آینده به سوسیالیسم تعلق دارد
۱۳مین نشست بین المللی حزبهای کارگری و کمونیستی
•
آتن در روزهای ۱۸ تا ۲۰ آذرماه، میزبان بزرگترین اجلاس حزبهای کمونیست- کارگری جهان در دو دهه اخیر بود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۹ آذر ۱٣۹۰ -
۲۰ دسامبر ۲۰۱۱
سیزدهمین گردهمایی احزاب کمونیست و کارگری در آتن پایتخت یونان برگزار گردید.
به گزارش نامه ی مردم در شرایطی که بحران بی سابقه سرمایه داری جهانی ابعاد وسیع تری می گیرد، آتن، پایتخت زیبای یونان، در روزهای ۱۸ تا ۲۰ آذرماه، میزبان بزرگترین اجلاس حزبهای کمونیست- کارگری جهان در دو دهه اخیر بود. نماینده گان ۷۸ حزب کمونیست- کارگری از پنج قاره جهان، در اجلاس مهمی با درونمایه اصلیِ ”آینده به سوسیالیسم تعلق دارد“ به منظور بررسیِ شرایط و دستاوردهایِ مبارزه طبقه کارگر در کشورهای گوناگون، دو دهه پس از شکستِ تجربه ساختمان سوسیالیسم در اتحاد شوروی و کشورهای سوسیالیستی [سابق]، شرکت کردند. هیئت نمایندگیِ حزب توده ایران، به دعوتِ حزب کمونیست یونان، که میزبان این اجلاس بود، فعالانه در سیزدهمین اجلاس حزبهای کمونیست جهان، شرکت کرد.
سیزدهمین اجلاس حزب های کمونیست جهان با سخنرانی با اهمیت رفیق آلکا پاپاریگا، دبیرکل حزب کمونیست یونان، و با حضور نمایندگان رسانه های گروهی یونان افتتاح گردید. رفیق پاپاریگا با ارائه تحلیلی در رابطه با زمینه های تاریخی مبارزه برای ساختمان سوسیالیسم در جهان و درس های آن، با ترسیم خطوط مبارزه تاریخی حزب کمونیست یونان در دو دهه اخیر، به اهمیت مبارزه ایئولوژیک و ایجاد وحدت نظری در حزب اشاره کرد. رفیق پاپاریگا سپس بر ضرورت انجام کار گسترده سیاسی و ایدئولوژیک و از جمله سازماندهی بحث و سخنرانی در مورد مسائل عمده ای مانند سوسیالیسم، تاریخ حزب، بحران اقتصادی سرمایه داری و سازماندهی طبقه کارگر تاکید کرد. رفیق پاپاریگا وظیفه ضروری امروز جنبش کارگری را تشدید مبارزه طبقاتی به منظور ایجاد سد در مقابل تهاجم سرمایه داری و تدارک نیرو برای مقابله با مواضع و منافع انحصاهای سرمایه داری قلمداد کرد.”
در طولِ سه روز بحث و بررسی، حزبهای شرکت کننده تحلیل خود درباره سه مضمون کلیدیِ اجلاس: افشایِ دروغ بودنِ ”افسانه بهشت سرمایه داری“ پس از فروپاشی سوسیالیسم در اروپای شرقی، بحران عمیقِ ساختاری سرمایه داری جهانی، و نظاممند و نهادی بودنِ این بحران، و نهایتاٌ اینکه با شناختِ عدم تواناییِ نظام سرمایه داری از سوی توده های مردم، هر روزه قشرهای وسیعتری به جنبشِ مردمی در سراسر جهان، که نه تنها برای دستیابی به خواست های فوری بلکه به منظور سرنگونیِ سرمایه داری و جایگزین کردنِ آن با سوسیالیسم، به میدان مبارزه قدم می گذاردهاند، ارائه دادند. بحث درباره شرایط بغرنج منطقه خاورمیانه و به ویژه تحول های اخیر کشور سوریه، مورد توجه ویژه حزبهای شرکت کننده بود، و در این رابطه تحلیل های مفیدی ارائه شد.
