لطفا ما را با خودتان قاطی نکنید! - غزال طبری

نظرات دیگران
  
    از : هومن دبیری

عنوان : ابراهیم نیوی تحلیل سیاسی نوشته یا مزاح و فکاهی ، طنز که چه عرض کنم
آقای ابراهیم نبوی چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۰
در روز آنلاین نوشت:
خانم کلینتون! ما کمک می خواهیم
نوشته بالا در روز آنلاین موجود ست.
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/۲۰۱۱/november/۰۲/article/-۱۵۳۴ae۹b۴۹.html

غزال طبری برای این نوشته «فکاهی» فوق ، انتقادی نوشته که در اینجا منعکس شد. عده ای به جای مراجعه به «سنگر» مطبوعاتی نبوی در روز آنلاین و مقایسه ی نوشته های غزال طبری و «فکاهی » نبوی شروع به زیر سئوال بردن گفته های غزال طبری شدند.
بنظر من این نوشته ی ابراهیم نیوی بدلایل زیادی قابل ارزیابی و نقد نیست. معلوم نیست نویسنده تحلیل سیاسی نوشته یا مزاح و فکاهی مرقوم فرموده، طنز که چه عرض کنم ؛ فرسنگها با کارهای او فاصله دارد. خوشبختانه در فرهنگ و ادبیات ما، تجربه فکاهی و طنز علیرغم سانسورهای غدار ریشه ی تاریخی دارد. نبوی بدون نقطه گذاری و علامت گذاری در نگارش هر چه میخواهد دل تنگش می گوید و در صورت اعتراض خیلی ساده می گوید : طنز سرتون نمیشه !
در نوشته مورد بحث مثلا خطاب به خانم کلینتون آمده :

« اولا شما یک سیستم شفاف دارید، مثل اروپایی ها و اگر کسی به شما نزدیک شود، فردا همه اطلاعات مربوطه را خودتان منتشر می کنید، و اگر هم شما این کار را نکنید، دیوانه ای به اسم جولیان آسانژ در ویکی لیکس این کار را می کند و از همه بدتر، وقتی یک ایرانی کاری بکند، قطعا زنش می فهمد، و وقتی زن او فهمید زن بقیه می فهمند، بعد همه شهر می فهمند چه اتفاقی افتاده. می بینید چه بدبختی داریم؟ سیستم شما یک سیستم رسمی روشن و حساب شده است، اما سیستم ما یک سیستم ریاکار و پیچیده. این دو تا با هم کار نمی توانند بکنند. این مشکل مهم است.»

آیا جولیان آسانژ در این میان نقش ژوکر را بازی می کند یا نبوی او را جدا دیوانه قلمداد می کند؟ معلوم نیست .
یا در باره بعداز انتخابات ۱۳۸۸ نوشته :

« در سال ۱۳۸۸ مردم ایران علیه حکومت دست به یک جنبش زدند. در یک روز که میلیونها ایرانی در خیابان بودند، وقتی نماینده حکومت از مردم می خواست بگویند " مرگ بر آمریکا" و " مرگ بر اسرائیل" مردم جواب می دادند " مرگ بر شوروی" چون شوروی اولین دولتی بود که در سال ۱۳۸۸ از تقلب انتخاباتی دولت احمدی نژاد حمایت کرد.»
این تصویر از بعداز انتخابات کاریکاتور ست یا اشتباهات سهوی تاریخی ؟ شاید هم بیسوادی ؟ صد البته نه شوخی ست و نه طنز ؟
شوروی این وسط از کجا سر در آورد ؟ غزال طبری حق داره روشنگری کند.
بهتر ست در برابر این نوشته های پرت وپلا برخورد منطقی و انتقادی نمود .خوانندگان رسانه ها نباید به این مهملات عادت نمایند.
۴۱٣٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱٣۹۰       

    از : ......

