بیانیه ی دموکرات های چپ تبریز به مناسبت سالروز ۲۱ آذر - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : احمد آذربایجان

عنوان : به علی قدیمی
علی جان سلام! نقل قولی از پیشه وری آورده ای که گفته است: من نجات وطن خود را در پیروزی حزب لنین در روسیه می دیدم.
کجای این حرف نادرست است؟ وفتی که روسیه مدافع قاجارها بود و ارتش روسیه در ایران و خصوصا آذربایجان خون آزادیخواهان را می ریخت، وفتی که فقط حزب لنین خواهان پایان جنگ و اشغال ایران بود، آیا پیشه وری نمی بایست طرفدار پیروزی لنین در روسیه می شد تا کشورش از اشغال خارج شود؟ آیا پیشه وری باید خواهان پابرجایی تزار و دیگر طرفداران اشغال می بود؟
در ثانی حرف ستارخان نیز در برابر کسانی بود که او را بزیر پرچم تزار فرا می خواندند.
ثالثا تهران جز قتل ستارخان هدیه ای برای او نداد. او هم مثل دیگر آزادیخواهان از سوی تهران نابود شد.
۴۲۰۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰       

    از : دامون سروی

عنوان : بر علیه چه چیز
کسانی چون حمید ارجمند و علی تبریزی با تخریب چهره جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان براستی چه چیزی ره بدیل آن می گیرند.مگر غیر از اینست که حکومت شاه که بی گمان سمبل سرمایه داری وابسته ایران بود تمام قدرت عاریتی خود را برای سرکوب این جنبش بکار برد؟ در تمام دنیا حکومتهای سرمایه داری و فراتر امپریالیستها در برابر تجربیات سیاسی اجتماعی وفاداران به سوسیالیسم ایستاده وبا تمام توان تلاش دارند حتی کورسوهایش را در زندانها خاموش کنند(:دکتر ارانی، بیژن جزنی،...). منتقدین برای لاپوشانی خدمات جنبش مردمی آذربایجان تنها و تنها به سراغ ارتباط آن با مقامات شوروی(که وابستگی اش می دانند و کسی نمی گوید این وابستگی برای چه بود، چون بسیاری از آینها باور دارند که حکومت شوروی در آن زمان انقلابی بود و همینجاست که آن دوست محترم از روی نادانی بیرق روس در زمان ستارخان را با بیرق لنین یکی می گیرد ) می روند.این کمال بی انصافی است که علت های وجودی جنبش آذربایجان و همه جنبش های دیگر و اثر گذاری های درخشان اغلب آنه و در این مورد دست کم آگاه کردن مردم به منافع خود را نادیده گرفته به خاطر برخی تصمیمات نادرست که قطعن در هر جنبشی فرا می روید و بسته هر عمل اجتماعی است چوب رد بزنیم.بسیاری از حملاتی که به جنبش ملی آذربایجان شده از جنس حملات علیه حکومت های ملی دمکراتیک در نقاط دیگر جهان است.بلند گوهای آمریکا و انگلیس هزینه های هنگفتی صرف می کنند تا مردم دنیا را از نزدیکی با چنین اندیشها و اقدامات بر حذر دارند. جنبشهای ملی دمکراتیک در صورت پیروزی نظام بی عدالتی ونا برابر را تهدید یا در صدر تغییرات خود قرار می دهند .تجربه "فرقه" را بیشتر در تحولات داخلی بجویید تا در نامه ها و گفتگوی این و آن در خارج.
۴۲۰۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰       

    از : عباس مقدم

عنوان : سوال از آقای اسماعیل تبریزی
آقای اسماعیل تبریزی جنابعالی در پاسخ خود به آقای علی تبریزی، در رابطه با بنده چنین بیان نموده اید: "اما عباس مقدم به یک شوونیست تبدیل شده است. و بیجا نیست که همه سایتهای آریاپرست، پان ایرانیست، نژادستا و .... برای عباس مقدم جای ثابتی در نظر گرفته اند."
ابتدا لازم است توجه جنابعالی را به این نکته جلب کنم که من نوشته های خود را به "اخبار روز" ارسال داشته ام. البته چند تایی مطلب مستقلی بود و چند تای دیگر نیز نقد به نوشته های دیگران که در اخبار روز منتشر گردیده بود. آخرین مطلبی را که به مناسبت ۱۲ شهریور ۱۳۸۹ (به مناسبت ۶۵ مین سالروز تشکیل فرقه دموکرات" به اخبار روز ارسال داشته بودم، از انتشار باز ماند. دلیل عدم انتشار نوشته من نیز، (بطوری که آقای تابان سردبیر محترم نشریه تلفنی به یک دوست مشترک بیان نموده بودند) اعتراض برخی از همشهریان عزیز من بوده است. حال که نظر جنابعالی و دوستان دیرینه خود آقایان واحدی و مددی را با اظهارات سردبیر نشریه در کنارهم می گذارم، و همه این نظرات و اقدامات را با جملاتی که در معرفی اخبار روز آمده است، مقایسه می کنم، از خود می پرسم که اگر "دموکراسی و عدالتخواهی" این است، پس استبداد و بی عدالتی کدام است؟

