از : روزبه
عنوان : ..........
جناب خسرو صدری در پاسخ به خانم پریوش آزادی می گویند که «زیرا همه اشتباه کرده اندو خرده گیری هم کار دشواری نیست.». در اینکه انسان جائزالخطاست شکی نیست ولی جناب صدری اشتباه داریم تا اشتباه. حزب توده ۷۰ سالست هی "اشتباه" می کند آنهم چه "اشتباهاتی"! می گویند یکبار اشتباهی را کردن را می توان به حساب تجربه گذاشت ولی همان اشتباه را تکرار کردن را به حساب حماقت باید گذاشت. البته که حزب توده احمق نیست ولی همیشه نشان داده است که چقدر مغرض است. بیانیه "جشن" تولد ۷۰ سالگی اش را دیدیم که چه لطفی به دیگر چپها داشت!
۴۱۴۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۰
|
از : رضا فانی یزدی
عنوان : تشکر از اظهار نظر دوستان
با سلام به همه دوستان و توجه شما و تشکر از همه که در این گفتگو شرکت کردید ، من هم به نوبه خود از گفتگو شما استفاده کردم مهم نیست که بعضی از دوستان ما با عصبانیت به من برخورد کردند ، از آنجا که مواردی مطرح شد که باید مفصلا مورد نقد قرار گیرد با اجازه دوستان نظر خودم را در مطلبی جداگانه به مدیریت سایت محترم آخبار روز می فرستم تا به صورت مقاله جداگانه ای درج شود و امکان ادامه گفتگو فراهم آید . پس در اینجا این بحث را ادامه نمی دهم و به مطلب آینده موکول می کنم
با تشکر
رضا فانی یزدی
۴۱۴۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۰
|
از : آرش بی کمان
عنوان : مبارزه یا همکاری؟
عقل سلیم! می گوید هیچ کس بیش از افرادی که در مبارزه با ج.ا هزینه پرداخته اند، مثل نویسنده همین مقاله ، آقای فانی، مشتاق تغییرات در ذات و چهره ج. اسلامی نیست!! عقل علیل میگوید اگر شعار پیش به سوی شکوفایی جمهوری اسلامی - سپاه پاسداران را به بمب اتمی مجهز کنید- در نخستین انتخابات ریاست جمهوری به شیخ صادق خلخالی رای میدهیم- در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی (۱۳۶۱) ما به علی خامنه ای رای میدهیم - از سرکوب مخالفان انقلاب و اما خمینی حمایت میکنیم و غیره ... برو تا آخر! مبارزه با جمهوری اسلامیست؟ پس توده ای ها برای مبارزه علیه جمهوری اسلامی نبود که هزینه پرداختن بلکه برعکس آن هزینه بخاطر همکاری اونا با جمهوری اسلامی بود
۴۱۴۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : الف باران
عنوان : مردم لیبی برای آن انقلاب نکردند که قوانین "چند همسری" داشته باشند،یا از همان روز نخست یکنفر برای مردم تعیین و تکلیف کند !
تحریمهای اقتصادی، فشارهای سیاسی وحتی حمله به تاسیسات نظامی و اتمی این نظام را سر نگون نمیکند ولی در عوض بهانهای به رژیم خواهد داد که مخالفان را به "طرفداری از بیگانگان" به جوخههای اعدام بسپارد.قبل از جنگ ایران و عراق، ایران یکپارچه در اعتصاب و نافرمانی بود به عظمت و تعداد ۳۰ میلیون تظاهرات کننده و اعتصاب کننده. تحلیلگران جهانی هم اعتراف میکردند که حیات این نظام دیگر به مویی بند است، ولی به محض شروع جنگ وحشت در همه جای ایران سایه افکند ، دیگر هیچ مخالفی حتی جرات نفس کشیدن هم نداشت، از خانه بیرون آمدن همان مورد ضرب و شتم قرار گرفتن،دستگیر شدن و پس از آن اعدام شدن همان ! اجتماع بیش از سه نفر اجازه گشودن آتش داشت و دستگیر شدگان بدون باز پرسی حتی شناسایی تیر باران میشدند (در اینجا جای دارد که به طرفداران حزب توده و چریکهای اکثریت یاد آوری شود که آنها به مراتب از کمیته ایها و لباس شخصیها برای مخالفین حکومت خطر ناک تر بودند چون افراد سیاسی مخالفان سیاسی خود را در محل و یا شهری که در آن زندگی میکنند بخوبی میشناسند فقط یک نفر از آنها در مکانی که "باران" زندگی میکرد ۴۷ نفر را به زندان و تیر باران روانه کرده بود)... بهر صورت این شرایط خطرناک را جنگ بوجود آورد و بگفته خمینی جنگ برای آنها نعمتی بود ! پس جنگ این حکومت را سر نگون نمیکند بلکه شرایطی بوجود خواهد آورد که از این مهلکه مرگبار خلاصی یابند.ما نیروی آلترناتیو مردمی قدرتمندی نداریم که هر ضربهای به این حکومت فرود آید بسود جناح مردمی تمام شود. اتفاقات در کشور های قیام شده همین را ثابت میکند . اگر سازمانهای مردمی در اثر انقلاب و یا قیام نتوانند دستاوردهای قیام را کنترل و حفاظت کنند ثمره قیام نصیب مردم نخواهد شد. مردم لیبی برای آن انقلاب نکردند که قوانین "چند همسری" داشته باشند،یا از همان روز نخست یکنفر برای مردم تعیین و تکلیف کند ! کجای این نوع حکومتها مردمی هستند ؟ اگر موافقین حمله نظامی به ایران چنین حکومت هایی را میخواهند که ما تا بحال چیزی جز این نداشته ایم ! از طرف دیگر آنها نگفته اند که ما این حکومت را عوض میکنیم، آنها فقط بر طبل تبلیغاتی حمله به تاسیسات اتمی کوبیده و میکوبند که به نفع این حکومت و به ضرر رشد فضای اعتراضات دموکراتیک تمام خواهد شد.
۴۱۴۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : خسرو صدری
عنوان : به آرش...
اگر همه مردم ایران هم از ناتو و آمریکا بخواهند که ایران را بمبارن کنند، این ها کاری را خواهند کرد که منافعشان در آن باشد. به مصاحبه هیلاری کلینتون با بی بی سی دقت کنید تا متوجه شوید که آمریکا خواهان کنار آمدن با ج.ا است و صالحی هم در پاسخ می گوید: هنوز وقت گفتگو با آمریکا نرسیده است. یعنی داریم بر سر پروژه سازش با یکدیگر کار می کنیم ولی چانه زدن ها تمام نشده است. لابی های اسرائیل در آمریکا سعی می کنند از این سازش جلوگیری کنند و آمریکا را با عمل انجام شده در مقابل ج.ا روبروسازند. شاید ترور سفیر عربستان را هم عوامل نفوذی این ها در ارگان های ج.ا برنامه ریزی کرده بودند که با تمایل به سکوت از جانب جناح های دیگر در آمریکا روبروشد. افاضات "فطروس" ها را در رابطه با این درگیری باید دید و این که عوامل این گرایشات در جامعه ایرانی عمدتا مقیم آمریکا هم ، به نوبه خود در این جهت تلاش می کنند.
آدم عاقل باور ندارد که با این تشبثات زمینه ای برای حمله فراهم خواهد شد.نگرانی از ترویج رسمی فرهنگ وطنفروشی است.
جز خود مردم ایران کسی حق ندارد در مورد آینده و سرنوشت آنان تصمیم بگیرد یا شیوه ای خاص از مبارزه برای آنان تعیین کند. باید به دنبال راه حل هایی بود تا رژیم را مجبور سازد به آرای همین مردم جهت تعیین مسیرکلی آتی کشور تن دهد.
