حزب سوسیال دموکرات ایران: تهدیدهای نظامی و خطر جنگ با ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲٨ آبان ۱٣۹۰ -
۱۹ نوامبر ۲۰۱۱
در نخستین روزهای ماه سپتامبر با اعلام مواضع دولت های اروپائی و وزیر دفاع آمریکا پانتا روشن بود که جهان باید منتظر هرچه بیشتر شدن فشارهای سیاسی ، اقتصادی , علیه رژیم اسلامی باشد .
تهدیدات چندین کشور برای عملیات نظامی در پیروی گزارش آژانس اتمی در وین که در ٨ نوامبر منتشر شد حاکی بر اینکه رژیم اسلامی با آمار و اعلائمی که این آژانس در دست دارد در ساختن بمب اتمی بدون وفقه تا سال ۲۰۱۰ فعال بوده است .این گزارش کشورهای جهان به ویژه اسرائیل و ایا لات متحده آمریکا و دیگر متحدین غرب این کشور را نگران کرده است .تهدید های گوناکونی توسط مسئولان کشور اسرائیل در براه انداختن جنگ علیه ایران فضائی از ارعاب و ترس میان کشورهای جهان ایجاد کرد که بالاخر آلن ژوپه وزیر امور خارجه فرانسه و وستروله وزیر خارجه آلمان مستقیم به اسرائیلی ها و ایالات متحده آمریکا فهماندند که با تهدیدات اسرائیل مخالف اند .در پیروی این تهدیدات روسیه و چین هم مخالفت خود را با هرنوع جنگ با ایران اعلام داشتند وزیر امور خارجه برزیل اعلام کرد که کشور او مخالف بکارگیری زور علیه ایران و خارج از چارچوب شورای امنیت خواهد بود .
گزارش آژانس اتمی با گزارش احمد شریف و توطئه قتل سفیر عربستان سعودی توسط سپاه جنایت پیشه قدس، این سه ضلع معادلات جنائی رژیم با هم پیوند خورده و نهاد های جهانی و دولت ها ابعاد خطرات رژیم اسلامی را بسیار جدی گرفته و بدنبال برون رفتی از خطر رژیم اسلامی در بکار گیری از امکانات تسلیحات هستی و بر طرف کردن خطرات ناشی از آن هستند .
این واقعیت که رژیم اسلامی در آزمایشات هستی و یا سنتریفوژ ها سال است پنهانکاری میکند را جهان آگاه است و جهان به رژیم اسلامی اعتمادی ندارد و لذا از عدم اعتماد بر این رژیم است که تهدیدات نظامی علیه پایگاه های آزمایشی رژیم در غنی سازی اورانیوم و دیگر تأسیسات، طبل جنگ را علیه رژیم اسلامی به صدا در آوره اند . دولت اسرائیل در انزوای بین المللی در شرایط رشد و گسترش اعتراضات کارگران و توده های زحمتکش اسرائیلی علیه فشارهای برنامه های نئولیبرالی سرمایه و دولت حامی آن در اسرائیل، دولت راستگرای این کشور را بشدت نگران کرده است. گردهم آئی ها و اعتراضات صد ها هزار نفری مردم اسرائیل، فشار بر دولت این کشور را بشدت بالا برده است. در چنین شرایطی است که دولت نتانیاهو برای مهار اعتراضات توده ای مردم اسرائیل و برای خروج از انزوای بین المللی، وسوسه ی کوبیدن بر طبل جنگ را در سر می پروراند. این کشور بعد از تحولات در کشورهای عربی یاران و متحدان منطقه ای خود را همزمان مثل مصر، تونس در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه را از دست داده است .تغییر رژیم های وابسته به غرب در منطقه خاورمیانه برای اسرائیل در منطقه سود آور نیست ، چون در بخشی از این کشورها نیروهای اسلامی که ماموران رژیم و مزبگیران تهران اند به نفوذ بیشتری در این کشورها رسیده و بطور نمونه در مصر اخوان المسلمین به یک نیروی تأثیر گذار در سیاست های دولت نظامی کنونی راه پیدا کرده است .در تونس هم حزب اسلامیست ها بیش از ۹۰ کرسی مجلس این کشور را در انتخابات اخیر توانسته اند به دست آورند.