ضمنا آقای تبریزی، از شما ممنون می شوم که از "جای ثابتی" که "همه سایتهای آریاپرست، پان ایرانیست، نژادستا و ..." برای من "در نظر گرفته اند"، مرا مطلع بفرمایید.

در خاتمه نیز مایلم جهت اطلاع آقای علی تبریزی، اعلان کنم که من همچنان برای گفتگوی قلمی با دوست دیرینه خود آقای احد واحدی، آماده ام؛ و امیدوارم آقای واحدی افتخار این مصاحبت را از من دریغ نکنند.
۴۲۰٣۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣۹۰       

    از : علی تبریزی

عنوان : قابل توجه آقای اسماعیل تبریزی و دیگر همشهریان هوادار فرقه
جای تاسف است آنانی که همچنان سنگ فرقه را بر سینه می زنند، نمی توانند کوچکترین نقدی را تحمل کنند. متاسفم که شما هنوز با بر چسب شناخته شده "اردوگاه شرق" که هر منتقدی را "نوکر امپریالیسم" می نامید، منتقدان فرقه را در صف "شاهپرستان ملاها، ساواکی ها، نژادپرستان آریایی و ..." قرار می دهید!

پژوهشگران بیطرفی که "جنگ سرد" را از ابتدا مورد کنکاش قرار داده اند، با استناد به اسناد و مدارک غیر قابل انکار، بر نقش استالین در ایجاد "فرقه دموکرات آذربایجان" تاکید کرده و مطالب زیادی را در این رابطه منتشر کرده اند.

آقای اسماعیل تبریزی، آیا قضاوت شما ـ در مورد کسی که با استناد بر این اسناد و مدارک، "فرقه دموکرات آذربایجان" و اقدامات به ظاهر مترقی، آن را، مورد سوال قرار می دهد ـ واقعا چنین است؟

آقای اسماعیل تبریزی، حرف من این است که اقدامات فرقه دموکرات، هیچ سنخیتی با "قانون اساسی مشروطه" و "انجمن ایالتی" نداشته است. یعنی با ادعای: "[فرقه] خواستار ایرانی بود که با مشروطیت و اصول فدرالیسم و ..." نمی توان نیات واقعی فرقه را کتمان کرد! اثبات این موضوع چندان هم پیچیده نیست؛ حتی تنها با عنایت به نشریات خود فرقه در عرض یکسال، هم می توان، به نیات واقعی فرقه پی برد.

آقای اسماعیل تبریزی، اشاره من به مقاله آقای احد واحدی و پیشنهاد آقای عباس مقدم برای گفتگوی قلمی، (نه پالتاک آنهم به زبان ترکی که فقط عده معدودی می توانند در آن شرکت کنند) با توجه به نوشته های این دو نفر که منتشر شده، به تصور من می توانست بسیار مفید باشد. یعنی هر دو طرف با ارائه دیدگاههای خود با مستندات تاریخی، می توانست به بسیاری از سوالات خوانندگان این گونه مطالب در اخبار روز، پاسخ گو باشد.