عقل سلیم می گوید هیچ کس بیش از افرادی که در مبارزه با ج.ا هزینه پرداخته اند، مثل نویسنده همین مقاله ، آقای فانی، مشتاق تغییرات در ذات و چهره ج. اسلامی نیست. ولی درست بخاطر آن که این افراد با عشق به مردم خطر کردند، به این می اندیشند که چگونه می توان راهی یافت تا بدون آسیب های عظیم به این مردم، در جهت تغییرات گامی برداشت. حال این افراد را مقایسه کنید با آنهایی که هزینه ای نپرداخته اند که هیچ ، بلکه بابت "تز"نویسی های خود هزینه هم از اینجا وآنجا دریافت کرده اند و امروز حکم "بمباران فله ای" مردم بیچاره را صادر می فرمایند.
۴۱۴۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : تهمتن - ش
عنوان : اینان برای کی می نویسند !!؟؟
نوشته های امثال آقای فانی یزدی و همفکران و "پروپگاندای غرب ستیزی" دوره جنگ سرد ! (که آنان هم شکست خوردند - شوروی سابق و اقمار ضد مردمی) برای چه کسان و مردمی ست؟؟ مردم ایران !!؟؟ اگر چنین ست;باید خدمت خانم ها و آقایان غرب ستیز عرض شود که مردم ایران یکی از نادرترین ملت هاست که سر ستیز با هیچ کس نداشته و صلح طلبی از ذات اوست که عملا آنرابه شماها نشان دادند که نمونه همدردی با غرب و عمدتا باامریکا در حمله غرب ستیزان القاعده به ساختمانهای نیویورک; هزاران نفر ازهمین مردم; شمع بدستان; در اوج سرکوب رژیم; به خیابانها آمدند !! این همدردی(آگاهانه) نه تنها در منطقه;بلکه در جهان بی نظیر است و درتاریخ ثبت شده; که همچنان که هر حرکت ضد مردمی و پروپگاندایی(معنای پارسی این واژه همان دروغگویی ست) از هر کس در عضر انترنت هم ثبت میشود. اینکه یک عنصر سلطنت طلب را پیراهن عثمان کنند تا با یک تیر دو نشانه روند و پروپگاندای خود را بر علیه خواسته صلح طلب مردم ایران که همان دوری از غرب ستیزی ست که اصولا سر صلح با جهان دارد(البته این صلح طلبی شامل نظام آدمکش اسلامی نمیشود) را همراه با دفاع مسلم و روشن وتردید ناپدیر از رژیم جنایتکار کرده تا از سرنگونی آن(اماناشیانه)جلوگیری کنند و این پیراهن عثمان را به نمایش مردمی گذاشته که بیش از ۳۰ سال هزاران خسارت و لطمان جبران ناپدیر دیده که نمونه دیگر آن جنگ ضدمردمی خمینی - صدام معدوم است که رژیم جلاد و جنگ افروز خمینی برای استمرار حکومت براه انداخت و یک میلیون(ازجمعیت ۳۶میلیونی آنزمان) نفر از جوانان و نونهال های ۱۵ - ۱۶ ساله را در جنگ افروزی او کشته و معلول نمود. هزارمیلیادر دلار (آن زمان) خسارت برکشور وارد نمود. نزدیک به ۲میلیون از مردم خوزستان را خانه و کاشانه خراب نمود و به شهرهای دیگر آواره کرد. خوب می بود که این عنصرسلطب طلب این کشته ها و آوارگان را هم به لیست آمار خود اضافه میکرد. بلی ;آقای فانی یزدی و همفکران;هم جنایات سی و چندساله رژیم در قلب تاریخ ثبت گردیده و هم پروپگانداهای شما و همفکران. از جنگ میگویئد و باز هم پروپگاندا !! کدام جنگ!!؟؟ جنگی که یک طرفش جهان را با سلاح موشک هایش تهدید پوشالی میکند!!؟؟طرفی که بر اثر ترس و وحشت;نیمی از موشک های دوربردش را خود منهدم میکند!!؟؟ آیا غرب و به همین خاطر; مردم ایران; نمیدانند که مشتی اوباش جنگ افروز;که از نگهداری سلاحهای خود عاجرند; ایران ومردم ایران را به گروگان گرفته اند؟؟؟رژیمی که از درون دچار فروپاشی سریع گردیده; احتیاج به جنگ نداشته وغرب هم بخوبی ازآن آگاه است. - اما این آقای نویسنده; پیراهن عثمان اش را وسیله ای دیگر قرار داده تا دشمنان دیگر نظام اسلامی را که معتقد به جنگ نبوده و همراهی باخواسته های مردم ایران;که خواهان سرنگونی رژیم و صلح با جامعه جهانی هستند را خائن و وطن فروش و واژه های ناشایست دیگری کرده و بعبارت دیگر مردم ایران را که غرب ستیزی ایشان و همفکران را به زباله دانی تاریخ انداخته اند را هم خائن و وطن فروش نامیده است!!!!؟؟؟؟ اما همانطور که گفته شد; هر نوشته از هرکس در تاریخ ثبت شده و روزی خآئنین و وطن فروشان واقعی در درگاه مردم ایران جوابگو و به قضاوت شان خواهند نشست.
۴۱۴۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : آرش بی کمال
عنوان : اصولا افرادی که مخالف حمله نظامی امریکا به جمهوری اسلامی هستند دو دسته اند
اصولا افرادی که مخالف حمله نظامی امریکا به جمهوری اسلامی هستند دو دسته اند
- دسته اول کسانی هستند که دلشان برای ایران و هموطنانشان می تپد آنها از این می ترسند که مبادا افراد بی گناه کشته شوند و مملکت درب و داغون شود
خب! من به این گروه حق میدهم که چنین احساسات و اعتقاداتی داشته باشند. این ابراز مخالفت آنها از روی تمایل به بقای جمهوری اسلامی نیست بلکه احساسات پاکی دارند و خیال میکنند که مردم داخل ...ایران یکروزی انقلاب خواهند کرد و خودشان حکومت را از داخل تغییر خواهند داد. البته برایشان مهم نیست که این پروسه چه مدت میخواهد طول بکشد؟ ده سال؟ بیست سال؟ پنجاه سال؟
اما دسته دوم کسانی هستند که تحت پوشش "نه به حمله نظامی" میخواهند جمهوری اسلامی را از سقوط حتمی نجات بدهند. اینها با هرچیز که موجودیت نظام را به خطر بیاندازد مشکل دارند و الا دلیلی ندارد که حتی با تحریم های اقتصادی و مالی که توان حاکمیت را تضعیف میکند هم به مخالفت برخیزند. تو اگر ریگی به کفشت نیست چرا با تحریم ها هم مخالفی؟؟
۴۱۴۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : خسرو صدری
عنوان : در پاسخ به پریوش آزادی
"بشکند هر قلم هردست اگر/پیچد از خدمت محرومان سر"! حزب توده ایران هراشتباهی اگر مرتکب شد، از خدمت محرومان سرنپیچید و هدفش بهبود حال مردم بود. نگاه کنید که در مورد قوانین "ضد کارگری" و "بند ج" که تاثیر مستقیم در زندگی زحمتکشان داشت، چگونه از روز اول با قاطعیت و پیگیری موضعگیری می کرد.
حال شما همین یک بیت شعر را بگذارید وسط ، خودتان و دیگران را با آن بسنجید و بعد مطابق آن جایگاه "انــسانی" عالی جناب "فطروس" را هم مشخص فرمایید. عیارحزب مشروطه و سلطنت طلبان را هم با همین شعراندازه گیرید تا ببینید ، بیهوده نیست که این ها حتی یک نفر هم بخاطرمبارزه در زندان های ج.اکشته نداده اند ولی این همه از"خانه های امن" خود، هل من مبارز می طلبند و در حالی که صدای تیربه عمرشان نشنیده اند، دستور "حمله" هم صادر می فرماید.