اطلاعات و اخبار حاکی از آن است که هم رژیم اسلامی حاکم در ایران و هم رژیم عربستان سعودی به اسلامیست های کشورهای عربی شمال آفریقا امکانات مالی هنگفنی میرسانند.
در پیروی تغییرات جنبش های اخیر در کشورهای عربی وبا قدرت گرفتن اسلامیست ها جایگاه سیاسی استراتژیکی اسرائیل به ضرر این کشور دگرگون شده است . .این به آن مفهوم است که اسرائیل در منطقه با اوضاع کنونی نمیتواند از امنیت و ثبات دائم برخوردار باشد، چون اسلامیست های منطقه اکثرا" در دشمنی آشتی ناپذیر با اسرائیل قرار گرفته اند. اسرائیل در تحولات اخیردر منطقه خاورمیانه یاران منطقه ای خود مثل ترکیه را هم از دست داده است.تحولات اخیر در مجموع بسود اسرائیل نبوده و این روند با غالب شدن نیروهای اسلامیستی در این منطقه تشدید میشود.
تهدیدات دائم رژیمی اسلامی برای نابودی کشور اسرائیل و چالش های اخیر با ترکیه و تغییرات در مصر و دیگر کشورهای پیرامونی اسرائیل و بحران اقتصادی در این کشور که کارگران و زحمتکشان را به خیابان ها کشیده است، همه و همه علل معلول سیاستی تهاجمی و جنگ طلبانه را توسط نیتایاهو موجب گردیده است .گزارش اخیر آژانس اتمی که اصل آن در همین سیت قابل دیدن است هم مزید بر علت طبل جنک دولت اسرائیل شده است .دیگر بخش در چالش ها کنونی در منطقه خاورمیانه رقابت های استراتژی اسرائیل و آمریکا با ایران و یک بخش از معادلات سیاسی و نظامی در منطقه خاورمیانه است .اسرائیل میخواهد با کمک آمریکا در منطقه خاورمیانه حرف نخست را بزند و بعنوان قدرت منطقه خاورمیانه باحمایت ایالات متحده آمریکا جایگاه خود را محکم کند. بدون شک این زیادی خواهی را نتنها ایران بلکه دیگر کشورهای منطقه پذیرا نخواهند بود.و نیک همه میدانیم که اسرائیل ها بدون اوامر آمریکا در منطقه حرکتی که منجر به نا آرمی شودو منافع ایالات متحده را دستخش تهدید نماید ، دست نخواهند زد.
تغییرات اخیر در کشورهای عربی نه تنها به بهاری شکوفا تبدیل نشد بلکه برای بخش بزرگی از شهروندان این کشورها به ویژه معتقدین به ادیان غیر اسلامی به زمستانی سخت تبدیل شد. در مصر مسلمان های افراطی ؛ شهروندان مسیحی این کشور را بقتل میرسانند و کلیساهاو خانه های آنها را به آتش میکشند. همین اوضاع را ما در حمله نظامی آمریکا و اشغال عراق در این کشور شاهد بودیم که اسلامیست ها تمامی مریدان ادیان دیگر را با به قتل رساندن و با آتش کشاندن خانه ها و کلیساها، آنها را مجبور به ترک وطنشان به تبعید کردانیدند.
