یک دانشمند هسته ای دیگر ایران ترور شد - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : مثالهای لمپنی
جناب ارجمند،
هنگامی که انسان عکس کودک خرد سال یک دانشمند قربانی هموطن را در کنار پدر بی گناهش میبیند و خبرگان جاسوسی و سیاسی جهان این جنایت را کار دشمنان ایران میدانند و بجای اظهار همدردی ، این ضایعه محملی برای تکرار مکررات حمله به رژیم میگردد انسان مجبور است که " ادبیات شبه کیهانی " ! بکار برده واز " مثالهای لمپنی " ! در " انتقاد به یک نظر سیاسی " ! استفاده کند.

رژیم طالبانی ایران در ۳۳ سال گذشته چنان راه های جنایت را آزموده است که احتیاجی به انفجار ایرانیان با بمب مغناطیسی ندارد. اگر این مثالهای بسیار رایج ، لمپنی ست ادبیات بزرگانی چون هادی خرسندی و عبید زاکانی باید ادبیات شهر نوی باشد. به کامنتی در زیر مقاله " فرش قرمز آمریکایی زیر پای طالبان " در همین شماره اخبار روزنظری بیاندازید.

با خواندن کامنت شما بعنوان یک هموطن ندانستم که باید بخندم و یا بگریم. با وجود این اگر شما لحن این کامنت را توهین آمیز میدانید بنده عذر میخواهم.
۴۲۷۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹۰       

    از : حمید ارجمند

عنوان : ادبیات کیهانی بعضی خوانندگان
آقائی که نام پیروز را برای خود انتخاب نموده اند در انتقاد از اظهار نظر شخصی من ادبیاتی بکار برده اند که بیشتر شبیهه به ادبیات کیهان تهران در تخطعه نمودن مخالفین نظام فقاهتی میباشد ! این حق شماست که نظر من یا دیگران را قبول نداشته باشید ولی بکار بردن مثالهای لمپنی در انتقاد به یک نظر سیاسی نشاندهنده ظرفیت و دانش گوینده اش میباشد ، در ثانی تکرار میکنم که افراد کشته شده در این بازی اتمی ولی فقیهه هیچگونه نقش کلیدی و موئثری در مجموعه برنامه هسته ای رژیم نداشته و ندارند و همینطور وابستگی خانوادگی به مقامات فعلا با این سناریو رژیم شروع به مظلوم نمائی و شلوغ کردن و خود را طلبکار بودن از همه زده است . بله اگر لازم باشد یک شخص بیگناه را هم در آینده میتوانند از گوشه زندان به اعتراف تلویزیونی وادار سازند . اگر کسی با یک حساب چهار انگشتی به محاسبه بنشیند در میابد که اختلاف بنیادین میان این رژیم و اسرائیل افسانه ای بیش نیست و در واقع این دو همچون یک روحند اندر دو بدن و وجود جمهوری ولایت در ۳۲ سال گذشته آنقدرها که به اسرائیل مفید فایده بوده ضرر مهمی نداشته خصوصا در امر مسائل جهان عرب و اسرائیل ! شما مطمئن باشید هیچ کدام از تهدیدات رژیم علیه دیگران مثل امریکا یا اسرائیل بوقوع نخواهد پیوست و این بازی گیج و گنگ کردن ملتهای منطقه و خصوصا ایران ادامه خواهد داشت .
۴۲۶۹٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : الله اعلم
جناب سالاری،
از کامنت شش پراگرافی و شش سوالی شما نفهمیدم که بنظر شما مسئول این جنایت کیست.
خبرگان جاسوسی و صاحبنظران معتقدند که این جنایت کار اسرائیل است و میتوانید نظر آنها را در این مقاله با صد و بیست کامنت ببینید. نمیدانم. الله اعلم.

http://www.commondreams.org/headline/۲۰۱۲/۰۱/۱۲-۵
۴۲۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۰       

