از : peerooz
عنوان : نیمه چپ و راست
جناب ادیتور،
گاهی از جمله در این صفحه محتوی کامنت ها به چپ کشیده شده و اقلا یک چهارم قسمت چپ کامنت ها دیده نمیشود. در کامپیوتر دیگر حتی نیمه چپ کامنت ها از صفحه بیرون است. نمیدانم این اشکال از ماست یا همه گیر است. بهر حال از خواندن نیمه راست کامنت ها چیزی دستگیر نمیشود. گر چه همیشه خواندن نیمی از مطلب بی معنیست ولی خواندن فقط نیمه راست لابد آنرا بی معنی تر میکند.
۴۲۱۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣۹۰
|
از : نام شاکری
عنوان : پاپا لنین!
علی آدری عزیز!
می نویسید :" یا وجود تصاویر استالین در تمامی ادارات و مراکز دولتی وابسته به فرقه، سند گویایی بر وابستگی به شوروی نیست؟" به نظرم با چنین "اسناد گویایی" شما باید فکری برای مواجهه تان با جهان بفرمایید. چرا که اکنون بیش از پنج دهه است که تمام مبارزان راه آزادی و دمکراسی در جهان تصویری از چگوارا را بر در و دیوار خانه و کاشانه شان دارند و کسی آنها را به وابستگی به آرژانتین و کوبا نمی کند! من اخیرا در یکی از خیایان های فرعی "پایین شهر" ایروان متوجه تصویر-پیکره ای از لنین شدم . با تعجب برگشتتم . دیدم که اشتباه نمی کنم . دوربینم را در آوردم برای ثبت آن "سندگویا". میزبانم با تعجب و نگرانی مرا می پایید . مردم اهل محل که دوروبر من جمع شده بودند با مهربانی زوایه هایی را به من نشان می داند که عکس بهتری از "پاپا لنین" دربیاید."پاپا لنین" ، تنها کلمات میزبانان ارمنی من بود که از آن سردرآوردم.
آن لنین و استالین نه نماد روسیه یا اتحادشوروی که نماد یک آرمان بودند(استالین هم که اصلا گرجی بود و این ، یکی از نشانه های یک دمکراسی واقعی ولو نارس دراتحاد شوروی بود. چنانچه اگر اتحادیه منحل نشده بود، احتمالا رهبر بعدی اتحاد، حیدرعلی اف آذری می بود.) اما آن استالین که شما و امثال شما امروز با این لحن از او سخن می گوید نه امپراتور روسیه تزاری که قهرمان محبوب میلیون ها انسان آزاد و آزده ای بود که در اتحادشوروی و بیرون از آن ،فاشیسم هیتلری را به زانو درآورده بودند. بسیاری از "ما" درک صریحی از فاشیسم و مصائبی که بر بشریت بارید، نداریم و خیلی که روشنفکر باشیم خیال می کنیم که نظام پادشاهی سابق یا همین ج اا ، نماد فاشیسم است ! توصیه می کنم نگاهی به تاریخ دهه ی ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۵ جهان (و اروپا) بیندازید تا ببینید بر مبارزان راه آزادی و در مرکز تمام آنها (برکمونیست ها) چه گذسته است .انتقاد به استالین از موضع "چپ" اصلا موضوع دیگری است که جای طرحش اینجا نیست .
روسیه ستیزی به حق مردم ایران (وآذری های عزیز) ریشه ی تاریخی در جای دیگری دارد که با انقلاب اکتبر و سیاست های لنین و رفقایش برای همیشه پایان یافته است . همین روسیه فوراتیو پس از اتحادشوروی نیز در رابطه با "مردم ایران"، میراث دار اتحادشوروی است تا امپراتوری تزاری.
چنبش دمکراتیک مردم آذربایجان ، به ویژه آن تجربه ی تلخ یک ساله نیاز به پژوهش و گفت و گویی دمکراتیک دارد که تا زمان تحققش در دنیای واقعی ، می توان در همین دنیای مجازی به آن پرداخت . بدون درس های تجربه ی پیشه وری (که بدون تردید انسان بزرگی بود که از او غافل مانده ایم ) و در وضعیت ویژه ی کنونی ،اگر همین سرمربی "تراختور" هم فردا در تبریز اعلام استقلال کند ، وقوع ۲۱ آذر دیگری نا محتمل نیست !
