از "رقص گل ها" تا "قهر"
( ۱۰ شاخه شعر)
عسگر آهنین
•
شاید نسیم نفس های تو باید بوزد
تا در هوای تازه
گل ها به رقص در آیند!
(از: رقص گل ها)
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۹ آبان ۱٣۹۰ -
۲۰ نوامبر ۲۰۱۱
رقص گل ها
شاید نسیم نفس های تو باید بوزد
تا در هوای تازه
گل ها به رقص در آیند!
٣۰ اوت ۲۰۱۱
روز بارانی
روز بارانی زیبایی شد
کاش همسایه ی گلدان دم پنجره ام می بودی
و به زیبایی آن می افزودی!
۴ سپتامبر ۲۰۱۱
بوی گل سرخ
گویا که بوی گل سرخ می وزد
جایی در این فضای مه گرفته
آیا گلی شکفته و لبخند می زند؟
احساس می کنم که به سویش شناورم.
۵ سپتامبر ۲۰۱۱
نفسی تازه کنیم
بهتر آن نیست کمی پنجره را باز کنیم
تا گل سرخ هوایی بخورد
خودمان هم نفسی تازه کنیم؟
۹ سپتامبر ۲۰۱۱
تا فصل گل سرخ
ما، روی دایره ی چار فصل، می چرخیم
باشد که فصل گل سرخ
از زیر برگ و برف، برآییم
تا هدیه ای برای عاشقان جهان باشیم.
۱۵ سپتامبر ۲۰۱۱
سلام
پرده ها رابه کناری بزنید
آفتابی، که سرک می کشد از پنجره ها
پی دیدار شما آمده است
۱۶ سپتامبر ۲۰۱۱
اعتراض
خود را به اعتراض
بر عقربه ی ساعت بزرگ
به زنجیر می کشم
او، بی تو، حق ندارد
دست مرا به دست ثانیه هایش بسپارد!
۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱
لحظه های گل سرخ
لحظه هایی که تو هستی باید
گل سرخی را
بر عقربه ی ساعت خود بنشانم
شب که شد، آن را بر سینه ی خود بفشارم.
۲۰ سپتامبر ۲۰۱۱
شوق
گل و مهتاب به شوق تو شناور شده اند
نیمه شب، موقع دیدار تو در رویاهاست
نکند باز فراموش کنی؟
۲۷ سپتامبر ۲۰۱۱
قهر
آفتابم با من قهر است، انگار
سرکی می کشد و ُ می گذرد
به خیالش که من از دیدن او محرومم
چه خیالی، که من او را همه جا با خود می گردانم.
۲۹ سپتامبر ۲۰۱۱
|