از : میم حجری
عنوان : با انتشار مقاله اسد گرامی در دایره المعارف روشنگری
با سلام
این دومین نوشته ای است که از نویسنده محترم می خوانم.
هرگز در عمرم کششی به خواندن طنز نداشته ام. اما اکنون تشنه طنزم.
همین دو مطلب از ایشان، احترام و عشق و علاقه ژرفی را نسبت به نویسنده محترم در اعماق دلم بیدار کرده است.
تعریف از زنده ها ریسک بزرگی است. اما چه می شود کرد؟
وقتی میز مشت خورده (به قول روزبه) نسبت به مشت، واکنش نشان می دهد، چگونه می توان انسان بود و نسبت به اندیشه ژرف که به رایگان هدیه هر رهگذر می شود، واکنش نشان نداد.
ما این طنز زیبا را نیز با اجازه نویسنده محترم و اخبار روز، بسان طنز پیشین در وبلاگ خود منتشر خواهیم کرد تا خوانندگان انگشت شمار آن نیز از آن بی نصیب نمانند.
اما از خواندن برخی کامنت ها شرم کردم.
ایرانی جماعت ظاهرا ضمن خواندن مطلبی و یا پس از خواندن مطلبی به همه چیز «می اندیشند»، به غیر از خود آن مطلب!
انسان یک مفهوم نوعی است، انسان را نمی توان بر اساس ملاک های تصادفی و من در آوردی طبقه بندی کرد. من خود را همانقدر ترک می دانم که فارس و عرب و کرد و لر و بلوچ و غیره. همانقدر خود را مسلمان می دانم که یهودی، مسیحی، بی دین و غیره. این جدائی ها روزی خواه و ناخواه از بین خواهند رفت و بشریت به وحدت آغازین خود دست خواهد یافت.
فاشیست ها، شووینیست ها، فوندامنتالیست ها و غیره در هر لباس و از هر نژاد و ملیت هرگز هویت فرهنگی نداشته اند. آذربایجانی ها پیوند ژرف و ناگسستنی دیرین با خلق های دیگر ایران و جهان دارند و در این پیوند متقابل زیان نکرده اند و زیان نرسانده اند. تضادهای گونه گون در جوامع طبقاتی میان افراد و اعضای آن جوامع وجود دارند که قابل حل اند و باید هم حل شوند.
عمر نویسنده هومانیست گرانقدر که بینشی ژرف و تیز دارند، دراز باد!
۴۲۲۶۵ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣۹۰
|
از : نسیم م
عنوان : قابل توجه جناب
دوستی که خودشان را جناب معرفی کرده اند، من طنز آقای مذنبی را در مورد آذربایجان جنوبی خواندم، فکر می کنم اعتراض اسد به جعل اسم آذربایجان جنوبی بود چون منهم فکر می کنم چنین چیزی وجود ندارد. ما یک جمهوری آذربایجان داریم و یک استان آذربایجان وکنگره آذربایجان جنوبی هم فکر می کنم ابداع و اختراع عده ای است که فکر تجزیه آذربایجان را در سر می پرورانند.
۴۲۲۶۰ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣۹۰
|
از : m daniz
عنوان : جناب
جناب اسد خان, اژدرعمی که شما چند بار مهمان ایشان درتبریز شده اید از اینکه چند بار مردم اذربایجان را از جمله کانون نویسنده کان اذربایجان جنوبی را درظاهر طنز اما در اصل به مسخره گرفته اید. بسیار دلکیر است {کشف..... به نام اذربایجان جنوبی } لطفاشما هم از ان ایرانیان تمامیت خواه نه باش و اجازه بده مردم اذربایجان هم برای خود جامعه مدنی داشته باشد.
۴۲۲۴۱ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۰
|
از : ن جهرودی
عنوان : یاشاسین اژدر عمی
آقای مذنبی دست مریزاد، خوشمان آمد از شما بعنوان یک جنوبی همه چیز انتظار داشتم جز حضور در مجلس عاشیق لر و مهم تر ازآن دوستی با آنان . بدور از تعصب نشان دادید که در درجه اول ما همه ایرانی هستیم و یک جنوبی همانقدر می تواند عاشق موسیقی اذربایجان باشد که یک آذربایجانی از موسیقی شنبه زاده و یا ناصر عبدالهی لذت ببرد. و فراموش نکنید که بزرگترین و باشکوهترین راهپیمایی در دفاع از خلیج فارس در تبریز صورت گرفت. یاشاسین عاشیق عمی یاشاسین آذربایجان یاشاسین ایران
۴۲۲٣٨ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۰
|