اولین گام نافرمانی مدنی، عدم استفاده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران


حسین خیری فام



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۰ تير ۱٣٨۵ -  ۱۱ ژوئيه ۲۰۰۶


با گذشت چند دهه از انقلاب اسلامی - و نحوه عملکرد رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران و نحوه انتخاب مدیران ِ این سازمان و برنامه های پخش شده از این رسانه- گروههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به قدرت روز افزون رادیو و تلویزیون آگاهتر شده اند.
نبود مطبوعات آزاد، شبکه های خصوصی تلویزیونی و رادیویی در داخل کشور، ممنوعیت استفاده از ماهواره، فیلترینگ سایت ها و وبلاگ های اینترنتی از یک طرف و از طرف دیگر قدرتمند شدن روز افزون صدا و سیمای جمهوری اسلامی و تحمیل یک جانبه نظرات و ایدولوژی و عقاید نظام باعث گشته مردم جامعه، ارتباط خود را با قسمت عظیمی از روشنفکران ایرانی چه داخل و چه خارج از کشور از دست بدهند. به نظر می رسد تا زمانی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مستقیما از بودجه ملی، تامین مالی می شود و خود را بعنوان رسانه ملی معرفی می نماید و غالبا امکان حضور نه تنها دگراندیشان بلکه روشنفکران غیرخودی را هم در برنامه های مختلف از آنها سلب می کند و دست به سانسور خبری، فیلم ها،... می زند، روشی قویتر از تحریم این رسانه وجود نداشته باشد. هر چند امکان تبلیغ چنین طرحی بشدت سرکوب می شود و احتمالا با تهیه چند برنامه تلویزنی و رادیویی جبهه عظیمی در مقابل این طرح پدید آید، ولی نفوذ و تاثیر گزاری آن بسیار زیاد و ارزشمند می باشد.
اما سوالات زیادی در حاشیه این طرح بوجود می آید که با اجماع نظر در مورد هر کدام می توان به بهترین راهکار دست یافت.
این تحریم تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ این طرح چگونه مابین مردم مطرح و تبلیغ می شود؟ عکس العمل احتمالی صدا و سیما جمهوری اسلامی در مقابل این طرح چگونه خواهد بود؟ تحریم مربوط به کلیه برنامه می شود یا استفاده از برخی برنامه ها بلامانع است؟ چه مواردی را می توان جایگزین خلا ایجاد شده در عرصه سرگرمی و اطلاع رسانی نمود؟
بدیهی است برای تبلیغ این طرح و ارتباط مستقیم با مردم با مشکلات متعددی روبه رو خواهیم بود ولی لازم است جدا از تجزیه و تحلیل های روشنفکران در این زمینه (و انعکاس در اینترنت یا شبکه های ماهواره ای و روزنامه های داخل کشور)، باید از هر فرصت و جمعی برای بحث و نفوذ در مردم استفاده نمود. در مقطع کنونی به شدت نیازمند صحبت و گفتگو و دیالوگ رو در رو در داخل خانه ها و محیط های کاری هستیم. محیط داخل خانه بنا به اعتماد فراهم آمده ی عاطفی شرایط مناسبی را برای بحث، بدون ِ جبهه گیری ِ بی مورد، مهیا می سازد. روش دیگر برگزاری مناظره ها و سخنرانی ها حول وحوش این قضیه در دانشگاه ها می باشد.
تنها خطری که متوجه این نوع تبلیغ و یا شاید همه تبلیغات با سطح گسترده باشد ، لوث شدن مبحث بعد از مدت زمانی خاص می باشد.
هزینه ی تحمیلی در خوشبینانه ترین حالت می تواند توافق بر سر پخش برنامه های آماده شده ای ( مانند سخنرانی ها ، متینگ ها ، معرفی احزاب و روشنفکران ) باشد. برنامه های آماده شده ، می توانند از افراد و موضوعاتی که حساسیت کمتری دارند شروع شود ولی نباید به هیچ عنوان اجازه اعمال سانسور در پخش آنها داده شود.
احتمال می رود با اعلام تحریم همگی برنامه های صدا و سیما جمهوری اسلامی ، نتوان ما بین قشر عمده ای مقبولیت ایجاد کرد . بنابر این برای شروع ، می توان از چند برنامه ی مشخص و مهم که هر روز از صدا و سیما پخش گردد ، نامه برد. بعنوان مثال در وحله ی اول نباید انتظار داشت مردم از نظاره مسابقات ورزش یا فیلم ها و سریال ها امتناع ورزند.
از مزایای تحریم استفاده از صدا و سیما علی رغم اینکه سیاست گزاری های مدیران سازمان را متحول می کند، سازمان را از جنبه اقتصادی که وابسته به تبلیغات محصولات و تولیدات می باشد ، وارد مرحله ی جدیدی می سازد.
به جرات می توان گفت اجرای این طرح حتی در شکل مبسوط تر و محدودتر جزو کمتر مواردی است که مورد اجماع اکثر نیرو های فعال سیاسی و فرهنگی و اجتماعی باشد . جامعه مورد نظر ایران را هر گونه که طبقه بندی کنیم (سکولار ها ، فمنیست ها ، دانشجویان ، احزاب ، کارگران ، هنرمندان و قومیت ها و ... )    از جنبه های گوناگون به سازمان صدا و سیما انتقاد دارند و در نهایت می توان سر نحوه اصلاح و تحریم استفاده از این رسانه به اجماع رسید .
 
hossein_kheiryfam@gmail.com