در خاتمه لازم است توجه جنابعالی را به نوشته آقای علی قدیمی در مقایسه دو بیان متفاوت از ستارخان و پیشه وری، جلب کرده و از ایشان بخاطر نقل این دو بیان متفاوت از دو شخصیت تاریخی متفاوت، تشکر کنم.
۴۲۰٣۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣۹۰       

    از : میلاد منزوی

عنوان : در پاسخ به آقای علی قدیمی
آن یکی شیر است اندر بادیه کادم می خورد
وآن دگر شیری است اندر بادیه که آدم می خورد.
فرق دوغ ودوشاب را با استقرا منطق صوری نمی توان دریافت . باید به شناخت ماهیت ها اقدام کرد.
۴۲۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣۹۰       

    از : حمید ارجمند

عنوان : فراز و فرود فرقه دمکرات
در پایان ماه مارس و آغازماه آوریل ۱۹۴۶ خروج نیروهای شوروی از ایران تحقق یافت . در عین حال مذاکرات دو جانبه دوام میافت و به تدریج مواضع طرفین به یکدیگر نزدیک میشدند . پیشه وری بعد ازدیدار با باقراف در پایان ماه مارس ، سرانجام رویدادها و خطر نزدیک را به وضوح حس میکرد . و نخست وزیر روزهای سختی را می گذراند. و در پایان ماه مارس نیروهای شوروی شاهی و میانه و دوم آپریل بندر شاه را ترک کردند. همین روز مولوتف تلفنی به باقراوف گفت که پیشه وری را برای گفت و گو با نمایندگان حکومت تهران و دادن امتیازهای مورد نظر آماده کنند و نمایندگان شوروی در تبریز با او به تفاهم برسند ! ( فقط یک پاراگراف کوتاه از فراز و فرود فرقه دمکرات آذربایجان به روایت اسناد محرمانه ارشیو های اتحاد جماهیر شوروی که توسط دکتر جمیل حسنلی یکی از پژوهشگران صاحب نام جمهوری آذربایجان که در فاصله ۱۹۸۸تا ۱۹۹۹ در باکو منتشر شده ) کافی است تا اگر ریگی به کفش نداریم با مراجعه به اسناد منتشر شده فراوانی در مورد ماهیت فرقه دمکرات آنهم نه از آرشیو های دولتی ایران بلکه از منابع دیگر خصوصا روسها آشنا گردیم و بعد از گذشت بیش از نیم قرن هنوز سعی نکنیم که عکس مار را کشیده و بگوئیم مار را اینگونه مینویسند ! من در شخصیت فردی مرحوم پیشه وری که شخصی وطندوست و شدیدا طرفدار مردم آذربایجان بود و خواستار پیشرفت و رفاه و... مردمش بود تا حدودی با علا قه مندانش هم عقیده هستم ولی دلیل بر اصالت روش و خصوصا ماهیت این جنبش بعنوان یک جنبش ملی نمیباشم زیرا امروز ما در دوره قاجار یا اوائل سلطنت محمد رضا شاه نیستیم و سیل اطلاعات و سند های انکار ناپذیر همه ما را احاطه نموده و جایی برای عوام فریبی و شلوغ کردن و گرد و غبار نمودن برای پنهان کردن حقیقت نیست ! در این مکان و خارج از حوصله خوانندگان فقط به مشتاقان حقیقت امر توصیه ام این است که بروند و از منابع موثق تاریخی در مورد نقش باقراف و کادر رهبری سیاست خارجی مسکو در آنزمان در بوجود آوردن و سپس بر چیدن فرقه دمکرات کمی مطالعه نمایند و بعد بیایند و شعار علیه بقول خودشان شووینیستها یا شاه پرستان و شیخ پرستان بدهند ! اینگونه بذر کین پاشیدن در میان کل ملت ایران تحت عنوان ملیتها و خلقها وووو جز خدمت به منافع فاشیسم سرمایه داری حاکم بر جهان و نوکر دست نشانده داخلیش ولی فقیهه هیچ سودی برای مردم ایران نداشته بلکه بر عکس این عوامل فاشیسم بین المللی و پادو های داخلیش است که با ساختن جوکهای مبتذل و پراکندن تخم نفاق و کینه در میان یک ملت همیشه اوضاع را بروز کرده و آماده برای جنگ و آشوب ! ما باید تو سر هم بزنیم تا انگلیسی و اروپائی و خصوصا آلمانی و روس زندگیش براه باشد و کسبشان پر سود !
۴۲۰۲۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣۹۰       

    از : علی قدیمی

عنوان : دو نقل قول تاریخی
دو نفر از یک سرزمین هر دو پشیوا بودند هردو هنوز هم طرفدار دارند.
پاسخ ستارخان، سردار ملی به پیشنهاد کنسول روس (پاختیانوف) که می‌خواست با زدن بیرق روسیه سر در خانه ستارخان او را در حمایت دولت روسیه قرار دهد: " ژنرال کنسول، من می‌خواهم که هفت دولت به زیر بیرق دولت ایران بیایند. من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم و مرگ را ترجیح میدهم."


