از : نامی شاکری
عنوان : حمایت از حقوق انسانی آنها یا حمایت ازاستمرار حیات اشرف؟
ندیده ام که امثال این"بیش از ۲۰۰ نفر از فعالان فرهنگی، سیاسی و حقوق بشری" در این سال ها بیانیه ای در خطاب به رهبری فرقه ی مجاهدین و محلل های سیاسی متنوع الطیف شان بنویسند و از "حقوق انسانی" این فلک زدگان دفاع کنند.
وقاحت آمیز هم اینکه بسیاری از این خانم ها و آقایان با استناد به فقدان حاکمیت ملی در عراق و تحت اشغال بودن آن ، خواهان ادامه ی این "خرتوخری" درعراق شده و می شوند. وقاحت آمیز تر هم اینکه با استناد به مواد و تبصره های قوانینی موهوم ،این "فلک زدگان" را که به اراده و پای خود برای همیاری صدام در مقابله با رژیم آخوندی به عراق مشرف شده اند، "اسیر" تلقی می کنند!
خانم ها و آقایان! اگر به جای اینهمه شعبده بازی سیاسی و توسل به امام زاده های بی معجزه و کرامت "جهانی"،فقط به صلیب سرخ جهانی متوسل می شدید، شایداین سه هزار بیمار و زخمی جان و روح را تا به حال از این نکبت رهانده بودید، ولی بسیاری از شما قصد نجات این بیماران را ندارید . قصدتان نجات "اشرف" است . کاش امکان آن بود که "اشرف" و بزرگان آنرا به جایی در ناف همین تهران منتقل کرد تا دریابید از آن همه جوش و خروش ، آبی برای آزادی و دمکراسی در ایران گرم نمی شود!
۴۲۰۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣۹۰
|
از : اخبار روز
عنوان : به آقای جلال الدّین مظهری ملکشاه
دوست گرامی، اخبار روز مسئولیت در تنظیم و درج نام ها در این بیانیه (و بیانیه های دیگر) نداشته است. ما تنها به نشر این بیانیه اقدام کرده ایم. امیدواریم مسئولین تنظیم بیانیه پاسخ شما را بدهند.
با احترام
۴۲۰۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : بهنام الف
عنوان : لاپوشانی محرز
عالم و آدم میدانند که بعد از حمله آمریکا به عراق، حاکمیت مردم عراق بر عراق یک شوخی بی مزه ای است که تنها طرفداران آمریکا به آن تکیه میکنند. حکومت های متوالی عراق بعد از سرنگونی دیکتاتوری وحشی صدام تنها از دست یک بازیچه و دست نشانده به بازیچه و دست نشانده دیگر حواله شده. حالا در این اعلامیه ادعا میشود که امضا کننده گان با "احترام به حق حاکمیت دولت عراق" .... اینها مثلا یک ۴۰-۵۰ سالی را در سیاست گذرانده اند و واقعا نمیدانند حق حاکمیتی در عراق وجود خارجی ندارد؟
۴۲۰۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : جلال الدّین مظهری ملکشاه
عنوان : عدم درج کامنت
با سلام:
با اینکه چند ساعت از نوشتن و فرستادن کامنتم میگذرد, ولی تا کنون اقدامی برای چاپش صورت نگرفته! لطف کنید و آنرا در دید عموم بگذارید.
سپاس
۴۲۰۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : علی قدیمی
عنوان : قربانیان قدرت پرستی
هیچ سازمانی تا کنون این همه اعضا فداکار و امکانات مالی و توانائی مختلف مانند سازمان مجاهد نداشته است و هیچ سازمانی مانند مجاهد این چنین در گل فرو نرفته است. زنگ خطر برای مجاهد از اغاز جنگ نخست امریگا بر علیه عراق اغاز شد و همه هشدار ها به سازمان مجاهد با توهین و تحقیر و اتهام روبرو شد.
فرصت های داده شده به افراد اشرف برای تخلیه قرار گاه و ترک خاک عراق به فرصت جوئی و وقت گشی گذشت .اگرسازمان میخواست میتوانست با امکانات خود همه افراد را از عراق خارج کند که البته نیمی ازانها یا پناهند بوده و یا دارای پاسپورت غربی بودند. اما سازمان مجاهداگاهانه از انتقال افراد خودداری کرد و مانع از امدن نها به غرب شد چرا که اشنائی این افراد با زندگی و اقعیتهای موجود شکافی دردون سازمان بوجود میاورد که سازمان به قیمت خون این افراد مانع از این شکاف است.
