از : اردشیر زارعی قنواتی
عنوان : پرسش هایی که پاسخ قاطعی ندارد
آقای سالاری عزیز
شما در مورد تونس تقریبا ۴ سوال اساسی مطرح کرده اید که به لحاظ رئالیسم سیاسی و اصولا وضعیت دوران گذار در جوامع در حال تحول پاسخ قاطعی برای آن وجود نخواهد داشت. در مقاله تونس من دقیقا سعی کرده ام در کنار مشترکات و تفاوت های موجود بین وضعیت کنونی این کشور و انقلاب اسلامی ایران به همین پرسش ها به صورت نسبی و تحلیلی پاسخ دهم. اما اذعان می کنم بنده یا هر کس دیگری مدعی پاسخ نهایی به این موضوع باشد و بخواهند حکم نهایی را صادر کنند هم اینکه خود راه به گمراهی می برند و هم مخاطب را به گمراهی سوق می دهند.
۱ - اینکه اسلامیست های تونسی در آینده موفق بشوند آلترناتیو خود را بر جامعه تونس تحمیل کنند بستگی به خواست مردم و افکارعمومی متکثر تونسی و توازن نیروهای حاضر در صحنه سیاسی - اجتاعی این کشور دارد. هم چنین از آنجا که قیام های عربی هم اکنون تقریبا در شرایطی قرار گرفته اند که از هم تاثیر می پذیرند نتیجه نهایی به تبع آن از این موضوع و هم چنین معادلات منطقه یی - بین المللی نیز متاثر می شود.
۲ - اینکه این موضوع کی می تواند تحقق یابد نیز بر اساس هزارتوهای سیاست و تغییر و تحولات اجتماعی فاقد یک زمانبندی مشخص و از قبل معین می باشد. زمان در این بین با توجه به تحولات جهشی نقش مهمی را ایفا می کند و به همین دلیل نیروهای سیاسی - اجتماعی درون جامعه تونس می بایست با درس گرفتن از تجارب دیگران در چنبره آزمون و خطای از "نقطه صفر" پرهیز کرده و از همان ابتدا نظم جدید را بر پایه ی اصول غیرقابل نقض دمکراتیک بنا کنند.
۳ - شرایط کنونی تونس همان گونه که در مقاله توضیح داده ام به هیچ وجه با انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ قابل مقایسه نیست. به همان نسبت که شرایط ملی توضیح داده شده در مورد دو کشور فرق می کند وضعیت بین المللی و مطالبات جدید سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم نیز دچار یک تغییر بنیادین نسبت به ۳ دهه پیش شده است.
۴ - من به عکس بسیاری که ایراد اساسی را در نفس انقلاب می بینند معتقدم که این انقلاب نیست که نظام های جدید را به بیراهه می برد بلکه ختم به خیر یا شر شدن هر انقلابی به چگونگی طرح مطالبات مردمی، نقش نیروهای حاضر در صحنه، درک درست از رقابت سیاسی، نحوه ی برخورد حوزه پیرامونی با ساخت درونی و هم چنین مشارکت و نظارت مستمر و عمومی ملت بر ساخت دولت بستگی خواهد داشت. درک و تحلیل منصفانه اوضاع تونس حکم می کند که هم اینک بر اساس واقعیات موجود به ارزیابی اوضاع نشست و از گمانه زنی های تجریدی پرهیز نمود. این به مفهوم این نیست که بیم ها و امیدها در حاصل جمع نهایی و هم چنین وضعیت آینده را نادیده بگیریم اما به یک معنی می توان با داده های موجود در کنار شرایط موجود به صورت نسبی و نه مطلق به نتایجی رسید. من به شخصه چندان نگران تونس نیستم بلکه هیولایی که هم اینک در لیبی سر برآورده را بزرگترین خطر و تهدید برای دمکراسی های نیم بند در آینده ی کشورهای دستخوش جنبش های عربی می دانم.
دوست گرامی زیاد نیز به کسانی که در سال ۵۷ دچار اشتباه محاسباتی شدند نیز گیر ندهید چرا که گام نهادن در راهی تازه و فقدان تجارب تئوریک و پراتیک همیشه می تواند صادق ترین نیروهای مردمی را نیز دچار خطا و لغزش کند. با سپاس از شما
۴۱۰٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۰
|