۴۲۱۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣۹۰
|
از : علی تبریزی
عنوان : چگونه می توان وابستگی و فرمایشی بودن فرقه دموکرات را انکار کرد؟
لینک زیر از ویکی پدیا می باشد. در این لینک تصویر دسته جمعی رهبران "فرقه دموکرات آذربایجان" را می توان دید که در میانه تصویر سید جعفر پیشه وری حضور دارد و در بالای سر جمعیت دو پیکره بزرگ از لنین و استالین، رهبران کمونیست شوروی سابق به چشم می خورد. این تصویر به خوبی وابستگی "فرقه دموکرات آذربایجان" به شوروی را نشان می دهد. قدر مسلم وجود تصاویر لنین و استالین در بالای سر رهبران "فرقه" به تقلید از تجمعات حزبی و دولتی جمهوری های شوروی بود.
در تمامی عکسهایی که از آن زمان به جا مانده است، تصاویر استالین بر در و دیوار قابل مشاهده است. طرفداران فرقه چگونه می توانند مدعی باشند که فرقه هیچ وابستگی به شوروی نداشته و صرفا خواهان دموکراسی و "خود مختاری" در چارچوب ایران بود! آیا وجود تصاویر استالین در تمامی ادارات و مراکز دولتی وابسته به فرقه، سند گویایی بر وابستگی به شوروی نیست؟
http://fa.wikipedia.org/wiki/D۹۸۱D۸B۱D۹۸۲D۹۸۷_D۸AFD۹۸۵D۹۸۸DAA۹D۸B۱D۸A۷D۸AA_D۸A۲D۸B۰D۸B۱D۸A۸D۸A۷DB۸CD۸ACD۸A۷D۹۸۶
۴۲۱۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱٣۹۰
|
از : الف باران
عنوان : فقط فاشیستها از همبستگی بین المللی نفرت دارند...
جهان به دو اردوگاه انقلابی و ضد انقلابی تقسیم شده است و بطور مسلم هر دو گروه از یکدیگر حمایت میکنند.همبستگی بین المللی یکی از بدیهیات احزب سیاسی است.وقتیکه آمریکا متحدین خود را دارد و آنها را در زیر چتر حمایتی خود قرار میدهد، جناح دیگر هم باید این حمایتها را داشته باشند.تمام احزاب با هر ایدئولوژی در سطح جهانی با یدیگر ارتباط و همبستگی دارند، کسانیکه این ارتباطات را نفی و یا تقبیح میکنند بویی از سیاست نبرده اند ! همبستگی بین المللی (سولیداریته اینترنشنال ) را هر کلاس اکابر رفتهای میداند، فقط فاشیستها از همبستگی بین المللی نفرت دارند.اگر فرقه دمکرات آذربایجان تحت حمایت حزب کمونیست شوروی نبود که "فرقه دمکرات" نبود ! شما "انقلابیون" تحت حمایت کشورهای ناتو را در لیبی با با فرقهٔ دمکرات آذربایجان در آن زمان مقایسه کنید،کدامیک از آنها مردمی و دمکرات بوده و یا هستند !
۴۲۰۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱٣۹۰
|
از : مهران دربندی
عنوان : شخصیت میرجعفر پیشه وری و فرقه دمکرات
دوستانی که بدون اطلاع از موازین و مبارزات پیشه وری در اواخر دوران مشروطیت و در دوره رضا خانی بی اطلاع هستند بایستی در این باره مطالعه بکنند. پیشه وری و فرقه دمکرات در پی تجزیه ایران نبودند و شعارشان "خود مختاری برای آذربایجان و دمکراسی برای ایران" بود. اعضای فرقه بعد از سالها زندگی در شوروی هنوز خود را ایرانی می دانستند و می توان گفت که در این مورد کاسه داغ تر از آش بودند.
نسل جدید آذربایجانی همچون تصور متافزیکی در مورد ایران و "تمامیت ارضی" ندارد و به این مسائل به صورتی عملی تر و پراتیک می نگرد.
