ساکنین اشرف به «کمپ آزادی» منتقل می شوند - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : رضا اسدی

عنوان : وحشت رهبران مجاهدین از آن است که...
احتمالا این خبر فردا از سایت اخبار روز برداشته خواهد شد، اما این حکایت همچنان باقی خواهد ماند. حکایتی که با باز شدن درب قلعه اشرف و آزاد شدن آن سه هزار و چهارصد نفر مثل بمبی منفجر خواهد شد و جهانیان را از فجایع و جنایاتی که در آن شش کیلومتر مربع از قلعه ای بنام اشرف به وقوع پیوسته است با خبر خواهد نمود.
و انفجار این بمب آن چیزی است که رهبران مجاهدین از آن وحشت دارند و سعی میکنند تا به هر قیمت و طریق ممکنی که شده از آن جلوگیری کنند.
آن وقت است که همین انسان هایی که هم اکنون با شنیدن اخباری بسیار جزیی از نقض حقوق انسانی در آن مکان، آن را غیر باور می پندارند، سرشان را باید چنان محکم بگیرند که گیج نرود.
اشرف نه یک کمپ است و نه یک پادگان نظامی و نه هیچ چیز دیگری بجز یک قلعه مرموز افسانه ای. قلعه ای که هرنوع روابطی در آن حکمفرما است بجز رابطه هایی که حق طبیعی هر انسان است. و در آنجا تمامی ضوابطی حاکم است که از بدو تاریخ بشریت، به هر نوع و روشی ابداع، و برای سرکوب و از کار انداختن مغز یک انسان بکار گرفته شده است.
بنا و قدمت اشرف به بیست و پنج سال میرسد اما مطمعنا پس از خروج و آزاد شدن آن افراد داستان هایی از فجایع واقع شده در آن قلعه خواهیم شنید که قرن ها از زبانی به زبان دیگر بازگو خواهد شد. همانطور که داستان قلعه سنگباران و فولادزره دیو و امثالهم هرگز به فراموشی سپرده نمی شوند.
امروز سازمان های مدافع حقوق بشر و دولت های حاکم بر کشور های به اصطلاح متمدن، لی لی به لالای مریم رجوی می گذارند و ذوق میکنند که ایشان لطف فرموده و با جا به جایی آن افراد محبوس در اشرف موافقت نموده است. وای به وقتی که این مردم به واقعیت هایی واقف شوند که در داخل دیوار های قطور و سیم های خاردار اشرف اتفاق افتاده است. آنوقت خواهد بود که این چهره بزک کرده فرشته صولت را طور دیگری خواهند دید.
۴۲۲٣۵ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۰       

    از : هریسلی

عنوان : ازگزند رهبران مجاهدین هم دور باشند
هر کاری که به امنیت جسمی وروانی این اسرای رجوی کمک کند ، البته که مورد تایید هرانسان باوجدانی است. اما مسئله دراین است که نیمه ی دیگر امنیت افراد مستقر دراشرف ازطرف رهبری سازمان همواره درخطر است: شستشوی مغزی ومداوم افراد، کتک زدن وحبس کردن وگاها بقتل رساندن آنها بدون اینکه دادگاه صالحه ای برای رسیدگی به موضوع درکار باشد ا، ممانعت ازدسترسی آنها به اطلاعات آزاد و... هرکدام یک پرونده ی حقوق بشری سنگین برای رهبران سازمان به حساب میآید که ظاهرا بطرز مشکوکی به فراموشی سپرده میشود! اینگونه رکلام شدن مسئله ی اشرف ، تنها درخدمت رهبری سازمان است و ازافراد بیچاره ی مستقر درقرارگاه بعنوان کاتالیزور این فرآیند استفاده میشود متاسفانه!
۴۲۲۲۴ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۰       