پرسش این است ایا سازمان اساسن میخواهد از عراق بیرون رود ویا اینکه بر داشتن حق اب و گل خود در عراق اصرار دارد؟
با توجه با فرصتهای داده شده به سازمان از طرف دولت عراق و هشدار ها از سوی
افراد دلسوز مسئولیت مرک و زندگی این افراد در درجه نخست متوجه رهبری سازمان است.رهبری سازمان با سیاست مظلوم نمائی و حسینی بودن و عاشورائی بودن و اسلام انقلابی بودن با قربانی کردن این افراد میخواهد همه را در برابر یک فاجعه خود ساخته قرار دهد وخود شانه از زیر بار مسئولیت خالی کند.
دفاع از جان این افراد کار ی درست اخلاقی و بجا ولی مسئولیت و حفظ این افراد به عهده سازمان است.
یک سازمان خارجی نمیتواند برای یک دولت انهم مانند دولت عراق که نیمی شیعه و نیمی کورد هستند تعین تگلیف و وظیفه کند .سازمان مجاهد با سیاست خود میخواهد دولت عراق را زیر فشار بگذارد و وجود خود را به انها تحمیل کند.
راه حل عقلانی و مفید این است که سازمان اعلام کند مایل به ماندندر عراق نیست و اولین قدم خروج انقلابی افرادی است که دارای گذرنامه غربی و یا پناهندگی هستند.مسئولیت هر گونه در گیری و خونریزی متوجه رهبری سازمان مجاهدین خلق است.
۴۲۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : جلال الدّین مظهری ملکشاه
عنوان : توضیح برای لیست ۲۰۰ نفره
دوستان عزیز در اخبار روز:
نظر به اینکه نام من نیز در لیست ۲۰۰ نفری فعالاّن سیاسی در حمایت از حقوق انسانی کمپ اشرف گنجانده شده, می خواستم از مسئولین سایت توضیحی بخواهم و آن اینکه برایم مشخص نیست که چگونه نام من در این لیست آورده شده, در حالیکه من بخاطر نمی آورم که این کمپین را امضا کرده باشم, اگرچه با این حرکت حقوق بشری و انسانی بشدت موافقم, زیرا خودم از کسانی هستم که در سایتهای مختلف ایرانی به همه آحاد مردم برای دفاع از حقوق انسانی کمپ اشرف فراخوان داده ام. در باره سازمان مجاهدین, علیرغم بعضی نکات و کمبودها و انتقادات, در کل از موضع ضد استبدادی و ضد ارتجاعی این جریان سیاسی که به واقع ستون فقرات مقاومت ایران در همه این ۳۲ سال گذشته بوده است, حمایت میکنم و بالطبع حمایت بی قید و شرط از کمپ اشرف که به واقع با وجود انسانهایی بعضاً با حدود نیم قرن سابقه سیاسی و مبارزاتی نقش انکار ناپذیری در پیشبرد مبارزات مردم ایران در داخل و خارج داشته و دارند و در میانشان ۱۰۰۰ زن ایرانی بوده ضمن اینکه حدود ۱۲۰۰ نفرشان از زندانیان سیاسی در دو نظام می باشند. لازم به یادآوری است که خودم نظر به اینکه دیدگاه مذهبی نداشته ولی به لحاظ سیاسی و مبارزاتی از خطوط اصولی و مواضع ضد ارتجاعی نیروهایی مانند مجاهدین از همان اول برایم جذابیت داشته که ارتجاع مذهبی را دشمن آزادی و فرهنگ و تمدن و بخصوص آزادی زنان ایران میدانسته است. سرکوب و تجاوز به حقوق اولیه دگراندیشان و زنان و اقلیتهای مذهبی را در پوشش دروغین مبارزه با استکبار و امپریالیسم توجیه کرده و میکند. این قتل عام در پیش رو دنباله آرمان خمینی است که بعد از قتل عام سال ۶۷ اینبار بدست خامنه ای و مالکی برای تمام کش کردن نسل مقاومت و هدف آن نابودی شعله مقاومت و از بین بردن شاهدان کشتار۱۳۶۷ می باشد. در اینجا باز هم از همه فعالان حقوق بشری و آزادیخواهان و سیاسیون, علیرغم هر دیدگاهی در رابطه با مجاهدین و شورا از هیچ فعالیتی برای جلوگیری از این کشتار عظیم کوتاهی نکنند.