۴۲۰٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣۹۰
|
از : لطیف پور
عنوان : جناب صوفی زاده
خلط بحث نتیجه ای عاید ما نمی کند. اینکه ج اسلامی کیست و چه کرده بحثی است علیحده؛ تمام مردم ایران از شمال تا جنوب از شرق تا غرب طعم تلخ حاکمیت ج اسلامی را چشیده اند. سخن من این بود که چنانچه فردی آمد و دست به بازخوانی تاریخ زد، من توقع دارم تمام جوانب قضیه را بسنجد، یا اگر جا و مجال نبود، حداقل اشاراتی بکند و نشان دهد که به کل موضوع اشراف دارد و - مهمتر از آن - واقعا قادر است به دور از جانبداری های مسلکی به تحلیل ماجرا بپردازد.
پاینده ایران و ایرانی
۴۲۰۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣۹۰
|
از : نامی شاکری
عنوان : روز نجات آذربایجان!
من در آستانه ی۲۱ آذر دست به یک " نظرسنجی اجمالی" در بین جوانان اهل سیاست و کتاب و اینترنت در پیرامونم زدم (از جمله در صف های شبانه ی خرید و فروش سکه ی بانکی در تهران) . فکر می کنید که چند نفرشان ۲۱ آذر را می شناختند ؟ - یک نفر ! او هم "تقلب" کرده و از پدر بزرگش که قاضی یا وکیل دادسرای ارتش بوده ، کمک گرفته بود : " روز نجات آذربایجان" ! کمتر دیده ام که در تمام این سال ها کسی از آقایان حقوق بشری در چارسوی جهان از حقوق آن صدها بشری که خون شان بر سنگفرش ریخت سخن بگوید! در این شش دهه ، تمام آقایانی که با غرور و تفاخر از"غائله ی آذربایجان" و بازگشت سر به تن وطن ، سخن گفته اند ، خواسته یا ناخواسته همدست نظام پادشاهی و حواریونش درآن جنایات بوده اند.تحلیل جنبش دمکراتیک مردم آذربایجان ازسوی بسیاری از جریان های چپ شوروی ستیز نیزاغلب از موضعی راست و "شبه وطن پرستانه" انجام گرفته است .۲۱ آذرهرسال، فرصت بایسته ای است برای تحلیل تاریخی آن واقعه به ویژه برای نسل جوان !
۴۲۰۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣۹۰
|
از : م هاشم
عنوان : دروغ تا کی؟
اقای یحیوی با سلام
پدر بزرگ اینجانب را که نگهبان بیمارستان استارا بود دمکراتها کشتند.اسم ضارب را فعلا نمی نویسم.سرهنگ ظهیرنیا در استارا بدست دمکراتها کشته شده است و در قبرستان
استارا قبر سربازان و افسران کشته شده بوسیله دمکراتها هست.لطفا اسامی دمکراتهای کشته شده را ذکر فرمائید.ضمنا اقای "فریدون ابراهیمی" دادستان پیشه وری
جاسوس انگلیس بود که به شوروی پناهنده نشد.مطالب شما قبلا توسط بهزاد بیزادی
اهل استارا بیان شده بود.منتظر جواب هستم.
۴۲۰۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : عباس مقدم
عنوان : باسلام
جناب یحیایی همزمان با ۲۱ آذر سال پیش و انتشار مطلبی از جنابعالی با عنوان "جنبش ۲۱ آذر خواستار تقسیم قدرت برای پیشگیری از استبداد بود" من با استناد بر "اسناد سه گانه" نقدی بر آن نگاشتم. شما در ستون نظرات با عنوان "نقدی کوتاه بر نقد آقای مقدم" در پاسخ به من چنین بیان فرمودید: " اینکه استالین فرمان صادر کرده و یا به نیرو های خود دستور داده ربطی به ما ندارد ما حافظ منافع ملی خود در هر شرایطی هستیم آذربایجان خواستار حق و حقوق ملی خود بود که با قانون اساسی مشروطه به رسمیت شناخته شده و از سوی رضا شاه زیر پا گذاشته شده بود ..."
