نامه‌ی‌ دانشجویان پاوه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٨ مهر ۱٣۹۰ -  ۲۰ اکتبر ۲۰۱۱


آقای خامنه‌ای، در نامه‌ای که دوستان و هم‌صنفی‌های کرمانشاهی‌مان برای شما نوشتند به مشکلات مردم استان کرمانشاه اشاره کرده بودند. بخش بزرگی از این مشکلات، مشکلات ما مردم پاوه نیز محسوب می‌شود. اما نظر به ویژگی‌های شهر پاوه و منطقه‌ی هورامان لازم می‌دانیم مواردی را با شما در میان بگذاریم. در سفرتان به شهر پاوه، تعداد زیادی از همشهریان ما در مراسم سخنرانی شما حضور داشتند. مسئولین دولتی و مداحان شما شاید آن را به استقبال مردمی از شما تعبیر کرده و به شما ارائه دهند. اما واقعیت امر چیز دیگریست. قصد ما بازگویی حقایقی است که می‌دانیم هرگز برای شما بازگو نشده است.
آقای خامنه‌ای، پاوه به نحوی مرکز دیاری به اسم هورامان است. مردم هورامان با دیرینگی‌ و همچنین سختکوشی‌شان شناخته می‌شوند. در بسیاری از کوه‌های صعب‌العبور هورامان مردم سختکوش این دیار، پشته‌هایی از خاک را بر گرده کشیده و به ارتفاعات می‌برند تا در آن درخت‌کاری نموده و امرار معاش کنند. فلسفه‌ی زندگی این مردم، زیستن بر مبنای دسترنج و عشق به طبیعت و انسان است. اما به موهبت سیاست‌های شما، در شیوه‌ی زندگی این مردم تخریبات بزرگی ایجاد شده است. از طرفی فقر روزافزونی که شما و سیاست‌گذارانتان بر این مردم تحمیل می‌کنید بسیار چشمگیر است. در بسیاری از نقاط کرمانشاه همین چند درخت میوه‌ای هم که مردم هورامان کاشته‌اند توسط نیروهای سپاه پاسداران به بهانه‌ی عملیات نظامی علیه مخالفین کرد به آتش کشیده می‌شوند. مردم مستأصل از فشارهای مداوم سپاه پاسداران، بسیجیان و مزدوران محلی، مجبور به ترک روستاها و اراضی خود می‌شوند. از طرف دیگر مأموران اطلاعات و سپاه پاسداران با بهره‌گیری از فقر مردم، آن‌ها را به عضویت در بسیج و یا سخن‌چینی و جاسوسی علیه مردم و مخالفان تشویق می‌کنند و این تنها پروژه‌ی اشتغال‌زایی در همه‌ی هورامان و پاوه است! باور کنید همین مردمی که به دیدارتان آمدند نیز از همین دسته‌اند. عملکرد نهادهای دولتی در این منطقه به گونه‌ای است که بدون عضویت در بسیج و یا اطلاعات، امکان برخورداری از هر‌گونه خدماتی را غیرممکن می‌سازد. در شهر پاوه و اطراف آن مسئولین علنا به مردم می‌گویند تنها در صورت عضویت در بسیج و همکاری با اطلاعات، فرزندانشان می‌توانند به ادامه‌ی تحصیل بپردازند و به دانشگاه راه یابند. نظام آموزشی در شهر ما نظام بسیج‌پروری است. بیشتر ما به علت فقر مادی در مدارس شبانه‌روزی تحصیل کرده‌ایم؛ مدارسی که بیشتر وظیفه‌ی عضوگیری در بسیج و سپاه پاسداران و اطلاعات، تحقیر هویت ملی کردها و سرکوب شخصیت انسانی افراد را به عهده دارند. بسیاری از روستاهای منطقه‌ی هورامان به علت عدم همکاری با دولت از ارائه‌ی هرگونه‌ خدماتی محروم شده و ساکنان آن مجبور به ترک این روستاها شده‌اند. دولت تنها به روستاهایی خدمات عمومی نظیر آب آشامیدنی، جاده، مدرسه و... ارائه می‌دهد که ساکنان آن حمل اسلحه و مشارکت در عملیات علیه نیروهای مخالف دولت را قبول نموده باشند. ما گاه شاهد کشته شدن این افراد در درگیری‌ها هستیم و سازمان‌های شما با بوق و کرنا آن‌ها را شهیدان انقلاب و نشانه‌ی وفاداری مردم هورامان به نظام اعلام می‌کنند. مسئولین با یکی دو قلم لوازم خانگی و یک جعبه شیرینی به خانواده‌ی بهت‌زده و سرگردان آن‌ها تبریک می‌گویند؛ در حالی که همه‌ی ما مردم هورامان می‌دانیم که این بیچارگان از شدت فشار فقر و سیاست‌های شما «شربت شهادت» را نوشیده‌اند؛ و این رنج بزرگیست برای ما.