اگرفطروس و هوادارانش راست می گویند، نامه بنویسند به پنتاگون و داوطلب شرکت درجنگ برعلیه جمهوری اسلامی شوند و از کیسه مردم بیچاره ، حاتم بخشی نفرمایند. ما هم می آییم کنار مرز پشت سرشان "آب" می پاشیم .
نتیجه آن که خانم آزادی یا هرکس دیگر، تنها زمانی می توانند از دیگران، با هویت کاملا مشخص، ایراد بگیرند که هویت خودشان هم مشخص باشد.زیرا همه اشتباه کرده اندو خرده گیری هم کار دشواری نیست. تنها در مقایسه احزاب و گروه ها و نیز اشخاص با یکدیگر است که می توان در مورد آن ها داوری کرد.
۴۱۴۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : احمد صلاحی
عنوان : برای الف باران و بهرام
دو نکته کوچک برای دوستان عزیز ضد جنگ و میهن پرستم:
اول : برای الف باران ،که در کامنت خود به استراتژی آمریکا هم اشاره ی سریعی کرده : در استراتژی آمریکا ،ایران و سوریه باید از متحدانً آمریکا و اسرائیل باشند تا هیچ نفس کشی در این "کره دموکراسی طلب" هوس یکه تازی علیه اسرائیل و آمریکا نکند .
نمیدانم این فرمول از نظر تاریخی تا چه حد با واقعیت ها سازگاری دارد.
ولی امروز میدانیم که آمریکا می بایست ،بهترین گزینه را برای آلترناتیو شاه مریض در ایران سر و سامان میداد.تمام تلاشش را کرد تا انفجار ۷۹ را مهار کند . اما گسستی بعداز انقلاب ایران در منطقه و علیه غرب ایجاد شد هنوز کابوس نفت خواهان جهان ست.. ولی پشت طوفان انقلاب ایران ، غرب به افقی وسیعتر از رابطه ی ایران و سوریه با آمریکا و اسرائیل نظاره داشت؛ آنهم نابودی سوسیالیزم واقعا موجود بود. ولی این نابودی سوسیالیزم خودش آغاز بزرگترین بحران سرمایه داری جهانی بود.
آری ، ظاهرا پیمان آتلانتک شمالی -ناتو - به پایان خط رسیده بود بودجه ی آن از حدود ۲۰۰۰ بیلیون/ میلیارد دلار به نصف رسید. در باره ی این موضوع و وقایع اواخر قرن بیستم نیاز به بحث و گفتگو داریم . در بسیاری از کشورهای اروپائی بعداز پایان جنگ سرد شروع به تقلیل بودجه ی دفاعی و تعطیل پادگانها نمودند و در سوئد حتی نظام وظیفه ی اجباری منحل و آنرا در سطح محدودی به صورت داوطلبانه و یا اختیار دفاع غیر نظامی قرار دادند. اتفاقات نظامی هزاره سوم مانند جنگ عراق و افغانستان «خون » تازه ای در پیکر ناتو تزریق نمود که بودجه آن از بالاترین سطح دوران جنگ سرد هم بالاتر رفت.
دوم : برای بهرام ، انقلاب ایران علیرغم دخالت ها و تحریکات غرب و آمریکا ، برای سرنگونی دیکتاتوری سیستماتیک شاه و علیه توسعه ی ناموزون جامعه و تقسیم غیر عالانه ثروت صورت گرفته بود. چنان زلزله ای در منطقه و جهان ایجاد کرد که شادروان مهندس بازرگان آنرا به سیلی خروشان تشبیه کرد. تردیدی نیست که حکومت نه پای بند به «توسعه » بود و نه علاقه ای به «عدالت » داشت پس از همان اول سرکوب را در دستور خود گذاشت. غلیرغم تمام سرکوب ها داخلی ۳۰ ساله ، قتل عام ها ، توطئه ها ، جنگ ۸ ساله و فشارهای فرهنگی که بر میلیونها ایرانی سهمناکترین مصیبت ها را وارد نمود انقلاب ایران ادامه دارد. نه به دیکتاتوری ! عوارض روانی و اجتماعی این مصیبت ها بی نهایت و غیر قابل اندازه گیری ست در آینده در باره ی آن محققان خواند گفت.
بهرام عزیز در زمان شاه هزاران دانشجو ، روشنفکر و مبارز منافع مردم را نمایندگی میکردند که در سخت ترین شرائط در برابر دیکتاتوری ایستادند زندانی شکنجه و اعدام شدند همه میدانند . ولی از سال ۵۷ تا امروز میلیونها نفر در صحنه هستند. خسارات وحشتناک ست. کیست که نداند.
ولی شاهپرستان دائی جان ناپلئون وار، اینجا و آنجا با حسرت میگویند: کاش اعلیحضرت در ۵۷ چند هزار نفر بیشتر می کشت و تسلیم خمینی نمی شد. خسارتش از این ۳۰ سال کمتر بود .
این حضرات با همین منطق در باره ی جنگ و حملات نظامی برخورد می کنند : بگذار دیگران بیایند و بکوبند از شر آخوند ها راحت میشویم.
البته از چپ خا هم بسیار عصبانی هستند که امپریالیسم «عزیز» آنها را مورد بی مهری قرار میدهند و به فکر منافع مردم هستند.
کاری ندارند که که مردم در این ۳۰ سال خون چکان با تمام سلولهای خود عظمت تاریخ را درک کرده و با رشد بالنده ای دیگر به شاهان و ملایان «افتخار» قیم شدن نخواهند داد.
مسئله اینست که ثروتهای مردم ایران نباید با جنگ وجه المصالحه ی دعوای غرب و راهیان اسلام عزیز قرار گیرد. تلاش کنیم که عفریت جنگ و طاعون حکومت مذهبی از مملکت ما فاصله بگیرند. به نظر من باید حکومت را فشار داد تا مثل صدام و قذافی و ملاعمر دست بنگاه بین المللی تولیدات جنگی ناتو را برای «خدمات » جنگی باز نکنند.
۴۱۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|
از : پریوش آزادی
عنوان : آقای خسرو صدری وسط دعوا.......
من با اقای میر فطروس موافق نیستم . نطر ایشان هم تازگی ندارد سال ها قبل که یک بار سناریوی جنگ مطرح شد همین مطالب را نوشت ایشان نمک شناس هستند و نمک دان نمی شکنند. اما در این میانه آقای خسرو صدری هم ادعایی غیر واقع دارد . ایشا ن مدعی اند کسانی در این سایت قلم می زنند آنجا که پای منافع مردم و ملی مطرح باشد به خودی دست رد می زنند و زده اند چه رسد به بیگانه ها . به نظر می رسد ایشان دچار فراموشی شده اندو عملکرد حزبش ، حزب توده را فراموش کرده است .
۴۱۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|
از : Bahram -
عنوان : -
سلام. اقای فانی یزدی! شما مینویسید"سی سال تسلط حکومت جمهوری اسلامی ایران متاسفانه بخشی از اپوزیسیون خودش را شبیه خودش کرده است!"