۴۲۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : آرش
عنوان : نگرانی رژیم
چرا رژیم جمهوری اسلامی تااین حد از حضور مجاهدین درعراق (درمجاورت مرزهای ایران ) نگران هست ؟ بنظر من رژیم از این واهمه دارد که درصورت بروز تنش درداخل ایران پایگاه مجاهدین بعنوان سمبل مقاومت سازمان یافته ومنسجم علیه جمهوری اسلامی تبدیل شود ومجاهدین درصورت جلب رضایت دیگر نیروهای مخالف رژیم قادر شوند یک ارتش آزادیبخش گسترده را علیه این حکومت سازماندهی نمایند.
وجمهوری اسلامی برخلاف آنچه که ادعا می شود ازنزدیکی وائتلاف مجاهدین با دیگر جریانهای فکری وسیاسی مخالف رژیم بشدت بیمناک هست .واگر حکومت جمهوری اسلامی در زمان زمامداری نوری مالکی نتواند به این غائله پایان دهد شاید دیگر هیچ وقت نتواند چنین فرصتی بدست آورد .
۴۲۰۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : اکبری
عنوان : این کمک ازرهبری سازمان هم خواسته شود
من نیزجزو افرادی هستم که دونفر ازعزیزانم دراسارت مسئولین قرارگاه اشرف بسر میبرند ودونفر دیگر هم زندگی خود را درراستای جاه طلبی های رهبری سازمان ازدست داده اند.
خوشوقتم که دربین امضا کنندگان بیانیه ، نام دوستان سابق ام ر ا ( بهزاد کریمی، عبدالرحیم پور ، ماشاء اله سلیمی و...) مشاهده میکنم واز مشاهده ی انسان دوستی آنها خوشحال میشوم. اما شق دیگر قضیه عبارت از آنست که که این عزیزان من نه بعنوان پناهنده بلکه بنام گروگانهای رهبری وبمنظور استفاده در زدوبند های خیالی در قرارگاه حضوردارند. ۲سالی است که اعضای خانواده ها در جلوی قرارگاه اشرف برای ملاقات درجلوی این قرارگاه متحصن هستند که ابدا ملاقاتی در میان نبوده است ومن نیز درعرض این چند سال ، ۴بار به این مکان مراجعه کرده وبجای ملاقات ، شاهد تحقیر، تهدید و حملات رسانه ای برعلیه خود بودم.
بهتر بود که عزیزان امضاء کننده ی بیانیه ، درفکر دفاع ازحقوق این اسرا درمورد امکان دسترسی به اطلاعات آزاد جهان وملاقات آزادانه با عزیزانی که رنج سفر خطرناک به عراق را متحمل میشوند، واین حقوق بطور بی سابقه ای ازطرف رهبری سازمان سلب شده است نیزباشند که متاسفانه محتوای بیانیه بصورت کاملا یکطرفه ای فاقد این اشارات مهم است.
درهر صورت من با حفظ انتقادهای خود ، از دوستان امضاء کننده ی بیانیه که لااقل بطور نصف ونیمه ای از حقوق این تیره بختان تاریخ معاصر ایران حمایت کرده اند، تشکر نموده واین مسئله را به دوستان عزیزم آقای عبدالرحیم پور ، سلیمی و... عرض میکنم که دریکی از مراجعاتم به قرارگاه، مسئولین قرارگاه به فرماندهان مستقر آمریکائی در آن محل تلقین میکردند که فلانی یک سوسیالیست بوده وباید دستگیر شود که پا درمیانی ووساطت و سماحت خانم مترجم تبریزی الاصل آمریکائی ، دستگیری من توسط نیروهای آمریکائی منتفی شد!
۴۲۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰
|