    از : رضا سالاری

عنوان : ‫جای بسی تأسف از این همه افسانه و خرافه و تئوری توطئه پردازی!
‫چرا باید رژیمی که شب و روز برنامه هسته ای خود را تبلیغ و تنقیه میکند خود عامل ترور گردانندگان و مدیران مراکز اتمی خودش باشد؟

‫چرا باید رژیم ایران را اینقدر ناشیانه و چشم بسته، قدرتمند و توانا و محکم و ابر قدرت و اسطوره ای‫ فرض کرد که هیچگونه تروری توسط هیچ اسلحه داری علیه آن امکان نداشته باشد؟ مگر این که جنس آدمیان نظام از گوشت و پوست معمولی نباشند؟

مگر نه اینکه‫ تمام تلاش ج.ا. حکومت نظامی و ایجاد نمایش آرامش و امنیت و نظم ‫‫ اجتماعی در سایه ترس و وحشت و سرکوب هرگونه شورش و اعتراض است! حتی خانه سینمای ایران را که اساساً غیر سیاسی است از ترس می بندد. آنوقت نباید یک لحظه درنگ کرد که چرا و چگونه چنین رژیمی، آنهم با ترور مردان و مردم خدمتکارش، خود برای خود باید عدم ثبات و آرامش بیآفریند؟

مگر نه اینکه ‫همین منطق و استدلال توطئه گرا و مخرب و غلط، عوامل آتش زدن سینما رکس آبادان توسط فدائیان اسلام و سایر شاگردان خمینی را به رژیم پهلوی برای داغ کردن تنور انقلاب نسبت داد و همه آنرا باور کردند؟

‫اینقدر سخت است که هراس و دستپاچگی رژیم را در این مورد ببینیم؟ که همچون مار زخمی می خواهد ‫از تر و خشک انتقام بگیرد و تمام اسرائیلی ها و آمریکائیهای پراکنده در دنیا را، بقول خودش فراتر از مرزها و منطقه، در هر جای دنیا، در واقع بعلت ترس و هراس و وحشت و احساس عجز شدید خود ترور کند؟

آیا این جز این است که سخت به ابهت و غبای قدرت ولایی اش برخورده؟ چون شدیداً احساس عجز و ناتوانی در ردیابی ویافتن عوامل ترور با بمبهای مغناطیسی کرده و سراسیمه و آشفته گشته؟ ‫دیوانه وار از ضربه های تنها یک بمب گذار به عجز آمده؟ و حالا با پیام تکلیفی رهبرسخت بدنبال معرفی و محاکمه عامل میگردد تا هر بی گناهی حتی مشدی حسن رفتگر محله را هم به اعتراف اسلامی وادارد؟
۴۲۶٨۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : چیزی بگو که بگنجد
جناب ارجمند،
من مانند شما مطمئن نیستم که دست کی در این جنایت به خون آلوده است و نمیدانم که شما درست میگوئید و یا جمهوری اسلامی ولی این ادعا مرا بیاد داستانی میاندازد که شخصی با کوبیدن کفش به زمین میخواست صدای بادی از ماتحت خود را بپوشاند. ظریفی گفت بفرض صدا را پوشاندی ، بو را چه میکنی؟