آیا واقعا این بخش از اپوزیسیون بمرور زمان ودر اثرتسلط جمهوری اسلامی بر کشور چنین خوی وخصلتی پیدا کرده که برای رسیدن بقدرت جان آدمیان برایش بی ارزش گشته است؟ من فکر میکنم این نظر در باره این بخش از اپوزیسیون وبطور کاملا واضح و مشخص یعنی سلطنت طلبان،کاملا غیر تاریخی و وتا حد زیادی گمراه کننده است. سلطنت طلبان همیشه این خوی وخصلت ضد مردمی را داشته اند. دودمان پهلوی با کودتا بر سر کار امدند. برای ماندن در قدرت با کمک خارجی کودتا کردند، آدم کشتند، زندانی کردند، شکنجه کردند، ساواک درست کردند، سیستم تک حزبی را انداختند وجنایت کردند. اینان شعارشان خدا شاه مهین بود. کل آن میهن و مردمش را فدای خاک پای همایونی میکردند.برای اینان شعبان بی مخ نمونه یک ایرانی آریایی بود وهست . برعکس نظر شما باید بگویم که این زمامداران جمهوری اسلامی بودند که شیوه برخورد با مردم و کودتا کردن را از رو دست این سلطنت جلبان کپی کردند و نه بر عکس. حداکثر این است که بپذیرم که این دو جریان برای بودن درقدرت و حفظ آن بهر قیمت از هم یاد میگیرند. این جماعت(سلطنت چی ها) از وقتی هم که در اثر انقلاب مردم قدرت را از دست دادند، یک آن آرام ننشسته واز هر فرصتی برای انتقام گیری از مردم استفاده کرده و مننتظر فرصتهای دیگر نشسته اند. کودتای نوژه یادتان هست؟ همین اواخر یکی از دست اندرکارانش که خود را مشروظه خواه معرفی میکند، در پالتاک با افتخار ابراز میکرد که قرار بوده با ۴۸ فروند هواپیما جماران را بمباران کنند. او عامدانه از بمباران اقامتگاه خمینی حرف میزد که کشتار مردم تهران را پنهان کند. اگر قصد کودتا چی ها فقط محل زندگی خمینی بود، چه نیازی به ۴۸ هواپیمای جنگنده بود؟ اینان خوب میدانستند که حد اقل در انزمان اکثریت مردم طرفدار آقای خمینی بودند . بسیاری مردم تهران حاضر بودند برای دفاع از رهبرشان و انقلاب جان خود را فدا کنند. قصد این آدمخواران قدرت پرست بمباران و کشتار هر کسی که دربرابرشان مقاومت میکرد بود. الان هم همین نظر را دارند. هر جقدر هم برایشان توضیخ بدهید که جنگ جهنم سوزانی که هست و نیست کشور را به باد خواهد داد، باز خود را به نفهمی زده و عوامفریبی را ادامه خواهند داد.
دوست عزیز آقای فانی! واقعیت را با مردم در میان بگذاریم.از فشار اپوزیسیون ارتجاعی نترسیم. روشن نکردن خط و مرز ایرانیان میهن دوست اپوزیسیون با مشتی سلطنت طلب و کسانی که برای به قدرت رسیدن حاضر به هر دم تکان دادنی به خارجی ها هستند، خیانت به مردم است. تعارف که نداریم.
۴۱۴۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|
از : مراد شهرستانی
عنوان : روشی عملی و قابل اجرا
من با عرض معذرت باید بگویم که بعضی ها بحث سیاسی را به شب شعر تبدیل کرده اند. مثل جمهوری اسلامی به زمین و زمان فحش میدهند و دیگران را فقط به خاطر داشتن عقیده ای متفاوت به جاسوسی و خیانت محکوم میکنند و بعد، با دست یازیدن به صحرای کربلای احساسات، از اسکندر و اسپارتاکوس مایه میگذارند که «در مرگ هیچ انسانی نباید شادمانی کنم». من نمیدانم پس آن همه شادی و شعف در پشتیبانی از کشتار «ضد انقلاب» در اوایل روی کارآمدن فاشیسم اسلامی و یا شادی شعف در کشتار مردم بیگناه روسیه توسط بولشیویکها برای چه بود؟ آیا آن قربانیان آدم نبودند؟
بحث بر سر این است که آقای فانی یزدی به عنوان یک فعال سیاسی چپ و به عنوان نمونه ای از فعالین سیاسی نه تنها هیچ راه حل عملی برای سقوط فاشیسم حاکم عرضه نمیدارند، بلکه عملاْ توجه مردم و نیروهای سیاسی را به مسائلی منحرف میکنند که باعث دوام رژیم حاکم میشود.
تئوری پردازی و فلسفه بافی کاری است بس آسان. کسی که روشی را نفی میکند باید به دور از فلسفه بافی روشی عملی و قابل اجرا برای جایگزینی ارائه دهد. والا همه میدانند که جنگ چیز بدی است. ولی همانطور که شاهد هستیم در بسیاری از موارد ملتهای دربند برای رهایی از ظلم چاره ای جز دست یازیدن به جنگ و حمایت خارجی نداردند و ما نمونهء آنرا در لیبی میبینیم.
۴۱۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|
از : پروین کرد
عنوان : من برای زیبایان شب احترامی توآم با دلسوزی قایلم ! اما ..
جناب فانی یزدی /اگر مردمان ساکن ایران از کل طبقات اجتماعی واز هر فرهنگ وتباری/ بیرق (کمکم کن امریکا) را بردارند هیچ حرجی بر آنان نیست چرا که کل لحظات زندگی اشان / شب به مانند روز آغشته به شکنجهء روانیست /اما سپید ریش و گیسوانی که پیرانه سر عشق روسپیگری سیاسی به سر شان زده است ودرکوچه پس کوچه های استعمار جدید فریاد (بیا منو .. ب....ن امریکا) سرداده اند : مطمئن باشید یا دراثر غربت نشینی عقل ودرایت ازدست داده اند /که قابل ترحم و هم سگ محلی هستند یا واقعآ وبا تمام وجود /برای کسب تخت وتاج ویا منبر ومحراب ( خیالی) بقیمت جان صدها هزار ایرانی با (مشتری درگل مانده) بدنبال همخوابی سیاسی سرگردانند/ که درین صورت میباید دربرابرشان ایستاد چرا که اینان از مرگ و نابودی کشور و مردمانش ککشان نمیگزد و عین قاریان حکومت تا خرخره فاسداسلامی نوکری بیگانه را بجان میخرند! اما (زیبایان شب) نامیست که در کشور محل اقامتم به روسپیان اطلاق میشود و روسپیگری مانند دیگر مشاغل دولتی و غیر دولتی آزاد و قانونی است / زیبای شب زنی مهربان است و کالای تن را میفروشد ونان ((شرافتمندانه اش )) رامیخورد ودرطلب نیستی هم برای هیچکس نیست /اما روسپیان سیاسی بقول زنده یاد غلام حسین ساعدی حیواناتی همه چیز خوارند و فقط جان صدها هزار انسان آنهم از کیسهء ( خلیفه )ولعشان را تسکین میدهد ! !
۴۱۴٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|
از : خسرو صدری
عنوان : "آش"ی که نباید هم زد!
بعضی"آش" ها را می گویند که بهتر است هم نزنی و در"قابلمه"اش را هم بر نداری.آش جناب فطروس هم از همین نوع است.نوش جان خودش و انهایی که به به می کنند. ما از قماش دیگر مردم این سرزمینیم و این تارنما هم پاتوق کسانی است که به قلدران خودی سواری نداده اند چه رسد به جانیان غیر خودی.
نقد چنین چیزهایی خدمتی است به این افراد و سازمان دهندگانشان . آنهااصولا بدنبال همین هستند تا "رایحه دل انگیز "دستپخت شان، هر سو پراکنده شود.
هرچند این بار هم چون دفعات پیش حمله ای در کار نخواهد بود، ولی تفاوتش با گذشته این است که از هول هلیم خیلی ها در دیگ افتادند.