عنوان : این مقاله هیچ مرجعی ندارد
دبیران محترم اخبار روز! این مقاله هیچ مرجعی ندارد. درج مقالات غیر مستند خدمت به پروپاگاندای حاکمیت ضد بشر در میهن ما می‌باشد.
۴۱۲٨٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣۹۰       

    از : ......

عنوان : مرجع مورد استناد؟
از نویسنده محترم مقاله تقاضا می‌شود که به مرجع مورد استناد خود اشاره فرمایند. هیچ نوشته‌ای به نام نبوی که موید ادعای نویسنده باشد، یافت نمی‌شود.
۴۱۲۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۰       

    از : مرزبان مرزبان

عنوان : زمانه را چو نکو بنگری همه پند ست.
* اگر دولت جمهوریخواه ایالات متحده با حمایت انگلیس و با کمک ارتش وابسته بخود ، به فرماندهی ژنرال فضل الله زاهدی در ۲۸ مرداد ۳۲ با کودتائی نظامی ،حکومت ملی دکتر محمد مصدق را ساقط نمی کردند چه میشد؟
خب بجای حکومت نظامی و «جزیره ی آرامش» و تک حزبی ، ایران به روند سیاسی جند حزبی ادامه میداد و شاید بهتر از ترکیه امروز میشد.
عرصه بر مردم تنگ نمیشد که به انقلاب روی بیاورند. انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ واکنش مردم نسبت به ۲۵ سال خودکامگی بود که متاسفانه در کام ملایان فرو رفت.

سئوال این ست که چرا همیشه بعداز چند دهه «بعضی» سیاستمداران آمریکائی و انگلیسی از نقش خود در کودتا ها از جمله ۲۸ مرداد «اظهار تاسف» می کنند؟ مراجعه شود به سخنان وزاری خارجه ی کلینتون ، بلر و اخیرا خانم هیلاری کلینتون که سیاستمداران حزب دموکرات و کارگر می باشند . آیا شنیده اید که سیاستمداران جمهوریخواه آمریکا یا محافظه کاران انگلیس از نقش خود در کودتای ۲۸ مرداد یا جنگ تحمیلی اظهار تاسف کنند؟ آیا ممکن ست این کشورها قوانینی برای جلوگیری از سوء استفاده ی احزاب و دولت های خود در نقض حقوق بشر در دیگر کشورها تدوین کنند ؟ ابدا ! سعادت کشورهای غربی در گروی جنگ و مذلت در کشورهای حاشیه ای می باشد.

* در باره ی نقش استراتژیک ، اقتصادی ، لجستیکی و سیاسی قدرت های بزرگ در جنگ تحمیلی ۸ ساله کتابهای فراوان نوشته شده ست و مردم هنوز داغ سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس را بر قلبهای خود دارند که باردیگر یک مقام آمریکائی یعنی خانم هیلاری کلینتون در این مورد در مقام «دلجوئی» بر میاید . قضیه چیست ؟ چرا امروز ؟

در ۲۸ مرداد ما که نبودیم ولی شنیدیم که منافع غرب ایجاب می کرد که حاصل ۱۲ سال تلاش مردم ایران و پارلمانتاریسم جوان ایران را باید نابود کنند زندان ، اعدام و تبعید ... ۲۵ سال از حکومت کودتا حمایت کردند. بعداز انقلاب هم فروش اسلحه بر همه چیز ترجیح داشت و حکومت مذهبی بهترین «مجری» و خریدار این سیاست بود و با قتل عام و کشتار مخالفان روی تمام سفاکان را «سفید» نمود ولی منافع غرب ایجاب میکرد تا بروی مبارک نیاورند و حکومت مذهبی ۳۲ تا توانست جنایت کرد.

