ادامه مبارزه از چه راه؟ - ت. سام



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۶ آبان ۱٣۹۰ -  ۲٨ اکتبر ۲۰۱۱


برای آنان که صحنه سیاسی ایران را با دقت دنبال می کنند خبرهای رسیده حکایت از تصمیم رژیم برای تغییرات مهمی در سیستم حکومتی در ایران دارد. سخنان رهبر در کرمانشاه مبنی بر "ریاستی" بودن سیستم فعلی در ایران و اینکه سیستم در آینده ممکن است به "سیستم پارلمانی" تغییر کند در کنار گفته های آقای حمیدرضا کاتوزیان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، مبنی بر حذف مقام ریاست جمهوری و جایگزینی آن با مقام نخست وزیری و همچنین گفته های آقای علی لاریجانی مبنی بر انتخاب رییس جمهور توسط مجلس جای شکی باقی نمی گذارد که رژیم در پس پالایش و استقرار سیستم دیکتاتوری خود است. خبر دیگری که در این رابطه مهم به نظر می رسد تصویب طرح "نظارت بر نمایندگان" توسط مجلس شورای اسلامی است. طبق این طرح امتیاز نمایندگی نمایندگان خاطی، بخصوص آنها که با اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" و "تشویش اذهان عمومی" روبرو هستند، می تواند لغو شود.
و در اقدامی دیگر مجلس شورای اسلامی در چهارچوب اصلاح ائین نامه داخلی خود، قوه مجریه و مقننه را موظف کرد تا با حضور خود در مجلس سالانه یکبار کارنامه خود را بطور شفاهی به مجلس ارائه دهند. این اقدام که در ظاهر خود اقدامی در جهت تحکیم موقعیت مجلس و نمایندگان مردم است در واقع امر تحکیم تسلط "رهبر معظم" بر تمامی شئون کشور باید ارزیابی شود.
سایت "تحول سبز" از سایت های طرفدار جنبش سبز ایران در روز شنبه ٣۰ مهر (۲۲ اکتبر) متن سوالات و پاسخهایی را از آقای مصطفی تاج زاده، که اکنون در زندان انفرادی در اوین بسر می برند، منتشر کرده است که از بسیاری جهات جالب توجه به نظر می رسد. ایشان در باره مصوبه مجلس هشتم در باره نظارت بر نمایندگان می گوید:
"این مصوبه، کپی برداشتن از اقدام نظامیان ترکیه است که پس از کودتای سال ۱۹۸۰ میلادی خود(۱۳۶۹ خورشیدی) کوشیدند کنترل خود را بر نهادهای انتخاباتی نهادینه کنند تا برای مهار منتقدان و اعمال حاکمیت خویش بر کشور نیاز به آوردن توپ و تانک به خیابان ها نباشند. به عبارت روشن، تلاش کردند با پیش بینی و تعبیه سازوکارهای قانونی چنان دست اشخاص و احزاب منتقد یا مخالف نظامیان دیکتاتور- سکولار ترکیه را ببندند که در صورت پیروزی در انتخابات از انجام هر اقدامی برخلاف خواست آنان ناتوان شوند.
و می افزایند:
"اقتدارگراهای ایرانی نیز پس از کودتای انتخاباتی سال ۸۸، علاوه بر تلاش به منظور جلوگیری از برپایی انتخابات آزاد و عادلانه، می کوشند نهادهای دموکراتیک و از جمله مجلس را با تصویب طرح ها و لوایح به ظاهر قانونی تا آن جا که می توانند تضعیف کنند تا اگر زمانی مجبور شوند تحت فشار افکار عمومی و فضای منطقه ای و بین المللی به منتقدان برداشت های استبدادی از اسلام، انقلاب و قانون اساسی اجازه نامزد شدن و ورود به قوه مقننه را بدهند، آنان نتوانند قدمی برخلاف منویات کانون قدرت بردارند و در صورت ایجاد مزاحمت برای مافیای قدرت و ثروت، از حقوق قانونی نمایندگی مردم محروم شوند و نیز در صورت پافشاری بر عقاید خویش از مجلس اخراج شوند و البته نه به وسیله قوه قضائیه یا شورای نگهبان که منصوبان رهبر هستند بلکه با استناد به رای اکثریت نمایندگان مجلس.
و ادامه می دهند:
"اکنون آن نقش را به اکثریت مجلس واگذار کرده اند تا به نام نظارت بر نمایندگان مجلس، منتخبان مردم را چنان در تنگنا و محدودیت قرار دهند که هرگز درباره مسائل اصلی کشور سخنی نگویند و رأیی ندهند و در مورد موضوعات فرعی نیز چشمشان به بیت رهبری باشد، تا چنان چه نظری نبود، آنان بتوانند اظهارنظر کنند وگرنه با انواع مجازات ها و در نهایت اخراج از مجلس مواجه خواهند شد. این در حالی است که در همه دنیا، نظارت عمومی (رأی دهندگان، احزاب و مطبوعات) موجب می شود که نمایندگان دست از پا خطا نکنند و در صورت رفتار نادرست با خطر تضعیف پایگاه اجتماعی و آرای حزب و جناح متبوع خود مواجه شوند."

