یاداشت رخشان بنی اعتماد درباره افاضات جدید فرج الله سلحشور
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٣ آذر ۱٣۹۰ -
۴ دسامبر ۲۰۱۱
چندی پیش تازه به دوران سینما رسیدهای، دهان باز کرد و آنچه در خور خودش بود به بازیگران سینما نسبت داد. با خود گفتم جواب ابلهان خاموشیست و در فضای عفونتزدهی حاضر همان بهتر که چشم بر عجایب اتفاقیهی هر روز و گوش بر کوس گفتههای توهمزا و هوهوی کرکسان و ناکسان بیندی. پنج بازیگر جوان که "همه" دخترم بودند، تاب نیاوردند و جوابی محترمانه در شأن خودشان و نه در حد پاسخ به گوینده، دادند.
امروز در خبرها میخوانم که گویندهی دهانلجنزده، مصداق پاسخ را بلند کردن چوب و فرار گربهدزده تعبیر کرده است.
چوب را باید بر فرق فضای فرهنگی و هنری کوبید که زمانه را به نفع بردن و خوردن و بزرگنما شدن آدمکوتولهها گردش دادهاست که با دهان گشاد و نظر تنگ، دنیا را از زاویهی عقل نارس و امیال سرکوبشدهشان میبینند.
گربهدزدها، گرگهای حریص چشم و دل سیریناپذیر، بر سر سفرههای رانت های اعطایی هستند که با امکانات نامحدود کارفرما میشوند و سیریالها میسازند و امرمشتبهبرخود میشوند که کاری کردهاند کارستان...
به حکم اعتقادات مورد ادعای خود گوینده، او باید به شلاق مجازات تهمت، سیاه و کبود شود اما میدانم برخورد مدنی و شکایت به محکمه بردن دراین وانفسا در پیچش و خمش حامیان ایشان ره به ترکستان میبرد.
هم او افاضه کرده است که پاسخگویان ناصالح اند. من، رخشان بنیاعتماد، به عنوان مادر ناصالحان خانواده سینما، نه جواب به یاوه گو، که بیداد این هرت آباد بی صاحب را، در میانهی میدان فریاد می زنم.
رخشان بنیاعتماد
۱۲ آذر ۹۰
|