توجه !
ولی خانم هیلاری کلینتون هفته ی پیش در مصاحبه ی مستقیم با بی .بی.سی نسبت به دخالت دولت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد اظهار تاسف کرد؟ سرنگون کردن هواپیمای ایر باس ایرانی توسط ناوگان آمریکا در خلیج فارس را نیز ملامت نمود؟

ولی علیرغم این اظهار تاسف ها و ملامت ها یا «انتقاد از خود » بار دیگر صحبت از حمله ی نظامی ست . آیا تتاقض گوئی نمی فرمایند.
حتما باید فاجعه ی دیگری بیافرینند و بعداز چند سال مثل ژرژ دبلیو بوش در باره ی اشغال نظامی عراق بگویند اشتباه کردیم یا مانند خانم آلبرایت و آقای استراو و خانم کلینتون از ۲۸ مرداد اظهار تاسف کنند. فکر نمی کنم بچه های ما در آینده گول این حرف ها را بخوردند .

به نظر من خانم کلینتون با اظهارات خود در باره ی ۲۸ مرداد و هواپیمای ایر باس میخواهد خود را «منصف» معرفی نماید تا سیاست امروز خود را آسان تر اجرا کند. ولی خودش میداند که از ۱۹۴۵ تا امروز یک نمونه از این سیاست ها ی نظامی منشا خدمتی نبوده و جز کشتار مردم بیگناه و رونق اسلحه سازی و تقویت دیکتاتور ها نتیجه ای نداشته ست.
۴۱۲۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۰       

    از : پیام

عنوان : ای وای ... باز دوباره امر به معروف و نهی از منکر
یک چیز را درست فهمیدید و روش تاکید کردید: هیچکس حق نداره وکیل وصی وسخنگوی "ملت ایران" باشه. نه نبوی و نه "شما" خانم عزیز.
۴۱۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۰       

    از : نامی شاکری

عنوان : چند نکته با دوستان
به نظر من هم متن خانم طبری اگرچه از مضمون موجه و قابل قبولی برخوردار است اما قدری سانتی مالیستی و ستیزه جویانه است . حقیقت این است که "ما" در جنبش سبز بسیاری از این آقایان را ، دیگر همراهان راه سبز امید نمی دانیم . موضوع اصلا بر سر اختلاف نظر سیاسی نیست که هست و طبیعی هم هست . بسیاری از این آقایان و خانم ها رسما "حقوق بگیر" امپریالیسم شده اند و فرقی هم نمی کند که در گذشته با "ما" چه کرده اند! من یک بار در همین گفت و گوهای سایت اخبار روز نوشتم" خدا را شکر که در تنش ها و بحران های بعد از کودتا ، نظام ج اا سرنگون نشد" و حالا هم همین را تکرار می کنم. با این "همرهان سست عناصر" معلوم نیست در فردای ج اا ایران حال و روز بهتری بیابیم .در همین گفت و گو هاست که "مضمون" اصلی جنبش سبز کم کم بر "ما" آشکار شده و آن "همه با هم" مصنوعی و خطرناک ، کم کم جایش را به اتحادی از همه ی نیروهای اجتماعی می دهد که مضمون اصلی مبارزه شان "آزادی و عدالت اجتماعی" است! نه شبه لیبرالیسمی در آغوش ولرم خانم کلینتون به مدیریت آقایان و خانم های مخاطب متن خانم طبری! نکته ای را هم به تصریح می گویم :در آزادی خواهی و عدالت جویی هر فرد و جریانی که اندک نشانه هایی از چپ ستیزی در آن باشد به تردید بنگرید از آقای ابراهیم نبوی تا احسان نراقی! ممکن است با "سیاست ورزی " یک جریان چپ مخالف بود اما " چپ ستیزی" اول و آخر خوشی برای کوشندگان آزادی و دمکراسی نداشته است.
به ett عزیز هم پیشنهاد می کنم آن مردم منتظر "نجات دهنده" را به حال خود بگذارند! راست است که گروه هایی از مردم ایران که معمولا "دست بگیر" هم دارند، منتطر نشستن بر سر سفره ی حاظر و آماده ی "دمکراسی" هستند، اما آنها تمام مردم ایران نیستند! مطمئن باشید!
یک نکته ی دیگر هم با خاتم طبری عزیز: چرا فکر می کنید آن " جنبش اجتماعی " مفروض شما ، شامل جنبش سبز نیست؟ محدود کردن جنبش سبز به منویات امثال مخملباف و نبوی اشتباهی مخاطره آمیز نیست؟دایره شمول "جنبش اجتماعی" مفروض شما نباید به تنگی دایره ی شمول "خودی" های مرتجعان و اصول گرایان و دایره ی شمول امثال نبوی و مخملباف باشد!
۴۱۲۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۰       