در چنین شرایط سیاست ایالات متحده آمریکا در هم دستی و همکاری با جریانات اسلامیست در خاورمیانه و شمال آفریقا است که در تقویت نیروهای اسلامیست در حرکت است .. اخیرا" خانم کلینتن اعلام کرد که با نیروهای اسلامی در منطقه در تماس اند و ایشان مایل است بطور مثال" تشخیص چگونگی و نگرش برخورد حزب اسلامی تونس به مسئله حقوق بشر و زنان را ، در یابد ." پس از آن همکاری های ایالات متحده با این جریان ارتجاعی که هم اکنون در خیابان های تونس زنان را برای پوششان ضرب شتم میکند ، همکاری داشته باشد . اطلاعات و اخباری که ما دریافت داشته ایم اروپائی ها به کشورهای عربی که اخیرا" تغییراتی زیر نام "بهار عربی " در آنجا بوجود آمده است ، پیشنهاد اجرای متن قانون شرعیت اسلامی را کرده اند .این به آن معنا است که اعضاء ناتو حفظ منافع خود را با بکارگیری شرعیت اسلامی که تصویری از بربریت و تحجر اسلامی و هرنوع عمل ضد ارزش های انسانی است ترجیح داده و اسلام سیاسی را در کشورهای عربی نه تنها تخریبگر نمیدانند بلکه بسوی همکاری و همگامی و تقویت آنها گام برمیدارند..پس بنابر این باید نتیجه گیری کرد که این کشورها برای حفظ منافع خود به جستجوی هم پیمانانی هستند که با بکار گیری شرعیت که جز قوائد زائد وضد بشری است ، مناسباتی را در خاورمیانه و شمال آفریقا حاکم نمایند ، که بتوانند از قبال جریانات اسلامیست به حفظ منافع خود نزدیک گردانند.با این وصف همکاری اروپا و آمریکا با گروه های فاشیستی اسلامی فرم رسمی بخود میگیرد چو بخشی از استراتژی این کشور ها در نهایت در کشورهائی که در اسارت اسلام بسر میبرند ، تقویت اسلامیست ها در این ممالک است .
در چالش ها کنونی در منطقه خاورمیانه رقابت های استراتژی اسرائیل و آمریکا با ایران و یک بخش از معادلات سیاسی و نظامی در منطقه خاورمیانه است .اسرائیل میخواهد با کمک آمریکا در منطقه خاورمیانه حرف نخست را بزند و بعنوان قدرت منطقه خاورمیانه باحمایت ایالات متحده آمریکا جایگاه خود را محکم کند. بدون شک این نقش و زیادی خواهی را نتنها ایران بلکه دیگر کشورهای منطقه پذیرا نخواهند بود.و نیک همه میدانیم که اسرائیل ها بدون اوامر آمریکائی ها در منطقه حرکتی که منجر به نا آرمی در منطقه شودو منافع ایالات متحده را دستخش تحدید نماید ، نخواهند زد. جنگ و انهدام پایگاه های اتمی ایران و تأسیسات به آن یک بخش از آن است .
تهدیدات و فرآیند جنگی که طبل آن را به صدا درآورده اند برای ایران و منطقه چه خواهد بود ؟:
نیک میدانیم که بعد ازحمله اسلام برای غارت و چپاول کشورمان بیش از ۲۰۰ سال جنایتکاران قشون اسلام انبانی جنایت بر پارسیان اعمال داشتندو این جنایات در ابعادی گوناگون تابحال ادامه داده اند . بعد از ۱۴۰۰ سال تجربه مردم ایران با اسلام متجاوزگر که هم اکنون در طول ٣٣ سال است دیگر بار کشورمان را به اسارت گرفته است ،جز فساد ، تبهکاری ، دزدی ،تجاوز به عنف وشکنجه و قتل مردم ایران ، بیلانی نداشته است در چنین شرایطی چگونه باید با رژیم تروریستی ، جنگ افروز و ضد ایرانی و برای برچیدین آن گام برداشت .
مردم ایران برای این مهم بیش از ٣ بدیل در پیش خود ندارند .
۱- قیام مسلحانه عمومی و سرتاسری برای برچیدن رژیم جنایتکاران ارازل و اوباش اسلامی به سرکردگی آخوندها ،سپاه و بسیج .
۲- حمله نظامی قدرت های بیگانه با احتمال فرآوان ناتو .
٣- تحریم های اقتصادی که سریع تأثیر گذار و رژیم جنایتکار را از پای درآورد .
نخست به بخش یک میپردازیم :
قیام عمومی برای برچیدن رژیم مانع دخالت قدرت های بیگانه در مسائل درونی ایران خواهد گردید و این نیروهای برانداز خواهند بود که خود در ائتلاف موقتی با نیل به براندازی رژیم اسلامی ، میتوانند در شورائی انتقالی ،کنترل کشور را به دست گرفته تدوین قانون اساسی ، تشکیل مجلس موئسسان ، قانون گذاری و انحلال دسته های جنایتکار رژیم اسلامی و دستگیری مسببان جنایات ٣٣ سال را علیه مردم ایران به اجرا بگذارند.
با کشورهای متخاصم و نهادهای بین المللی وارد مذاکره شده و هرنوع تهدیدات جنگی علیه ایران را خنثی و رفع تخاصمات سیاسی در مذاکرات کنند.
