گلهای سرخ سعدی - Marceline . Desbordes-Valmore/Poésies, ۱۸۳۰

نظرات دیگران
  
    از : فریبا عادل خواه

عنوان : تاوان عجول بودن !!
خواستم بگم که اگر یک روز بیشتر تاب میاوردی قبل از فرستادن مطلبت شاید نتیجه کمی بهتر میشد، لااقل از نظر خودت! و خوب صبر نکردی و تاوان عجول بودنت طعم افسوسی است که امروز صبح و بعد از نگاهی دوباره به سایت اخبار روز مزه کردی! اما قبل از اینکه تلخی ان به مُشکین خاطره گلهای سرخ سعدی سایه افکند نتیجه‍ی اگر "حوصله میکردی" را جهت حفظ آبرو خدمت مسئولین بسیار عزیز و محترم سایت روان میکنم :

Les roses de Saadi
گلهای سرخ سعدی
Marceline Desbordes-Valmore/Poésies, ۱۸۳۰.
ترجمه از فریبا عادل خواه

صبح، امروز
دلم خواست
چند شاخه گل سرخ
برت آورم

انهمه گل نهادم
در تنگِ کمر پیراهنم
که نماندشان جائی دگر
به برم

و تاب نیاورد شان
پاره شد
این سفت و سخت گره‍ی
دامنم

و پخش شدند در هوا
گلها، همه
و رفتند
با باد
به جانب دریا
در مسیر آب
و به تعقیب او
برای باز پس نیامدن
دگر، رفتند؛

و سرخ شدند
موجها
تو گوئی که آتش گرفته باشند:
مست بوی انهاست دامنم امشب...
و هُرم نفَسش برجسم من
از ان مُشکین خاطره میاید
۴۲۵۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۰