    از : فریبا علیخانی

عنوان : آزادی بیان کنترل شده
دوست گرامی Ett ، اینطور هم نیست. ببین مثلا ً نظر تو را چون بی خطر تشخیص دادن، درج کردند. ولی خب میدانی، آستانه ی تحملشان پائین است. و از به، به بیشتر از اَه، اَه خوششان می اید.
۴۱۲۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۰       

    از : Pett .

عنوان : باعرض "ادب": چه کسی خواسته مقاله را تو چشم آقای نبوی کند؟!
ای کاش به جای جناب "اتت"، یک نفر ازهمان داخل کشور چنین "فرمایشی" می کرد تا ازش می پرسیدیم ، خانه اش کجاست که این طور مطمئن است که بمب های آمریکایی تو حیات خلوتش فرود نمی آید. ایشان ولی ازقرار معلوم از کیسه خلیفه است که می بخشد و خودش هم جایش امن و راحت است. خدا چشم آقای نبوی را برایشان حفظ کند تا شاید این مقاله را بخوانند و بیاموزند. کسی هم هیچوقت ملاقه را توی چشم ایشان فرو نخواهد کرد .
۴۱۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : آنچه را که بما تعارف میکنند اسارت است حمایت نیست !
تونی بلر نخست وزیر اسبق انگلستان در مورد تلفات سربازان انگلیسی در عراق به خبر نگاران میگفت : "جنگ تجارت خونینی است" ... و این یک واقعیت است . هیچ تجارتی به اندازه برپایی یک جنگ در کشوری سود آور نیست هیچ تجارتی به اندازه تصرف و اشغال یک کشور سود آوری ندارد ! حتی قبول یک قرارداد انحصاری فلاکت کشوری را در بر خواهد داشت تا چه رسد دودستی کشوری را تقدیم بیگانگان نمودن ! انحصار تنباکو و سپس نفت در ایران خاطرات تلخی‌ برای ما بجای گذاشته است. "دموکراسی" با پیش در آمد دخالت نظامی هم کم خرج نیست و بهای آن تمام هستی‌ کشور را شامل میشود ! نفت عراق با شرکت‌های آمریکایی قرار داد سی‌ ساله دارد ! خانم کلینتون تاسف خود را در مورد دخالت آمریکا در ایران ابراز داشتند ولی‌ نگفتند که این دخالت به چه قیمتی برای مردم و کشور ایران تمام شد. ایران کشور بسیار ثروتمندی است که مردمان بسیار فقیر در آن زندگی‌ میکنند، چرا ؟ بافت ساختمانهای شهری و روستایی ایران بافتی مخروبه و سرمایه گذاری نشده‌ای است ، چرا ؟ این ثروتها و درآمد‌های ایران کجا رفته و کجا میروند ؟ جوانان ایران برای مردم و نسل آینده ایران باید دموکراسی مردمی ، متکی‌ به مردم بسازند.کسی‌ بما دموکراسی نمی فروشد و دموکراسی هم خریداری نیست و آنچه را که بما تعارف می کنند اسارت است و حمایت نیست !
۴۱۲۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۰       

    از : Ett

عنوان : باز هم سلام!
راستی شما احیانا فقط نظرات موافق رو که منتشر نمیکنید؟!
۴۱۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۰       