    از : علی قدیمی

عنوان : سالی که نکوست از بهارش پیداست
بیش از این خود را با عناوینی مانند انقلاب و ارتجاع ووو فریب ندهیم . سازمان مجاهدین جریانی ارتجاعی و ضد ازادی وو ضد ایرانی است.این سازمان که هنوز در کشور خارجی این بگیر و بندها را دارد در صورت تصرف قدرت چه ها که نخواهد کرد.سازمان مجاهد از درون همچو بمبی خانواده های ایرانی را منفجر کرد و اساس خانواده ایرانی و یا مسلمان را به در بدری و اواره گی و مصیب وذلت کشاند.
واقعیت این است که این سازمان از اغاز تا کنون هیچ مرحمی بر هیچ زخمی ننهاده است و خود بیشتر به عامل سرطانی جامعه ایرانی تبدیل شده است.
فرار افراد از این سازمان و افشا گری های اعضا سابق درباره روشهای دیکتاتوری رجوی نشان میدهد که بهترین راه حل دفاع از حقوق این افراد و نجات انها از هیولای سازمان است.دیکتاتوری این سازمان بمراتب وحشتناکتر از دیکتاتوری اخوندها خواهد بود و به همین دلیل این سازمان باید در برابر همه کار های خوددادگاهی شود.دفاع ازسازمان مجاهدین دفاع از دیکتاتوری و فاشیسم اسلامی از هر نوع ان خواهدبود.اعتراض ما به نظام منحوس اسلامی برای نقض حقوق بشر درست ولی چشمان خود را بر نقص حقوق بشر در سازمان مجاهدین نبندیم. کدام دین و مکتبی ادمی را وادار میکند به مادران و پدران چشم اتنظار دیدن فرزندان سنگ پرانی کنند جز اقای رجوی ؟
۴۲۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۰       

    از : مسعود راد

عنوان : تشکر
جناب اسدی ممنون از روشنگری تان
۴۲۲۱۴ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۰       

    از : یک کار بر

عنوان : مجاهدین
خانمی اردبیلی با رادیو فردا مصاحبه کرده و گفته که دو سال است دم در اردوگاه اشرف ایستاده ایم ولی سازمان مجاهدین امکان دیدار فرزندانمان را به ما نمی دهد.
آن خانم گفته که ما بیش از پانصد خانواریم و به هیچ کس اجازه دیدار با فرزندانشان داده نمی شود.
ای کاش این سارمان تغییری در روش خود میداد. چون برای همیشه که نمیشه آدم ها را آن پشت مخفی کرد. یک مبارز واقعی باید در شرایط کاملاً آزاد شیوه مبارزه ر ا برگزیند. وگرنه دیر یا زود به بن بست می رسه.
آن خانم اردبیلی گفته که تلویزیون سیمای آزادی با بچه هامون مصاحبه می کنه و مجبورشان میکنه که پدر مادر های خود را تهدید کنند و ...
گوش دادن به مصاحبه آن مادر برام خیلی دلگیر کننده بود.
۴۲۲۰۹ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣۹۰       

    از : علی م

عنوان : دچار توهم
این خانم مثل اینکه دستش به بالا ها بند است و برای امریکا وسازمان ملل شرط و شروط میگذارد.
ایا ایشان مانند بقیه اعضائ مجاهدین دچار توهم نیستند؟
۴۲۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣۹۰       

    از : رضا اسدی

عنوان : جابجایی مجاهدین را به فال نیک بگیریم
بعد از پیامی که باراک اوباما در روز گذشته به رهبران مجاهدین خلق داد، بلا فاصله مریم رجوی اعلان نمود که مجاهدین با جابجایی از اشرف موافقند.
باراک اوباما به گزارش از واشنگتن پست گفته بود که " مجاهدین باید تا پایان سال دو هزار ویازده عراق را ترک کنند وگرنه باید منتظر عواقب کار خود باشند"
و در خبری دیگر دولت آمریکا گفته بود که " محل جدید تحت کنترل دولت عراق و زیر نظر سازمان ملل قرار دارد"
این بار مریم رجوی برخلاف مواضع سفت و سخت همیشگی اش مبنی بر حفظ اشرف به عنوان " کانون استراتژی خلق قهرمان ایران برای سرنگونی رژیم حاکم برآن کشور و تکرار مکرر بسیاری شعارهای دیگر" با تن دادن به دستور آمریکا و ضمن تشکر و قدر دانی از اوباما و سازمان ملل به بیان چند شرط و شروط نیز قناعت نمود ، که در واقع آن شرط ها پیاز داغ این حرکت است و برای خالی نبودن عریضه بیان شده است، چرا که دولت آمریکا به وضوح گفته است که اختیارات کمپ جدید با دولت عراق و زیر نظر سازمان ملل است. و سه هزار و چهار صد نفر هم متقاضی مستقل پناهندگی و نه وابسته تشکیلاتی محسوب می شوند.
جدای از وارد شدن به نقش آمریکا و شخص اوباما در سیاست عراق و خاور میانه، به یقین تصمیم گیری در مورد جابجایی مجاهدین از کمپ اشرف به" کمپ آزادی" را میتوان از سیا ست های مثبت و به موقع آنها دانست. سیاستی که به رهایی تعدادی انسان انجامید که با باقی ماندن در محل کنونی، بدون شک قربانی مطامع مشتی افراد بی توجه به مسولیت انسانی و تشنه قدرت و جاه طلبی میگردیدند.
همانطور که رهبران مجاهدین عبور از این مرحله را پذیرفتند،بهتر است عبور از موارد بعدی در جهت وصل این افراد به جامعه ایرانی و خانواد ه هایشان را نیز بپذیرند و آن قلاده دگم ایدیولوژیک تشکیلاتی را از گردنشان بردارند.
دلایل و شواهد حاکی برآن است که اگر مجاهدین خلق اشتباهات گذشته خودشان – از جمله رفتن به عراق – را بپذیرند و با انتقاد به خویش، راه بازگشت به درون منتقدین و مخالفین حکومت ایران را بطور منطقی و مسالمت آمیز باز کنند، نه تنها کمکی به آینده خودشان و از هم گسیستگی خواهند نمود بلکه خواهند دید که آغوش ایرانیان برای پذیرفتن آنها باز خواهد شد.
بدون شک و با یک بررسی سر انگشتی هم میشود قضاوت نمود که جامعه ایرانیان – بخصوص در خارج از کشور – خواهان برقراری یک دموکراسی واقعی در ایران هستند و حرکتشان به سوی کسب آزادی های فردی و اجتماعی، برگشت ناپذیر است.
و با نگاهی واقع گرایانه به مطالب و مواضع درج شده در همین رسانه های مجازی نیز به راحتی میشود عقب افتادگی مجاهدین خلق از این جامعه را بوضوح دید. و این بر عهده خود آنها است که به صورت واقع گرایانه بخواهند این واپس زدن ها را جبران کنند و یا باز هم بر طبل هژمونی طلبی خویش بکوبند و انزوا را اختیار نمایند.
اینجانب به عنوان یک منتقد جدی و پابرجای مجاهدین، حرکت دیروز آنها مبنی بر پذیرش خواست جامعه جهانی، مبنی بر جابه جایی به کمپ آزادی در عراق، برای ورود به مرحله درخواست پناهندگی به صورت فردی از کشورهای دیگر را به فال نیک میگیرم و به آنها تبریک میگویم.
و بدین وسیله از سایت اخبار روز به عنوان رسانه ای که در این رابطه برای پخش خبرها و نقطه نظرات کاربران توجه خاص مبذول نمود تشکر مینمایم
۴۲۱٨٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣۹۰       

