اخلاق در مخالفت با جنگ - آرش صالح

نظرات دیگران
  
    از : نارین م

عنوان : پاسخی به ئاسو
ئاسوی عزیز
بله درست است که این حرفها را همه بلدند. ولی پرنسیپ های اخلاقی در نوشتن هست که ایجاب می کند نویسندگان برای ارزش بخشیدن به کار یکدیگر به نوشته های همدیگر ارجاع دهند. در غرب هم اگر روسو مسئله ای را که احتمالاً قبل از خودش بارها گفته شده اما او برای اولین بار آن را نوشته و برایش استدلال کرده است، بعد از او دیگران هم اگر استدلال او را درباره آن موضوع بپذیرند به او ارجاع می دهند.
دوست عزیز این فقط مشکل یک یا دو نویسنده نیست مشکل اصلی همه ایرانی هاست. ما فکر می کنیم اگر به همدیگر ارجاع بدهیم ارزش کارمان پائین می آید. من که با شخص آقای صالح یا محتوای نوشته ایشان مشکلی ندارم و در جاهایی هم با آن موافقم اما لالقل ما نسل جدید اگر این فرهنگ را در میان خودمان گسترش دهیم خیلی به نفعمان است.
۴۱۶٨٨ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣۹۰       

    از : آسو صالح

عنوان : تکرار و تکرار و بازهم تکرار
نازنین جان، به نظر من برخی "روشنفکران" ما هیچگاه گوش شنیدن برخی مطالب را ندارند. آنقدر این جملات که شما می گویید جایی شنیدید از سوی کردها، آذری ها، بلوچ ها و عرب ها تکرار شده است که اینک هر کودکی در این مناطق این جملات را حفظ حفظ است. ولی ای کاش یک بار هم که شده این روشنفکران آقایان گنجی و طیف وسیعی از اپوزیسیون این مفاهیم ساده ی حقوق بشری را بشنوند. از رژیم شاه و جمهوری اسلامی انتظاری بیش از این نمی رفت و نمی رود، ولی از این آقایان "روشنفکر" انتظار، بیش از اینهاست.
دوست من، مساله ای که شما اشاره می کنید خیلی عجیب نیست. مثل این است که بگویید که چون زمانی "روسو" درباره ی "قراردادهای اجتماعی" صحبت کرده، دیگر کسی حق ندارد آن را مطرح کند مگر آنکه نام "روسو" را بیاورد. دوست من، مورد پلورالیسم آنقدر وسیع و بااهمیت است که اگر روزانه مطالب و یادداشت های منتشر شده را مطالعه کنید، حتما چندین بار با این واژه مواجه می شود، خاصه اینکه این مطلب راجع به وضعیت ملیت های ایران و "حق تعین سرنوشت" باشد.
۴۱۶۶۷ - تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱٣۹۰       

    از : نارین م

عنوان : ارجاع دادن
این جمله را انگار قبلاً در جای دیگری خوانده ام و ظاهراً اینجا جمله بندی آن کمی تعییر کرده است. البته ایشان نگفته اند از نگاه ملت کرد، از نگاه خود ایشان اینطور است.
پلورال بودن و روایت ملتها از تاریخ را پذیرفتن را من جز در متن های ایشان در جای دیگری ندیده بودم.

"حق تعیین سرنوشت از نگاه ملت کرد به‌ منزله‌ آن است که‌ آنقدر پلورال باشیم که‌ روایت ملتی را از تاریخ و جغرافیا به‌ رسمیت بشناسیم و باهم زیستنمان، آگاهانه‌، مبتنی برخواست مشترک، و با رعایت حقوق انسانیمان باشد ..."

شاید در مقالات آرش دکلان درباره حق جدایی طلبی و غیره

اینطور نیست؟

امیدوارم اگر این طور است بدانید که ارجاع دادن به مطالب و نوشته های یکدیگر ارزش کار را بالا می برد و فکر نمی کنم چیزی غیر از این باشد.
۴۱۶۶٣ - تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱٣۹۰