نمایندگان حزبهای کمونیست از کشورهای سوسیالیستی [سابق]، به طور جامع و مستدلی تجربه زحمتکشان رادر رابطه با استقرارِ سرمایه داریِ لگام گسیخته پس از سال ۱۹۹۱ میلادی، ترسیم کردند. آن ها این حقیقت را توضیح دادند که در جهنمِ سرمایه داریِ مسلط شده در کشورهایِ سوسیالیستی [سابق] در طولِ ۲۰ سال گذشته، مردمی که دهه ها در صلح و صفا زندگی کرده بودند به دشمنیِ خونین کشانده شدند، و به عنوان مثال، تحولاتِ دردناک، تخریبِ محیط زیست، و جنگ های برادرکشانه در منطقه های ”قفقاز“ و “بالکان“، و تلفات وحشتناک درمقام رهآوردِ اعاده سرمایه داری در میهنِ خلق های این کشورها را توضیح دادند. یکی از ”دستاورد“های شوم اعاده سرمایه داری در اروپای شرقی، معکوس شدن روندِ ریشه کن کردنِ فقر بوده است. در جمهوریِ “چک“ هر روزه لایههای وسیعتری از مردم به دایره گسترش یابنده فقر پرتاب می شوند. در بلغارستان متوسطِ درآمدِ مردم ۴۰ درصد پائین تر از متوسطِ درآمد در کشورهای اتحادیه اروپا ست. نقضِ حقوقِ انسانی و موازینِ بین المللیِ محترم شمرده شده در منشورِ سازمان ملل، رشدِ کمونیسمستیزی، و جنایت در این کشورها، از برجسته ترین جنبه های تحلیل های ارائه شده در اجلاس بود.
رهبران حزب های کمونیست پرقدرت جهان، از اروپا، آسیا، و آفریقا، در این باره که بحرانِ تعمیق یابنده سرمایه داری از سال ۲۰۰۷ به بدبختیِ بیشتر، جنگ، و فاجعه قریب الوقوع محیط زیستی انجامیده است، در اجلاس تحلیل های همه جانبهیی ارائه دادند. نماینده حزب کمونیست “بنگلادش“ اظهار داشت که، این کشور به دلیل وجود منابع نفت، گاز، و ذغال سنگ، و همچنین موقعیتِ راهبُردی (استراتژیک)اش که مورد توجه ویژه امپریالیسم بوده است، و نیز عملکردِ سرمایه داری، بیش از ۳۰ میلیون نفر به فقر شدید کشانده شدهاند و با آن دستبهگریبانند. او اظهار داشت که، ۸۰ درصد تولیدِ ناخالص ملی از طریقِ فساد تحصیل می شود. حزب های متعددی ازکشورهای خاورمیانه، در ارتباط با برنامه های امپریالیسم در منطقه، توضیح هایی دادند، و دخالتِ کشورهای امپریالیستی را، بر ضدِ جنبش مبارزاتی و منافع آتیِ خلق های منطقه ارزیابی کردند، و بر آن بودند که چنین دخالتهایی به خدشه دار شدنِ مسیر، شعارها، و نتیجههای راهبُردیِ (استراتژیکِ) این جنبش ها منجر شده و می شود، و مبارزه در راه صلح، دموکراسی، و عدالت اجتماعی را به تعویق می اندازد. نمایندگان حزب های کمونیست از کشورهای اتحادیه اروپا، از بحران عمیق و شدتیابنده ای که اقتصادهای ۲۷ کشور عضو را فرا گرفته و همچنین از امکانِ جدی سقوط همه جانبه اقتصادی سخن گفتند. در آلمان ۳۵ درصد جوانان یا در اشتغالِ نامناسب و بی آینده و یا بیکارند. پرتغال به کشوری با وسیعترین نابرابری های اجتماعی تبدیل شده است. ۱۰درصد مردم و ۳۰ درصد جوانان رسماٌ بیکارند.