سیدجعفر پیشه وری: "نجات و سعادت ملت میهن من در پیشرفت رژیمی است که انقلابیون روسیه می خواهند و اگر غیر از لوای پرافتخار لنین بیرق دیگری در روسیه در اهتزار باشد، استقلال و آزادی ملت ایران همیشه در معرض خطر خواهد بود."
۴۲۰۱۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣۹۰       

    از : اسماعیل تبریزی

عنوان : آقای علی تبریزی چه چیزی ناراحتتان کرده
آقای علی تبریزی! از انتشار مطلبی درباره ۲۱ آذر در اخبار روز برآشفته اید. البته که در رضایت یا عدم رضایت مختارید. من جای شما بودم به صدها سایت شاهپرستان، ملاها، ساواکی ها، نژادپرستان آریایی و ... مراجعه می کردم و با مطالعه مطالب مندرج در این سایتها مطالب دلخواه خود را می یافتم. هم تسلای خاطری می شد و هم گلایه از سایتهای چپ توی جیبتان می ماند. اگر از سایتهای چپ ناراضی هستید، الحمدالله تا دلتان بخواهد سایت دست راستی که هست.
از این گذشته کجای بیانیه دموکرات چپ تبریز درباره ۲۱ آذر شما را عصبانی کرده است؟ مردمی نامیدن نهضت ۲۱ آذر یا مخالفت بیانیه با سرکوب زبان و فرهنگ نیمی از مردم کشور؟ خواست عدم تمرکز؟ جستجوی یک آلترناتیو دموکراتیک بجای افراطیگری همه طرفین؟ اگر بحثتان سر تاریخ است، لطفا پا پیش بگذارید و در اثبات گفته هایتان بکوشید. نه. اگر مشی امروزی بیانیه خوشایندتان نیست، - که نیست- صریح بگویید. خون آنرا پای اخبار روز و نویسندگان بیانیه نریزید.
شیوه نامرضیه جوسازی را کنار بگذارید. شما که خود می دانید چطور میتوان جوی درست کرد که ۴۰ سال فرمانروا باشد. از کجا می دانید نویسندگان بیانیه «طرفداران قدیمی فرقه» اند که با نام تازه بمیدان آمده اند؟ آیا شما همانها را که دوره شاه از زندانبانان و بازجوها شنیده اید، اکنون به مخالفانتان خواهید گفت؟
فرض کنیم که فرقه همانی بود که شما و همفکرانتان می پندارید. اکنون نظرتان درباره ناسیونالیسم افراطی حاکم و سرکوب زبان و فرهنگ ۴۰ میلیون ایرانی چیست؟ همین را بنویسید تا بسیاری مسائل روشن شود.
اما عباس مقدم به یک شوونیست تبدیل شده است. و بیجا نیست که همه سایتهای آریاپرست، پان ایرانیست، نژادستا و .... برای عباس مقدم جای ثابتی در نظر گرفته اند. آیا شما به آن سایتها هم مراجعه کرده اید؟ نژادپرستی آنها و انتشار مقالات عباس مقدم کنار مقالات طرفداران برتری نژادی ناراحتتان نکرده است؟ آیا از آن سایتها باید ناراحت شد یا از سایت اخبار روز و آذربایجان که در عین مخالفت با انواع افراطیگری خواستار رهیافتی دموکراتیک اند؟ بنظرم گیر شما تاریخ نیست. امروز است. درباره تاریخچه بحث عباس مقدم و احد واحدی هم حق با شما نیست. عباس مقدم بحث رودر رو را نپذیرفت و نوشت که از اینترنت و پالتاک سررشته ندارد. لطف کنید و آرشیوتان را دوباره ببینید. بقیه جوابهایتان را خود گردانندگان آذربایجان بدهند.
۴۲۰۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣۹۰       