جناب آقای خامنه‌ای؛ موضوع مهم دیگری که هم شما و هم مسئولان نظام در سفرهایشان به پاوه و هورامان از آن بسیار سخن می‌گویید، مسئله‌ی لزوم وحدت شیعه و سنی است. ما نمی‌دانیم که منظور شما از وحدت چیست. ما به عنوان مردم، در استان کرمانشاه مشکل چندانی میان شیعیان و اهل تسنن نداشته‌ایم و نداریم. اختلاف شیعه و سنی یکی دیگر از مواهب سیاست‌های شما برای این استان بوده است. ما مردم هورامان با تبعیض مضاعف کرد‌بودن و سنی‌بودن از جانب شما روبه‌رو بوده و هستیم. تحقیرها و فشارهای مداوم بر اهل تسنن در همه‌ی کردستان ایران غیرقابل انکار است. علمای اهل تسنن بسیاری به علت بر زبان آوردن بعضی از حقایق دینی و اجتماعی یا کشته شده‌اند و یا صدایشان را در گلو خفه کرده‌اند. قتل مرحوم ملا احمد ربیعی و جریانات بعد از آن را از یاد نبرده‌ایم. اگر منظورتان از وحدت شیعه و سنی جای‌گرفتن بعضی از ائمه‌ی جمعه در سیاست‌های شما در کردستان و بخصوص هورامان است، چنین اتحادی پیشکشتان. چنین روحانیونی هرگز مقبول مردم ما نبوده‌اند. امام جمعه‌ی پاوه ملا قادر قادری به زعم ما نه یک روحانی کرد اهل تسنن، بلکه لکه‌ی ننگی بر پیشانی شهر ماست. آقای خامنه‌ای، تعریفی که شما از هویت اهل تسنن در کردستان نموده‌اید به خوبی سیاست‌هایتان را در این خطه نشان می‌دهد. از دیدگاه شما اهل تسنن سه دسته‌اند: دسته‌ای که به علت عدم قبول تشیع رسمی نظام شما، خطر بالقوه محسوب می‌شوند و جهت حذف و به حاشیه راندن آن‌ها هرگونه اقدامی مباح است. این گروه که مردم عادی کردستان هستند، با اقدامات امنیتی و سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی ویژه در معرض فشارهای مداوم‌اند. دسته‌ی دوم، وابستگان به نظام شما هستند که اگر نه همه اما بیشتر ائمه‌ی جمعه‌ شهرهای کردنشین را تشکیل می‌دهند. وظیفه‌ی آنها خطبه‌خواندن در راستای سیاست‌های شما و محکوم‌کردن مخالفان شما در مساجد جامع است. دسته‌ی سوم که به‌عنوان پدیده‌ای خطرناک در حال رشدند، گروه‌های افراطی سنی هستند. این گروه‌ها‌ وظیفه‌ی اشاعه‌ی اسلام سیاسی را در مناطق کردنشین برعهده دارند. گروه‌هایی که با منحرف‌نمودن اذهان مردم و بخصوص جوانان، از دردها و مسائل واقعیشان، آن‌ها را به جهاد علیه دشمنان دین و خدا دعوت می‌کنند. ما مردم منطقه هر روز شاهد کشته‌شدن تعدادی از جوان‌های این دیار در افغانستان، پاکستان و عراق هستیم که برخی از آنان از پشت نیمکت‌های دبیرستان و یا دانشگاه به این راه کشیده شده‌اند. افراطی‌گری، تکفیر گروه‌های سیاسی کرد، تشویق سرکوب و خشونت علیه زنان و تحریک اختلافات مذهبی ازجمله عملکردهای گروه‌ها و احزاب تندروی مذهبی در منطقه‌ی ماست. جالب اینکه با وجود تضاد عقیدتی ظاهری با نظام جمهوری اسلامی، این‌ گروه‌ها به‌غیر از یک مورد هیچ‌گونه برخورد مستقیمی با نیروهای دولتی و امنیتی نداشته‌اند. در حالی که وابستگان به این گروه‌ها گاه به شیوه‌ی مسلح و گاه به شیوه‌‌ی عادی به تبلیغ آشکار می‌پردازند، جای تعجب است که اینهمه چشم‌وگوش‌های حقوق‌بگیر شما در منطقه هیچ گونه عملکردی در برابر آن‌ها ندارند. آیا ممکن است رفتن گروه گروه جوانان کرد از غرب ایران به افغانستان و پاکستان، بدون اطلاع و خبر نظام شما صورت گیرد؟
جناب آیت‌الله، دیانت مردم کردستان و بخصوص منطقه‌ی هورامان بخشی از فرهنگ اجتماعی ماست. در حالی که فرهنگ مردم ما با افراطی‌گری، تکفیرها و جنگ مذهبی هیچ همخوانی‌ای ندارد، تحمیل اسلام سیاسی به مردم ما چه معنایی دارد؟ دیانت مردم هورامان، ایمان به ارزش‌های انسانی و اخلاقی و همزیستی «انسان با انسان» و «انسان با طبیعت» است. همینکه اعتقادات ما آمیخته‌ای از همه‌ی آموزه‌های اخلاقی اعصار و عقاید دوران‌هاست، نشان‌دهنده‌ی تفاوت نگرش مردم ما با آن چیزیست که شما می‌خواهید در میان این مردم اشاعه دهید. از عشق خالصانه‌ی پیرشالیار گرفته تا عرفان مشایخ هورامان و ایمان اصحاب پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)، همه و همه مبانی دیانت ما را تشکیل می‌دهند؛‌ و در این میان نه جایی برای افراطی‌گری اسلام سیاسی و نه جایی برای تملق‌گویی‌های وابستگان شما نیست.
در پایان ما نیز همچون همکلاسی‌های کرمانشاهی‌مان به شما می‌گوییم که آنچه را که شما می‌خواهید از ما بسازید، رد می‌کنیم. ما مردم پاوه، عظمت و شکوه کوه‌های شاهو را در برابر نگاهمان داریم. شما نمی‌توانید از ما مردمان دیرینه و زحمتکش، کردهای مزدور و یا عوامل عملیات انتحاری برون‌مرزی بسازید. ما نیز به شما می‌گوییم: «جناب ئامای، ئه‌ما په‌ی چی ئاما‌ی؟»

جمعی از دانشجویان شهر پاوه
۲۷ـ مهر‌ـ ۱٣۹۰