انتظار منتقدین از جمله اینجانب از جنابعالی این است که روشن بفرمایید "اصلاحات و تمامی اقدامات مترقی" زیر چتر حمایتی استالین و ارتش سرخ شوروی چه افتخاری دارد که هر سال با سالگرد چنین روزی باید شاهد انتشار مطالب تکراری باشیم؟
آقای دکتر یحیایی امروز که کشور ما در سایه بابخردی های رژیم خود کامه حاکم، از طرف غرب با تهدیدات جنگی مواجه است، برای "رهایی از استبداد دینی و برقراری یک دولت مبتنی بر آرای مردم" آیا می توان به استقبال جنگ رفت؟
تجارب تاریخی در سرتاسر جهان، برای همه کسانی که در آرزوی تحقق آزادی و عدالت هستند، نشان داده است که: اگر دموکراسی و عدالت در سایه بحران (انقلاب، جنگ و ...) و با تکیه بر تفنگ به وجود آید، پایدار نخواهد بود!
نتیجه انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ که در بحبوهه جنگ جهانی اول به پیروزی دست یافت، چی شد؟ اروپای شرقی که به وسیله ارتش سرخ، از "چنگ سرمایه داری جهانی" رها گردید، آیا از سوسیالیسم فرمایشی برنگشت؟
آقای دکتر یحیایی عزیز، هرگز آزادی، عدالت و دموکراسی از لوله تفنگ بر نخواسته و بر نخواهد خواست! ۲۱ آذر و حکومت یکساله فرقه، (حتی اگر تصور کنیم که تشکیل فرقه، بدون دخالت کرملین بوده باشد) پیشاپیش محکوم به شکست بود! زیرا:
۱. تحت پوشش حمایتی ارتش سرخ دست به عمل زد؛
۲. به نیروی اسلحه های دریافتی از ارتش سرخ (صفرخان قهرمانی در خاطرات خود نقل می کند) متکی بود؛
۳. مورد قبول اکثریت مردم نبود.
جناب یحیایی، امروز کم نیستند کسانی که برای رهایی از خودکامگی رژیم اسلامی، چشم امید به تهاجمات غرب دوخته اند، اگر صادقانه به نتیجه اتکا به نیروهای بیگانه، (از جمله اتحاد شوروی در آن زمان) در تحولات مورد نظر، اعتراف نکنیم، به امید های واهی بخشی از مردم خود ـ که بازهم چشم به راه دخالت نیروهای خارجی دارند ـ افزوده ایم!
۴۲۰۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : هادی صوفی زاده
عنوان : سوال ازآقای لطیف پور
جناب آقای لطیف پور سوال من ازشما این است اینک که اتحاد شوروی و حزب کمونیستش درمیان نیست، آیا احتمال تجزیه ایران برطرف شده است؟ اگر با فروپاشی اتحاد شوروی خطر تجزیه برطرف شده، توطئههای ننگین و بیشمار روزانه ایران علیه جمهوری آذربایجان به چه منظور است؟
حکومت آذربایجان درآن مقطع کوتاه با الگوگیری از شوروی اقدام به جمع آوری کودکان بی سرپرست و آموزش آنان نمود، اما دراین مدینه فاضله بعداز چند از سرکوب حکومت ملی آذربایجان موضوع کودکان خیابانی به معضل اجتماعی تبدیل شدهاست و بنابه آمارهای خود نظام سن اعتیاد به مرز ۱۳ سال رسیده است. اما در جهنم آنسوی مرز مردمی که بهنگام استقلال نیازمند نان بودند درظرف ۲۰ سال به الگویی برای جوامع دیگر درآمدهاند. ملت آذربایجان ایران هم بهگذشته و هم به محیط پیرامون خود کاملا"آگاه است.
۴۲۰٣۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣۹۰
|
از : لطیف پور
عنوان : نقش شوروی و باقراف چه بود؟
نویسنده مقاله متأسفانه انگار در خلا به تجریه و تحلیل مسئله پرداخته. جا داشت که به نقش شوروی و حزب کمونیست و تلاش باقراف برای تجزیه بخش از خاک ایران هم اشاره می شد. حتی اگر بپذیریم که شماری از گروندگان به این مسئله در سال ۲۴ و ۲۵ با حسن نیت (برقراری دموکراسی و عدالت - به تعبیر نویسنده مقاله) وارد ماجرا شدند، باز هم نمی توان از سوء نیت شوروی نسبت به تمایت ارضی ایران صرف نظر کرد. در این باره اسناد فراوانی ظرف سالهای اخیر منتشر شده؛ یک نمونه کتاب جمیل حسنلی.
۴۲۰۲۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣۹۰
|