ولی نمی تواند اصول اخلاقی را زیر پا نهند. برخی ها می توانند از تئوری رادیکالیزه شدن حرکت ملی آذربایجان به نفع خود استفاده کنند اما ما اجازه نمی دهیم که در پشت آن سنگر بگیرند و به سوی تفکرات دیگر تیراندازی نمایند. متاسفانه برخی از جریانهای فکری خارج از کشور که دارای پایگاه قوی اجتماعی در درون حرکت ملی آذربایجان نیستند، بقای خود را در پناه تندروی تضمین شده می بیند. آنها طوری رفتار می کنند که جامعه تصور کند تنها همین افراد بهترین مدافعان حقوق ملت آذربایجان هستند و دیگران خیانت کار و خیانت پیشه هستند. این افراد برای نیل به این اهداف خود مجبور از تندروی هستند. آنها می خواهند در پناه این روش و با پیوند دادن مواضع خود با حقوق ملت آذربایجان راه هر گونه انتقاد را بر خود ببندند. حرکت ملی آذربایجان باید نسبت به این نوع تندرویهای برنامه ریزی شده حساس باشد و به آن واکنش نشان بدهد. حرکت ملی آذربایجان اگر به آن درجه از رشد و بلوغ سیاسی خود نرسد که نتواند تندرویها را در داخل خود کنترل کند محکوم به فناست، مخصوصا تندرویهایی که به صورت هدایت و برنامه ریزی شده و خارج از جریان و روال طبیعی بازی به این حرکت تحمیل می گردد. ما معتقدیم که این نوع جریان ها و جریان سازیهای غیر طبیعی مرگ حرکت ملی آذربایجان را تسریع می کند و می خواهد حرکت را به لبه پرتگاه نزدیک کند. حرکت نباید اجازه دهد نگرشهای استبدادی به آن غالب آید و توان هر گونه نقد را از خود بگیرد. اگر سیاستها و عملکردهای تمامی جریانهای فکری در حرکت مورد نقد قرار نگیرد حرکت دچار آفت سکوت می گردد و آن وقت دیگران از ترس متهم شدن دم برنمی آورند و از آن انتقاد نمی کنند و در این زمان است که حرکت سیر قهقرایی خود را شروع می کند.
تا زمانی که در حرکت ملی آذربایجان بر روی راهبرد خاصی به یقین و نتیجه نرسیده ایم، نمی توانیم آنهایی را که طور دیگری می اندیشند از حرکت برانیم و تا زمانی که هدفهای راهبردی حرکت مشخص نشده نمی توانیم ایدئولوژی های دیگر را در حرکت ملی آذربایجان منفور اعلام کنیم. تلویزیون گون آذ تی وی در طول این همه سال کارنامه غیر قابل قبولی از خود برای ارائه راهبرد حرکتی در حرکت ملی آذربایجان به جا گذاشته است و نشان داده است که از ظرفیتهای لازم برای ارائه این تئوری در حرکت ملی آذربایجان برخوردار نیست. این را دیگر تمامی طیفهای روشنفکری در حرکت ملی آذربایجان می داند گرچه که دست اندرکاران این رسانه درپشت شعارهای عوام فریبانه جور دیگری وانمود کنند.
حرکت ملی آذربایجان پس از این همه مسیر دور و دراز خود و پس از این همه هزینه های سنگین و نفس گیر خود، نباید در دست اینگونه نگرشهای استبدادی اسیر باشد و مثل بازیچه ای به هر طرف سوق داده شود. آذربایجان از آن همه است نه عده ای محدود که فقط خود را متولی آذربایجان می دانند. ما باید آگاه باشیم که چنین نگرشهای استبدادی ریشه ما را بر باد می دهد و مهلک ترین ضربه را به این حرکت مردمی می زند و مسیر قهقرایی آن را هموار می نماید.