فرضا جمهوری اسلامی دانشمندان خود را ترور میکند و ویروس بجان سانتریفوژها میافکند و انبار مهمات را آتش میزند پس لابد باید یک هواپیمای بدون خلبان را هم از پاکستان ربوده و در ایران سرنگون کند! به قول گنجشک چیزی بگو که بگنجد.
۴۲۶۷۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : قضاوت با شما...
آقای اجمند، از انشای شما میشود چنین نتیجه گرفت که مسبب تمام مصیبت‌های وارده به ایران فقط و فقط همین صدام حسین دیکتاتور ایران است که اگر او و یا آنها بروند دموکراسی پیش ساخته وارداتی‌ در اختیار مردم ایران قرار خواهد گرفت! باید اعتراف کرد که تصورات شما از یک سیاست "وطن بینانه" مصلحتی تجاوز نمیکند. شما اگر به ناپدید شدن امام موسی صدر در لیبی‌،ترور مسعود شاه در افغانستان، ترور بی‌ نظیر بوتو در پاکستان و ...توجه نمودید و در مورد تشریف فرمایی امام خمینی که از فرودگاه تا بهشت زهرا با حضور چندین میلیون نفر از مردم خوب و بد ایران و پانزده هزار ساواکی ، هیچ اتفاقی‌ برای او نافتاد، توجیهاتی "داخلی‌" ابراز فرمودید ، آنوقت بنده باور خواهم کرد که ایران و سیاست آن چون حبابی در فضا معلق است و هیچ وابستگی به جهان خارج خود ندارد ، آنها هم هیچ دخل و تصرف یا شاید خدای نکرده منافعی و چشمداشتی به کشور ما نداشته و اقدامات آنها نیز چیزی جز احساسات و مسئولیت‌های بشر دوستانه برای مردم ایران را ندارد.آنها پاک و منزه هستند و صدام حسین ایران است که امنیت ایران ، منطقه و جهان را بخطر انداخته...پس دست در دست هم دهیم و با مساعدت آن کشورهایی که میتوانند کشور ما را به سیستم آرامش جهانی از نوع آخرین مدل آنها یعنی‌ افغانستانی ، عراقی و لیبیایی میباشند در آورند ,همت نمائیم...
۴۲۶۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۰       

    از : حمید ارجمند

عنوان : تاکتیک اتمی ولی فقیهه
اگر به روند ترورهای مهندسی شده و پیامدهای آن از ۲ سال پیش خوب نظر کنیم رد پای ماموران خفیه نائب امام زمان را در این ترورها بخوبی مشاهده میتوان کرد ، آنها اول با ترور استاد علی محمدی که بنا به مدارک و شواهد زیاد از طرفداران جنبش اعتراضی مردم نسبت به تقلب و سرکوب سپاه ولی فقیهه بود و در ضمن خارج از حیطه خودیها و آنچنان که بعد ها به اثبات رسید نقشی مهم در پروژه اتمی رژیم فقاهتی نداشت با انگیزه یک تیر و چند نشان بدست عوامل خود ولی فقیهه به شهادت رسید و در این میان رژیم اهریمن تازه خود را قربانی این ماجرا جا زد ! و این اولین تجربه سیاسی و شانتاژی رژِیم ولایت در مقابل آژانس اتمی و جهانیان بود که همیشه بعنوان یک قربانی تروریسم در سر میز مذاکره بنشیند و با حالت طلبکار ! ترورهای بعدی هم ادامه همان روند میباشد هر گاه که ولی فقیهه در تنگنا و فشار مضاعف خود را میابد باید چند عنصر دون پایه در کل مجموعه تاسیسات اتمیش قربانی شوند تا بلکه فرصتی و مجالی برای ننه من غریبم ملایان فراهم گردد ! اینها کاملا میدانند چه کسانی را در لیست قربانیان قرار دهند اول اینکه به هیچ وجهی از وابستگان درجه یک و دو حکومتی و سپاهی نباشند که مسائل خانوادگی و قبیله ای باعث لو رفتن طرح گردد ! دوم افرادی که در مجموعه اتمی رژیم وزنه ای کار آمد نباشند که عدم وجودشان خللی در روند کارشان بوجود آورد ، سوم این افراد باید افرادی باشند که احتمالا انتقاداتی یا حرفی اضافی از دهانشان خارج شده باشد که از دایره افراد صد در صد مورد اطمینان خارج شده باشند . در هر حال بنا به بسیاری دلائل علمی و فنی نه امریکا و نه اسرائیل زدن این افراد برایشان نفعی نداشته و ندارد بگذریم از دو پهلو بودن اظهارات اسرائیلیها که آنها هم نه با تائید و نه تکذیب میخواهند وحشتی از خود در منطقه و در قلبها ایجاد نمایند و خودشان را قدر قدرت نشان دهند !
۴۲۶۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۰