بنا بر این روشن است که نظام چهار نعل به سمت بستن کوچکترین فضاها برای ابراز نارضایتی مردم به پیش می تازد. بزودی کلام "ولی فقیه" کلام شاهانه خواهد بود بدون هیچ کم و کاست. امر "رهبر معظم" امر "اعلیحضرت همایونی" خواهد بود. ایران دوباره به گورستانی تبدیل خواهد شد که در سالهای ۱٣۵۰ خورشیدی بود و چه بسا بدتر. پس می بایست به شیوه های مبارزاتی آن زمان برگشت و بار دیگر به مرور شیوه های مبارزاتی در شرایط دیکتاتوریهای خونریز پرداخت.
رهنمود آقای تاج زاده برای مبارزه در شرایط کنونی چنین است:
"اقتدارگراها از هیچ مسأله ای به اندازه اجتماعات مدنی و مسالمت آمیز منتقدان هراس ندارند. بنابرین باید فرصت را برای دور هم نشستن و بحث کردن و انتشار اخبار این نشست ها، مغتنم بشماریم و دیوار هراس را فرو بریزیم. اگر جوانان ایران زمین، اعم از دختر و پسر و همه شهروندان آگاه اراده کنند و جمع های کوچک و بزرگ، بسته به شرایط و امکانات تشکیل دهند و عملا در محکومیت رفتارهای غیرقانونی اقتدارگراها بکوشند، اطمینان دارم که جناح حاکم زودتر از آن چه تصور می رود، عقب خواهد نشست و امکان بهره مندی همه ایرانیان از حقوق خویش و نیز تحقق آرمان های آنان را فراهم خواهد کرد."
هر چند تشویق آقای تاجزاده به مبارزه علیه دیکتاتوری قابل تقدیر است ولی ارزیابی ایشان از اوضاع داخلی در ایران واقعبینانه به نظر نمی رسد. به نظر نگارنده اگر بخواهیم عبارت دقیقی را برای شرایط فعلی بیان کنیم این است که "برای بدترین شرایط اماده شویم و آرزوی بهترین شرایط را بکنیم." با بسته تر شدن روزانه فضای سیاسی در ایران باید برای شیوه های مبارزاتی که با این شرایط منطبق باشد آماده شد. اما این شیوه های مبارزاتی در خطوط عمومی آن کدام هستند؟
همانطور که جریانات بعد از انتخابات سال ٨٨ در تهران و دیگر شهرهای ایران نشان داد نیروهای ضد رژیم ولایت فقیه هر چند از نظر تشکیلاتی پراکنده هستند ولی پرشمارند. در میان این جمع پر شمار بسیاری هستند که گرایشات سازمانی به احزاب و سازمانهای سیاسی مختلف از جمله "فداییان اکثریت"، "سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی"، "حزب مشارکت ایران اسلامی"، "حزب توده ایران" و دیگر سازمانها و احزاب دارند. کاری که متشکل شدن این افراد و همچنین انها که هیچگونه تمایلی به سازمانها و احزاب سیاسی ندارند در هسته های کوچک می توانند به انجام برساند بسیار عظیم است. می توان فرض کرد که اگر تنها بخش کوچکی از آنان که روز ۲۵ خرداد سال ٨٨ خیابانها را در تهران و دیگر شهرستانها در نوریدند در گروهها و هسته های کوچک متشکل شوند و تنها به شعار نویسی و پخش شبنامه بپردازند این امکان وجود دارد که سراسر ایران را پوشش دهند. در این صورت رژیم با چالش بزرگی روبرو خواهد شد.
در شرایط بعد از انتخابات آقای میر حسین موسوی نیاز به تشکل جوانان و بطور عمومی مردم را در گروههایی که هدفشان روشنگری در میان مردم بود مطرح کردند. اگر در آن شرایط، به علت شور و شوق مردم، نیاز به مخفی بودن این گروه ها کمتر احساس می شد، امروز مخفی کاری نیازی است که نباید آنرا نادیده انگاشت. در این شرایط حفظ گروهها و هسته ها از دست برد پلیس امنیتی (سپاه، بسیچ، وزارت اطلاعات،...) وظیفه ای انکار ناپذیر است.
رعایت امر کوچک بودن این هسته ها اهمیت حیاتی دارد. تلاش در راه بزرگ کردن این هسته ها احتمال نفوذ پلیس و لو رفتن این هسته ها را افزایش می دهد. این هسته ها در صورت امکان می توانند از طریق استفاده از منابعی در خارج از کشور به هم متصل شوند. البته این امر در مورد هسته هایی که تمایل به هواداری از احزاب و سازمانهای خاصی را داشته باشند سهل تر خواهد بود.
مردم ایران سابقه طولانی در مبارزه در شرایط دیکتاتوریهای خونریز دارند. متاسفانه انطور که امیدوار بودیم انقلاب بهمن نتوانست نقطه پایانی بر رژیمهای دیکتاتوری در ایران بگذارد و امروز از دل آن انقلاب رژیم دیکتاتوری و خونریز دیگری سر برافراشته است که فضا را هر روز بیشتر مسدود می کند. زمان آن است که تجارب گذشته را مرور کنیم و از این تجارب استفاده بهینه ببریم. مبارزه در هر شرایطی باید ادامه یابد.