نمایندگان حزبهای کمونیست از کشورهای سوسیالیستی، در رابطه با تجربه خود برای پیشبرد ساختمان سوسیالیسم در شرایط حمله همه جانبه امپریالیسم جهانی سخن گفتند. رفیق کوبائی بر این حقیقت تاکید کرد که، روندِ تغییرهای پایه ای در اقتصاد کشور که از سال ۱۹۵۹ به منظور ساختمان سوسیالیسم در کوبای سوسیالیستی آغاز شد، ادامه خواهد یافت. نماینده حزب کمونیست ویتنام یادآور شد که در طول ۲۰ سال گذشته این کشور گام های بلندی در مسیر پایه گذاریِ یک اقتصاد پویا، عادلانه، و ارزش افزا برداشته است، و اینکه تولید ناخالصِ ملی این کشور در همین دوره، ۱۶ برابر شده است.
نمایندگان حزبهای شرکت کننده در سیزدهمین اجلاس، بر پایه تحلیل های جامع خود از سیستم سرمایه داری، و بحرانِ نظاممندِ حاضر، و عدمِ توانائی و قابلیتاش به حل مهم ترین معضلهای انسانی و طبیعی، به موضوعیت داشتن و قانونمند بودنِ آینده سوسیالیستیِ جهان اشاره داشتند. یکی از مهم ترین بخش های بحث های اجلاس، ترسیمِ خطهای بنیانیِ مبارزه حزبهای کمونیست در شرایط ویژه کشورهای خود و به منظورِ تدارک و پیشبردِ مبارزه در راهِ دگرگون کردن نظم حاکم و نقشه راه آیندهِ سوسیالیستی بود.
در شامگاه دومین روز اجلاس، به ابتکار سازمان جوانان کمونیست یونان، برنامه هنری جالبی برای شرکت کنندگان ارائه شد. در شروع این برنامه بسیار گیرای هنری، نمایشی، دبیرکل سازمان جوانان کمونیست یونان سخنرانی جامعی در رابطه با سهم جوانان زحمتکش کشور در مبارزه بر ضد سیستم سرمایه داری و برای پیروزی سوسیالیسم ادا کرد. حضور صدها کادر جوان کمونیست و شعارهای مبارزاتی آنان در طول برنامه شور ویژه ای به این مراسم داده بود. سیزدهمین اجلاس با تصویبِ بیانیه نهایی، که به تائید همه حزبهای شرکت کننده رسید، و همچنین چندین بیانیه در رابطه با تحولات سیاسی کشورهای جهان، و از جمله در رابطه با تهدیدهای اخیر امپریالیسم بر ضد میهن مان، و حمایت از مبارزه مردم ایران در راهِ صلح، آزادی، دموکراسی، و عدالت اجتماعی، با موفقیت کامل به کار خود پایان داد.
بیانیه ی پایانی
آینده به سوسیالیسم تعلق دارد
سیزدهمین نشست جهانی حزبهای کمونیست و کارگری از ۱۸ تا ۲۰ آذرماه (نهم تا یازدهم دسامبر۲۰۱۱ ) در آتن با این مضمون برگزار گردید:
”آینده به سوسیالیسم تعلق دارد!
شرایط جهانی و تجربهی کمونیستها بیست سال پس از ضدانقلاب در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی.
وظائف پیشبرد مبارزهی طبقاتی در شرایط بحران سرمایه داری، جنگهای امپریالیستی، مبارزات و جنبشهای مردمی کنونی، برای حقوق مردمی زحمتکشان، تقویت انترناسیونالیسم پرولتری و جبههی ضدامپریالیستی، سرنگونی سرمایه داری و برپایی سوسیالیسم“
نشست با شرکت نمایندگان ۷۸ حزب از ۵۹ کشور جهان برگزار گردید. شماری از حزبها که به خاطر شرایطی خارج از کنترل خودشان نتوانستند در جلسات حضور پیدا کنند، پیامهایی کتبی ارسال داشتند. ما از آتن به پیکار فزونیابنده مردمی که نیروی پُر توانی را به ضدِ امپریالیسم، بهرهکشی، و بیداد سرمایهداری و برایِ حقوق اجتماعی، کارگری و تأمین اجتماعی کارگران به سرتاسر جهان میپراکنند، درود میفرستیم. نشست در شرایط حادی که بحران ژرف و دامنهدار سرمایهداری همچنان در جهان غالب ست، همراه با افزایش تجاوزگری امپریالیسم که در تصمیمهای اجلاس ”لیسبون“ برای استراتژی نوین ناتو خود را نشان میدهد، برگزار گردید، تحلیلهایی که در بیانیههای دهمین، یازدهمین، و دوازهمین نشستهای جهانی به ترتیب در برزیل (سائوپولو) در ۲۰۰۸، هندوستان (دهلی نو) در ۲۰۰۹ و آفریقای جنوبی (تشوانه) در ۲۰۱۰، این واقعیت را تأیید میکند.