۴۱۴٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|
از : آرش بی کمان
عنوان : چطور می خواهیم با آمریکا و اسرائیل بجنگیم؟
آیا یادت هست که انقلاب کردیم درست در زمانی که پیروز شده بودیم دولت بختیار را سرنگون کردیم و خمینی را سرکار آوردیم؟ از سفارت آمریکا بالا رفتیم که هنوز هم داریم تاوانش را پس میدهیم؟ . یادت میاید انقدر شعار صدور انقلاب دادیم که وارد یک جنگ خانمان سوز شدیم؟. یادت هست به چه مصیبتی خرمشهر فتح شد و در اوج پیروزی موقعی که طرف شکست را پذیرفته بود و میخواست غرامت بدهد ما قبول نکردیم و بیهوده ادامه اش دادیم خسارت که نگرفتیم هیچ, جام زهر را هم نوشیدیم؟ یادت هست یکی ازمعدود کارهای عاقلانه ای که انجام دادیم یعنی همان اصلاحات, چطوری با جفتک پرانی و قتل های زنجیره ای پرونده اش را بستیم و احمدی نژاد را سر کار اوردیم؟ ترورهای داخل و خارج از کشور, قتلهای زنجیره ای, بمب گذاری در آرژانتین را یادت هست؟ دادگاه میکونوس را یادته چه مصیبتی بود؟یادت هست بعد از این همه مصیبت بلاخره ملت راضی شدند خرداد ۸۸ پای صندوق رای بیایند و گذشته را فراموش کنند با رای ایشان چه برخوردی شد؟ و با کشتار وسرکوب مردم معترض چطوری با دست خودمان پلهای پشت سر را خراب کردیم؟
حالا با این پلهای خراب شده با این راه بی بازگشت با این احمدی نژادی که روی دست مانده با این اقتصاد ویران با این بسیجی که تا ۵۰ هزارتومان نگیرد در زمان صلح به کرمانشاه نمی اید با این مردمی که به گوشه خانه خزیده اند چطور می خواهیم با آمریکا و اسرائیل بجنگیم؟
بفهم, آدم شو! اسرائیل و امریکا ترانه موسوی نیستند که از عهده بسیج براید . قرارداد پارس جنوبی نیست که پیمانکارش سپاه باشد و هرچه بادا باد. با ۵۰ هزار تومان شاید به کرمانشاه بیایند اما هزینه جنگ با امریکا بسیار بیش از اینهاست. نکنه باورت شده که امام زمان کمک خواهد کرد. خودت را یک لحظه جای این بزرگوار این پیام آورعدالت این منجی بشریت! تصور کن و سعی کن یک دلیل فقط یک دلیل عاقلانه برای چنین حمایتی پیدا کنی دیگر عرضی نیست
۴۱۴٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|
از : ......
عنوان : ....
ناتو نه به توصیه آقای میرفطروس و نه به تحلیل جناب فانی توجه میکند . اساس کار پیمان ناتو بر محاسبه درازمدت سود و زیان است. اگر کفه سود بچربد، ناتو در اشغال کشور سرشار از منابع نفت و گاز و دارای موقعیت مهم ژئوپلتیک ایران درنگ نمیکند. در معادله مذکور قدرت مردمی حکومت نقش مهمی دارد. بدبختانه باند خامنهای و همدستان نظامیاش دقیقا در خدمت تضعیف امنیت ملی کشور و کمک به فروپاشی ایران هستند. اگر این باند حاکم ذرهای به سرنوشت ایران و ایرانیان اهمیت میداد، ماجراجویی و تبهکاری را به سیاست مسلط داخلی و خارجی کشور تبدیل نمیکرد و بالطبع ایران با احتمال حمله ویرانگر قدرتهای آزمند خارجی مواجه نمیشد.
۴۱۴٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|
از : صبوری
عنوان : چندین چراغ دارد و بیراهه می رود
جناب آقای فانی یزدی ممنون
گروهی تنبل و بی مایه که همه چیز می خواهند و برایش حاضر به کوچک ترین تلاشی نیستند گروهی که در تمام عمر اشان عادت کرده اند بقیه برای زندگی انگلی اشان کار کنند و برای به اصطلاح ازادی اینها خود را بکشتن بدهند و اینها به نان و نوائی برستند بله خائنین قدرت طلب ،گروهی که دریغ از وجود اندک غیرت و حمیت در ذرات وجودشان . گروهی که پاسپورت های غربی در جیب دارند و قسم خورده اند که منافع خارجی ها را پاس بدارند در هر فرصتی بر طبل مرگ ایرانیان زحمتکش می زنند. اینان خوب می دانند که تنها ملت هائی با غرور خواهند ماند یا مانده اند که با تمام وجود از استقلال خود تحت هر شرایطی دفاع کرده اند اما خودخواهی چشمان سرشار از کینه به بشریت اینها را کور کرده. ملت های گدا صفت بی شهامت نه مانده اند و اگر هم که مانده اند لایق بزرگی و موفقیت نیستند.گروهی که در جائی ادعا می کنند ۹۰ در صد ایرانیان مخالف وضع موجود هستند ولی برای برای تغییر رژیم اظهار زبونی می کنند و برای این منظور از جنایتکاران حرفه ای جهانی کمک می خواهد
در شگفتم چگونه چنین آدم هائی خود را لایق شادی و سعادت و ازادی می دانند .چگونه انسانی می تواند در مرگ هم وطنش شادمانی کند؟. زندگی بمن بسیار عزیز از دست داده فهمانده که در مرگ هیچ انسانی نباید شادمانی کنم.
این کامنت نویس های طرفدار کشتار و بمباران از همان قماشند که همین اخیرأ به متجاوز خارجی برای کشتن همسایه اشان گرا می دادند در جریان وثوق الدوله وطن را سه پاره کردند. اسکندر را بر شانه های خود آوردند. اعراب را آوردند و پس از هر خیانت و جنایتی اسم عوض می کنند خیرشان تا کنون به این وطن و مردمش نرسیده و نخواهد رسید .وطن قلکی است برای پر کردن جیب های گشادشان من که در این سی سال ندیدم قطره اشکی از گونه اینها برای مادر روستائی جوان از دست داده روان شده باشد.اینان چنان سرشار از خود خواهی هستند که برای تمناهای وجودشان برای اضافه خواهی همه ما را خواهند کشت. آنکو که در غم هم وطنش شریک نیست انسان نیست جانوری است درنده
سرنوشت اینها سرنوشت تلخ همه خائنین تاریخ خواهد بود.
مردمی لیاقت شادی و موفقیت دارند که برای دستیابی به آن به خود تکیه می کنند آستین بالا می زنند تلاش می کنند و موفقیت کسب می کنند. هر چیز باد آورده را باد خواهد برد.
راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه می رود بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
۴۱۴٣۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : الف باران
عنوان : تنها چیزی که نصیب مردم ایران و کشور میشود کشتار و ویرانی است و نه دموکراسی...