دولت انتقالی و ائتلافی اعلام میدارد که بر تمامی پیمان های بین المللی و منشورهای الحاقی پای بند و اجرای آن را الزامی میداند .در این مورد چنانچه دولت موقت با مشکلاتی روربرو گردید ، کمیته حل اختلافات بین المللی تشکیل و در این کمیته است که راه حلی برای رفع اختلافات پیدا خواهند کرد.این دولت بعد از حد اکثر یک سال انتخابات آزادی برای دولت جدید را به اجرا میگذارد.
در این مذاکرات است که مجرمین اسلامی برای محاکمه در ایران استرداد خواهند شد .باز گرداندن اموال و دارائی های نقدی توسط دزدآن حکومتی به بانگ های خارجی باز هم یکی از خواست های محوری دولت موقت خواهد بود که پول های بدوزدی رفته و اموال مردم را بانگ ها و دولت های جهان به ایران برگردانند.
گزینه دوم : حمله نظامی بیگانگان بر کشورمان زیر ساخت های اقتصادی کشور و عمران ، از راه آهن تا پل و دیگر تأسیسات غیر نظامی و به ویژه صنایع نفتی کشور را تخریب خواهد کرد. از آنجائیکه رژیم دزدان و جنایتکاران اسلامی در طول ٣٣ سال گذشته تنها بر صنعت نفت تکیه و بخش های دیگر تولیدی ایران را نابود کرده اند ، تخریب اقتصاد یک پایه که آن فقط نفت است میلیارد ها دولار خسارت اقتصادی به ایران وارد خواهد کرد و تا باز سازی این صنایع ایران نیاز به حداقل ۱۵ تاالی ۲۰ سال وقت دارد .
در چینین شرایط که بیگانگان به ایران حمله نظامی با تشنولوگی مدرن هیتک نمایند در پایان بعد از شکست ایران ، مردم ایران باید غرامت جنگی را هم به کشورهای متخاصم بپردازند .در چنین شرایط مردم ایران خود بر سرنوشت خود حاکم نخواهند بود و این بیگانگان اند که عوامل خود را بر قدرت میگمارانند .ناتو و سیا بخشی از بدنه رژیم را هم اکنون برای تغییرات آینده ایران آماده نگاه داشته است .
خسارات ناشی از جنگ انسانی ، همزمان اقتصادی و مالی خواهد بود که در چنین شرایطی قوم پرستان ، تجزیه طلبان وفاشیست های ناسیونالیست که از حمایت قدرت های بیگانه و سرویس های اطلاعاتی بیگانگان برخوردار اند میکوشند به توطئه قدرت های بیگانه در ایران جامعه عمل بپوشانند.این جریان ها به قصد ایجاد جنگ درونی میکوشند از مردم ایران قربانی بگیرندو شاید با کمک قدرت های بیگانه بتوانند به اهداف خود برسند.قوم پرستان هموار کننده حمله نظامی به ایرانند تا بتنوانند در سایه بیگانگان و اربابانشان به امیال عشیره ای خود نزدیک شوند .مسئله قوم پرستان دمکراسی و آزادی در ایران نیست، آنها با هدف دمکراسی خواهی و آزادی طلبی در ایران در صفوف مردم نیستند ، هدف آنها تشدید فضای اختناق بیشتر در ایران در توجیه خواست تجزیه طلبی شان است .
با حمله نظامی قدرت های بیگانه به ایران با شواهدی که ما از لیبی و یا عراق دیده ایم با دستور فاتحان جنگ رژیم دیگری که اسلامی ، غیر سکولار و لائیک است ، شرعیت را در ایران پایه حکومت داری قرار خواهند داد .با این وصف سلب حقوق بشر کرده و میکوشند جامعه ای فاسد و تبهکار بسازد بر ما تحمیل کنند.و با با کمک رژیم دست نشانده خود هر آنچه که بخواهند از ایران و بر ایران تحمیل خواهند کرد.
گزینه سوم :
این گزینه گامی اقتصادی است بسیار بلند که رژیم را از هستی ساقط خواهد کرد.