برای میلیونها زحمتکش در سرتاسر جهان به شکل فزایندهای آشکار شده است که بحرانِ موجود بحرانِ خودِ نظام سرمایهداری است. و این کاستیهای درونِ نظام نیستند، بلکه خودِ نظام نادرست است و بحرانهای مرتب و دوره ای را پدید میآورد. این بحران از تشدید تضاد عمده سرمایهداری بین سرشت اجتماعیِ تولید و تملکِ خصوصیِ سرمایهداری ناشی میشود، و نه این یا آن نسخه خطمشیهای مدیریتِ نظام و یا انحرافهای ناشی از آزورزیِ برخی بانکداران و یا دیگر سرمایهداران و یا نبودِ سازوکارهای موثر تنظیمکننده در آن. این بحران، مرزهای تاریخی سرمایهداری و نیاز به تقویت مبارزات برای ایجاد گسستهای ضد انحصاری و ضد سرمایهداری به منظور سرنگونی انقلابی سرمایهداری را برجسته میسازد. در ایالات متحده، ژاپن، اتحادیهی اروپا، و دیگر اقتصادهای سرمایهداری، بنبستهای خطمشیهای متفاوتِ مدیریتِ بورژوایی نمایان میشوند. از یک سو، مشی سیاسیِ تنگ و محدودکننده به بحرانی ژرف و دراز مدت منجر گردیده است و از سوی دیگر، مدیریت سیاسی توسعهطلبانه با بستههای حمایتی دولتیِ گسترده برای گروههای انحصارات، سرمایههای مالی، و بانکها، تورم را افزایش داده و به متورم گردیدن بدهی عمومی میانجامد. سرمایهداری ورشکستگی شرکتها بزرگ خصوصی را به ورشکستگی اقتصاد ملی تبدیل میکند. سرمایهداری برای بحران جز نابودی گستردهی نیروهای تولیدی، منابع، اخراجهای دسته جمعی، بستن کارخانهها و حملهی گسترده به حقوق کارگران و اتحادیههای کارگری، دستمزدها،پاداش، تأمین اجتماعی، پایین آوردن دستمزدها، افزایش شدید بیکاری و گسترش فقر پاسخ دیگری ندارد.
یورش ضد مردمی که خود را در شماری از منطقهها با شدت ویژهای نشان میدهد، در حال نیرو گرفتن است. انباشت و تمرکزِ سرمایهی انحصاری، شناسهی ارتجاعیِ قدرت اقتصادی و سیاسی را تشدید میکند. بازسازی ساختار سرمایهداری و خصوصیسازی به منظور رقابتی کردن و افزایشِ سود سرمایه به وسیلهی تضمین نیروی کار ارزان و به پس راندنِ دههها کسبِ حقوق اجتماعی و کارگری، رواج داده میشود.
شدتِ بحران، همگاهسازیِ جهانی آن، و چشماندازِ بازیابی آرام و کم بنیه اقتصادی، دشواریهای نیروهای بورژوایی را در مدیریت بحران تشدید میکند و به تیز شدن تضادها و رقابتهای بین نیروهای امپریالیستی، و همزمان، شدتیافتنِ خطر جنگهای امپریالیستی، منجر میگردد.