    از : علی تبریزی

عنوان : چگونه می توان وابستگی و فرمایشی بودن فرقه دموکرات را انکار کرد؟
هر سال با فرارسیدن سالروز ۲۱ آذر، در برخی نشریات چپ از جمله در اخبار روز، ما شاهد مطالبی هستیم که تلاش می کنند به بهانه "اقدامات عدالتخواهانه فرقه" ، فرمایشی بودن این اقدامات توسط "فرقه دموکرات آذربایجان" را کتمان کنند!
با انتشار اسنادی که پرده از وابستگی فرقه و تلاش برای تجزیه آذربایجان، بر می دارد، امروز کمتر کسی می تواند بر ادعاهای کلیشه ای و قدیمی خود همچنان پای بفشارد! به همین دلیل بنظر می رسد که "طرفداران قدیمی فرقه" بجای قید نام خود، این بار با نام "دموکرات های چپ تبریز" به میدان آمده اند. ولی انتشار این مطلب در سایت "آذربایجان" و انتشار مجدد و غیر متعارف آن در اخبار روز، مرا برآن داشت که مجددا به نوشته آقای احد واحدی با عنوان "مروری بر نهضت آذربایجان در سالهای ۲۵ ـ ۱۳۲۴" در آرشیو اخبار روز، مراجعه کنم. دقیقا یکسال پیش آقای واحدی از گردانندگان "سایت آذربایجان" مطلبی طویل نگاشته بودند، و آقای عباس مقدم در نقد نوشته آقای احد واحدی، پیشنهاد "گفتگوی قلمی" داده بودند؛ که آقای واحدی حاضر به گفتگوی قلمی به زبان فارسی نمی شوند!
همچنین آقای سیروس مددی با یک موضع پرخاشگرانه، وعده می کنند که تا دو هفته مطلبی را در اثبات جعلی بودن "اسناد سه گانه" که از "آرشیو حزب کمونیست" در باکو منتشر شده، ارائه کنند؛ ولی متاسفانه با گذشت یکسال، هنوز آقای مددی به وعده خود عمل نکرده اند!
اگر آقایان احد واحدی و سیروس مددی که "بیانیه دموکرات های چپ تبریز" را در "سایت آذربایجان" منتشر کرده اند، واقعا باور دارند که "برنامه حکومت ملی آذربایجان، خواستار ایرانی بود که با مشروطیت و اصول فدرالیسم و با محترم شمردن حقوق همه ملیت‌های ساکن کشور اداره شود." چرا از گفتگوی قلمی با آقای عباس مقدم، طفره رفتند و حتی پس از گذشت یک سال هنوز در مورد "اسناد سه گانه" (اسناد فرمایشی بودن فرقه و اقدامات به ظاهر مترقی) نتوانسته اند، مطلبی ارائه کنند.
امیدوارم آقای عباس مقدم که سال پیش به آقای احد واحدی، پیشنهاد گفتگوی قلمی داده بودند، همچنان این آمادگی را داشته باشند؛ همچنین امیدوارم آقای احد واحدی با قبول این پیشنهاد، با گفتگوی قلمی به زبان فارسی که همه ایرانیان بتوانند آن را در "اخبار روز" دنبال کنند، دیدگاههای خود را با مستندات بیان کنند.
۴۲۰۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : ایران باید با قدرت ، توانائی و خواستن ۷۰ میلیونی مردم ایران آباد و آزاد شود ، در یک بهاری دیگر...
هر جنبش دمکراتی در ایران بوجود آید که خواست‌های مردم آن منطقه و تمام ایران را در بر داشته باشد، نور امیدی را در دل‌ هر آزاده و و وطن پرستی‌ روشن خواهد کرد.جنبش دمکرات‌های آذربایجان شاید برای نسل جوان ناشنا و در اثر تبلیغات مسموم فرهنگ ضد مردمی حاکم بر ایران غبار آلوده باشد ولی‌ ترغیب در دستاورد های آن در کوتاهترین مدت میتواند نمونه و سرمشقی برای دیگر خلق‌های ایران باشد.ایران کشور بسیار عقب نگاه داشته‌ای است که باید از تمام نیروهای مردمی جهت آبادانی و رفاه مردمان آن استفاده شود و آن هنگامی خواهد بود که مردم در وجود خود حس کنند که برای خود خانواده و آینده،شهر و روستا و کشور خود تلاش میکنند.این احساس نه‌ در حکومت گذشته و نه‌ در این حکومت تجلی‌ داشته است، فقط مدت کوتاهی پس از انقلاب مردم بر این باور شدند که دیگر کشور متعلق به خود آنهاست ,حتی شبانه دیوارها و کوچه‌ها را میشستند و تمیز میکردند. بهاری دیگر دمیده بود بهتر از "بهار عربی‌" منطقه امروزی...ایران باید با قدرت ، توانائی و خواستن ۷۰ میلیونی مردم ایران آباد و آزاد شود ، در یک بهاری دیگر...
۴۲۰۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣۹۰