    از : Ett

عنوان : چرا؟؟
شما چرا انقدر لحنتون بی ادبانه است؟ اینه کار حرفه ای کردن؟؟ چرا شخصی کردین این مسئله رو و مقاله رو دارین میکنین تو چشم آقای نبوی؟؟ ببینم از وضعیت ایران خبر دارین؟ از نظرات ایرانی ها خبر دارین؟ که چقدر دلشون میخواد یکی پیدا شه کمکشون کنه از این وضعیت خارج شن؟ چرا انقدر شعار میدی خانوم جان!
۴۱۲۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۰       

    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : خروس های بی محل و جنبش اعتراضی ایران
خانم غزال طبری با سلام
نوشته شما جواب نسبتا خوبی بود به کسانی که این روزهای هوا برشان داشته است که گویا با دخالت خارجی تحت عنوان "دخالت بشردوستانه" می توان به دمکراسی رسید. این چنین افرادی یا عموما اشخاص مایوس یا فرصت طلبان سیاسی می باشند که به هر بهایی می خواهند سری توی سرها در بیاورند. تجارب تاریخی یک قرن اخیر نشان می دهد که بین دمکراسی اجتماعی در غرب با سیاست خارجی امپریالیستی دولت های غربی یک تفاوت آشکار وجود دارد. متاسفانه تازه از راه رسیدگان به مرز دمکراسی یا خواسته یا ناخواسته این مرزبندی عینی را نادیده می گیرند و مخاطبان خود را به سمت گمراهی سوق می دهند. دخالت غرب و به خصوص آمریکا در حوزه خارجی همواره یا مبنای اهداف ژئوپلتیک داشته است یا اینکه اهداف استعماری را مد نظر قرار داده است. افغانستان عراق و لیبی هم اکنون تصویر روشن و آشکار از نتیجه این ماجراجویی های امپریالیستی است که قربانی اول آن ملت های این کشورها بوده اند. در تاریخ تحولات اجتماعی ایران معمولا آنان که دیرتر می رسند تندتر می تازند و به گمان خویش صاحب صلاحیت برای هر اظهار نظر و اقدامی می باشند. خوشبختانه نه تنها جنبش چپ هیچ سنخیتی با دخالت های بشردوستانه از نوع لیبی برای ایران ندارد که حتی بسیاری از فعالان سالم در طیف جنبش سبز و اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان نیز با این درخواست های مشمئز کننده بیگانه هستند. جالب در این است که تمام کسانی که در آرزوی دخالت خارجی در امور داخلی می باشند همان کسانی هستند که در طی تمام این سال ها مخالفان و دشمنان شماره یک انقلاب و مبارزه شفاف با دیکتاتوری و نقض عدالت اجتماعی بوده اند.
۴۱۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۰       

    از : مرادی

عنوان : بر نبوی حرجی نیست
آفرین و هزار آفرین بر شما. برای اطلاع شما، علی افشاری هم با تلاش تمام مثلا جنبه تئوریک و تاریخی دخالت «بشردوستانه» را تشریح کرده است. خودشان را می زنند به کوچه علی راست! آیا از همکاری سرویس های امنیتی غرب شامل انگلیس را با لیبی در همین سال های اخیر بی خبرند؟ چه کسی متهمان ترور را به لیبی فرستاد که شکنجه شوند؟ آیا اینقدر از دلیل و منطق بی بهره اند که سکوت همان مداخله گران «بشردوست» را در جنایت های متحدانشان نمی بینند؟ چه کسی باید خواستار مداخله بشردوستانه بشود؟ آیا مکانیزمی برای این درخواست وجود دارد که اکثریت قابل توجه سرکوب شوندگان را شامل شود؟ درست است که جنایتکارانی مثل قذافی و خامنه ای و اسد و امثال اینها راه ناتو را صاف می کنند. اما آیا همین کافیست که ناتو برای ما تصمیم بگیرد که کی و در کجا مداخله کند؟ آیا جنایت کاری چون قذافی را باید مورد تجاوز قرار داد و بدون محاکمه در خیابان کشت؟ این هم جزو حقوق بشر آقای افشاری و مجتبی واحدی است؟ البته بر ابراهیم نبوی و علی افشاری و امثال آنها حرجی نیست. بنیاد درست فکری ندارند و هنوز توهم بازگشت سریع و تکیه زدن بر پستی ـ مثلا دربانی در وزارت فرهنگ و ارشاد! یا آموزش عالی ـ را از دست نداده اند. بسیاری از اینها «نمک گیر» هم هستند و بالاخره باید جبران مافات کنند. راستی کسی امروزه از چلبی خبری دارد!!؟