حمله به حقوق دمکراتیک و حق حاکمیت در بسیاری کشورها در حال افزایش است. نظامهای سیاسی واپسگراتر میگردند. کمونیسمستیزی نیرومندتر میگردد. تنگناهای قانونی بر ضد فعالیت حزبهای کمونیست و کارگری، بر ضد اتحادیههای کارگری، آزادیهای سیاسی و دمکراتیک، تعمیم مییابند. طبقات حاکم با تلاشهایِ چندین سویهای برای به محدود کردن ناخشنودیهای همگانی به تغییرات در نظامهایِ سیاسی، به کارگیریِ سازمانهای غیر دولتی طرفدار امپریالیسم و سازمانهای مشابه دیگر، به هدایتِ ناخشنودیِ مردم به سوی جنبشهای غیر سیاسی، و یا حتی با مشخصههای ارتجاعی، دست میزنند.
ما بر مبارزات گسترده و خیزشهای مردم و کارگران برای حقوق دمکراتیک، سیاسی، و اجتماعی خود بر ضد رژیمهای ضد مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا مشخصاً تونس و مصر درود میفرستیم. با وجود تضادهایی که در شرایط کنونی دیده میشوند، این آزمون چشمگیری است که جنبش کمونیستی باید آن را مورد ارزیابی قراردهد و از آن بهره جوید. ما، همزمان، جنگ امپریالیستیِ ناتو و اتحادیهی اروپا برضد مردم لیبی، و تهدیدها و مداخله در امور داخلی سوریه و ایران و هر کشور دیگری را، به شدت محکوم میکنیم. ما هرگونه مداخلهی خارجی بر بهانه ای بر ضد ایران را حمله به منافعِ کارگران ایران، و مبارزات آنان برای حقوق دمکراتیک، عدالت اجتماعی، و آزادی های اجتماعی خود ارزیابی میکنیم.
این تحولات ضرورت توانمندسازی حزبهای کمونیست و کارگری برای اجرای نقش تاریخی خود، برای تقویت هرچه بیشتر مبارزات کارگران و مردم در راه دفاع از حقوق و آرمانهایشان، برای بهرهجویی از تضادهای درون نظام و تضادهای بین امپریالیستی برای براندازی در سطوحِ قدرت سیاسی و اقتصادی و برای تأمینِ نیازهای مردم، را تأیید میکند. بدون نقشِ رهبریِ حزبهای کمونیست و کارگری و طبقهی پیشتاز، طبقهی کارگر، مردم در برابر آشفتگی، یکسانسازی و جهت دادن تردستانه از سوی نیروهای سیاسی نمایندهی انحصارها، سرمایهی مالی، و امپریالیسم آسیبپذیر خواهند گردید.
دگرگونیهای چشمگیری در همراستاییِ پیوند نیروها در سطح جهانی در حال انجام است. تضعیف نسبی مداوم موقعیت ایالات متحده، رکود عمومی در اقتصادهای پیشرفتهی سرمایهداری و پیدایش قدرتهای نوین جهانی اقتصادی به ویژه چین در جریان است. افزایش شتابنده در تضادهای موجود میان کانونهای امپریالیستی و کشورهای دارای اقتصادهای ”در حال ظهور“، از رویدادهای مهم به شمار میروند.
خصلت تجاوزکارانه امپریالیستی تشدید میگردد. هم اکنون چندین کانون تنش و جنگ وجود دارد و شمار آنها افزایش مییابد که میتوان از آنها در آسیا و آفریقا و در خاورمیانه با تجاوزگری افزایشیابندهی اسرائیل به ویژه بر ضد مردم فلسطین نام برد. همزمان می توان به سربرآوردن نیروهای نازی و بیگانه هراس در اروپا اشاره کرد، به مداخلات چند سویه، تهدیدها و یورش بر ضد جنبشهای مردمی و نیروهای سیاسی ترقیخواه در آمریکای لاتین اشاره کرد. نظامیگری تقویت میشود. خطر بالاگرفتن انفجار خانمان برانداز در سطح منطقهای هرچه بیشتر میگردد. بدین معنی گسترش و تقویتِ جبههی سیاسی و اجتماعی ضد امپریالیستی و مبارزه برای صلح در جهت از میان برداشتن علل جنگهای امپریالیستی اساسی است.