از هفت کشوری که در مجموعه "کشورهای شیطانی" قرار گرفته بودند دوتای آنها یعنی افغانستان و عراق در همان زمان "ظهور امام زمان دموکراسی زمان" یعنی آقای جرج بوش، شهید شدند. این رسم جمهوری خواهان است که آنچه را میخواهند با تبلیغات و خشونت تمام گیوتینی با هزینه فراوان بدست آورند که آوردند و سر انجام افغانستان و عراق چه خونین و طولانی به اسارت دموکراسی آنها هم در آمد.پایداری و مقاومت مردم افغانستان و عراق این آرزو را در زمان آقای بوش فراهم نکرد که کشورهای دیگر را یکی پس از دیگری به ترتیب قد و اندازه تصرف کنند و اگر این مقاومتها نبود ایران هم به روال نوبتی در ردیف آخر قرار میگرفت.مقاومت مردم اینکشور ها در برابر تهاجم این حملات نظامی به منزله سپر بلا و پوشش حفاظتی در برابر خطر حمله به ایران بحساب میآیند چون آخرین حمله و هدف نهایی ایران بود و هست.بر خلاف جمهوری خواهان،دمکراتهای آمریکا هم "سر" میبرند ولی نه با گیوتین بلکه با "پنبه" ! استراتژی آمریکا در سیاستهای خارجی با تعویض احزاب و ریاست جمهوریهای عوض نمی شوند بلکه تاکتیکهای آنها تغییر میابند. از این هفت کشور شیطانی تنها ایران سوریه مانده اند که دو جزیره کوچک تر یعنی فلسطین و حزب الله لبنان هم به عنوان زیر مجموعه این دو کشور شیطانی محسوب شده ولی هدف اصلی ایران است ! این بزرگنماییهای "فعالیتهای تاسیسات اتمی" بهانهای بیش نیست .مهم نیست که این داروخانه نفت داشته باشد و یا نداشته باشد،مهم این است که این داروخانه هنوز بر اقیانوسی از نفت و گاز خوابیده است ! چرا تمام جنگها یا مصیبتها بر سر کشورهای خاورمیانه و یا کشورهای نفت خیز است !؟ نه اسرائیل از داشتن فعالیتهای اتمی ایران وحشتی دارد و نه آمریکا . در استراتژی آمریکا ،ایران و سوریه باید از متحدانً آمریکا و اسرائیل باشند تا هیچ نفس کشی در این "کره دموکراسی طلب" هوس یکه تازی علیه اسرائیل و آمریکا نکند . اگر ایران بهانه فعالیتهای اتمی هم نداشت بهانههای دیگر برایش میتراشیدند ، مگر بهانه اشغال لیبی چه بود ؟! همین حکومتهای دموکراسی غربی و یا اورپایی وقتی به تنگنای اقتصادی و سیاسی برسند هیولاهای خونخواری چون هیتلر و موسیلینی تحویل جامعه جهانی میدهند که حملههای اخیر هم کمتر از آنها نبودند ، تنها فرق در این بود که در آنزمان سه کشور آلمان، ایتالیا و ژاپن به تصرف دنیا چشم داشتند ولی حالا تمام کشورهای عضو ناتو علیه یک کشور کوچک وارد جنگ میشوند ! به هر صورت هر حمله احتمالی به ایران فاجعه ای غیر پیش بینی را بدنبال خواهد داشت. در ترسیم آقای جرج بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا حمله نظامی به ایران موقعی صورت خواهد گرفت که تمام کشورهای طرفدار آمریکا به رهبری آمریکا در خلیج فارس متحدا بر علیه ایران وارد جنگ شوند که این هدف در حرف آسان ولی در عمل بسیار بعید و دور از واقعیت است آنها میوانند نیروی نظامی ایران را شکست بدهند ولی در جنگ این پیاده نظام است که سرنوشت جنگ را تعیین میکند و این در توان کشور های جنگ طلب نیست،تنها چیزی که نصیب مردم و کشور ایران میشود کشتار و ویرانی است و نه دموکراسی...
۴۱۴۲۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : جلال ش.
عنوان : هیچ حرکت ضد جنگ نمیتواند بدون تاکید بر نابودی عامل اصلی جنگ دارای مشروعیت مردمی باشد.
جناب آقای رضا فانی یزدی
این مطلب جنابعالی چیزی جز ادامهء ملال آور دیگر مطالبتان و همینطور سیاستهای غیرواقعبینانهء جنبش چپ ایران نیست.
ظرف دیروز و امروز من با هشت نفر از آشنایانم در مورد انفجار مقر سپاه صحبت کرده ام. پنجرهء منزل یکی از این آشنایان در اثر این انفجار خرد شد و طبیعاْ این مسئله عصبانیت او را برانگیخته. ولی هر هشت نفر در دو مورد با هم توافق نظر دارند: ۱- امیدوارند که این انفجار عمدی بوده باشد ۲- اگر این کار اسراییلیها و یا آمریکاییهاست امیدوارند که این روند ادامه یابد. همهء آنها تاکید میکردند که تمامی آشنایانشان، از بالا شهری تا پایین شهری، از این اقدام خوشحالند و مشکلی با آن ندارند. آیا این نمیتواند نوعی سنجش افکار در ایران در مورد عملیات نظامی بر ضد رژیم به شمار آید؟
آقای فانی یزدی، متاسفانه جنابعالی و دیگر همفکران چپگرایتان در اتحادیهء «جمهوری» خواهان همیشه باورهای فلسفی خود را بر منافع ملی ارجحیت داده و میدهید. شما همیشه به بهانهء حمایت از منفعلین حکومت (یا بقول خودتان اصلاح طلبان) نشان داده اید که هوادار ادامهء حکومت اسلامی در ایران هستید، چرا که این حکومت با شما و همفکرانتان در مهمترین اصل اعتقادی شما، یعنی ضدیت با «امپریالیزم» و «مرگ بر آمریکا»، همسو و همراه است. حال چه باک که مردم بینوای ایران در زیر دست این وحشیها نابود میشوند!
همانطور که دیگر دوستان نیز اشاره داشتند، به اصطلاح فعالین اپوزیسیون ایران کاری جز روضه خوانی سیاسی نمیکنند. آنها هیچ راه حلی که گشایندهء فجایع ایران باشد ارائه نمیدهند و فقط با تئوری بافیهای خود عمر رژیم را به درازا میکشند.
من به عنوان یک شهروند ایرانی اعلام میکنم که با جنگ، به عنوان آخرین حربه بر ضد رژیم، هیچ نوع مخالفتی ندارم. من با اشغال نظامی کشور و یا بمب باران کردن مراکز اقتصادی و زیربنایی کشور مخالفم، ولی از حملهء نظامی به مراکز سپاه و بسیج استقبال میکنم. من هرگز به دنبال راه حلی که مسئلهء سقوط جمهوری اسلامی را مد نظر قرار ندهد نمیروم و بر این باورم که هیچ حرکت ضد جنگ نمیتواند بدون تاکید بر نابودی عامل اصلی جنگ (یعنی رژیم جمهوری اسلامی) دارای مشروعیت مردمی باشد.
همانطور که ملتهای لیبی، فرانسه و ایتالیا و هلند و دیگر کشورهای اروپای غربی در زمان جنگ دوم، و یا کامبوج در دههء هفتاد و یا بوسنی و صربستان در دههء نود توانستند حداکثر استفادهء مثبت را از عملیات نظامی برضد دیکتاتوریهای حاکم بر کشور خود بکنند، ما نیز میتوانیم از چنین پتانسیلی استفاده کنیم، چرا که تجربه نشان داده که یک حکومت وحشی و فاشیستی بدون عملیات نظامی سقوط نمیکند. این یک واقعیت تلخ است که باید آنرا پذیرفت.
۴۱۴۱۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : سارا گلچین
عنوان : ۳۳ بیت شعر!
جناب یزدی گرامی:
کاش بعد از ردیف کردن ِ تمامی معایب جنگ که بی شک هیچ شیر ِ پاک خورده ای از آن ها بی اطلاع نیست، لطف فرموده به ما ایران زادگان و نیز بشریت بطور کلی، راه حل ِ خود را برای ازالهء این نجاستی که ۳۳ سال است بر ایران مسلط گردیده عرضه می فرمودید. باور کنید دستکم من اگر راه حل ِ دیگری ببینم، پذیرای آن خواهم بود، بشرطی که راه حلتان ۳۳ بیت شعر نباشد.
۴۱۴۱۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : ارتقاع
گر چه در کامنت قبلی، فارسی نگار گوگل ارتقاء را ارتقاع کرد پرهم بیهوده نیست.
۴۱۴۱۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : طفل نی سوار
سر کار یا جناب پیام ،
" مردم آلمان هم ژاپن هم ....از آمریکا برای دخالت نظامی و پایان دادن به حکومتهای جلادی که خودشان از پس آنها برنمی آمدند " تشکری نمیکنند زیرا آنها با " حکومت جلاد " خود نمی جنگیدند ، با امریکا میجنگیدند و شکست خوردند ولی چون قوی تراز آن بودند که به اسارت درآیند به استقرارچند پایگاه نظامی رضایت دادند. خوشبختانه برای آنها هزینه های این " صلح مسلح " بر دوش مردم امریکا و چند
کشور نفت خیز خلیج فارس گذارده شده تا کارخانه های اسلحه سازی محصول خود را بفروشند.
