برزخ تنهایان


اسد رخساریان


• 
 سپس به مرگ می‌ا‌‌ند‌یشند.

بعد می‌ترسند.

بعد با چهار چنگکِ خونین

از زندگی در‌می‌آویزند.

 ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۹ آذر ۱٣۹۰ -  ۱۰ دسامبر ۲۰۱۱


 «روزی خواهد آمد که ساده ترین مردم میهن من
- روشنفکران ابتَر ِ کشور را استنطاق خواهند کرد و خواهند پرسید:
روزی که ملّت به مانند یک بخاری کوچک و تنها
فرو می مُرد
به چه کاری مشغول بودید؟»
به نقل از«کاستیلو»،
شاعر تیرباران شدهء گواتمالایی.





رابطه را قطع می‌کنند

می‌گریزند

بعد تنهایند‌‌


در آینه

با خود

یا با بیگا‌نه‌یی شبیه‌ خود

حرف می‌زنند

می‌ستیزند

دردِ ‌دل می‌کنند

اشک می‌ریزند

بعد‌

    از همیشه تنها‌ترند.


کتاب هم مونس‌‌تنهایی خوبی‌ست‌

کتاب زمان ما

به مذهبِ تنهایان خیانت نمی‌کند‌.

اینجا هر داستان سرا‌

هر شاعری و هنرمندی‌            

نیمچه‌‌خدایی است-‌

در قلمرو شهوات‌

سِحرِ مخدّ‌رات‌

تبد‌یل عقده به احساس انتقام‌

و تیز کردن چاقو

در اتاق تنها‌یی

به دست تنهایان‌

و تشویق به خودکشی-

با او بخوان رمز تمام لذا‌یذ را

و با خود بگو

چه هنرمند پست ‌فطرتِ قهّاری!‌

دقایقی دیگر

نیازمند خدای د‌یگری که شدی،

گُلِ شوقِ کتاب‌سوزانِ خویش را ببین‌

                                              باری‌.


سپس به مرگ می‌ا‌‌ند‌یشند.

بعد می‌ترسند.

بعد با چهار چنگکِ خونین

از زندگی در‌می‌آویزند.

به آن تُف می‌کنند.

به صُلابه‌اش می‌کشند.

و می‌فروشندش به مرگ‌

که در جامه‌ی عشوه‌های بازا‌ری

می‌آید و روی تمام باورها

سایه می‌اندازد.‌


حالا آموخته‌اند

که لبخندِ فیلسوفانه‌ ای کُپی کنند

و آن را به گوشه‌ی لبِ خود بچسبا‌نند

که‌ در سا‌یه‌اش

یادِ یاران گُمشده‌ وا‌قعاً زیبا‌ست.

بخوان و به یاد آر!

که موسیقی متن

در صحنه‌های بازی تنهایان‌

سمفونی خنده است.


و سکوت و

لب ‌فشردن و

رفتنِ د‌یگر‌بار

به سوی تنهایی.