دو راه برای رشد وجود دارد:
- راه سرمایهداری، راه بهرهکشی از مردم که خطرات بزرگی را در جهت جنگهای امپریالیستی و بر ضد حقوق دمکراتیک مردم و کارگران در بر دارد؛
- و راه رهایی با امکانات فراوان برای بسط منافع کارگران و مردم، برای دستیابی به عدالت اجتماعی، حق حاکمیت مردم، صلح و پیشرفت. راه مبارزات کارگران و مردم، راه سوسیالیسم و کمونیسم که نیازِ تاریخی است. مبارزات کارگران در اروپا و سراسر جهان، به خاطر سهم قاطع کمونیستها و جنبش سندیکاییِ طبقاتی، نیرومندتر شده اند. تجاوزطلبی امپریالیستی با مقاومت تودهایِ مصمم در خاورمیانه، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین روبه رو میشود. این واقعیت همراه با تجارب گرد آمده کنونی به ویژه در آمریکای لاتین و مبارزات و روندهایی که شکل میگیرند، امکانات مقاومت و مبارزهی طبقاتی برای این که مردم به جلو گام بردارند و به موضعهایی دستیابند که ضربه وارد آوردن به امپریالیسم هنگامی که هدفشان سرنگونی بربریت امپریالیستی است، را نشان دهند. ما بر مبارزات کارگران و مردم درود میفرستیم و به ضرورت نیرومندتر کردن بیشتر آنها آگاهی داریم. شرایط موجود تشدید مبارزات طبقاتی و نظری، سیاسی و تودهای برای جلوگیری از اجرای اقدامات ضد مردمی و بسط اهداف مبارزاتی که نیازهای کنونی مردم را تأمین کنند، را می طلبد. مقابلهی سازمان یافتهی کارگران برای ایجاد گسستهای ضد انحصاری و ضد امپریالیستی، برای سرنگونی سرمایه داری و پایان بخشیدن به استثمار انسان از انسان از ضرورتهای دیگر برای شرایط موجود است.
امروز شرایط برای ائتلافهای گسترده اجتماعی ضد انحصاری و ضد امپریالیستی که توانایی پس زدن یورشها و تجاوزهای چندسویه امپریالیستی را داشته باشند و مبارزه برای گرفتن قدرت و گسترش دگرگونیهای ژرف، بنیادی و انقلابی مهیا است. اتحاد طبقهی کارگر، سازمانیابی و جهتگیری طبقاتی جنبش کارگری، عوامل پایهای برای تضمین بنای ائتلافهای موثر اجتماعی با دهقانان، لایههای طبقهی متوسط شهری و جنبش های زنان و جوانان اند.
در این مبارزه نقش حزبهای کمونیستی و کارگری در سطوح ملی، منطقهای و جهانی، و تحکیم همکاری آنان ضروری است. فعالیت همگام و مشترک حزبهای کارگری و کمونیستی، سازمانهای جوانان کمونیست و سازمانهای ضدامپریالیستی که کمونیستها در آنها شرکت موثر دارند، یکی از قابل اطمینان ترین عناصر گسترش مبارزه ضدامپریالیستی و تقویت جبههی ضد امپریالیستی به شمار میروند.
مبارزهی ایدئولوژیک جنبش کمونیستی برای دفاع و رشد سوسیالیسم علمی، دفع کمونیسمستیزی امروزی، مقابله با ایدئولوژی بورژوایی، جریانهای فرصتطلب، و بینشهای ضد علمی، که مبارزهی طبقاتی را نفی میکنند، مبارزه با نیروهای سوسیال دمکرات که با حمایت کردن از استراتژی سرمایه و امپریالیسم، سیاستهای ضد مردمی و طرفدار امپریالیسم را اجرا و مورد دفاع قرار میدهند، اهمیت حیاتی دارد. پی بردن به وجوه یگانهی وظائف مبارزاتی برای آزادی اجتماعی، ملی، و طبقاتی، و ترویج مشخص گزینه سوسیالیستی به ضد حملهی ایدئولوژیک جنبش کمونیستی نیاز دارد.