حساب لیبی و افغانستان و بحرین و یمن و عراق و سارایوو و صربستان و غیره که تحت کنترل کامل نظامی ، سیاسی و اقتصادی کورپریشن ها در آمده اند جداست و مصداق چون طفل نی سوار به میدان روزگار - در چشم خود سوار ولیکن [ پیاده اند] میباشند.
ضمنا ارتقاع درجه سرلشکر" نوری علا " به سپهبد " نوری اعلا " را به شما و ایشان تبریک میگویم.دراین دوران بحرانی و جنگ به چنین امرائی نیاز است.
جناب فانی یزدی هم برای رد گم کردن ! آدرس عوضی میدهند. اگر من بجای ایشان بودم این آدرس را میدادم :
http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۱۱/۱۱/۱۳۱۲۱۰.php
۴۱۴۱۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : هادی صوفی زاده
عنوان : نیازی به توجیه ندارد
باسلام
آقای فانی عزیز!
نیازی به تشویق و توجیه ویا حساسیت و مخالفت نشان دادن برای حمله به ایران ندارد. درتاریخ ایران درست درمقاطعی که حمله خارجی درجریان بوده، ایرانیان وبویژه ملتهای غیرفارس نفس راحتی کشیدهاند. غیر ازاین کاری ساخته نیست. نگرانی شما ازتجزیه است، اما ایران سالهاست ازدرون تجزیه شدهاست
۴۱۴۱٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : خسرو صدری
عنوان : برای مصارف خارج کشوری
چنین نسخه پیچی هایی از طرف "میرفطروس" و دیگر هم نوعانش، فقط مصرف خارج کشوری و عمدتا "لس آنجلسی"دارد.
مردم ایران، هرگاه که تهدید بیگانگان نزدیک می شود، حتی در مبارزات آزادیخواهانه داخلی خود نیز، آنچنان با وسواس رفتارمی کنند تا کوچکترین بهانه دخالت بیجا، زیر عنوان دفاع از آنان به متجاوزین داده نشود وکینه علیه استبداد داخلی را خرج دشمن خارجی نمی کنند.علت سکوت ظاهری فعلی هم همین است.
این هاولی ،پیاده نظام جنگ تبلیغاتی امریکایی ها هستند که برنامه ریزی شده، با هدف تغییر سطح گفتمان سیاسی اپوزیسون خارج و با هدف هرچه بیشتر هل دادن آن به سمت پذیرش طرح های تجاوزکارانه، یکی یکی سر از سوراخ در می آورند.
این هارا "اپوزیسیون " نمی نامند. برخی هایشان بیشتر از انسان، به دستگاه اتومات داخل خیابان و فروشگاه ها شباهت دارند که ازیک سمتش پول می اندازید و کالای مورد سفارش رااز سمت دیگر دریافت می دارید.
آمریکاییی ها اگر روزی خیال حمله به ایران را داشته باشند، به چندصد نفری نیاز خواهند داشت تا در شهرهایشان، تحت نام "ایرانی"، تظاهرات کنند و از دولت آمریکا بخواهند که به کشورشان حمله کند.آن ها برای آماده کردن جو داخلی خود،به چنین چیزی احتیاج دارند.
وظیفه این پیاده نظام های تبلیغاتی و آدم آهنی های "محلل"، پیش از هرچیز، تسهیل در گردآوردن چنین جمعی برای تظاهرات در روز های موعود است. هنگام حمله البته مانند لیبی،ناتو و آمریکا خوب میدانند چگونه جلوی انعکاس ابعاد ویرانی و قربانی ها،توسط رسانه هارابگیرند.
۴۱۴۱۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : م ح
عنوان : جعل حقایق!
با سلام بر حضرت پیام
ماجرای شقه شقه کردن غیر قانونی و ضد حقوق ملل کشور یوگوسلاوی به این سادگی نبوده است.
درست برعکس پندار شما بوده، اول باندهای جانی تربیت می شوند و مسلح می شوند و بکار انداخته می شوند، بعد به درخواست آنها وارد عمل می شوند.
امروز در هر صورت دهها هزار سرباز خود ناتو که در تجاوز به یوگوسلاوی شرکت داشتند، به امراض رادیواکتیو گرفتارند و در کوچه ها و خیابان های بوسنی و کواتی و صربستان چه بسا هنوز هم دهها هزار تن مواد رادیو اکتیو در حال تشعشع است.
اگر ادبیات لازم داشتید خبر کنید تا از خانم محقق برجسته کانادائی معرفی کنیم.
۴۱۴۱۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : فرهاد
عنوان : حمله نظامی به «رژیم ایران»؟!!!! این رژیم کجاست که میشه بهش حمله نظامی کرد؟!
عنوان مقاله «چرا با حمله نظامی به رژیم ایران موافق هستم؟» بود که سیدعلی میرفطروس احتمالا وقتی دید آش اش خیلی شور شده در سایت هایی که حرفشو گوش میدهند تغییرش داد ولی مثلا در خبرنت هنوز همون تیتراست:
http://www.khabarnet.info/index.php/article/politic/۵۸-politic/۶۱۴۶-۱۳۹۰-۰۸-۱۷-۲۱-۲۴-۴۴.html
میرفطروس فکر کرد اگر بنویسد به «رژیم ایران» معنی جنگ فرق میکند! رژیم ایران کجاست که میشود به آن حمله نظامی کرد و به «مردم ایران» و شالوده های کشور ضربه نزد؟!! اصلا ایشون چکاره است که کاسه گدایی حمله نظامی به دست گرفته و از خون و اقتصاد مردم ایران می بخشه؟!
۴۱۴۰٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : پیام
عنوان : آیا اپوزیسیون ایرانی توانایی جز راه انداختن عاشورای حسینی دارد؟
آقای یزدی هم مردم آلمان هم ژاپن هم سارایوو هم صربستان از آمریکا برای دخالت نظامی و پایان دادن به حکومتهای جلادی که خودشان از پس آنها برنمی آمدند، تا عمر دارند متشکرند. هرچند که هزینه های بزرگی هم برایش داده اند. شما اما به عمد دوست دارید ما را در حد آخر صفی ها نمونه لیبی ذلیل نشان بدهید.
شما اگر شکنجه علنی و زجرکش شدن تدریجی ملت ایران را به هر قیمتی ترجیح میدهید، چگونه میپرسید »بدخواهی و پلیدی هم اندازه ای دارد.» معنی این شعارهای تو خالی چیست؟ شما اپوزیسیون ایرانی سی و دو سال است چه گلی به سر مردم زده اید که باز هم مدعی هستید؟ همین اتحاد جمهوری خواهان شما چقدر به شعارها و گنده گویی های شما نزدیک شد؟ به کدام اتحاد نیروهای ملی منتج شد؟ حال که کسی واقعیت تلخ را که روی میز میگذارد چرت شما پاره شده علیه او ناگهان به فعالیت میفتید.
میرفطروس میگوید »»» صد در صد مخالف»»» حمله نظامی به مردم و مراکز صنعتی، بلکه صرفا به مراکز نظامی است. شما اما به عمد این تاکید او را نادیده میگیرید و عملا تحریف و مظلوم نمایی میکنید که آب تطهیر بر سر ندانمکاریها و ناتوانیهای سی و دو ساله خود بریزید.
۴۱۴۰۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : رضا اسدی
عنوان : راه حلّ سوّم خانم مریم رجوی
رضا اسدی
خانم مریم رجوی در بیانیه ای که امروز۲۰آبان ۱۳۹۰برابر با ۱۱نوامبر ۲۰۱۱ از طریق دبیرخانه شورای ملی مقاومت مجاهدین تحت عنوان:
«تحریمها ضروری است اما جواب بمب اتمی نیست»
صادر کرده و سعی بر جلب خواننده به « راه حل سوم» مورد نظر خود نموده است.
