از : رضا سالاری
عنوان : چه میشد اگر « بلا دور» اینطور میشد؟
۱. اگر بنی صدر و رجوی، همچون بسیاری لاله های پرپر و گمنام ایران، از ایران فرار نمیکردند و در راه عقیده و وطن و عقیده خود همچون امیرکبیر کشته میشدند؟
۲. اگر رهبران فدائیان و چپ های شناخته شده ایران به طرفداری از خمینی تغییر موضع نمیدادند و همچون بسیاری سمپاتها و لاله های پرپر و گمنام خود، از ایران فرار نمیکردند و در راه عقیده و وطن و عقیده خود همچون سیاهکلان کشته میشدند؟
۳. اگر خاتمی همچون بسیاری اصلاح طلبان دیگر به پشتوانه مردم جلو استبداد ولایی چماقمدار میاستادند و میدان را خالی نمیکرد و در راه وطن و عقیده خود همچون امیرکبیر کشته میشد؟
۴. اگر منتظری، همچون بسیاری لاله های پرپر و گمنام ایران، با قدرت و شهامت جلو خمینی و خامنه ای می ایستاد و در راه عقیده و وطن و عقیده خود کشته میشد؟
۵. اگر سروش، فیلسوف مومن جمهوری اسلامی، همچون بسیاری دانشجویان پاکباز و شجاع خود، با قدرت و شهامت جلو استبداد حکومت ولایتمدار خمینی و خامنه ای می ایستاد و در راه عقیده و وطن و عقیده خود کشته میشد؟
۶. اگر موسوی و کروبی، همچون میلیونها معترض که در میانشان بسیاری لاله های پرپر و گمنام شکنجه شدند، تیر خوردند، نابود و ناپدید شدند، انقلابی تر عمل میکردند و تظاهرات و اعتراضات و مبارزات جنبش سبز را آنطور که شایسته و بایسته معترضان و فریادکنندگان مرگ بر دیکتاتور بود همراهی میکردند و ترمز انقلاب دیگری در سال ۸۸ نمیشدند، و نهایتاً در راه وطن و عقیده خود کشته میشدند؟
۷. بالاخره چه میشد اگر فیلسوفان، روشنفکران، خردورزان، دانشگاهیان و دانشجویان و مخاطبان و حتی پامنبریان خردمحور، طرفدار عدالت و درستی و درستکاری، در مقابل سخنان رهبران و حکام رژیم، حقیرانه سکوت مرگ آور نمیکردند و بدین طریق به دانشجویان و شاگردان و الگوپذیران خود درس ذلت و حقارت و بردگی و بندگی باطل نمیدادند.......
الزاماً آنچه در تاریخ معاصر ما اتفاق می افتد، بهترین راه کار و گزینه ملت نبوده و نیست.
۴۲۲۹۱ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹۰
|