از آنها بگذریم زیرا هیچ گاه پرنسیب درست و حسابی نداشته اند. تا چند وقت پیش با قدرت بوده اند و حالا با تیپا بیرونشان کرده اند. حماقت از جمهوری اسلامی است که نمی فهمد مشکل اینها دمکراسی و آزادی نیست و می شد با کمی گسترده کردن سفره اینها را هم به شرکا افزود. تاسف از به اصطلاح چپ ها و برخی چپ های سابق است که با این ها مسابقه رسیدن به درگاه معبود گذاشته اند.
اما، به دوستی که ایرادش از نوشته شما حمله نکردن به رژیم است، باید بگویم که نیازی به این نیست. اول، در هر نوشته یا گفتاری نباید تمام مواضع در باره تمام مسایل بیاید. دوم، ضدیت با رژیم و جنایت های آن کاملا و به روشنی در در بافت نوشته تنیده است.
۴۱۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۰       

    از : ....

عنوان : .........
تمام مطلب در مورد ابراهیم نبوی درست است. تنها چیزی که در این فرد در ۳۰ سال اخیر تغییر نکرده، فرصت طلبی و چپ‌ستیزی هیستریک است. اما انتقادی هم به این نوشته وارد است. هیچ اشاره‌ای به نقش حکومت جنایتکار در انحطاط همه جانبه کشور ندارد. اتفاقا یک شیوه شناخته رژیم، مخالفت با هرگونه فشار بین‌المللی به حکومت فاسد در پوشش ظاهری چپ است. این رژیم حتی بخشی از نیروهای ترقیخواه جهان را فریب داده و آنها را به دفاع از حاکمیت خامنه‌ای کشانده است. عدم مرزبندی واضح با مواضع تبلیغی رژیم ضد مردمی، ضعف آشکار این نوشته است.
۴۱۱۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۰       

    از : هاتف رحمانی

عنوان : دستتان درد نکند
خانم طبری سلام
افسوس که نمی شود در این دنیای مجازی بر دستتان بوسه زد. درود گرم مرا بپذیریذ
۴۱۱۶۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣۹۰       

    از : خسرو صدری

عنوان : به ریسمان قدرت ها واگر شد ابرقدرت ها معتصم شوید،تا رستگار شوید!
به نظر من سرچشمه رشد این "ویروس"های خطرناک درمحافل سیاسی، چه در داخل کشور و چه در خارج ، قدرت ها هستند که برای پیش بردن اهداف خود، پول خرج کرده، مجری پروژه استخدام می کنند. طبیعتا کسانی که در گذشته استعداد خاصی در این زمینه از خود نشان داده اند، امروز هم به همان راه می روند و این مساله بیشتر به سرشت افراد مربوط می شود تا جهانبینی ظاهریشان .
کسانی که با صداقت انقلابی که هیچ سنخیتی با روحیه سیاسی کاری ندارد، به عرصه مبارزات اجتماعی وارد شدند، اگر در شرایط یاس آور کنونی جهان، هنوز با همان روحیه به مسائل بنگرند، خوب باید درد این همه پلشتی را هم تحمل کنند. متاسفانه هیچ کاری هم برای تغییراساسی این وضعیت نمی توان کرد. دور و برما پراست از این افراد و گرایشات و بلندگوهای بزرگ هم آوای مسموم آنان را پخش می کند.
۴۱۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣۹۰