ایشان در این بیانیه توضیح نداده است که منظور از «راه حل سوم» چیست، اما بوضوح ګفته است که :
« نه فقط به خاطر مردم ایران بلکه به خاطر بشریت و صلح و امنیت در خاورمیانه، هشدار میدهم که تحریمها در مورد این رژیم ضروریست اما جواب بمب اتمی نیست».
ایشان تلاش نموده تا با سوء استفاده از بکار بردن زیرکانه ی احساسات خانمانه،انسان دوستانه، نه تنها خود و رهنمود هایش را مرحم مشکلات مردم ایران بداند، بلکه به ظنّ خودش به حال نزار مردم کل خاورمیانه و کل بشریت دلسوزی فرموده و برای حفظ جان آنها مرز درخواست هایش را بین «تحریم ها تا رها نمودن بمب های اتمی» توسط دوستانش بر سر مردم ایران محدود کرده است.
هر فردی که فقط به الفبای سیاست آشنا باشد می فهمد که در بین مرز بندی ایشان، در خواست حمله نظامی و اقدام به هر نوع جنایت دیګری نیز خوابیده است. حال ایشان با کدام منطق و روش نظامی می خواهد تمامی این صدمات را فقط به رهبران حکومت اسلامی و نه به مردم ایران وارد کند؟ این چه رییس جمهور منتخبی است که می خواهد با جنګ و آدم کشی بر تخت ریاست بنشیند و خود را پیام آورصلح و آزادی هم مینامد؟
در قسمتی دیګر همین خانم بیان فرمودند:
« گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی جای تردیدی درباره پروژه مخفیانه رژیم ملایان برای تولید سلاح اتمی و صحت دو دهه افشاگریهای مقاومت ایران در این خصوص، باقی نگذاشت».
با اینکه هنوز هم جامعه جهانی با تاکید و اطمینان از تولید بمب هسته ای در ایران صحبت نمی کند، خانم رجوی پزش را میدهد که «مقاومت ایران» - که یکی از القاب شرمګینانه مجاهدین میباشد- مفتخر به جاسوسی برای بیګانګان ګشته و این اطلاعات را در اختیار آنها قرار داده است. لذا بلافاصله درخواست اجرت نموده است که مزد درخواستی ایشان همانا:
«تحریم حداکثر و استفاده از تمامی ګزینه ها بجز بمب اتم میباشد».
مریم رجوی به وضوح میدانسته که آن کشورهایی که ایشان از آنها درخواست بکار ګیری راه حل مورد نظرش را دارد، به اندازه کافی بمب اتم و دیګر سلاح های اتمی و غیر اتمی را در اختیار دارند اما ایشان هیچګونه اشاره ای نکرده و مقایسه ای به عمل نیاورده است که:
«آیادر واقع، آن کشورها بوده اند که تا کنون از نقاط دور و نزدیک کره خاکی آمدند و صلح و آزادی در خاورمیانه را به خطر انداخته اند یا ایران»؟
عبارتی دیګر از بیانات ایشان هم این است:
« شوک ناشی از مفاد گزارش آژانس، جامعه بینالمللی را به فکر انداخته است که چگونه و با کدام گزینه ی میتوان صلح و امنیت بین المللی را در قبال بمب اتمی در دست رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه، تأمین و تضمین کرد».
در اینجا وقتی که خانم رجوی - به ظنّ خودش ونه جامعه بین المللی - صلح و امنیت بین المللی را فقط از طرف ایران در خطر می بیند، سعی می کند تا بطور زیرکانه به شنونده و خواننده تفهیم نماید که تنها راه برای از کار انداختن ساخت بمب اتمی توسط ایران، بکار ګیری همان نوع بمب توسط دیګران است.
قانونمندی جنګ نیز، بکاربردن سلاح برتر در مقابل هر نوع سلاحی را تجویز می کند.
مشکل اصلی خانم و آقای رجوی آنجاست که خواننده و یا شنونده پیام هایشان را ناآګاه و احیاناً کودن فرض کرده و خودشان را بسیار زیرک و با هوش میدانند، چرا که همیشه سعی بر بیان اهداف و نظراتشان در لفافه مینمایند. آنها فکر میکنند که فقط پیامګیر حامیان جنګ طلبشان است که آنتش تیز و بسوی مجاهدین زوم شده است.
امّا به نظر می آید که بیشترین عّلت بر در لفافه صحبت نمودن رهبران مجاهدین و هم فکرانشان از آنجا سر چشمه می ګیرد که نهایتاً فهمیدند: خودشان ،اهداف و رفتارشان مورد تنفر مردم ایران قرار ګرفته است و سعی میکنند با جامعه ایران بیش از آن که بودند فاصله بګیرند و بطور دربست چشم به افروخته نمودن جنګ توسط جناح های جنګ طلب آمریکا و اسراییل داشته باشند.
۴۱۴۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : پیام
عنوان : فقط برای «رفع تکلیف»...
شما اول به رسم اخلاق مطبوعاتی باید مقاله میرفطروس یا لااقل لینک درست به آن را چاپ میکردید (نه یکی که کار نمیکند) بعد پاسخ ایشان را. بنظر من یا ایشان مقاله را درست نخوانده یا به عمد آن را به میل خود تفسیر میکند.
http://www.iranian.com/main/۲۰۱۱/nov-۸
من با میرفطروس موافقم. این کوشندگان سیاسی ماند این جناب بقول آقای "نوری اعلا" صرفا برای ادای وظیفه این اظهارات را میفرمایند. فقط برای «رفع تکلیف».
اگر حمله ای صورت گرفت که خواهیم گفت ما به وظیفهء خود عمل کرده و به دو طرف دعوا (حمله کنندگان خارجی و حکومت اسلامی) اخطار داده ایم و، در نتیجه، مسئوولیت از عهدهء ما برداشته شده و بر شانه های تصمیم گیرندگان حمله کننده از یکسو، و حکومت اسلامی، از سوی دیگر، گذاشته شده و آنها هستند که کوششی برای حل این مشکل نکرده اند. اگر هم که حمله اتفاق نیفتاد که این اعلامیه ها سندهائی خواهند بود دال بر میهن دوستی و ملت مداری ما بعنوان روشنفکرانی مسئوول و وظیفه شناس. براستی که من، جز این دو خاصیت، حاصل دیگری را در کار اینگونه اعلامیه ها نمی بینم."... " پیشنهاد من (نوری اعلا) به دوستان رزمنده ام چنین است: همهء صادر کنندگان اینگونه اعلامیه ها لطف کرده پا به میدان بگذارند و لااقل دلایل خود را برای امتناع از اتحاد با دیگر مخالفان حکومت اسلامی و پا ننهادن در جادهء ایجاد یک وفاق ملی علیه حکومت اسلامی برای مردم توضیح دهند. همچنین از این صد و بیست سی نفری که پای ثابت صدور اعلامیه ها شده اند می پرسم که شما خود چرا دست اتحاد بهم نمی دهید و کار را از خودتان آغاز نمی کنید؟"
۴۱۴۰٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|
از : میم حجری
عنوان : ندین دلیل بر نبودن نیست!
با سلام بر باقی یزدی
به ندرت در تاریخ شاهد بوده ایم که مردمی خواهان جنگ علیه کشور خودشان باشند
تاریخ ایران از این استثناء مورد نظر شما سرشار است:
از دعوت سپاه اسلام بگیر تا روی کار آوردن عجوزه های عهد عتیق
حتی شاملو که از تیزهوشی خاصی برخوردار نیست، در شعری به این حقیقت امر اشاره کرده است:
از یاد مبر....
ظاهرا دیالک تیک استثناء و قاعده را جماعت ایرانی وارونه کرده اند:
آنچه برای دیگران استثناء است، برای ایرانی جماعت، قاعده است
۴۱۴۰۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۰
|