سرنگونی سرمایهداری و بنای سوسیالیسم نیازی ضروری برای مردم است. توجه به بحرانِ سرمایهداری و پیامدهای آن، تجارب جهانی و آزمون بنای سوسیالیستی، برتریِ سوسیالیسم را اثبات میکند. ما بر همبستگی خود با مردمی که برای سوسیالیسم میرزمند و در بنای سوسیالیسم نقش دارند تأکید میکنیم. تنها سوسیالیسم است که می تواند شرایط از میان برداشتن جنگها، بیکاری، گرسنگی، سیهروزی، بیسوادی، ناامنی صدها میلیون انسان، نابودی محیط زیست را فراهم آورد. تنها سوسیالیسم است که میتواند شرایط رشد همگام با نیازهای امروزی کارگران را مهیا سازد.
زحمتکشان، دهقانان، کارگران شهری و روستایی، زنان، جوانان، ما شما را فرا می خوانیم تا با پیکار مشترک به وحشیگری سرمایهداری خاتمه بخشیم. امید هست، چشمانداز هم وجود دارد. آینده متعلق به سوسیالیسم است.
سوسیالیسم، آینده است!
آتن، ۲۰ آذرماه ۱۳۹۰ ( ۱۱دسامبر ۲۰۱۱)
بیانیه نشست در مخالفت با تهدیدهای مداخلهگرایانه نظامی بر ضد ایران
شرکتکنندگان در سیزدهمین نشست جهانی حزبهای کارگری و کمونیستی، که در روزهای ۱۸ تا ۲۰آذرماه در آتن برگزار شد، پشتیبانی خود از پیکار بغرنج طبقه کارگر ایران برای صلح، استقلال، دمکراسی، و عدالت اجتماعی را اعلام میدارند.
ما با نگرانی اقدامهای نیروهای ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی)، پس از دخالت در لیبی، برای گسترش برنامه تغییر رژیمها در سراسر منطقه خاورمیانه را شاهدیم. سیاستها، بیانیهها، و اقدامات مشخص اتخاذ شده در منطقه از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا، و اسراییل، همگی نشانگر کوششی هدفمند برای تغییر توازن قدرت در سرتاسر منطقه خاورمیانه به نفع امپریالیسم است. کمونیستها بر این باورند که سیاستهای امپریالیستی در خاورمیانه برای تضمین تسلط بر منابعِ سرشار انرژی و بهرهبرداری از بازارهای دست نخورده این منطقه مهم استراتژیکی برای انحصارها و شرکتهای فراملی نفتی طرح ریزی میشود. افزایش تشنجهای اخیر در رابطه با ایران، پس از تهدید اسراییل برای حمله اتمی به ایران، انتشار گزارش منفی آژانس انرژی اتمی جهانی در مورد برنامه هستهای ایران، اقدامات تحمیلی جدید مالی و اقتصادی مصوب از سوی انگلستان، کانادا، امریکا، و متحدان شان در اتحادیه اروپا، فراخواندن اعضای سفارت انگلستان از سوی دولت این کشور و اخراج اعضای سفارت ایران از لندن، نگرانیهای شدیدی را در رابطه با رویدادهای آینده در ایران به وجود میآورد. ما بار دیگر بر مخالفت خود با هر گونه مداخلهای بر ضد حاکمیت ملی کشورها تأکید میکنیم و آن را نقض منشور سازمان ملل میدانیم. کمونیستها بر این باورند که این حق خود مردم ایران است که راه دگرگونیهای آینده کشورشان را رقم زنند و به صلح، دمکراسی و پیشرفت دست یابند.تهدیدهای خارجی مداخلهگرایانه، تحکیم ارتجاعیترین بخشهای طبقه حاکم را به ارمغان میآورد. ما هر گونه مداخله کشورهای امپریالیستی و حامیان آنها را در ایران که درصدد پیشبرد برنامه خود برای تشکیل یک ”خاورمیانه بزرگ“ است، قاطعانه محکوم میکنیم.
ما بر این باوریم که این حق خود مردم ایران است که مسیر تحولات آینده کشور خود برای دستیابی به صلح، آزادی و پیشرفت اجتماعی را تعیین کنند.
|