عنوان : How low can you get
میگویند قرض که از صد گذشت هرشب پلو بخور- یعنی میگفتند-. بعد از اشغال
سفارت آمریکا که در دنیای متمدن بی سابقه بود آبرویی نمانده که بریزند و
این اراذل و اوباش هر کاری بخواهند میکنند ولی آیا واقعا روسای الدنگ اینها
از این عملیات تهوع آوراز خود خجالت نمیکشند؟ به قول اینها تا چه حد میشود سقوط
کرد . بی جهت نیست که هر وقت از ما میپرسند کجایی هستید بنحوی موضوع را عوض میکنیم و اگر مجبور شدیم سفره دل را پهن مینمائیم. گاهی هم آدم فکر میکند که شاید حمله به ایران پر بی معنی نباشد جز آنکه کشتن مگس با پتک آهنی بر پیشانی خواهد بود.
۴۱۷۵۲ - تاریخ انتشار : ۹ آذر ۱٣۹۰       

عنوان : انتشار قریب الوقوع اسناد سی ساله ی وزارت خارجه ی انگلیس !؟
انتشار قریب الوقوع اسناد سی ساله ی وزارت خارجه ی انگلیس !؟
پیشِ دستی حاکمان ایران و بعد جعلی قلمداد کردن آنچه که می تواند در این اسناد از زبان مارگرت تاچر و وزیر خارجه اش مثلاً در مورد کنفرانس گوادولوپ و بیعتِ ایشان ، ژیسکاردیستن(فرانسه)، کارتر(ایالات متحده ی آمریکا) و اگر اشتباه نکنم هلموت اشمیت(آلمان فدرال) با خمینی و به طورکل مذهب در راستای منافع غرب در جنگ سرد با بلوک شرق به سرکردگی اتحاد جماهیر سوسیالیستی (شوروی سابق) به صورت اسناد محرمانه و یا خیلی محرمانه منعکس شده باشد!؟
به عکس انتخابی اخبار روز نگاه کنید : روی پوستر عکس و نام مجید شهریاری؛ دانشمند فیزیک هسته ای که ترور شده است، به چشم می خورد. ... و ...
و همزمان وزیر خارجه ایران و رییس انرژی اتمی ایران(جان به دربرده از تروری مشابه) اعلام کرده اند که شهریاری بزرگترین دانشمند ایرانی در نوع خود بوده است.
آیا ایران در تعقیب رد پای آمران یا عاملین ترور بیش از بیست تن(گویا) از فیزیک دانان ایرانی و یا تنها مجید شهریاری به لندن رسیده است.
جریان چیست !؟
پیراهن عثمان ، یا نه، پشت پرده خبرهایی هست که من و شما هم مثل همین بالاخره هموطنانی که خودشان هم نمی دانند چرا دستور داده شده اینجور از درودیوار بالا بروند و عربده بکشند، حقیقتاً سر از کار سیاست بازان و " مار خورده-افعی شده های سیاست " امروز ایران و جهان در نمی آوریم !؟
یا ما هنوز خوش باور و خوش قلبیم و یا اینها جملگی اعضای یک انجمن جهانی فساد و جنایت هستند. چه کشوری را در اکنون جهان سراغ دارید که منزه باشد و چه دولتی را سراغ دارید که حتی به به بخش بزرگی از همان مردمی که آن را روی کار آورده اند، نارو نزند و نارو نزده باشد.
نا گفته نگذارم که همین هموطنان ظاهراً دانشجو(لابد دانشجوی فیزیک هسته ای) به راستی نمی دانند چرا اینقدر به خون من و شما تشنه اند. شاید چون دستور داده شده است که خون امثال مرا در شیشه کنند. این را می شود در چشمانشان خواند.
۴۱۷۵۰ - تاریخ انتشار : ۹ آذر ۱٣۹۰