در آمدهامیلیاردی نفت در طول ٣٣ سال گذشته را رژیم خون خوار اسلامی یا خرج دستگاه سرکوب و رعب و خفقان حیف و میل کرده است .در آمدهای نفتی را در اختیار جریان های تروریستی اسلامی قرار اداده است .رژیم با سرمایه های ملی ایران در آمریکای لاتین به ویژه در جزیره ای در ونزوئلا پایگاه نظامی علیه آمریکا ایجاد کرده و میلیارد ها دولار سرمایه های ایران را درکشورهای آمریکا لاتین در پروژه های متعددی بکار گرفته است ، این در حالی است که فقر و بیکاری در ایران حاکم است .رژیم سرمایه های مردم ایران را در مقوله های زائد در عراق برای معابد اسلامی و ترمیم و باز سازی بکار میگیرد.
رژیم سرمایه های ایران را برای رژیم فاسد ی مثل بشار اسد و نگاهداری آن استفاده میکندو دها ولخرجی های بی پایانی که هیچ ربطی به مسائل ملی و میهنی ما ندارد. رژیم تروریستی و فاسد را چنانچه گزینه نخست نتواند به تحقق برساند ، باید با قطع شریان در آمدهای نفتی کار رژیم اسلامی را در تمامیت اش به پایان رساند .
حزب سوسیال دمکرات ایران زمانی که تهدیدات جنگی شروع شد و در زمانی که آمریکائی ها فاش شبکه تروریستی قدس در آمریکا را به مطبوعات جهان کشیدنند، در نامه ای به آقای اوبا ما کاخ سفید نوشت که بهترین گزینه تحریم بانک مرکزی ایران برای قطع مراودات مالی با رژیم است .تصویب تحریم بانک مرکزی در شورای امنیت سازمان ملل ،چنانچه با مخافت روسیه و چین که بهره برداران از حکومت فاشیستی اسلامی در ایران اند ،مواجه نشود و آن را وتو نکنند بهترین گزینه است .شریان حیاتی رژیم متجاوز و تروریستی اسلامی با قطع حمل و نقل در آمد های نفتی به بانک مرکزی ، ایجاد مشکلات عدیده در پرداخت حقوق های مزدوران رژیم و به فروپاشی آن سرعت خواهد بخشید.اخیرآمریکا ئی ها در کنگره لایحه تحریم بانک مرکزی را بتصویب رسانده اند ؛ آنها گامی بیش به جلو نهاده و در تحریم خرید نفت ایران در بازارهای جهان را به عرصه عمل خواهند گذاشت .در نامه به آقای اوباما حزب ما نوشته است که با فروپاشی رژیم اسلامی اقمار این رژیم که گروه های تروریستی اسلامی و رژیم های جنایتکاراند ، در اثر عدم پول رسانی و کمک های لوژیستیگی از ناحیه رژیم اسلامی از میان برداشته خواهند شد.در ادامه آمده است که لائیسیته راه نجات مردم ایران از جنگال فاشیسم و تروریسم اسلامی است .با استقرار لائیسیته در ایران است که تمامی راه های برگشت فاشیسم اسلامی مسدود و دمکراسی و آزادی در ایران استقرار پیدا خواهد کرد.
نتیجه : حزب سوسیال دمکرات ایران با گزینه نخست و انتخاب سوم از مردم ایران میخواهد که برای جلوگیری از تخریب های احتمالی جنگی گام بردارند . با گام نخست در حرکتی سرتاسری و مسلح باید ایران را بگورستان فاشیست های اسلامی تبدیل و جنایتکاران اسلامی و مزدوران قدرت های بیگانه در ایران را تحویل دادگاهای مردمی بدهند.هزینه قیامی سراسری و مردمی در مجموع بر پیکر زخم دیده مردم و میهن ما کمتر خواهد بود .
استقلال کشورما به مخاطره نخواهد افتاد و راه برای عوامل جنایتکار اسلامی برای فرار از ایران ، بسته خواهد شد.
چنانچه این گزینه نا کام بماند راه سو م است که با کمک قدرت های جهانی میتواند با قطع شریان انتقال پول به بانک مرکزی و تحریم خرید نفت در جهان فروپاشی رژیم اسلامی که پرونده ای قطوری از جنایت دارد، را تسریع نماید .
حزب سوسیال دمکرات ایران
نوامبر ۲۰۱۱
|