از : میم حجری
عنوان : در اوج زیبائی
با سلام و سپاس از مرضیه شاه بزاز که شعری لبریز از احساس و آه و اندوه و عاطفه هدیه هر رهگذر می کنند.
این اولین شعری بود که از ایشان خواندم .
پس از خوانش یکباره مطلبی و قبل از تأمل کافی نمی توان نظری همه جانبه راجع به آن، ابراز داشت.
ولی زبان شاعر چنان رسا و صریح است که تمام شهد شعرش را ضمن خواندن آن در ضمیر خواننده می ریزد.
از سراپای شعر اصالت می ریزد، نه فقط بلحاظ فرم و ساختار شعر، بلکه بلحاظ مضمون و محتوای آن نیز.
اندیشه در نهایت صداقت و صمیمیت ابراز می شود، بی نیازی به منم منم گوئی و واژه بازی و تصویرسازی قلمبه سلمبه.
امیدوارم بقیه اشعارشان را بتوانم بخوانم.
این شعر روی هم رفته به یأس سرشته است، یأسی که خود به اندوه و انتقاد آلوده است.
شاید طبیعی ترین فرم انتقاد اجتماعی همین باشد.
حکیمی بر ان بود که بنی بشر بدون آگاهی اندوهمند نمی تواند به عمل دگرگونساز برخیزد.
عمر شاعر دراز باد
۴۲٣۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣۹۰
|