    از : لقمان شمال

عنوان : جریان «سیاسی» برآمده از بطن حکومت اسلامی درایران دوسر «طلا» گشت.
کمپی که ۹سال در اخیتار قوای متجاوز امریکا برای «کسب» اطلاعات لازمه از هزاران بی نام ونشان زن و مرد عراقی و مفقوداثر و «یادگار» جنایات برآمده در آنمحل است و آنرا «کمپ آزادی» نامیدن، حکایت کسی است که کور باشد و اورا «عینعلی» بنامند. این عده که «رئیس جمهور» شهر اشرف را هم انتخاب و تحت فرمان دستگاه رهبری (؟؟!!) هستند و این عده بارها از جمله در حمله «فروغ جاویدان » مورد سوء استفاده رهبری دست نشانده صدام حسین و مواجب بگیر ارتجاع قرار گرفت. و رابطه عاطفی و حقوقی خودرا بعنوان شهروند ایرانی ببازی داده اند برای چه منظور و نقشه ایی از این محل بآن محل «کوچ» داده میشوند وتا برای کدامین روز «موعود» مورد استفاده حمله نظامی ارتجاع و استعمارگران بمردم و موجودیت ایران «ذخیره» شده اند؟ این دسته «شبه نظامی» تا چه مدتی میخواهد با فعالیتهای تخریبی و ضد ایرانی خود، عمر رژیم منحوس جمهوری اسلامی را برای اذیت وآزار مردم ایران را طولانی نماید؟ واین گروه با دارا بودن بینش توتالیستی اسلامی از نظر دشمنی با مردم ایران با حکومت اسلامی حاکم درایران هیچ تمایزی ندارند. بدون توجه بماهیت و فعالیت تخریبی ضد ایرانی این جریان برآمده از بطن انقلاب بهمن ۱۳۵۷، موضع گیری برله و یا علیه این دسته «دوسر طلا»، کمکی بعناصر «صادقی» که در جنایات مشترک نبودند و زیر فشار خانم «رئیس جمهور» و رهبری هستند، نادرست و سرانجام نخواهد داشت. هیچ تضمینی والاتر و زیباترو بادوامتر برآمده از پشتیبانی مردم ایران نیست و اصالت دارد. و تضمینهای دول «دوست» تابع جذر ومد رویدادهای منطقه و جهانی و منافع بلافاصله آنان است. و کوچ دادن آنان به کمپ «آزادی» نزدیکیهای بغداد هم دردی را دوا نمیسازد.
۴۲۱٨۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣۹۰